eitaa logo
🎋جوانان انقلابی
211 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
4.1هزار ویدیو
108 فایل
مقام‌معظم‌رهبرے: جوان‌ها‌امروز‌درفضاے‌ مجازے فعالند,فضاےمجازے مےتواندابزارےباشدبراےزدن توے دهان دشمنان✊ #بیاد_شہیدمحسن‌حججے و #شهیدجوادمحمدی «عضو شدن درڪاناݪے ڪہ دم از شہدا میزنہ سعادتـہ» [کپے با ذڪر #صلوات مجاز است✔]
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ سالگرد شهادت آیت الله علی قدوسی(ره) را گرامی می‌داریم 🔹آیه‌الله شهيد علي‌ قدوسي‌ در دوازدهم‌ مرداد سال‌ 1306 هجري‌ شمسي‌ در شهر نهاوند و در خانواده‌اي‌ روحاني‌ و علاقه‌مند به‌ قرآن‌ و عترت‌ چشم‌ به‌ جهان‌ گشود. 🔹وی بسياري‌ از دروس‌ دوره‌ مقدمات‌ و سطح‌ را نزد شهيد آیه‌الله صدوقي‌ آموخت‌. سپس‌ سالها به‌ درس‌ خارج‌ فقه‌ و اصول‌ امام‌ خميني‌(ره‌) و آیه‌الله العظمي‌ بروجردي‌(ره‌) رفت‌. 🔹شهيد قدوسي‌ در دوران‌ عمر پربركت‌ خود، كوششهاي‌ علمي‌ و فرهنگي‌ بسياري‌ را به‌ انجام‌ رساند كه‌ از مهمترين‌ آنها مديريت‌ مدرسه‌ علميه‌ حقاني‌ بود. مدرسه‌ علميه‌ حقاني‌ در سال‌ 1343 با مديريت‌ شهيد قدوسي‌ و با همكاري‌ شهيد بهشتي‌، آیه‌الله مصباح‌ يزدي‌ و آیه‌الله جنتي‌ آغاز به‌ كار كرد. آیه‌الله قدوسي‌ و برخي‌ از بزرگان‌ حوزه‌ به‌ وجود ضعف‌ در برخي‌ از كارهاي‌ اجرايي‌ حوزه‌ و نابسامانيهاي‌ آموزشي‌ و درسي‌ طلاب‌ پي‌ برده‌ بودند و با طرحي‌ تازه‌ در پي‌ آن‌ بودند كه‌ ضمن‌ حل‌ اين‌ معضلات‌، طلابي‌ را با روندي‌ تازه‌ و به‌ روز تربيت‌ نمايند. 🔹او در 17 شهريور 1357 شاهد زخمي‌ شدن‌ فرزند خود در درگيريهاي‌ مشهد و در پانزدهم‌ دي‌ ماه‌ 1359 شاهد شهادت‌ او در هويزه‌ بود. او خود پس‌ از عمري‌ مجاهدت‌، در 14 شهريور 1360، يك‌ هفته‌ پس‌ از شهادت‌ شهيدان‌ رجايي‌ و باهنر و مدتي‌ پس‌ از شهادت‌ شهيد بهشتي‌ و 72 تن‌ از يارانش‌، با بمبي‌ كه‌ در دفترش‌ كار گذاشته‌ شده‌ بود، به‌ شهادت‌ رسيد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🌷اللهم عجل لولیک الفرج 🌷 ↓●ڪلیڪ ڪن●↓ http://eitaa.com/
10.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 ۱۴ شهریور، شهادت آیت الله قدوسی توسط منافقین، در سال ۱۳۶۰ ه.ش 🌷شادی روح مطهر شهدا صلوات ↓●ڪلیڪ ڪن●↓ http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
༻﷽༺ ☀️ (به‌جز شهدای دفاع‌مقدس) امروز ۱۵ شهریور ‌۱۴۰۰ مصادف است با سالروز شهادت: 🌹شهید 🕊شهید 🌹شهید 🕊شهید 🌹شهید 🕊شهید 🌹شهید 🕊شهید 🌹شهید 🕊شهید 🌹شهید 🕊شهید 🌹شهید 🕊شهید 🌹شهید 🕊شهید 🌹شهید 🕊شهید 🌹شهید 🕊شهید 🌹شهید 🕊شهید 🌹شهید 🕊شهید 🌹شهید 🕊شهید 🌹شهید 🕊شهید 🌻شادی ارواح مطهر شـهدا صلوات 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸 ↓●ڪلیڪ ڪن●↓ http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4
