به مناسبت جمادی الاول سالروز انتشار
حکم تحریم تنباکو
🎤گفتگوی اختصاصی با #موسی_نجفی؛
🛑 نهضت تنباکو ماجرای زندگی هر روز ماست.
🔺قضیه #تحریم_تنباکو، یک واقعه مهم تاریخی مربوط به ۱۳۳ سال پیش است و ۱۵ سال قبل از نهضت مشروطیت رخ داده است. این جنبش نوعی بیداری اسلامی مهم در تاریخ ایران محسوب می شود که زمینه ساز جریان های مهم تاریخی مثل نفی استبداد و #مشروطیت در ایران گردید.
🔻بحث #تولید_ملی و حمایت از آن یک بحث زیر بنایی است که استقلال و
«ما میتوانیم» را در اذهان عموم مردم القا
می کند.
این مطلبی است که #استعمار قرن هاست در ملل شرق روی آن کار کرده که «شما نمی توانید»؛
که امروز هم رویکرد اصلی غرب همین است.
🔺 نهضت تنباکو صرفا یک ماجرای تاریخی گذشته نیست، بلکه ماجرای زندگی هرروز ماست. در ابعاد مختلف این ماجرا تکرار می شود.
ما همان مردم زمان میرزا هستیم و کمپانی رژی در قالب های مختلف در زندگی ما ظهور و بروز دارد. این نهضت نشان داد که اگر درک و شعور و اراده ملی در مردم و مسئولین وجود داشته باشد، بازهم می توان پوزه استعمار را به خاک مالید.
متن کامل این گفتگو را در لینک زیر بخوانید👇
http://mesdaq.ir/?p=64217
🔻برگی از داستان #استعمار
#راهپیمایی نمک
حکومت انگلیسی هند که همواره به دنبال خالی کردن جیب هندیها بود، آخرین مالیاتش را برای« نمک » برقرار کرده بود؛ هر کس که از مغازه ای نمک می خرید، باید مالیاتی هم به دولت می داد. گاندی قانون نمک را فرصت خوبی می داند که مبارزه بدون خشونت را از سر بگیرد. او تصمیم میگیرد از روستای «دندی» در نزدیکی شهر احمدآباد به طرف دریا حرکت کند و در ساحل، با تبخیر آب دریا به نمک دست پیدا کند تا مجبور نباشد به انگلیسیها مالیات بدهد.
گاندی با عده ای از پیروانش به راه می افتد. آنها تا دریا باید ۶۰۰ کیلومتر پیاده روی کنند، از شهرها و روستاهای مختلفی میگذرند و مردم گروهگروه به آنها می پیوندند، این راهپیمایی پیش از دو ماه طول میکشد.
گاندی در ساحل دریا شروع به تهیه نمک میکند. اما نافرمانی آرام مدتها پیش از رسیدن او به ساحل شروع شده است، مردم، نه تنها نمک نمیخرند بلکه به طرف کالاهای انگلیسی هم نمی روند. دسته هایی از افراد انقلابی تشکیل می شود تا در کنار فروشگاهها به مردم تذکر بدهند که دست به جنس انگلیسی نزنند.
انگلستان حرکت آرام مردم را هم تحمل نمیکند و شروع به دستگیری آنها میکند. بیش از صدهزار نفر به زندان می افتند. گاندی هم دستگیر و زندانی می شود. اما مردم به مبارزه بدون خشونت ادامه می دهند. آنها راههای تازه ای برای« ساتیاگراها »یا مبارزه بدون خشونت پیدا میکنند.
