eitaa logo
✨جهاد تبیین ✨
535 دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
20.5هزار ویدیو
315 فایل
«جهاد تبیین» یک فریضه‌ی قطعی و یک فریضه‌ی فوری است و هر کسی که میتواند[باید اقدام کند].» با ما بیائید. شادی روح استاد افشاری صلوات اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجه ارتباط با مدیرکانال: @Spouladi313
مشاهده در ایتا
دانلود
ا❁﷽❁ا ✅ بهترین اتفاق در ایام ولادت علیه السلام ، مطالعه زندگی مادر ایشان است. 📗کتاب زندگینامه داستانی همسر امام هادی، مادرِ امام حسن عسکری و مادر بزرگ قائمِ آل محمد است که به قلم توانمند خانم به رشته تحریر درآمده است 🔸بانو حدیث زنی که در اوج لطافت و مادری، با اراده‌ای پولادین مقابل عباسیان و حتی فرزندش جعفر ایستاد و اجازه نداد آنان ریشه شک را آبیاری کنند و کمر به نابودی اعتقادات ببندند. ✨بانو ماجراهای زیادی تا به رسیدن (عجل الله تعالی فرجه) از سرمی گذراند و به عنوان وصی و جانشین فرزندش معرفی می شود. ✍نویسنده: فاطمه دولتی 📖تعداد صفحات: ۲۷۵صفحه ▪️ناشر: کتاب جمکران 💰قیمت: ۹۵.۰۰۰تومان 🎁قیمت باتخفیف: ۸۵.۵۰۰تومان ......................................... 🛍خرید آنلاین از سایت باسلام 👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/4778692?ref=830y 📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇 👤@Milad_m25 به جهاد تبیین منبع خبری در ایتا بپیوندید.👇 ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ 🌍 @jahad_org ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
ا❁﷽❁ا 🗓8ربیع الثانی، ولادت علیه السلام 🍉 🌸مدام صورتِ روشنای دلم، حسن، به‌وقت تولد مقابل چشمانم مجسم می‌شود؛ آن زمان را که برای اولین بار صدای گریه‌اش در خانه‌مان پیچید و من نیز همپای او به هق‌هق افتادم، نه از درد تن، بلکه از موهبتی که نصیبم شده بود؛ نصیب من، حُدیث. هنوز حلاوت تولدش را از یاد نبرده‌ام، حلاوتِ اولین دیدار با او را. حسن نخستین هدیه خدا بود به من و مولایم. نُه ماه چشم‌انتظار آمدنش بودم و به هر نشستن و برخاستن ذکر می‌گفتم تا بطنم به وجود چون اویی لایق شود. اول بار که چشمم به جمالش منور شد، می‌گریست و سرخی گونه‌هایش چون انار چاک‌خوردهٔ سر شاخه نمایان بود. حکیمه خاتون او را در آغوش مولایم هادی نهاد و طفلم به یکباره آرام شد. چشم‌های درشت سیاهش را گشود. مولایم هادی سراسر شوروشوق، سر به‌سوی آسمان گرفت، ذکری زمزمه کرد به حمد پروردگار و بعد، سر به گوش فرزندمان نزدیک نمود و لب‌هایش جنبید: «ا لله‌اکبر، ا لله‌اکبر ... » غرق تماشا از دلدادگی میان پدر و پسر، درد تن را به فراموشی سپردم که حکیمه فرزندم را به‌سویم آورد، پیچیده در یک پارچه سپید، معطر به عطرِ یاس. لب‌های کوچک حسنم آرام و بی‌صدا تکان می‌خورد. با سرانگشت گونه چون گلبرگش را نوازش کردم و لذتِ مادر او بودن، دیگر بار مرا به گریه انداخت. 📙 🖋 🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/4778692?ref=830y 📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇 @Milad_m25 به جهاد تبیین منبع خبری در ایتا بپیوندید.👇 ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ 🌍 @j