𖧧 . . چه زیبـا دل‌کـنده‌اے خوشــا به حـالـت .. ـــــ ــ روزتون شہدایی . .𓏲࣪ #شهیدجھادمغنیھ(: ִֶָ

در روز ولادتِ دو قـطب عالم.. ، تبریك به صــاحب الزمان باید گفت((: عیدتون مباااارک✨♥️

🦋💐💚💐 💐💚💐🦋 #بدون_تو_هرگز 49 "خداحافظ زینب" ✅ تازه می فهمیدم چرا علی گفت ... من تنها کسی هستم که می تونه زینب رو به رفتن راضی کنه ... 🔹اشک توی چشم هام حلقه زد ... پارچ رو برداشتم و گذاشتم توی یخچال ... دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم ... - بی انصاف ... خودت از پسِ دخترت برنیومدی ... من رو انداختی جلو؟ ... چطور راضیش کنم وقتی خودم دلم نمی خواد بره؟😭 🔸برای اذان از اتاق اومد بیرون که وضو بگیره ... دنبالش راه افتادم سمتِ دستشویی ... پشتِ در ایستادم تا اومد بیرون... زُل زدم توی چشم هاش ... با حالتِ ملتمسانه ای بهم نگاه کرد ... 🔵 التماس می کرد حرفت رو نگو ... چشم هام رو بستم و یه نفسِ عمیق کشیدم ... -یادته 9 سالت بود تب کردی ... سرش رو انداخت پایین ... منتظرِ جوابش نشدم ... - پدرت چه شرطی گذاشت؟ ... هر چی من میگم، میگی چشم ... 🔸التماسِ چشم هاش بیشتر شد ... گریه اش گرفته بود ... - خوب پس نگو ... هیچی نگو ... حرفی نگو که عمل کردنش سخت باشه ... 🔷 پرده اشک جلوی دیدم رو گرفته بود ... - برو زینب جان ... حرفِ پدرت رو گوش کن ... علی گفت باید بری ... و صورتم رو چرخوندم ... قطراتِ اشک از چشمم فرو ریخت ...😭 نمی خواستم زینب اشکم رو ببینه ... ❇️ تمامِ مقدماتِ سفر رو مامورِ دانشگاه از طریقِ سفارت انجام داد ... براش یه خونه مبله گرفتن ... حتی گفتن اگر راضی نبودید بگید براتون عوضش می کنیم ... هزینه زندگی و رفت و آمدش رو هم دانشگاه تقبل کرده بود ... ✈️ پای پرواز ... به زحمت جلوی خودم رو گرفتم ... نمی خواستم دلش بلرزه ... با بلند شدنِ پرواز، اشک های من بی وقفه سرازیر شد ... تمام چادر و مقنعه ام خیس شده بود ... بچه ها، حریفِ آرام کردن من نمیشدن.... 📝(نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀 ｢➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ ｣

~ ۱۸ ساله..گمنام..۶۱.. دارین؟(: بمیرم برای دلت مادر💔! ۳۱ شهریور ماه؛ آغاز جنگ تحمیلی ۸ ساله/آغاز هفته دفاع مقدس🌱 هشدار: ممکن است برای همه افراد مناسب نباشد‼️ 📻#معراجیون 『 @jahadesolimanie 』

·⊱·✨🎂·⊰· قال رسول الله(صلی الله علیه وآله): "إنّما أنا رَحمَةٌ مُهداةٌ " من در حقيقت رحمتى اهدايى از جانب خدا هستم(: _بحارالأنوار، ج‏۱۶، ص۱۱۵ ‹ ولادت #آقا‌رســول‌الله♥️'ص' و #رئیس‌مکتــب‌تشیع مبارک بادَ^^!🎉 › .. ‹↳ jihadmugni ›

تولد شمام تو آسمونا مبارک آقاسید(:

نصیحت شبانه به دوستداران شهید: مثل شهیدمون خوش اخلاق باشین بچه هاااا😌✨️🦋

به قول یه نفر.. این همه دنبال حرف از بزرگان و شهدایی که عمل کنی.. اونوقت تو خونه، جواب مادر و پدرت رو با تلخی میدی؟(:

[🪴🔗] . . از پیش کسی کار کسی نگشاید امید به کردگار می‌باید داشت . ♥️⃟🎡|#به‌رنـگ‌امیـد 『 @jahadesolimanie 』

محصلان کانال..یک مهر از رگ گردن به شما نزدیک تر است🦦 همینطوری جهت یادآوری🗿✨️ +🙄😂

به‌نام‌خداوند‌مهمان‌نواز خداوند‌بخشنده‌ی‌بی‌نیاز◠◠'🌸

ماییم و غمِ یار و دلِ زار … خدایا تو گواهی ! السَّلامُ‌عَلَیک‌یاخَلیفَةَ‌اللهِ‌فےارضِھ! ‹ ↵#سلام‌باباجان🌤 › ｢@jahadesolimanie ｣

𖧧 . . #حضرت‌برادر♥️ قلبِ کوچکِ من پُر شده از دوست داشتن طُ (: ـــــ ــ روزتون شہدایی . .𓏲࣪ #شهیدجھادمغنیھ(: ִֶָ

#دستهای_گشاده 27 ببخــش و تکثـ🌾ـیر شــو! بزرگی روحِ تو، قـدرت و وسـعتِ نَفْسِ تو، در گـرویِ دستهای گشـ🌸ـاده توست! گِـرِه های قلبت رو باز کن؛ حتماً اوج خواهی گرفت ｢➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ ｣

چه ایامی رو گذروندیم ولی آخر حسین رونقی زخمی بود یا وضع حمل میکرد:/ [ @jahadesolimanie ]

~ روز اول مدرسه بابا جان داد💔 حادثه‌ی انفجار شدید در معدن ذغال‌سنگ طبسِ خراسان جنوبی و درگذشت تعدادی از کارگران زحمت‌کش و مظلوم این معدن تسلیت خدمت خانواده های محترمشون و ایران🌱 عزیزان کارگر انقدر مظلوم هستن که فقط باید اتفاقی بیوفته که یادشون بیوفتیم..(: #معدن_طبس🖤