eitaa logo
ف نقطه جعفریان
1.7هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
498 ویدیو
138 فایل
💥 تجارب و ایده نوشته های یک فعال فرهنگی... دیده می شوید 👇👇👇 https://daigo.ir/secret/2637741745
مشاهده در ایتا
دانلود
ای آرزوی روشن رویاها دیروز خوب خوبیِ فرداها ای اولین دقیقه پس از اسفند نوروزِ کودکان پر از لبخند   لبخندِ ما به تلخی فروردین از پیک های شادی خود غمگین تیپا زدن به و تحصیل دندان لق و وسوسه ی آجیل چون برق می گذشت زمان انگار من از غروب سیزدهم بیزار لبریزم از جریمه ی بی تخفیف انبوه های بلاتکلیف فردا دوباره ناظمِ بی احساس در دست هاش ترکه ای از گیلاس خرداد! ای هنوز پر از کابوس شب های امتحانِ من و افسوس... مثل همیشه در وسط یک دفعه بی مقدمه تابستان با هر نسیم ریخته در خانه انجیرهای سبز، عجولانه ای موسم کلافگیِ شمشاد گرمای بی ملاحظه‌ی مرداد ای فصل ناخنک زدنِ آرام بر سینی لواشکِ روی بام عصر کسل کننده ی خواب آور سرگیجه های پنکه ی شهریور مهر تو کرده صبح به صبح انگار گنجشک های همهمه را بیدار ! ای عبور شگفت انگیز 🍂 از کوچه باغ و مزرعه و جالیز ای از ترانه از غزل آکنده ای فصل بیت های پراکنده رفتن به زیر پله ی ناچاری آوردن بخاری از انباری دی ماه مثل پیرزنی خسته موی سفید و دست حنا بسته انگشتِ او نسیم نوازش داشت در بقچه اش نخودچی و کشمش داشت ای دوست داشتنی در من سرخیِ آسمانِ شب بهمن گرمای قصه های زمستانی گیسوی یار! ای شب طولانی دنیا بدون قفسی بوده ست این عمرِ طی شده نفسی بوده ست عمری که خواب بود و گذشت انگار است آنکه می کندم بیدار ! ای رهایی تاریکم هر روز یک قدم به تو نزدیکم ای مرگ! ای خمارِ پس از مستی ای دشمنی که دوستِ من هستی اینجا که سهم من همه ست حس می کنم که در تو خبرهایی ست خویشان من که بار سفر بستند  آن سوی مرگ منتظرم هستند حرف نگفته در دل دفتر نیست و گلایه ی دیگر نیست...   📝 تجارب و ایده نوشته های یک فعال فرهنگی ❗️ ف نقطه جعفریان 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3149922437C26432d609b
هدایت شده از ف نقطه جعفریان
ای آرزوی روشن رویاها دیروز خوب خوبیِ فرداها ای اولین دقیقه پس از اسفند نوروزِ کودکان پر از لبخند   لبخندِ ما به تلخی فروردین از پیک های شادی خود غمگین تیپا زدن به و تحصیل دندان لق و وسوسه ی آجیل چون برق می گذشت زمان انگار من از غروب سیزدهم بیزار لبریزم از جریمه ی بی تخفیف انبوه های بلاتکلیف فردا دوباره ناظمِ بی احساس در دست هاش ترکه ای از گیلاس خرداد! ای هنوز پر از کابوس شب های امتحانِ من و افسوس... مثل همیشه در وسط یک دفعه بی مقدمه تابستان با هر نسیم ریخته در خانه انجیرهای سبز، عجولانه ای موسم کلافگیِ شمشاد گرمای بی ملاحظه‌ی مرداد ای فصل ناخنک زدنِ آرام بر سینی لواشکِ روی بام عصر کسل کننده ی خواب آور سرگیجه های پنکه ی شهریور مهر تو کرده صبح به صبح انگار گنجشک های همهمه را بیدار ! ای عبور شگفت انگیز 🍂 از کوچه باغ و مزرعه و جالیز ای از ترانه از غزل آکنده ای فصل بیت های پراکنده رفتن به زیر پله ی ناچاری آوردن بخاری از انباری دی ماه مثل پیرزنی خسته موی سفید و دست حنا بسته انگشتِ او نسیم نوازش داشت در بقچه اش نخودچی و کشمش داشت ای دوست داشتنی در من سرخیِ آسمانِ شب بهمن گرمای قصه های زمستانی گیسوی یار! ای شب طولانی دنیا بدون قفسی بوده ست این عمرِ طی شده نفسی بوده ست عمری که خواب بود و گذشت انگار است آنکه می کندم بیدار ! ای رهایی تاریکم هر روز یک قدم به تو نزدیکم ای مرگ! ای خمارِ پس از مستی ای دشمنی که دوستِ من هستی اینجا که سهم من همه ست حس می کنم که در تو خبرهایی ست خویشان من که بار سفر بستند  آن سوی مرگ منتظرم هستند حرف نگفته در دل دفتر نیست و گلایه ی دیگر نیست...   📝 تجارب و ایده نوشته های یک فعال فرهنگی ❗️ ف نقطه جعفریان 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3149922437C26432d609b