در اساطیر زرتشتی از دیوی به نام آشموغ (مرکب از آش یعنی خوردن و مئوغ=مُخ، مغز) صحبت میشود که به نادرستی به معنی کافر و ملحد گرفته شده است. این همان خدای ملی مردمان بابلی مردوک (ماردوش) با سمبل مار افعی "موش هوشو" است که آشوریان آشّور (خندان، ضّحاک) و عبرانیان اسحق (خندان) می نامیده اند و خدای ملی مردمان سامی بابلی و آشوری یعنی مردمان باستانی بین النهرین بوده است.
لذا فردوسی من عندی و از خیال خود اسطوره ضحاک ماردوش را نساخته بلکه آن در عهد باستان از ترکیب دو خدای ملی معادل و همسان بابلی و آشوری یعنی مردوک (اژی دهاک) و آشّور (ضحاک، اسحاق) پدید آمده بوده است. پیش از زمان وی ایرانیان چنین تصویری از خدای ملی بابلیها داشته اند. در گزارش سفیران چینی عهد اشکانی تائوچه و در وندیداد یکی از کتب پنجگانه اوستا ایرانیان باستان تئوژیه (سرزمین پرستنده مار نیرومند) که در کنار رود رنگها (رود سیلابی و طغیانگر، منظور دجله) قرار داشته همانا سرزمین بابل (بوری اوستا، مقر اژی دهاک= مار سمی، ضحاک ماردوش) مراد بوده است و لذا در اصل از مردم تازی و دشت تازیان نیز همین مردم تئوژی (بابلیان) مراد بوده اند نه اعراب صحرانشین خویشاوند ایشان. در واقع لغت تازی از تلخیص همین لغت تئوژیه (مار نیرومند) عنوان خدای ملی بابل یعنی مردوک (ضحاک ماردوش) پدید آمده است.
#شیطان_پرستی
#مردوک
#بائل
#ضحّاک
@jahade_tabien1
🚨مردوک در تمدن های آزتک و مایا و اینکا و بالی :
زمان مراسم، در دهان مارها آتش روشن می کردند. در دوران بابل بین النهرین این آتش با کمک نفت بود، و در بسیاری جاها از الیاف و هیزم استفاده می شد. این آتش و مار را آذر دهان یا آزی دهاک می گفتند، که با تغییر آوا اژدها گردید.
این ساختمان های هرمی ۷ و این دو جوان را از نقاط دور دست و از قبایل رقیب، توسط دلال های جنگجو دزدیده می شدند، دست بسته به پای ساختمان می آوردند، و ضمن رنگ کردن آنها با رنگ آبی، و دست مالی نیایشگران تا بالا می بردند. در نهایت جسد های آنها را در گودال بزرگی دورتر از شهر می انداختند، و بوی جسدها، و حیوانات درنده که برای جسدها آمده بودند، فضا و محیط را بشدت آلوده کرده بود. همین دزیدن جوان باعث درگیری های زیاد بین قبایل و شهرها شده بود، و شرایط را برای شکست آزتک و مایا از اسپانیائی های جوینده طلا فراهم کرد. این نمونه تاریخ باستان آخری، درست مانند تاریخ باستان دوران داستانهای ضحاک است. تا ۳۶۵ پله داشته است، در بالای آن تعدادی بت از خدایان یا الهه ها نگه می داشتند. در بابل با شکل گرفتن زبان عربی، آذی دهان، کم کم به ضحاک تغییر نام داد. ضحاک به معنی سایه یا حاشیه خدا است، در طول تاریخ بیشتر بزرگان دینی، از این گونه لقبها برای خود بر می گزیدند.
#شیطان_پرستی
#بائل
#مردوک
#ضحّاک
@jahade_tabien1