10.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
ایراد محتوایی رهبر انقلاب به شعر استاد محمد سهرابی درباره امام حسن علیه السلام
✨از امام باقر علیه السلام به بعد همه اولاد امام حسن اند.
ائمه از نسل امام سجاد هم حسینی هستند هم حسنی
درتوضیح کلیپ قبلی
در تاریخ امامان شیعه پیوندی خجسته اتّفاق افتاد که ثمرات بسیار پُر برکت و بینظیری داشت. بانوئی در اوج کمال و عفّت از فرزندان امام مجتبی علیه السّلام با پسر عموی خود، حجّت و امام چهارم، فرزند سیّد و سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین علیه السّلام، ازدواج کرد و چنین مقدّر شد تا امامان از نسل حضرت زینالعابدین علیه السّلام، هم سیّد حسینی باشند و هم حسنی. امام باقر علیه السّلام اوّلین امامی هستند که از سوی پدر منسوب به حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسّلام و از جانب مادر فرزند حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام است، بهمین دلیل به او لقب هاشمیٌ بین هاشمیَین، علویٌ بین علویَین و فاطمیٌ بین فاطمیَین دادهاند.
مادر امام محمد باقر، فاطمه بنت الحسن است که بانویی والامقام است که روایات مختلفی در شأن و منزلت او گفته شده، او بهمراه عموی خود سیدالشهداء در کربلا حضور داشت و به اسارت درآمد
مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵۸.
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
📚توجیه المسائل کربلا
🔻توجیهها و بهانههایی برای باحسین نبودن
◾️توجیه گر نباشیم؟!
باید یک محاسبه بین خودمان و خدای متعال بکنیم. که اگر الآن واقعا سال ۶۱ هجری بود، ما با همین وضعیتی که داریم، کجا بودیم؟ با همین وضعیت، با همین دارایی ها و همین تعلقاتی که داریم.
الحمدالله به برکت عاشورا قلوب نورانی است و به برکت سیدالشهداء محبّان حضرت خیلی از آمادگی ها را کسب کرده اند که سال ۶۱ فقط همان ۷۲ نفر کسب کرده بودند.
بنابراین الآن حضرت جنودی دارند که واقعا حاضرند جان خودشان را کف دست بگذارند. ولی اگر صحنه مثل عاشورا سخت شد، چه؟! کار در عاشورا خیلی سخت بود و یک امتحان عادی نبود و صحنه ای که سیدالشهداء اصحابش را وسط آن فرستاد، از دستوری که امام صادق به ابوهارون مکفوف داد، سنگین تر بود.
اوج و قله دستور خدا به اصحاب یمین در عالم ذر بود، که آتش برافروخت و به اصحاب یمین گفت: بفرمایید در آتش! همه رفتند و آتش، گلستان شد و اصحاب شمال تا نزدیک آتش آمدند و ترسیدند.
بعد دیدند آتش بر آن ها گلستان شد. عذرخواهی کردند و گفتند: خدایا امتحان را تکرار کن. خدای متعال قبول کرد، برای بار دوم هم تا دم آتش رفتند و باز ترسیدند و باز اصحاب یمین رفتند و آتش بر آن ها گلستان شد. برای بار سوم که تکرار شد، خدای متعال صف ها را جدا کرد.
گفت: تمام شد و امتحان دیگر قابل تکرار نیست. در این دنیا هم همین طور است، کوره هایی که خدا برای آدم آماده می کند، همیشگی نیست. یک بار، دو بار، سه بار امتحان های اصلی در عمر تکرار می شوند.
هر صحنه، صحنه امتحان است. در دنیا هیچ چیز پیش نمی آید که امتحان نباشد. لقمه ای که جلوی آدم می گذارند، امتحان است که بخورد یا نخورد، درست بخورد یا غلط بخورد، برای خدا بخورد یا برای نفس بخورد. دو تا استکان که جلوی آدم می گذارند، امتحان است که سر پر را جلوی خودت بکشی یا سرخالی را. دنیا از کوچکش تا بزرگش امتحان است. سحر که بیدارت می کنند، امتحان است که بلند می شوی یا نه، حاضری این قدر از خوابت برای خدا بگذری؟
ولی امتحان های سنگین که مثل امتحان عالم میثاق است که آتش روشن کنند و بگویند برو وسط آتش، آن امتحانی که حضرت از ابوهارون مکفوف گرفت که گفتند برو در آتش. این امتحان تکرارپذیر نیست. جریان این است که فردی آمده بود از خراسان امام صادق را موعظه می کرد که آقا شما یاور دارید. می خواست امام صادق را آگاه کند. چرا نشسته اید؟ این قدر در خراسان لشکر دارید! حضرت فرمودند: خب، بلند شو، برو بنشین در تنور! گفت: آقا! ببخشید! ولی من که حرف بدی نزدم! حضرت مشغول شدند به صحبت تا حواسش را پرت کنند.
ابوهارون مکفوف از در آمد، سلام کرد، بند کفشش دستش بود. حضرت فرمودند: علیکم السلام، بروید بنشینید در تنور. بند کفشش را ول کرد، رفت نشست در تنور. وقتی نشست در تنور، حضرت شروع کرد از خراسان گفتن، دیدم مثل کف دست خراسان را می شناسند، همه شان را می شناسند. بعد حضرت گفتند: برویم سری بزنیم، ببینیم این رفیق ما چه کار می کند!
آمدم دیدم مثل گلستان وسط آتش نشسته.
ادامه دارد...
#توجیه_المسائل_کربلا۵۳
─┅─═इई 💠ईइ═─┅─
https://eitaa.com/Majmoe_yaborhan
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
📚توجیه المسائل کربلا
🔻توجیهها و بهانههایی برای باحسین نبودن
بله وقتی وسطش رفتی، گلستان می شود. اصحاب عاشورا وقتی وسط این صحنه رفتند، از گلستان هم برای شان بهتر بود.
« بریر» پیرمردی بود که قاری قرآن بود، شب عاشورا شوخی می کرد.
گفت: اگر امشب مزاح نکنم، کی مزاح کنم؟ مگر ندیدی جایگاه مان را کنار امام حسین و یک قدم مانده ما به امام حسین برسیم، منزلت قرب در بهشت، خود امام حسین است. کسانی که در دنیا امام حسین را می شناسند، لحظه شماری می کنند سفره قیامتش را ببینند. دنیایش این گونه بود، ببینیم قیامتش چه خبر است. سبقت می گرفتند که خون شان را بدهند و بروند سر سفره بنشینند.
شب عاشورا وقتی به اصحاب گفتند که بروید، ملتمسانه ماندند. بعد اشاره کردند و فرمودند بین دو انگشت من را ببینید. مقامات شان که مقام قرب سیدالشهداء است و نه بهشت معمولی را به آن ها نشان دادند. آن صحنه عاشورا که سیدالشهداء برای اصحابش پیش آورد، از صحنه ابوهارون مکفوف داغ تر بود. گفت بروید وسط آتش و رفتند.
حالا سوال این است که اگر سال ۶۱ هجری بود، ما الان کجا بودیم؟ واقعا پیش روی امام حسین خون مان را به راحتی داده بودیم؟ به آن فوز « یا لیتنی کنت معکم فافوز معکم» رسیده بودیم؟
این باب بسته نیست، بنابراین امام رضا (ارواحنا فداه) فرمود، اگر می خواهید در ثواب شهداء امام حسین شریک باشید، هر وقت یاد امام حسین افتادید، بگویید:
« یا لیتنی کنت معکم...» ای کاش من با شهدا هم راه شما بودم و من هم فائز می شدم.
پیدا است که این باب باز است. اما نیت حقیقی می خواهد و نیت از روی هوس به درد نمی خورد. اگر کسی نیت هم راهی داشت، به فوز هم راهی می رسد. داستان امام حسین تمام شده نیست. هنوز دعوت حضرت هست که « هل من ناصر ینصرنی» و زائر روز اول رجب در زیارت ایشان در این روز به امام حسین می گوید « لبیک یا داعی الله». یعنی یک لبیک به امام حسین بگویید و رجب تان را با لبیک به امام حسین شروع کنید. این باب هنوز باز است.
پس ما اگر سال ۶۱ هجری بود، واقعا لبیک گفته بودیم و خون مان را پیش روی امام حسین داده بودیم؟ یا این که طواف های مان را با همان قوت انجام می دادیم و می گفتیم موسم حج هست و بعد هم به خانه های مان می رفتیم؟!
یا این که مثل « طرماح» هنوز داشتیم گندم به یمن می بردیم؟! یا این که ظهر عاشورا اسب مان را بر می داشتیم و می رفتیم؟! ضحاک مشرقی با حضرت برخورد، گفت: آقا! تا امید پیروزی هست، من با شما هستم. ظهر عاشورا گفت: آقا! دیگر امید پیروزی نیست. اسبش را سوار شد و رفت.
ما جزء کدام ها بودیم؟ آن هایی بودیم که شب عاشورا صف مان را جدا می کردیم و می رفتیم؟
یا وقتی خبر شهادت مسلم رسید، صف مان را جدا می کردیم و می رفتیم؟ واقعا کجای کار بودیم؟
🔹پایان🔹
#توجیه_المسائل_کربلا۵۴
─┅─═इई 💠ईइ═─┅─
https://eitaa.com/Majmoe_yaborhan
جلسه هفتگی آل یاسین🌱
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 📚توجیه المسائل کربلا 🔻توجیهها و بهانههایی برای باحسین نبودن بله وقتی وسطش رفتی، گلس
🌱الحمدلله رب العالمین، کثیرا علی کل حال
اللهم سلم و تمم، اللهم سهل و یسر🌱
به لطف و عنایت اهل بیت ۲ ماه هر روز صبح جرعهای معرفت نوشیدیم...
انشاءالله که هرآن چیزی که خواندیم و دیدیم، عمل کننده باشیم
و در صف یاران وجان فدایان واقعی آقاصاحبالزمان قرار بگیریم🤲