#یا_اباعبدالله_ع❤️
❣خواستم دور ڪنم فڪر حرم را اما
من بدون تو،دلے زار و پریشان دارم
❣آه، در ڪنج رواقٺ ڪه نشستم،دیدم
زیر پاهاے خودم ملڪ سلیمان دارم
#اللهم_ارزقنا_زیارة_الڪربلا
#صبحتون_حسینی🌙🌙
4_5798521697199981999.mp3
4.26M
🔆🖤 چله
زیارت آل یس🖤🔆
به نیت سلامتی و تعجیل فرج مولایمان امام عصر عج
به نیابت از شهدا ، امام شهدا ، شهید حاج قاسم سلیمانی و همراهانش و اموات ، نابودی دشمنان مسلمین و حاجت روایی همه انشاءالله.
☘التماس دعا ☘
#روز یازدهم
به مشهد با دل پُر آمدم اما دلم وا شد
فدایت که دوباره از دلم برداشتى غم را
به جان مادرت زهرا، به حق عمهات زینب
بده روزىِ اشکم را، بده رزق محرم را
السَّلامُ عَلَیکَ یا مُعینَ الضُّعَفاءِ وَ الفُقَراء
#سلام_آقا تسلیت 🖤
★🌙★🌙★🌙★🌙★
✨تو سینه زدی و
#عرش_اللهی شد جایگاهت
✨ما هم #سینه زدیم و ...
نوکری تو کجا و #نوکری ما ...😔
#شهید_محمد_بلباسی
صلوات 😭🌷🍃
✍ برگی از خاطرات
🔰پرده را عقب زد که #مهدی را در کت و شلوار #دامادی ببیند😍 مهدی سرش را خم کرد و از زیر درخت انار که غرق گل🌺 بود، رد شد
🔰قدش از مرد دیگری که مثل ساق دوش همراهش می آمد، #بلندتر بود. کنار درخت🌳 آلو مکث کرد، #اولین بار بود که صورت مهدی را از روبه رو میدید☺️
🔰 #صفیه آهسته گفت: این هم #آقای_داماد؛ زن ها سرشان را اوردند نزدیک سر صفیه. مادر بزرگ پرسید: کدام یکی داماد است⁉️ صفیه #مهدی را نشان داد
🔰"همون که #اورکت پوشیده" ولباس سبز #سپاه که شلوارش👖 بالای پوتین نیم دار گِتر شده و #زانو انداخته بود...
#شهید_مهدی_باکری 🌷
#زندگیشهدایی
🌹🍃صلوات
💢رفقاى #هيأتى اش مى گفتند وقت نمى كرد همه ده شب 🌙محرم را هيأت بيايد اماشب #روضه_على_اكبر (ع)، هر طورى بود مى آمد.
اما #دهه محرم اگر تبريز مى آمد با هم بوديم.
💢 در يكى از اين دفعات، #وسط هيأت كارى پيش آمد، من بلند شدم و رفتم. وقتى برگشتم، اواخر مجلس بود؛ حلقه اى تشكيل شده بود و داشتند شور مى زدند. #محمودرضا هم آن وسط بود.
💢 حالش اما يكجور خاصى بود و مثل اين بود كه روى #هواست و روى زمين سينه نمى زند. حقاً محمودرضا هرچه پيدا كرد، بعد از مسجد🕌 ، پاى #بساط_امام_حسين (ع) پيدا كرد.
#شهید_محمودرضا_بیضائی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹صلوات
🏴 #عین حرف اول #عشق است
مثل حرف اول #عاشورا 🖤
▪عاشورا یعنی
قطرات اشكی كه امام حسین(ع)
برای فردای اهل بیت خویش ریخت
▪عاشورا یعنی
جمع كردن خارهای بیابان در شب تاریك، یعنی سیراب كردن كودك شیرخواره با سرانگشتان پیكانی تیز
▪عاشورا یعنی
ضجه های كودكانی غریب در صحرایی سوزان ، یعنی فرو رفتن خارهای بیابان در پاهای كودكانه ای كه به دنبال عشق ندای لبیك سرداده بودند
▪عاشورا یعنی
اوج مردانگی و ایستادگی، یعنی تجسم تمام غیرتهایی كه در چشمهای نجیب #عباس سو سو میزد
▪عاشورا یعنی
دلدادگی به سرچشمه پاكیها،یعنی طعم شیرین عطش در كنار یار،پیامد عشق ورزی به نور
▪عاشورا یعنی
پر كردن مشك آب در عین عطش ، یعنی پرپر شدن و دم بر نیاوردن ، یعنی به آسمان پرتاب كردن خون گلوی شش ماهه ای كه از تشنگی به چشمان پدر خیره شده بود،یعنی دفن كردن تمام احساس خویش در پشت خیمه ها
▪عاشورا یعنی آخرین وادع خواهری خسته با برادری از جنس نور، یعنی عین صداقتی كه در آسمانها نظیر نداشت
▪عاشورا یعنی
فرود همه غیرت های آسمان در زمین و پرواز همه پاكیها به آسمان،یعنی تمام معصومیت و مظلومیت حق در برابرباطل
▪️عزاداریهاتون قبول باشه
▪️التماس دعای فرج
༻﷽༺
آه برادرم
باید ڪه از نیزه سرٺ را پس بگیرم
رگ هاے سرخ حنجرٺ را پس بگیرم
آه اے سلیمان زمانہ، سعےام این اسٺ
از ساربان انگشترٺ را پس بگیرم
#امان_از_دل_زینب🍂
#غریب_مادر_حسین_جان💔