#دوست_شهید:
مجید بچه خوش زبون و #با_معرفتی بود.
هیچ #کینهای را به دل نمیگرفت.
کمک حال مردم بود و دل نازک. خیلی زود #گریه میکرد.
ماه رمضانها #نان میگرفت و بین دوست و همسایهها پخش میکرد. عاشق #مسافرت بود. هرجا میرفت برای همه سوغاتی میگرفت، ولی از زمانی که تصمیم به #رفتن گرفت، خیلی عوض شده بود، انگار #نورانی شده بود. دیگر با کسیکاری نداشت. تو خودش بود.
مرتب میگفت فقط زودتر به #سوریه بروم.
اول قرار بود ..
با هم👥 سفـــر کنیم
#رفتن ...
نصیب ِ یاران شد
و #حسرت به من رسید 😔
#سهید_جاسم_حمید
#شهید_مصطفی_رشیدپور
🌹🍃🌹🍃صلوات
📚#عزیز_تر_از_جان
♻️آقا ابوالفضل بی تاب #رفتن شده بود. گاهی صدای دعاهایش🤲 را می شنیدم. #چشمانش پر از شوق رفتن بود.
دلش 💕نمی خواست بماند میل رفتن داشت.راهش را از اول #انتخاب کرده بود و قرار بود من همراهی اش کنم تا به مقصد برسد.
🌀ولی مگر می شد این دل عاشق🌷 را آرام کرد. این #حلالیت طلبیدن هایش ، تمام کردن کارهای نیمه تمامش، خبر از #سفری_بی_بازگشت می داد. هیچ مرهمی مگر عشق به اهل بیت (ع) مرهم دل عاشقم ❣نبود...
🔅برگرفته از کتاب📚
#عزیز_تر_از_جان
🔅زندگینامه شهیدمدافع حرم #ابوالفضل_راه_چمنی
به روایت #همسر محترم
#شهید_ابوالفضل_راه_چمنی🌷
🍃🌹صلوات