eitaa logo
متی ترانا و نراک
272 دنبال‌کننده
42.9هزار عکس
15.5هزار ویدیو
83 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
#ڪلنا_فداڪ_یا_زینب_س 🍃 در خط #جهاد همیشہ گمنام شدند با ذڪر حسین و زینب #آرام شدند اینان نہ فقط #مدافعان_حرم_اند امروز مدافعان #اسلام شدند ❣شهید فیروزآبادی به همراه دوستان در مناطق محروم و کمک به نیازمندان #روزتــون_شهدایی ❤️ صلوات
مثل #چمران بمیرید... چمران با عزت و عظمت و با تعهد به اسلام جان خودش را فدا کرد و در این دنیا شرف را بیمه کرد و در آن دنیا هم رحمت خدا را بیمه کرد؛ ما و شما هم خواهیم رفت. مثل چمران بمیرید... #امام_خمینی(ره) 📎ســـــلام #روزتـون_شهــدایی 🌷صلوات🌷
✍بعد از شما #دلـتنگے رودے نیست ڪه به دریا بریـــزد! دلتنگے  ماهی ڪوچڪے ستـ ڪہ برڪہ اش را از چهار طرفـ سنگچین ڪرده باشند... #روزتون_شهدایی🌷 صلوات
گفتم‌ ڪلید قفل‌ شهادتـــــ شڪسته استـــــ !' یا اندر این‌ زمانه، در باغ‌ بسته استـــــ؟ خندید و گفتـــــ : ساده‌ نباش‌ اے قفس‌ پرستـــــ ! در بسته نیستـــــ بال‌ و پر ما شڪسته است !... 🥀 شهید امید اکبری 🌷🍃 صلوات 🌷🍃
#-🔗|💛⊱ من خانه ے تاریڪم و محتاج به نورم لطفے بڪن اے دوست ! ڪمے پنجره ام باش.... ‍ خاطره ای از همرزم شهید : "چطور محمدتقی نترس و شجاع تر شد؟؟" محمدتقی خودش برام تعریف کرد ..👇👇 در یکی از عملیات های سمت جنوب حلب ، روستای مریمین و اطراف اون ، به من گفتند که داخل روستا کسی نیست . منم با سرعت رفتم ببینم داخل روستا کسی هست یا نه. وقتی نزدیک روستا رسیدم دیدم یه عده جمع اند و یکی شون داره توجیه شون می کنه ، البته به زبان عربی یه کم دقت کردم فهمیدم که اینها گروه النصره هستند . تنم سرد شد از استرس یک لحظه اونها متوجه من شدن و شروع کردند به تیراندازی ، منم فرار کردم و با سرعت تمام از اونجا در رفتم ، اونها هم تیراندازی می کردند ، ولی یه دونه تیر هم از اون جماعت تکفیری به من نخورد . و اونجا به خودم گفتم تا خدا نخواد هیچ اتفاقی نمیفته ....🌹 از اون روز به بعد محمدتقی نترس و شجاع تر شده بود.🌹 🌼🌱 صلوات 🌷🍃
متبرکـ استـ تمـامـ روزی که صبحش با یاد تـو آغاز شـود ؛😍 ای شهیــد ...✨🌸 🕊😭🌷🍃 صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم