eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
751 دنبال‌کننده
26 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مستی به سر از حد نصاب افتاده در بحر نجف مگر شراب افتاده ؟ آباد شود دین و دل و دنیایش در صحن تو هر کس که خراب افتاده چون خوشه ی انگور، دلم دور ضریح… در پای شما به پیچ و تاب افتاده ماندم بِمَکَم ضریح یا بوسه زنم! حقی بده آخر لبم آب افتاده گرم است و منم سخت به گرمی حساس… از بوسه زبان به التهاب افتاده تقسیم کننده ی بهشتی آخر… در راه نجف اگر شتاب افتاده خورشید اگر چه بر شما می تابد در سایه ی گنبد آفتاب افتاده در دجله و در فرات دقت کردم از لعل لب تو انشعاب افتاده مجنون شده عالِم و فقیه و دانا از رونق اگر درس و کتاب افتاده از عرش سراسیمه رسیده جبریل دنبال نگاه آن جناب افتاده بر روی لبم گفتن یک بار علی… ماندم چِقَدَر اجر و ثواب افتاده آنقدر بدانم ملکی تا محشر… در دفتر خود به احتساب افتاده در دل سر سجاده برای قبله… آنقدر سوال بی جواب افتاده خوشبو شده هر کس به تو ره می یابد انگار که در حوض گلاب افتاده  نازل شود از گوشه ی چشمت باران در سجده به چشم تو سحاب افتاده در کار فلک شما فقط فرمان ده جبریل به عزل و انتصاب افتاده بر منکر مولا برسانید همه بی عشق علی به منجلاب افتاده دور قمری دور سرت ماه زند هر شب به شب موی تو خواب افتاده بر روی زمین روی مرا نندازی وقتی که قدم سمت حساب افتاده گفتند سر از خاک همه بردارند حتما که ز روی تو نقاب افتاده ابیات غزل تمام لبریز مِیْ اند این بیت ولی در مِیِ ناب افتاده خوشبخت دلی که در تمام اوقات، زیر قدم ابوتراب افتاده ... سید حجت بحرالعلومی
نامت هماره بر لب ما آشنا شده روز نخست،مهر تو در سینه جا شده شور قیامتی است عجب نام تو علی در دل قیامتی ز ولایت به پا شده روزی که پای به عرصه گیتی نهاده ایم مهر دهان ما ز سخن با تو وا شده گویند فمن یموت یرنی لحظه ممات مشتاق دیدن رخ تو دیده ها شده شهر نجف به یمن وجودت وجود یافت از عشق توست کرببلا کربلا شده ما را بیا و معتکف خانه ات نما مست و خمار باده پیمانه ات نما ای مقتدای عالم امکان،خدای عشق بانی خلقت دو جهان ماورای عشق ای مظهر تجلی انوار سرمدی آه ای قسیم دوزخ و رضوان،صفای عشق دست گره گشای تو وا میکند گره از مشکلات عالمیان،مقتدای عشق اعجاز عاشقی همه مفتون نام توست بر درد بی دوای تو درمان ،دوای عشق صد مرده زنده میکند انفاس قدسی ات جان میدهد به پیکر بیجان،شفای عشق کفراست گرخدابگویمت ای منتهای عشق بالاتر از تصور خلقی،برای عشق افتادگان آستانه ات عالی تبارها بنشستگان پشت درت بیقرارها تنها نه اینکه مجمع اوصاف خالقی داده خدا به دست تو بس اختیارها باشد به هر دو دست یداللهی ات علی نبض زمان و نبض زمین و مدارها از نور منجلی شده از دیده های تو روشن شود چو روز،همه شام تارها ای ساقی ازل می نابی به جام ریز لب تشنگان باده نابت خمارها هرگز کسی به فهم کمالت نمی رسد دیگر کسی به درک خصالت نمی رسد بر فاطمه به غیر تو همسنگری نبود بر مصطفی به جز تو دگر یاوری نبود لال است و عاجز است زبان بهر وصف تو بعد از نبی به غیر تو والاتری نبود شبها گواه راز و نیاز تو بوده است جز چشم پر ز آب تو چشم تری نبود دستت به روی دست نبی خود عیان نمود غیر از تو بر مقام ولایت سری نبود یک گوشه ای زاوج مقامت همین بس است دختر بسان زینب تو دختری نبود زینت فزای عرش معلاست نام تو تفسیر گفته های خدا در کلام تو ما را اسیر جذبه حیدر نوشته اند دلدادگان از همه برتر نوشته اند بر روی لوح سینه مان با تمام عشق دیوانگان وادی قنبر نوشته اند هر کس که شد غلام غلامان مرتضی بهتر نه بلکه از همه سرور نوشته اند شأن علی بلند و بس است این برایمان ما را انیس و همدم بوذر نوشته اند هرگز نمی رود ز دو لب نام فاطمه وقتی خمار باده کوثر نوشته اند آب و گلم سرشته شده با ولای او هرگز نمی رود ز خیالم هوای او شوری به پا شود به خدا از قیام تو خود محشری ست تیغ دودم درنیام تو چشم تمام کون و مکان لحظه نبرد مبهوت و مات فر و شکوه خیام تو با آنهمه غریبی و غربت که دیده ای لبخند یک یتیمه شود التیام تو روح نماز و روزه اسیر تهجدت طاعت دخیل روح صلوه و صیام تو محراب کوفه شاهد آوای ناله ات مانده به قلب مسجد کوفه کلام تو تو مالک قیامت کبری و محشری بالله قسم که معنی الله اکبری ای آشنای هر دل نا آشنا علی ای مظهر تمام نمای خدا علی تو کشتی هدایتی و کشتی نجات ما را ببر به ساحل عشق و صفا علی فارغ ز هم و غم دو دنیا شویم اگر نیمه نگاهی از تو رسد سوی ما علی مهر تو را به مهر دو عالم نمی دهیم مهر تو خانه کرده دراین سینه ها علی مادون خالقی و ز خلقش فراتری ماندم چه گویمت به تو،آدم،خدا،علی طاعت به جز ولای تو کامل نمیشود شیعه ز مدح وصف تو غافل نمیشود لب تشنه ایم و باده ای از ساغرت بده پیمانه ای چه میشود از کوثرت بده پایین پای محضرت افتادگان بسی رزقی به دستمان تو ز بالا سرت بده تو پادشاه کشور جود و سخاوتی هر آنچه میشود تو بر این نوکرت بده یک لقمه نانی از ره لطف و کرامتت بر این گدای مانده به پشت درت بده آقا برات کرببلایم نمی دهی آقا بیا به جان علی اصغرت بده امشب مرا تو خادم بیت الرباب کن قلب مرا ز غصه طفلش کباب کن اسلام مولایی
تقدیم به مولود کعبه ز کعبه رخ بر آورده امیرالمؤمنین حیدر هزاران گوهر آورده امیرالمؤمنین حیدر ز رخسار دلارایش ز گلهای شکوفایش بهار دیگر آورده امیرالمؤمنین حیدر ز انوار فراوانش ز چشمان درخشانش جهان در زیور آورده امیرالمؤمنین حیدر ز نَهر جاری جنت برای تشنه رحمت طلوع کوثر آورده امیرالمؤمنین حیدر برای گلشن جانها برای باغ و بستانها گلاب اطهر آورده امیرالمؤمنین حیدر ببین تصویر دریا را ببین خورشید زیبا را ز نور داور آورده امیرالمؤمنین حیدر جهان را کرده توفانی حرم را کرده نورانی فلک را در بر آورده امیرالمؤمنین حیدر بیا ای موج ساحل ها بیا ای طایر دل ها که زیبا شهپر آورده امیرالمؤمنین حیدر بیایید ای خدا جویان بیایید ای صفا جویان ز هستی بهتر آورده امیرالمؤمنین حیدر ببین مولود حق، مولا به دنیا آمده اما به دنیا محشر آورده امیرالمؤمنین حیدر به یُمن خود علی یاران برای مُلک دین داران کنون سیم و زر آورده امیرالمؤمنین حیدر بیا «یاسر» بجو او را بیا کن آرزو او را که ماه و اختر آورده امیرالمؤمنین حیدر ** محمود تاری «یاسر» ١٢ بهمن ١۴٠١
شور امیرالمؤمنین علی علیه السلام بگو به آوای جلی، علی مولا علی بگو به حکم ازلی، علی مولا علی شعار هر اهل دلی، علی مولا علی سنگ علی رو میزنم به سینه معنی عشق و عاشقی همینه یه روزی بالا می بریم ایشالا پرچم یا علی رو توو مدینه جلوات خدا، حرکات خدا نفحات خدا، وجنات خدا، و صفات خدا همه شد منجلی تو مرام علی... او امام منو من غلام علی علی امام من است و منم غلام علی هزار جان گرامی فدای نام علی علی مولا علی توو جنگا ضرب المثلی، علی مولا علی تو تیغ تیز اجلی، علی مولا علی الگوی شیر جملی، علی مولا علی هزار تا پهلوون شبیه مرحب رفتن و اسم تو نیفتاد از لب ارث شجاعت تو رو حسن برد تیغ کلامتو دادی به زینب جلوات علی، حرکات علی نفحات علی، وجنات علی، و صفات خدا شد خلاصه تووی ذکر نام حسن او امام منو من غلام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن هزار جان گرامی فدای نام حسن وحید محمدی ۱٠ بهمن ۱۴٠۱
