eitaa logo
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
7.5هزار دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
4.9هزار ویدیو
327 فایل
'بِسم‌ِربِّ‌المَـہـدے‧عج‧🌸' مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه‌ نمےگیریم✌️🏿 #شہید‌جھادمغنیھ🎙✨ ولادٺ🌤:2مه1991طیردبا،لبنان" عࢪوج🕊:18ژانویه‌2015‌قنیطره،سوریه" نام‌جھادے📿:جوادعطوے" پشتِ‌‌سنگر↶ 『 @jihaad313 』 . . #این‌خانه‌منتظرپسر‌زهرااست♥️:)
مشاهده در ایتا
دانلود
😉🌱 😌↶🍉 📚"گلستـان یـازدهـم🕊"♥️ 《این‌ ڪتاب‌ زندگے‌نامه ‌شہید علے چیت سازیان است که خاطرات دوران زندگے مشترک و رزمندگے یک همسر نمونه را در قالب داستانے جذاب به نمایش میکشد.» ✍🏻" "بهناز ضرابی زاده"🌸 بخشےاز‌ڪٺاب: ... خسته شدہ بودم از این همه زحمتے که به این و آن مے دادیم..😢 فکر کردم، نه، خسته نیستم. اعتراضے هم ندارم. اگر علے آقا باشد، حاضرم یک عمر در کنارش همین طور زندگے ڪنم. 😍❤️ ظرف ها را خشڪ ڪردم و توے کابینت ها چیدم؛ خوابم نمے آمد. نمے خواستم بخوابم. تند تند به ساعت توے آشپزخانه نگاہ مے ڪردم و دلہرہ ام بیشتر میشد..👀🔗 چادرم را سر ڪردم. رفتم و ایستادم روے تراس، باد وحشے و تندے مے وزید.🌪 چراغ هاے خانه هاے دوروبَر خاموش بود، فڪر ڪردم خوش بہ حال آنهایی که آسودہ خوابیدہ اند😓. هوا سرد بود. خیلے سرد. نتوانستم طاقت بیاورم و به داخل آمدم. توے آشپزخانه، هال و پذیرایی قدم زدم و نمیدانستم باید چڪار ڪنم! برگشتم توے اتاق نشستم بالاے سرش. چراغ خاموش بود و اتاق تاریڪ..🌑 همین که میدانستم توے آن اتاق است و دارد نفس مے ڪشد برایم ڪافے بود 🙃آرام شدم.دلم میخواست در آن حالت زمان متوقف بشود و هرگز جلو نرود، هرگز...🦋✨ اما عقربه هاے ساعت با من سرلج داشتند، از همیشه تندتر مے چرخیدند، مے چرخیدند و مے چرخیدند. ساعت شد دو و ربع نیمہ شب... دست روے شانه هایش گذاشتم و آرام شانہ اش را تڪان دادم گفتم:«علے، علے جان، بیدارشو...🍃» 「 ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