🍃به مجرد این که حرف به حرف نامت، ذهنم را چراغانی میکند دیگری در ذهنم متجلی میشود. در زمانی که شهر در است و دور از هر گونه هیاهو و آشوبی، فارغ از نوای شبانه آژیر های خطر، فارغ از بمب و خمپاره و تیراندازی های بیستو چهار ساعته، آوینی دیگری میشود❤ 🍃 شهید هادی باغبانی، که از همان روز های آغازین نبرد به‌همراه  مستندسازان دیگر برای ثبت دقیق جنایات سلفی‌ها و تکفیری‌ها در این کشور حضور پیدا کرده بود، و مستندساز بابلسری قصه ی ما در درگیری‌های مناطق حاشیه‌ای توسط تروریست‌های تکفیری جبهه النصره به شهادت رسید😔 🍃قطع به یقین مسیر برای هرکسی باز نیست، خالص  و روحی بزرگ می‌خواهد. چراکه لازمه آن دست شستن از همه ی بود و نبودهای . چیزهایی که فکرت را به خود اسیر کرده و هر لحظه و ثانیه برای رسیدن به آنها تلاش می‌کنی😓 🍃باید گام‌نخست را در دوری از آنها برداری، تا بتوانی از دنیای پر ازهوا، هوس و خواهش‌های نفسانی دور شوی. شهید هادی باغبانی از جمله کسانی بود که نخستین گام شهادت را با حمایت از مردم سوریه برداشت🌹 🍃کاش برسد روزی که دنیا را از زاویه نگاه شهید باغبانی و امثال ایشان ببینیم برای خدا گام برداریم و باشیم نه آن... و خود را از جهالتمان نجات دهیم😭 🍃به مناسبت سالروز ✍نویسنده : 📅تاریخ تولد : ۱۵ شهریور ۱۳۶۲ 📅تاریخ شهادت : ۲۸ مرداد ۱۳۹۲.دمشق 📅تاریخ انتشار : ۱۴ شهریور ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای امامزاده سید ابراهیم بابلسر ↓●ڪلیڪ ڪن●↓ http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4
نام : شهید مصطفی صدرزاده تولد : 19 / شهریور / 1365 محل تولد : خوزستان شهادت : 1 / آبان / 1394 محل شهادت : سوریه _ حلب سن : 29 مزار : تهران _ شهریار _ گلزار شهدای بهشت رضوان خلاصه ای از زندگی : سلام رفقای عزیزم ، من مصطفی صدر زاده متولد ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ در شهرستان شوشتر استان خوزستان هستم . پدرم پاسدار و جانباز جنگ تحمیلی و مادرم از خاندان جلیله سادات هستند . من فرزند سوم و پسر دوم خانواده ی صدرزاده بودم . یازده ساله بودم که از اهواز به همراه خانواده به استان مازندران و پس از دو سال به شهرستان شهریار استان تهران نقل مکان و در آنجا ساکن شدیم . دوران نوجوانی خود را با شرکت در مساجد و هیئت های مذهبی ، انجام کارهای فرهنگی و عضویت در بسیج و یادگیری فنون نظامی سپری کردم . در دوران جوانی حدود چهارسال در حوزه ی علمیه ی امام جعفر صادق علیه السلام در تهران به تحصیل علوم دینی پرداختم ولی حس می کردم گمشده ای دارم که هنوز به آن نرسیده ام ، از این رو درس حوزوی را رها کردم و به دنبال کار فرهنگی ، که همان گشمده ام بود ، در دانشگاه دانشجوی رشته ادیان و عرفان شدم . هم‌ زمان مشغول جذب نوجوانان و جوانان مناطق اطراف شهریار و برپایی کلاس‌ها و اردوهای فرهنگی و نظامی و جلسات سخنرانی و... برای آنان بودم . من از سن ۱۴، ۱۵ سالگی جزو کسانی بودم که برای ساخت مسجد محل کمک می ‌کردم ؛ چه از لحاظ کارگری کردن برای ساخت ، که نخواهند هزینه‌ ای را متقبل شوند و چه از طریق جمع آوری پول و کمک در بهشت رضوان یا بهشت زهرای تهران . گاهی اوقات دوستانم سربه سرم می ‌گذاشتند که مصطفی شغل جدید پیدا کردی و از این حرف ها . یادم هست روزی مادرم گفت : پسرم ناراحت نمی ‌شوی به تو این حرف‌ها را می‌زنند ؟ بالاخره پسری در این سن و سال اوج غرور را سپری می‌کنی . من هم در جواب خیلی راحت گفتم : نه مامان اتفاقا برای خدا گدایی کردن نمی‌دونی چه لذتی داره ... برای ساخت این مسجد زحمات زیادی کشیده شد و به حمد خدا بعد از چندسال ، ساخت آن به پایان رسید . یک روز من خواب عجیبی دیدم که آن را برای عمه ام تعریف کردم ، خواب دیدم مسجد ساخته شده آن هم با چه عظمتی و آنجا شهید آوردند ، تابوت را وسط مسجد گذاشتند و از این تابوت نور در آسمان می ‌رود . جالب اینجاست که اولین شهیدی که در این مسجد تشییع شد خود من بودم . نتیجه ازدواج من با خانم سمیه ابراهیم پور ، در سال 1386 ، دختری به نام فاطمه و پسری به نام محمدعلی بود . در دوران دانشجویی برای امرار معاش مدتی به شغل گاوداری روی آوردم . در سال 1392 برای دفاع از دین و حرم بی‌ بی زینب (س) با نام جهادی سید ابراهیم ، داوطلبانه به سوریه عزیمت و بعد از مدتی فرمانده ی گردان عمار و جانشین تیپ فاطمیون شدم . البته اعزام من به این آسانی ها هم نبود ! با توجه به این که من سربازی نرفته بودم و اجازه ی خروج از کشور را نداشتم ، دو مرحله با رفتن به عراق سعی کردم از آن طریق خود را به سوریه برسانم که موفق نشدم ، لذا تصمیم گرفتم به عنوان افغانستانی و همراه با تیپ فاطمیون عازم سوریه گردم که نهایتاً با سعی و تلاش پیگیر موفق شدم و برای این کار به مشهد رفتم و لهجه ی افغانستانی را یاد گرفتم و به عنوان یکی از رزمندگان افغانستانی فاطمیون راهی سوریه شدم و حدود سه سال در جبهه های نبرد مبارزه کردم . زخم های زیادی روی بدن من به جا مانده بود ، زخم هایی که یا یادگار فتنه گران سال ۸۸ بودند یا یادگار داعشیان ! زخم هایی که هرروز در میدان جنگ تعدادشان بیشتر می شد و استقامت من را بیشتر می کرد . سرانجام پس از چندین بار زخمی شدن در درگیری با داعش ، ظهر روز تاسوعا مقارن با ۱ آبان 1394 در عملیات محرم در حومه حلب سوریه به آرزوی خود ، یعنی شهادت در راه خدا رسیدم و به دیدار معبود شتافتم . ↓●ڪلیڪ ڪن●↓ http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4