کارمندها از شغلهای دولتی استعفا می دهند. دیگرکسی از بانک ها وام نمی گیرد. مردم بچه هایشان را از مدرسههای انگلیسی بیرون می آورند. پولهای پس انداز شده در بانکهای انگلیسی، پس گرفته می شوند. مردم دادگاههای محلی را تشکیل میدهند تا کسی به دادگاه دولتی مراجعه نکند و هنگامی که ولیعهد انگلستان در پایان سال ۱۹۲۱ میلادی برای دیداری از هند وارد کلکته می شود، در این شهر«هارتال» یا سوگواری اعلام میشود، هیچ کس به استقبال ولیعهد نمی رود، همه مغازهها تعطیل شده و مردم در خانه های خود ماندهاند. کسی در کوچه و خیابانها نیست ولیعهد به شدت خشمگین میشود.
پلیس از بی اعتنایی مردم به ولیعهد انگلستان خشمگین می شود و سعی می کند رهبران آنها را دستگیر کند؛ اما حدود هزار نفر از مردم جلوی زندان کلکته جمع می شوند و میگویند همه ما را دستگیر کنید!
مردم در شهرهای مختلف با فروش کتابهایی که چاپ آنها ممنوع شده بود، راه دیگری برای اعتراض به دولت پیدا کرده بودند. پیش از این، انتشار دو کتاب گاندی به نامهای « خودمختاری هند » و « تا به آخر » ممنوع اعلام شده بود.
گروهی از جوانان تصمیم گرفتند این کتابها را چاپ کنند و بدون پنهان کاری در بازار و خیابان به فروش برسانند. تمام نسخههای این دو کتاب در زمانی کمتر از یک ساعت فروخته شد. قیمت هر یک از این کتابها چهار ( آنه ) بود. هر شانزده آنه برابر بود با یک ( روپیه ). اما مردم کتاب ها را با اسکناس های پنج و ده روپیه ای می خریدند؛ حتی یک نفر یک نسخه از کتاب خودمختاری هند را به قیمت پنجاه روپیه خریداری کرد.
حکومت انگلستان اعلام کرد تصمیم گرفته است به درخواستهای مردم توجه کند و آن ها را در شوراهای حکومت شرکت دهد. مردم میتوانستند در انتخابات شرکت کنند و اعضای شورای ایالت را انتخاب کنند. بسیاری از هندیها می دانستند که این هم فریب تازه ای است، چون حکومت در ایالت هر کاری را که دلش میخواست انجام میداد و توجهی به شورای ایالت نداشت، فقط بهانه تازهای برای یک اعتراض دیگر پیدا شد؛ هیچکس نباید برای عضو شدن در شورا نامزد می شد، مردم هم در انتخابات شرکت نمی کردند.
انگلستان چاره دیگری هم برای رویارویی با هندیها پیدا میکند؛ یک بار دیگر شیوه«جدایی بینداز و حکومت کن» را امتحان میکند و سعی میکند بین هندوها و مسلمانان تفرقه ایجاد کند. در کنار کنگره ملی هند، مسلمانان حزبی تأسیس میکنند به نام «مسلم لیگ»؛ البته هنوز هم اعضای مسلمان در کنگره حضور دارند.
گاندی که از زندان آزاد شده، تلاش میکند مسلمانان و هندوها را به هم نزدیک کند و برای آنکه به دوری آنها از یکدیگر اعتراض کند (روزه) میگیرد.
سرگذشت استعمار
مهدی_میرکیایی
🍃🇵🇸🇮🇷
✍ جهادگران تبیین بسیج
https://eitaa.com/jahadgarantabyinn
برگی از داستان #استعمار
🔻 آزادی
هنوز زمان زیادی از تشکیل مجلس و دولت استانهای هند نگذشته بود که جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۳۹ میلادی آغاز شد. در این جنگ انگلستان با فرانسه و روسیه متحد بود و در برابر آلمان، ایتالیا و ژاپن می جنگید.
با شروع جنگ، نایب السلطنه انگلیسی هند اعلام کرد که در شرایط جنگی دولتهای استان ها نمی توانند به کار ادامه دهند و مجلس استانها هم پس از جنگ بازگشایی خواهند شد. به این صورت، قانون ۱۹۳۵ به شکل کامل کنار گذاشته شد. نایب السلطنه، هند را هم در کنار انگلستان، دشمن آلمان، ژاپن و ایتالیا معرفی کرد و از هندیها خواست مانند جنگ جهانی اول به انگلستان کمک کنند.
هندیها فریبکاری و پیمانشکنی انگلستان را در جنگ اول فراموش نکرده بودند، به همین علت کنگره ملی هند اعلام کرد که هندیها به شرط استقلال و آزادی به انگلستان دولت انگلیس، شرط هندیها را قبول نکرد و کنگره ملی هند بار دیگر مردم را به انجام ساتیا گراها یا مبارزه بدون خشونت دعوت کرد.
کارگران کارخانهها از کاردست کشیدند و راهپیمایی بزرگی کمک خواهند کرد. در شهرها برپا شد. حتی در ارتش هند هم که در آماده باش جنگی به سر می برد، زمزمههایی برای آغاز اعتراض و قیام شنیده می شد؛وضعیتی که انگلیسی ها را به یاد انقلاب ۱۸۵۷ میلادی می انداخت.
در همین اوضاع، ژاپن که دشمن انگلستان بود، پیروزیهای بزرگی را در جنوب شرقی آسیا به دست آورد و سرانجام توانست برمه را هم فتح کند و با هندوستان همسایه شود؛انگلیسیها هر روز منتظر بودند که ژاپن به هند حمله کند. گروهی از هندیها هم در برمه به یاری ژاپنی ها شتافته و سازمانی نظامی را به نام «ارتش ملی هند» تأسیس کرده بودند. انگلیسی ها نگران بودند که افراد بیشتری از هندیها به یاری ژاپنی ها بروند.
اما بیشترین اضطراب آن ها از مبارزه آرام مردم در درون مرزهای هند بود، اعتصاب ها، تعطیلی کارخانه ها و نخریدن کالاهای انگلیسی در شرایط جنگی به شدت به اقتصاد انگلستان ضربه می زد. در چنین وضعیتی برنامه «انقلاب بدون خشونت» که سالها از سوی کاندی رهبری می شد ارزش واقعی خود را نشان می داد.
جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ میلادی با پیروزی انگلستان و متحدانش به پایان رسید. اما فشار مردم هند بر انگلستان برای رسیدن به استقلال تمام نشده بود. بین سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۴۷ میلادی ۳۴۵۰ اعتصاب، بسیاری از کارخانه ها را از کار انداخت و انگلستان را با ضررهای هنگفت و بی سابقه روبه رو کرد.
ویلیام اتلی، نخست وزیر انگلستان، در مارس ۱۹۴۶ به نمایندگان مجلس انگلستان گفت: «اوضاع در هندوستان تغییر کرده. با روشهای قدیمی نمی توانیم مشکلات را حل کنیم. اگر باز هم به دنبال شیوه های گذشته باشیم، دردسرهای تازه ای خواهیم داشت.»
این سخنرانی، نشانه ای از راه و روشی بود که انگلیسیها پس از جنگ دوم جهانی پیش گرفتند، آن ها می خواستند از استعمار مستقیم کشورها دست بردارند.
منظور ویلیام اتلی از « شیوه های گذشته » همان اشغال کشورها و بهره برداری از منابع و ثروت آنها بود. کشورهای غربی، پس از این دوران، از راه های تازه ای برای بهره کشی از کشورهای دیگر استفاده میکردند که به آن «استعمار نو» میگفتند.
انگلیسی ها در هند هم نمی توانستند تا ابد پنجه در پنجه مردم این سرزمین بیندازند و بالاخره در سال ۱۹۴۷ میلادی حاضر شدند به استقلال هندوستان رضایت دهند.
سرگذشت استعمار #مهدی_میرکیایی ج8 ص108
🍃🇵🇸🇮🇷
✍ جهادگران تبیین بسیج
https://eitaa.com/jahadgarantabyinn