✳️ سالگرد شهادت آیت الله علی قدوسی(ره) را گرامی میداریم
🔹آیهالله شهيد علي قدوسي در دوازدهم مرداد سال 1306 هجري شمسي در شهر نهاوند و در خانوادهاي روحاني و علاقهمند به قرآن و عترت چشم به جهان گشود.
🔹وی بسياري از دروس دوره مقدمات و سطح را نزد شهيد آیهالله صدوقي آموخت. سپس سالها به درس خارج فقه و اصول امام خميني(ره) و آیهالله العظمي بروجردي(ره) رفت.
🔹شهيد قدوسي در دوران عمر پربركت خود، كوششهاي علمي و فرهنگي بسياري را به انجام رساند كه از مهمترين آنها مديريت مدرسه علميه حقاني بود. مدرسه علميه حقاني در سال 1343 با مديريت شهيد قدوسي و با همكاري شهيد بهشتي، آیهالله مصباح يزدي و آیهالله جنتي آغاز به كار كرد. آیهالله قدوسي و برخي از بزرگان حوزه به وجود ضعف در برخي از كارهاي اجرايي حوزه و نابسامانيهاي آموزشي و درسي طلاب پي برده بودند و با طرحي تازه در پي آن بودند كه ضمن حل اين معضلات، طلابي را با روندي تازه و به روز تربيت نمايند.
🔹او در 17 شهريور 1357 شاهد زخمي شدن فرزند خود در درگيريهاي مشهد و در پانزدهم دي ماه 1359 شاهد شهادت او در هويزه بود. او خود پس از عمري مجاهدت، در 14 شهريور 1360، يك هفته پس از شهادت شهيدان رجايي و باهنر و مدتي پس از شهادت شهيد بهشتي و 72 تن از يارانش، با بمبي كه در دفترش كار گذاشته شده بود، به شهادت رسيد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌷اللهم عجل لولیک الفرج 🌷
#شهدا_گاهی_نگاهی
#جَـواݩـانِ_اِنقـِلابـے
↓●ڪلیڪ ڪن●↓
http://eitaa.com/
10.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 ۱۴ شهریور، شهادت آیت الله قدوسی توسط منافقین، در سال ۱۳۶۰ ه.ش
🌷شادی روح مطهر شهدا صلوات
#شهدا_گاهی_نگاهی
#جَـواݩـانِ_اِنقـِلابـے
↓●ڪلیڪ ڪن●↓
http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4
༻﷽༺
☀️#روزشمار_شهدایی_مدافعان_وطن
(بهجز شهدای دفاعمقدس)
امروز ۱۵ شهریور ۱۴۰۰ مصادف است با سالروز شهادت:
🌹شهید #اصغر_کفعمی_لادانی
🕊شهید #سهراب_صفری
🌹شهید #جعفر_حاج_واحدی
🕊شهید #علی_اعظم_اسدی
🌹شهید #رضا_عباسی
🕊شهید #علی_ترک_سالاروند
🌹شهید #احمد_رستمی
🕊شهید #میرعلی_شیخی
🌹شهید #حسین_سگوند
🕊شهید #محمدعلی_دهقانی
🌹شهید #ابراهیم_موسی_نژاد
🕊شهید #مصطفی_یوسف_زاده
🌹شهید #حسین_خدادای
🕊شهید #علی_اصغر_قاپاقی
🌹شهید #نوروزعلی_خداوردی
🕊شهید #مصطفی_فدایی
🌹شهید #حمیدرضا_پدرام
🕊شهید #اکبر_تمایل
🌹شهید #عباس_فلاح_پورنسب
🕊شهید #غفار_ملادیزاوندی
🌹شهید #ابراهیم_بدیعی
🕊شهید #محمدحسین_شیردل
🌹شهید #حسن_بامری
🕊شهید #رامین_پیرسرابی
🌹شهید #ادهم_رسته_نیا
🕊شهید #علی_میرشکاری
🌹شهید #محمد_نورآذری
🕊شهید #مجید_شیری_پز
🌻شادی ارواح مطهر شـهدا صلوات
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸
#شهدا_گاهی_نگاهی
#جَـواݩـانِ_اِنقـِلابـے
↓●ڪلیڪ ڪن●↓
http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4
🍃به مجرد این که حرف به حرف نامت، ذهنم را چراغانی میکند #آوینی دیگری در ذهنم متجلی میشود. در زمانی که شهر در #آرامش_مطلق است و دور از هر گونه هیاهو و آشوبی، فارغ از نوای شبانه آژیر های خطر، فارغ از بمب و خمپاره و تیراندازی های بیستو چهار ساعته، آوینی دیگری #متولد میشود❤
🍃 شهید هادی باغبانی، #مستندسازی که از همان روز های آغازین نبرد #سوریه بههمراه مستندسازان دیگر برای ثبت دقیق جنایات سلفیها و تکفیریها در این کشور حضور پیدا کرده بود، #خبرنگار و مستندساز بابلسری قصه ی ما در درگیریهای مناطق حاشیهای #دمشق توسط تروریستهای تکفیری جبهه النصره به شهادت رسید😔
🍃قطع به یقین مسیر #شهادت برای هرکسی باز نیست، #دل خالص و روحی بزرگ میخواهد. چراکه لازمه آن دست شستن از همه ی بود و نبودهای #دنیاست. چیزهایی که فکرت را به خود اسیر کرده و هر لحظه و ثانیه برای رسیدن به آنها تلاش میکنی😓
🍃باید گامنخست را در دوری از آنها برداری، تا بتوانی از دنیای پر ازهوا، هوس و خواهشهای نفسانی دور شوی. شهید هادی باغبانی از جمله کسانی بود که نخستین گام شهادت را با حمایت از مردم سوریه برداشت🌹
🍃کاش برسد روزی که دنیا را از زاویه نگاه شهید باغبانی و امثال ایشان ببینیم
#خالصانه برای خدا گام برداریم و #مخلص_فی_الارض باشیم نه #مفسد آن... و خود را از #بهشت جهالتمان نجات دهیم😭
🍃به مناسبت سالروز #تولد #شهید_هادی_باغبانی
✍نویسنده : #زهرا_حسینی
📅تاریخ تولد : ۱۵ شهریور ۱۳۶۲
📅تاریخ شهادت : ۲۸ مرداد ۱۳۹۲.دمشق
📅تاریخ انتشار : ۱۴ شهریور ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : گلزار شهدای امامزاده سید ابراهیم بابلسر
#شهدا_گاهی_نگاهی
#جَـواݩـانِ_اِنقـِلابـے
↓●ڪلیڪ ڪن●↓
http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4
نام : شهید مصطفی صدرزاده
تولد : 19 / شهریور / 1365
محل تولد : خوزستان
شهادت : 1 / آبان / 1394
محل شهادت : سوریه _ حلب
سن : 29
مزار : تهران _ شهریار _ گلزار شهدای بهشت رضوان
خلاصه ای از زندگی :
سلام رفقای عزیزم ، من مصطفی صدر زاده متولد ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ در شهرستان شوشتر استان خوزستان هستم .
پدرم پاسدار و جانباز جنگ تحمیلی و مادرم از خاندان جلیله سادات هستند . من فرزند سوم و پسر دوم خانواده ی صدرزاده بودم .
یازده ساله بودم که از اهواز به همراه خانواده به استان مازندران و پس از دو سال به شهرستان شهریار استان تهران نقل مکان و در آنجا ساکن شدیم .
دوران نوجوانی خود را با شرکت در مساجد و هیئت های مذهبی ، انجام کارهای فرهنگی و عضویت در بسیج و یادگیری فنون نظامی سپری کردم .
در دوران جوانی حدود چهارسال در حوزه ی علمیه ی امام جعفر صادق علیه السلام در تهران به تحصیل علوم دینی پرداختم ولی حس می کردم گمشده ای دارم که هنوز به آن نرسیده ام ، از این رو درس حوزوی را رها کردم و به دنبال کار فرهنگی ، که همان گشمده ام بود ، در دانشگاه دانشجوی رشته ادیان و عرفان شدم .
هم زمان مشغول جذب نوجوانان و جوانان مناطق اطراف شهریار و برپایی کلاسها و اردوهای فرهنگی و نظامی و جلسات سخنرانی و... برای آنان بودم .
من از سن ۱۴، ۱۵ سالگی جزو کسانی بودم که برای ساخت مسجد محل کمک می کردم ؛ چه از لحاظ کارگری کردن برای ساخت ، که نخواهند هزینه ای را متقبل شوند و چه از طریق جمع آوری پول و کمک در بهشت رضوان یا بهشت زهرای تهران .
گاهی اوقات دوستانم سربه سرم می گذاشتند که مصطفی شغل جدید پیدا کردی و از این حرف ها . یادم هست روزی مادرم گفت : پسرم ناراحت نمی شوی به تو این حرفها را میزنند ؟ بالاخره پسری در این سن و سال اوج غرور را سپری میکنی .
من هم در جواب خیلی راحت گفتم : نه مامان اتفاقا برای خدا گدایی کردن نمیدونی چه لذتی داره ... برای ساخت این مسجد زحمات زیادی کشیده شد و به حمد خدا بعد از چندسال ، ساخت آن به پایان رسید .
یک روز من خواب عجیبی دیدم که آن را برای عمه ام تعریف کردم ، خواب دیدم مسجد ساخته شده آن هم با چه عظمتی و آنجا شهید آوردند ، تابوت را وسط مسجد گذاشتند و از این تابوت نور در آسمان می رود . جالب اینجاست که اولین شهیدی که در این مسجد تشییع شد خود من بودم .
نتیجه ازدواج من با خانم سمیه ابراهیم پور ، در سال 1386 ، دختری به نام فاطمه و پسری به نام محمدعلی بود .
در دوران دانشجویی برای امرار معاش مدتی به شغل گاوداری روی آوردم .
در سال 1392 برای دفاع از دین و حرم بی بی زینب (س) با نام جهادی سید ابراهیم ، داوطلبانه به سوریه عزیمت و بعد از مدتی فرمانده ی گردان عمار و جانشین تیپ فاطمیون شدم . البته اعزام من به این آسانی ها هم نبود !
با توجه به این که من سربازی نرفته بودم و اجازه ی خروج از کشور را نداشتم ، دو مرحله با رفتن به عراق سعی کردم از آن طریق خود را به سوریه برسانم که موفق نشدم ، لذا تصمیم گرفتم به عنوان افغانستانی و همراه با تیپ فاطمیون عازم سوریه گردم که نهایتاً با سعی و تلاش پیگیر موفق شدم
و برای این کار به مشهد رفتم و لهجه ی افغانستانی را یاد گرفتم و به عنوان یکی از رزمندگان افغانستانی فاطمیون راهی سوریه شدم و حدود سه سال در جبهه های نبرد مبارزه کردم .
زخم های زیادی روی بدن من به جا مانده بود ، زخم هایی که یا یادگار فتنه گران سال ۸۸ بودند یا یادگار داعشیان ! زخم هایی که هرروز در میدان جنگ تعدادشان بیشتر می شد و استقامت من را بیشتر می کرد .
سرانجام پس از چندین بار زخمی شدن در درگیری با داعش ، ظهر روز تاسوعا مقارن با ۱ آبان 1394 در عملیات محرم در حومه حلب سوریه به آرزوی خود ، یعنی شهادت در راه خدا رسیدم و به دیدار معبود شتافتم .
#زندگینامه
#شهدا_گاهی_نگاهی
#جَـواݩـانِ_اِنقـِلابـے
↓●ڪلیڪ ڪن●↓
http://eitaa.com/joinchat/176947216C4c94613ff4