eitaa logo
تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد قم
260 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
316 ویدیو
39 فایل
﷽ ‌جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم ‌دانشجو مؤذن جامعه است. "شهید آیت‌الله دکتر بهشتی" ارتباط با واحد روابط عمومی: @shahab_bahram
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 (قسمت اول) به دخترهایم که (سه قولو هستند) قول داده بودم که روز تولدشان در مشهد مقدس باشیم. به همین علت از مدرسه‌شان اجازه گرفتم و به همراه همسرم به سمت مشهد حرکت کردیم. 😊 23 اردیبهشت بود که حدوداً به حوالی توس رسیده بودیم. یادم افتاد که 25 اردیبهشت روز فردوسی است. از همسرم خواستم تا در مسیر که به مشهد می‌رویم، اگر امکانش باشد یک سر هم به مقبره‌ی فردوسی بزنیم. دخترهایم از این پیشنهاد من استقبال کردند و همسرم هم که اشتیاق دخترها را دید، تصمیم گرفت به سمت توس و مقبره فردوسی حرکت کنیم. رضا در آغوش من آرام خوابیده بود و دخترها هم محو تماشای بیرون بودند و گاه گاهی هم کتاب‌های در دستشان را مطالعه می کردند. 📖 حدود ساعت 2 بعد از ظهر بود که به توس و مقبره‌ی فردوسی رسیدیم.🛣 زهرا: مامان اینجا که هنوز خبری نیست! 😕 -دخترم امروز که روز فردوسی نیست، پس فردا هست. 😊 زهرا که انگار منتظر برنامه و جشن و شلوغی بود، کمی با دیدن فضای بدون این برنامه‌ها بادش خالی شد، اما فضای سبز و زیبای مقبره فردوسی دخترم را محو خودش کرده بود. هوای عالی اردیبهشت در آن باغ، روح را جلا می‌داد.🌳 در همین افکار و گشت و گذار در باغ بودیم که یک خانم در حالی که یک جیغ ناگهانی از سر شوق زد، دوان دوان به سمت مقبره دوید و روسری خودش را درآورد و در دست گرفت و جلوی مقبره فردوسی ایستاد.🏃‍♀ ما که از تعجب دهانمان باز مانده بود و نمی‌دانستیم چه شده❗️ همچنان با چشمانمان این زن را دنبال می‌کردیم.👀 احمد دست رضا را که بیدار شده بود گرفت و به سمتِ دیگر باغ رفت. در همین حین چند خانم دیگر هم به دنبال آن خانم می‌دویدند و در حالی که روسری‌های آنها هم روی سرشان نبود، با گوشی‌هایشان فیلم می‌گرفتند و به طرف مقبره حرکت می‌کردند🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀ مرضیه: مامان این خانمه چرا اینجوری کرد⁉️ چرا این خانم‌ها روسری سرشون نیست❗️😳 ادامه دارد... ┅┅❅❈❅┅┅ لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇 🌸 @JADAZADQOM
🔴 👩 (قسمت دوم) -نمیدونم دخترم منم تعجب کردم ازین کار. 😐 شاید هم حواسشون نبوده و روسری از سرشون افتاده❗️🤔 از سر کنجکاوی به سمت مقبره رفتیم تا ببینیم این خانم‌ها چکار می‌کنند⁉️ با دخترهایم به سمت جایی که آن چند خانم ایستاده بودند حرکت کردیم. فاطمه به طرف خانم‌ها رفت و گفت: ببخشید بنظرم بخاطر بادی که می‌وزد روسری از سرتان افتاده است می‌شود بپوشید⁉️ ممنون 😊 چقدر ازین کار دخترم خوشم آمد ماشاءالله 👌 که انقدر مؤدب و محترمانه به آنها تذکر داد. 😊 در همین حین یکی از خانم‌ها که متوجه دخترانم شده بود با هیجان گفت: خانم‌ها ببینید این‌ها سه قلو هستن چقدر شبیه‌اند⁉️😃 خانم‌های دیگر هم که متوجه دخترانم شدند به سمت آنها آمدند و ذوق کنان به آنها نگاه می‌کردند و دنبال تفاوت چهره در آنها بودند. 🤔 فاطمه مجدد حرفش را تکرار کرد، یکی از آن خانم‌ها که از تکرار حرف فاطمه، لبخند روی لبش ماسید.