eitaa logo
جبارنامه
286 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
598 ویدیو
30 فایل
کانال علی جباری ⌛پژوهشگر و مدرس تاریخ 📗مؤلف کتاب امامان شیعه در منابع اهل سنت 🖋️طلبه،سخنران،مداح و کمی شعر و مقاله 💻مدرس نرم افزار های علوم اسلامی 📻 کارشناس مجری رادیو معارف (برنامه پرسمان تاریخی) راه ارتباطی: @Jabbari1981
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از جبارنامه
💠 امام حسن عسکری (علیه السلام): 🔸 دو خصلت است كه چيزی برتر از آن دو نباشد: ايمان به خدا و سود رساندن به برادران. 📚(تحف العقول ؛ ص ۴۸۹) 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
پیرمردی نارنجی‌پوش در حالیکه کودک را در آغوش داشت با سرعت وارد بيمارستان شد و به پرستار گفت: خواهش می‌کنم به داد این بچه برسید. یک ماشین بهش زد و فرار کرد. بلافاصله پرستار گفت: این بچه نیاز به عمل داره باید پولشو پرداخت کنید. پیرمرد گفت: اما من پولی ندارم. پدر و مادر این بچه رو هم نمی‌شناسم. خواهش می‌کنم عملش کنید من هرجور شده پول رو تا شب براتون میارم. پرستار گفت: با دکتری که قراره بچه رو عمل کنه صحبت کنید. پیرمرد پيش دكتر رفت اما دکتر بدون اینکه به کودک نگاهی بیندازد گفت: این قانون بیمارستانه. باید پول قبل از عمل پرداخت بشه. صبح روز بعد همان دکتر سر مزار دختر کوچکش ماتش برده بود و به دیروزش می‌اندیشید. گاهی اوقات تا اتفاقی برای خودمان پیش نیاید، به فکر ابعاد مختلف آن نیستیم. 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
8.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آیا عید الزهرا سند تاریخی دارد؟؟ 👈 حقیقت ماجرای عید الزهرا و ابولؤلؤ چیست ؟ 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
🔆 حضرت امام سجاد عليه السلام فرمودند: ▪️بينوا آدمى! هر روز، سه مصيبت به او مى رسد و حتى از يكى از آن ها پند نمى گيرد كه اگر پند مى گرفت، سختى ها و كار دنيا بر او آسان مى شد: 1️⃣ مصيبت نخست، روزى است كه از عمر او كم مى شود، در صورتى كه اگر از مال او چيزى كم شود، غمگين مى شود، حالْ آن كه مال، جايگزين دارد؛ اما عمرِ از دست رفته جبران نمى شود. 2️⃣ مصيبت دوم، آن است كه روزى اش را به طور كامل مى طلبد كه اگر از راه حلال باشد، بايد حساب پس بدهد و اگر از راه حرام باشد، كيفر مى بيند. 3️⃣ مصيبت سوم، از همه اين ها بزرگ تر است هيچ روزى را به شب نمى رساند مگر آن كه يك منزل به آخرت، نزديك شده است؛ امّا نمى داند به سوى بهشت مى رود يا به سوى آتش. 📚 بحار الأنوار ج ۷۸ ص ۱۶۰ ح ۲۰. 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
🔆مسلم بن عوسجه و یک پسر 🍂مسلم بن عوسجه پیرمردی شجاع از بنی اسد و از اصحاب پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله بود که شب عاشورا عرض کرد: «اگر هفتاد بار کشته شوم و سوزانده شوم، هرگز ای حسین! تو را رها نکنم.» 🍂 چون دشمن، توانایی جنگ با او را در روز عاشورا نداشت سنگ‌بارانش کردند؛ او به زمین افتاد و امام علیه‌السلام بر بالین او آمد و فرمود: «ای مسلم! خدا تو را رحمت کند.» 🍂 و این آیه را تلاوت کرد «گروهی از مؤمنان پیمان خود را به آخر رساندند و بعضی دیگر در انتظارند و هرگز تبدیلی در پیمان خود ندهند.»* 🍂 مسلم عرض کرد: «من می‌روم تا جد و پدرت را به رسیدن تو بشارت دهم.» 🍂 این بگفت و شهید شد. سپس پسرش جنگید و خواست برگردد که مادرش او را امر به جهاد کرد، پس او جنگید تا شهید شد. 📚آشیانه عشق، ص 203، ناسخ التواریخ 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
هدایت شده از 🍃 شاعران حوزوی 🍃
نمی‌دانم چرا یاران همه بیگانه می‌گردند رفاقت‌های شیرین در جهان افسانه می‌گردند نمی دانم چرا گاهی همان‌ها که توقع نیست ز جمع عاقلان خارج شده دیوانه می‌گردند نمی‌دانم چرا گنجشک‌ها رفتند از خانه و با هر کرکس نالایقی هم خانه می‌گردند نمی دانم چرا عاشق‌کشی این روزها باب است تمام بلبلان بر خارها پروانه می‌گردند نمی‌دانم چرا خوبان ز گردونه برون رفتند و ناشایسته‌ها در این زمان دُردانه می‌گردند نمی‌دانم چرا مهر و محبت می‌رود از یاد و کاخ آرزوهامان گهی ویرانه می گردند نمی‌دانم چرا آنان که غرق مکر و تزویرند به دنبال صداقت در مِی و میخانه می‌گردند نمی‌دانم چرا پیرانِ خوش فهمِ نصیحت‌گر کنار دام دنیا در پی یک دانه می‌گردند
💠 در مسجد مقدس جمکران دعاگوی همه دوستان اهلبیت ع هستیم. 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
هدایت شده از جبارنامه
پاییز شنگول هم از راه رسید و مهر را نثار دوستدارانش کرد، مهری ها هم در این گیر و دار حسابی سرحالند و مشغول رتق و فتق هدایای تولدشان. اما این وسط جنگی هم برقرار است و چه جنگ قشنگی، پاییز می گوید مهربانی و لطافت مهری ها از لطف و محبت من است و مهری ها مدعی اند که پاییز هم قشنگی و دلبری اش را از ما دارد. می گویند اصلا پاییز هم اگر دوست داشتنی شده بخاطر تولد ما در پاییز است. بگذریم از این دعوای شیرین. مهری ها صادق و شفافند مثل آب زلال بودنشان باعث نشاط است مثل نسیم خنک اول صبح بی دریغ محبت می کنند مثل آسمان دلشان بزرگ است مثل دریا خونگرمند مثل خورشید و خواستنی مثل ماه آرامند مثل نیمه شب و روشنند مثل طلوع مهری ها زیبایی کلماتند شعرند لطیف و ملیحند اصلا خود مهربانیند حواسمان به مهری ها باشد دلشان مثل گنجشک نازک است هوای مهری ها و مهربانی ها را داشته باشیم با مهربان ها مهربان باشیم مهربان ها را از مهربانیشان پشیمان نکنیم کاری نکنیم محبت و مهر با جامعه ما قهر کند مهربان ها را با کلمات زیبا استقبال و با لبخند ملیح بدرقه کنیم این روزها خیلی جای خالی مهربانی اذیتمان می کند. بیایید یک دگرگونی راه بیندازیم یک هشتگ یک مطالبه گری برای مهر و محبت بیایید از همین امروز مهربان تر باشیم و محبت دیگران را خوب پاسخگویی کنیم. خالق مهر و محبت می فرماید: وَإِذَا حُيِّيْتُم بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا. وهرگاه شما را به درودى ستايش گفتند، پس شما به بهتر از آن تحيّت گوييد يا لااقل همانند آن را در پاسخ باز گوييد.(نساء آیه ۸۶) علی جباری 👇👇👇 🆔 @jabbarname
8.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥نقش رضایت و عدم رضایت والدین 🎥حجت الاسلام سید حسین فاطمی‌نیا ✅ثواب ارسال این پست را به امام زمان عج هدیه کنید. 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
⭕️پرسش: کسی که در حقمان بدی کرده را چطور می توانیم ببخشیم؟ 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
فقيری سه عدد پرتقال خريد اولی رو پوست كَند خراب بود دومی رو پوست كَند اونم خراب بود بلند شد لامپ رو خاموش كرد و سومی رو خورد. .................................................. گاهی وقتا بايد خودمون را به نديدن و نفهميدن بزنيم تا بتونيم كنيم...! وقتى گرسنه اى يه لقمه نون خوشبختيه وقتى تشنه اى يه قطره آب خوشبختيه وقتى خوابت مياد يه چرت كوچيك خوشبختيه… خوشبختى يه مشتى از لحظاته… يه مشت از نقطه هاى ريز ، كه وقتى كنار هم قرار مى گيرن يه خط رو ميسازن به اسم زندگى … قدرخوشبختى هاتونو بدونيد 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
امروز ۱۰ مهر ۱۴۰۲ بنا بر دعوت مربی پرورشی هنرستان جناب آقای احمدی که از دوستان بنده هستن، رفتم مدرسه تا به مناسبت میلاد ص و ع چند دقیقه ای در خدمت دانش آموزان باشم. نمی دونستم از طرف نوجوان‌ها با چه واکنشی روبرو خواهم شد. البته از همون لحظه ورود به مدرسه توقع دو سه تا تیکه و شوخی و متلک را داشتم اما به خیر گذشت و تا دفتر مدرسه هیچ خبری نبود😉 چند دقیقه ای توی دفتر با معلمین و مربیان عزیز هنرستان احوالپرسی و گفتگو کردیم و دعوت شدم برای سخنرانی. ساعت ۷:۳۰ صبح، بچه‌ها هنوز نیمه خواب، نشستن زیر آفتاب و دیدن یه حاج آقا شاید در نظر بعضیا یه اتفاق ناگوار بود😁 با بسم الله و سلام و بدون حاشیه پردازی‌های رایج منبری ها رفتم سر اصل مطلب و با چاشنی طنز و شوخی کارو پیش بردم که دانش آموزان مطالبمو راحت‌تر بپذیرن و حوصله شون سر نره. انصافا با توجه به اینکه بچه‌ها زیر آفتاب بودن و اذیت می‌شدن، مرام به خرج دادن و شنونده خوبی بودن. منم خودمو کشوندم قسمتی که آفتاب بود تا تبعیض نشه و من زیر سایه نباشم. یک ربع صحبت درباره ویژگی‌های پیامبر ص و تطبیق با مسایل روزمره و رفتیم برای مولودی خوانی. خودم خوندم و خودم هم جواب دادم و قسمت‌هایی که باید تکرار میشد را تکرار کردم و تمام.😂 چون نمیشد اون وقت صبح از بچه‌ها توقع همراهی داشت🙂 موقع خروج هم دو سه تا از بچه‌های با معرفت مدرسه اومدن و خسته نباشید گفتن و خداحافظی کردیم و برگشتم منزل. امیدوارم بچه ها خیلی اذیت نشده باشن و مطالب براشون مفید بوده باشه. 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh