eitaa logo
کتابخانه رایگان (جهان کتاب) 📚🇮🇷
41.9هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
319 ویدیو
10هزار فایل
🌍جهانی از کتاب برای کتابخوان ها #داستانی #فلسفی #روان‌شناسی 📮پیشنهادات و تبلیغات: @admin_ketabs استفاده از کتابها با ذکر منبع(لینک کانال)مجاز است. کتاب‌های این کانال از سایت‌های مختلف تهیه شده، اگر کتابی، حق مولف را سهوا رعایت نکرده،اطلاع دهید
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 کتاب 🖌نویسنده 📝مترجم درباره کتاب: در این داستان، خانواده ی گرلاخ که از سرمایه داران بزرگ آلمان هستند، در نزدیکی هامبورگ و در عمارتی قدیمی و نه چندان زیبا در وسط یک پارک زندگی می کنند. زمانی که پرده ها بالا می روند، پدر خانواده که تنها شش ماه دیگر زنده خواهد بود، دخترش لنی، پسر کوچکترش ورنر و همسر وارنر، جوهانا را گرد هم می آورد تا آن ها را از آخرین وصیت های خود آگاه کند. جوهانا پیش خود فکر می کند که بعد از مرگ پدر، تمام زحمت های پسر بزرگتر، فرانتس، مانند همیشه به گردن ورنر خواهد افتاد. فرانتس که به شکل رسمی، مُرده اعلام شده، از زمان بازگشت از جبهه های جنگ، خود را در اتاقش محصور کرده و فقط به خواهر کوچکترش، لنی، اجازه می دهد که او را ببیند. جوهانا برای نجات شوهرش از زحمت های برادر بزرگتر، تصمیم می گیرد تا از معمای انزوای فرانتس سر در بیاورد. اما این تصمیم جوهانا، اتفاقات دیگری را در این خانواده رقم خواهد زد. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚 کتاب 🖌نویسنده 📝مترجم درباره کتاب: در این داستان، خانواده ی گرلاخ که از سرمایه داران بزرگ آلمان هستند، در نزدیکی هامبورگ و در عمارتی قدیمی و نه چندان زیبا در وسط یک پارک زندگی می کنند. زمانی که پرده ها بالا می روند، پدر خانواده که تنها شش ماه دیگر زنده خواهد بود، دخترش لنی، پسر کوچکترش ورنر و همسر وارنر، جوهانا را گرد هم می آورد تا آن ها را از آخرین وصیت های خود آگاه کند. جوهانا پیش خود فکر می کند که بعد از مرگ پدر، تمام زحمت های پسر بزرگتر، فرانتس، مانند همیشه به گردن ورنر خواهد افتاد. فرانتس که به شکل رسمی، مُرده اعلام شده، از زمان بازگشت از جبهه های جنگ، خود را در اتاقش محصور کرده و فقط به خواهر کوچکترش، لنی، اجازه می دهد که او را ببیند. جوهانا برای نجات شوهرش از زحمت های برادر بزرگتر، تصمیم می گیرد تا از معمای انزوای فرانتس سر در بیاورد. اما این تصمیم جوهانا، اتفاقات دیگری را در این خانواده رقم خواهد زد. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚 کتاب 🖌نویسنده 📝مترجم درباره کتاب: در این داستان، خانواده ی گرلاخ که از سرمایه داران بزرگ آلمان هستند، در نزدیکی هامبورگ و در عمارتی قدیمی و نه چندان زیبا در وسط یک پارک زندگی می کنند. زمانی که پرده ها بالا می روند، پدر خانواده که تنها شش ماه دیگر زنده خواهد بود، دخترش لنی، پسر کوچکترش ورنر و همسر وارنر، جوهانا را گرد هم می آورد تا آن ها را از آخرین وصیت های خود آگاه کند. جوهانا پیش خود فکر می کند که بعد از مرگ پدر، تمام زحمت های پسر بزرگتر، فرانتس، مانند همیشه به گردن ورنر خواهد افتاد. فرانتس که به شکل رسمی، مُرده اعلام شده، از زمان بازگشت از جبهه های جنگ، خود را در اتاقش محصور کرده و فقط به خواهر کوچکترش، لنی، اجازه می دهد که او را ببیند. جوهانا برای نجات شوهرش از زحمت های برادر بزرگتر، تصمیم می گیرد تا از معمای انزوای فرانتس سر در بیاورد. اما این تصمیم جوهانا، اتفاقات دیگری را در این خانواده رقم خواهد زد. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚 کتاب 🖌نویسنده 📝مترجم درباره کتاب: در این داستان، خانواده ی گرلاخ که از سرمایه داران بزرگ آلمان هستند، در نزدیکی هامبورگ و در عمارتی قدیمی و نه چندان زیبا در وسط یک پارک زندگی می کنند. زمانی که پرده ها بالا می روند، پدر خانواده که تنها شش ماه دیگر زنده خواهد بود، دخترش لنی، پسر کوچکترش ورنر و همسر وارنر، جوهانا را گرد هم می آورد تا آن ها را از آخرین وصیت های خود آگاه کند. جوهانا پیش خود فکر می کند که بعد از مرگ پدر، تمام زحمت های پسر بزرگتر، فرانتس، مانند همیشه به گردن ورنر خواهد افتاد. فرانتس که به شکل رسمی، مُرده اعلام شده، از زمان بازگشت از جبهه های جنگ، خود را در اتاقش محصور کرده و فقط به خواهر کوچکترش، لنی، اجازه می دهد که او را ببیند. جوهانا برای نجات شوهرش از زحمت های برادر بزرگتر، تصمیم می گیرد تا از معمای انزوای فرانتس سر در بیاورد. اما این تصمیم جوهانا، اتفاقات دیگری را در این خانواده رقم خواهد زد. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚 کتاب 🖌نویسنده 📝مترجم درباره کتاب: در این داستان، خانواده ی گرلاخ که از سرمایه داران بزرگ آلمان هستند، در نزدیکی هامبورگ و در عمارتی قدیمی و نه چندان زیبا در وسط یک پارک زندگی می کنند. زمانی که پرده ها بالا می روند، پدر خانواده که تنها شش ماه دیگر زنده خواهد بود، دخترش لنی، پسر کوچکترش ورنر و همسر وارنر، جوهانا را گرد هم می آورد تا آن ها را از آخرین وصیت های خود آگاه کند. جوهانا پیش خود فکر می کند که بعد از مرگ پدر، تمام زحمت های پسر بزرگتر، فرانتس، مانند همیشه به گردن ورنر خواهد افتاد. فرانتس که به شکل رسمی، مُرده اعلام شده، از زمان بازگشت از جبهه های جنگ، خود را در اتاقش محصور کرده و فقط به خواهر کوچکترش، لنی، اجازه می دهد که او را ببیند. جوهانا برای نجات شوهرش از زحمت های برادر بزرگتر، تصمیم می گیرد تا از معمای انزوای فرانتس سر در بیاورد. اما این تصمیم جوهانا، اتفاقات دیگری را در این خانواده رقم خواهد زد. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚 کتاب 🖌نویسنده 📝مترجم درباره کتاب: در این داستان، خانواده ی گرلاخ که از سرمایه داران بزرگ آلمان هستند، در نزدیکی هامبورگ و در عمارتی قدیمی و نه چندان زیبا در وسط یک پارک زندگی می کنند. زمانی که پرده ها بالا می روند، پدر خانواده که تنها شش ماه دیگر زنده خواهد بود، دخترش لنی، پسر کوچکترش ورنر و همسر وارنر، جوهانا را گرد هم می آورد تا آن ها را از آخرین وصیت های خود آگاه کند. جوهانا پیش خود فکر می کند که بعد از مرگ پدر، تمام زحمت های پسر بزرگتر، فرانتس، مانند همیشه به گردن ورنر خواهد افتاد. فرانتس که به شکل رسمی، مُرده اعلام شده، از زمان بازگشت از جبهه های جنگ، خود را در اتاقش محصور کرده و فقط به خواهر کوچکترش، لنی، اجازه می دهد که او را ببیند. جوهانا برای نجات شوهرش از زحمت های برادر بزرگتر، تصمیم می گیرد تا از معمای انزوای فرانتس سر در بیاورد. اما این تصمیم جوهانا، اتفاقات دیگری را در این خانواده رقم خواهد زد. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
هر لحظه فقط می‌آید تا لحظه‌های بعد را بیاورد. با تمام وجود به هر لحظه می‌چسبم. می‌دانم که یگانه است و جایگزین ندارد بااین‌حال، هیچ کاری نمی‌کنم تا جلوی نابودی‌اش را بگیرم...! تهوع @jahaneketab
زندگی هرچه را می‌خواستم به من داد و بعد به من فهماند که آن چیز اهمیت نداشت... @jahaneketab
هر لحظه فقط می‌آید تا لحظه‌های بعد را بیاورد. با تمام وجود به هر لحظه می‌چسبم. می‌دانم که یگانه است و جایگزین ندارد بااین‌حال، هیچ کاری نمی‌کنم تا جلوی نابودی‌اش را بگیرم...! تهوع @Jahaneketab
زندگی هرچه را می‌خواستم به من داد و بعد به من فهماند که آن چیز اهمیت نداشت... @jahaneketab
زندگی هرچه را می‌خواستم به من داد و بعد به من فهماند که آن چیز اهمیت نداشت... @jahaneketab