😕 رو کرد به فاطمه و گفت: -خانم کوچولو باد روسری را از سر ما برنداشته خودمان برداشتیم 👩 دیگر خانم‌ها هم برایش دست و سوت زدند و یکدیگر را تأیید کردند 👏 زهرا: چرا روسری رو از سرتون برداشتید⁉️🙄 خانمی که الهه صدایش می‌کردند گفت: -چون یک زن ایرانی‌ام 😎 مرضیه: مگه زن ایرانی باید بی حجاب باشه⁉️😳 الهه: آره پس مثل تو⁉️😏 چیه دختر، این لچک رو روی سرت انداختی😏 چادر مال عرب‌هاست یک زن ایرانی آزاد هست😊 نه در قید و بند این آداب و رسوم اعراب😒 زهرا: شما چقدر از زن ایرانی می‌دونید⁉️ این بار خانمی که مانتو و روسری قرمز رنگی داشت و سیمین صدایش می‌کردند جواب داد و گفت: -میگم شما سه قلوها همیشه انقدر سؤال می‌کنید⁉️😒 مرضیه: مگه سؤال کردن ایراد داره⁉️ الهه: باشه اصلاً بیا بشینیم با این سه تا خانم کوچولو حرف بزنیم. 😁 نظر شما خانم‌ها چیه⁉️ خانم‌های دیگر هم قبول کردند و در گوشه‌ای از باغ نشستند. یکی از خانم‌ها رو کرد به من و گفت: -شما مادر این دخترا هستید⁉️ -بله چطور⁉️ ادامه دارد.... ┅┅❅❈❅┅┅ لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇 🌸 @JADAZADQOM
🔴 👩 (قسمت سوم) -می خوایم با دختراتون شرط ببندم، اگر دخترای شما برنده شدن ما روسری‌هامون رو می‌پوشیم.😉 اگر ما بردیم اونا چادرهاشون رو در بیارن 😁 -خیر، بنده با شرط بندی موافق نیستم ولی اجازه میدم باهاشون صحبت کنید 😊 به عنوان شنونده کنارشان نشستم و آنها مشغول صحبت شدند. خانم‌ها اول خودشان را معرفی کردند و با دخترانم دست دادند. -من الهه هستم. ایشون سیمین و ایشون معصومه و ایشونم آیدا هستش. خب شما خودتون رو معرفی کنید. 😊 زهرا: من زهرا هستم و خواهرام مرضیه و فاطمه خانم هستن 😍 الهه: خوشبختیم از آشنایی با شما. 😊 حیف که نشد شرط ببندیم وگرنه این گفتگو بامزه‌تر می‌شد. 😜 چند سالتونه⁉️ فاطمه: 15سال 😊 سیمین: وای خدا چقدر ریزه میزه هستن فکر کردم کوچیکتر باشند 😲 مرضیه: میتونم همون سؤال قبلی رو بپرسم⁉️ مگه زن ایرانی باید بی حجاب باشه⁉️ الهه: زن ایرانی آزاد بوده و بهش احترام می‌ذاشتن و اصلاً این قید و بندهای حجاب و چادر و این چیزا تو ایران وجود نداشته. 😒 از بعد از حمله اعراب به ایران زن‌ها رو کردن توی این پوشش اجباری، 😏 شما اسم چهار شنبه سفید رو شنیدید⁉️ ما با این شعار می‌خوایم زن ایرانی رو به اون احترام قبلیش برگردونیم. آزادِ آزاد 😎 فاطمه: شما چقدر از زن ایرانی در ایران باستان می‌دونید⁉️ آیا بی حجابی موجب احترام میشه⁉️ سیمین: بیشتر از شما کوچولوها می‌دونم 😌 بهتر از حجاب عربیه 😏 زهرا: تحقیق کردید تا حالا زنان در ایران باستان چه پوشش و شرایط و وضعیتی داشتن⁉️ آیدا: تحقیق لازم نیست یه نگاه تو فضای مجازی بندازید تمام مطالبی رو که لازم هست اونجا پیدا می‌کنید 🙂 دخترها به هم نگاهی کردند. در همین حین خانمی که اسمش معصومه بود با خنده‌های طعنه آمیز به من نگاهی کرد و گفت: -دخترای شما اصلاً می‌دونن فضای مجازی یعنی چی⁉️ اصلاً گوشی موبایل دارن⁉️ مرضیه: نه ما گوشی موبایل نداریم؛ اما به اندازه کافی از فضای مجازی خبر داریم 😌 خانم‌ها نگاه تمسخر آمیزی کردند و گفتند: بدون گوشی چطور خبر دارید⁉️😏 مرضیه: با مطالعه و تحقیق 😊 الهه: اووووو چقدر این فسقلی‌ها کتاب خونَن😄 ادامه دارد.... ┅┅❅❈❅┅┅ لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇 🌸 @JADAZADQOM