دارم به دل ولایِ علی و اولاد علی... زندگی ام فدایِ علی و اولاد علی... فقیر و مستمندم ولی غمی ندارم چونکه منم گدایِ علی و اولاد علی... چه عشق بی نظیری،چه مادری!چه شیری! دل شده مبتلایِ علی و اولاد علی... ارثیه ی پدر بود اگر که گشته ام من سینه زنِ عزایِ علی و اولاد علی... من راضی ام که این سَر جدا شود ز پیکر اما فقط برایِ علی و اولاد علی... هر نَفَسی خدا را شُکر برای اینکه: دارم به سَر هوایِ علی و اولاد علی... در گیر و دار محشر وقتی که بی پناهم من میزنم صدایِ علی و اولاد علی... (دلسوخته)
هرکه شد در عمر خود یکبار مهمانِ علی دل به دستش داد و شد همواره حیرانِ علی عاشقش شد! خاطرش را خواست و بود از ازل جان پیغمبر دمادم بسته بر جانِ علی پیشِ من از سفره های این و آن حرفی نزن چون که می سازد به من تنها فقط نانِ علی داد انگشتر بدونِ وقفه در حال رکوع بیشتر از سطح درک ماست احسانِ علی بی خبر، آهسته، نیمه شب، بدون های و هو بود بی رنگ و ریا احسانِ پنهانِ علی نیست شکی در مسلمان بودنم اما هنوز می خورم حسرت که باشم کاش سلمانِ علی سنجشَش در حشر بی تردید حبّ فاطمه ست نقش بسته ذکر یا زهرا به میزانِ علی تا خدا عشق مرا نسبت به خود باور کنَد می خورم سوگند در محشر به قرآنِ علی دور تا دور ضریحش، دور تا دورِ نجف شد معطر امشب از عطر گریبانِ علی تشنهٔ ایوان طلایم ای اجل مهلت بده تا بگیرم بوسه ها از پایِ ایوانِ علی!
قسم برخداوند باری تعالی که فیضِ عظیمش شده شامل ما خداوند منان خداوند سبحان خداوند عالی خداوند اعلا خدای زمان و خدای جهان و خدای مسیحا و یعقوب و موسی به اذن خدا و به اذن رسولش کنم مدح حیدر کنم مدح مولا خدای سماوات و کل ممالک نوشته علی را به عرش مُعلا جهانم بدون الف بود بی او👈(جهنم) ز یُمن قدومش جهان شد مصفّا و آن روز شد سرآغاز دنیا ترک خورد کعبه علی شد هویدا علی بوده محور علی بوده صفدر علی بوده والی علی بوده والا علی بی نهایت علی تا قیامت علی با ولایت علی شاه عقبی علی ماه عالم علی شاه عالم علی نور حق است و هم کفوِ زهرا علی سوز و سازم قنوت نمازم و من همچو قطره علی همچو دریا علی در عیان و علی در زمان و علی در سما و علی هست هر جا علی بوده قاهر علی بوده قادر علی در نهان و علی بوده پیدا علی فیض دائم امیرِ عوالم به حق و عدالت علی داده معنا علی عشق یزدان علی شاه مردان علی شیر غران علی خصم اعدا علی نوح و آدم علی نفس خاتم علی نور ایمان علی زهد و تقوا علی دست هو بود و سرمست هو بود نبوده جدا از خداوند یکتا علی تار و پودم وَ ذکر سجودم اگر شیعه هستم علی کرده امضا علی رهنمایم علی مقتدایم علی شد دلیلش سرم بوده بالا علی فوق هر نور علی امپراطور به کل دو گیتی علی بوده مأوا علی کلّ قرآن علی آلِ عِمران علی مُلک و انسان و یاسین و طاها علی بوده ساغر علی بوده منبر به کل عوالم علی بوده سرور علی آفتاب و علی بوتراب و علی جان سلمان علی عشق بوذر علی راز خلقت علی اوج غیرت علی بوده اول علی هست آخر علی بوده سلطان به مُلک سلیمان علی بوده والی علی بوده رهبر نبوده به عالم یلی همچو حیدر شه بی بدیل و امیر دلاور شهی که بُوَد قدرت بازوانش ز نیروی صد شیر جنگی فراتر شهی که بُوَد فاتح بدر و خندق یلِ کل یل ها و فَتّاحِ خیبر به لطف مدامش شده قسمت من که گردیده ام از غلامان قنبر
برایِ خویش، اگر در جهان هدف دارم نظر به درگهِ شاهنشهِ نجف دارم! شکوه و شور تویی، در دو روزِ این دنیا مرا ببخش، اگر حسرتِ علف دارم اگر، امیر بخوانم تو را، یقین دارم در این عقیده‌ی خود بر جهان، شرف دارم بر این عقیده بمانم، چه باکی از اشرار پس از رسول، علی را فقط، طرفدارم محبتِ علی و آلِ او، به دل دارم بیا ببین، که چه عشقی میانِ کف دارم اگرچه، بارِ گناهم، کشیده سر به فلک اگرچه لغزش و عصیان، مع‌الاسف دارم، علی امامِ من است و به روزِ حسرتِ خَلق میانِ سینه، ندارم غمی؛... شَعَف، دارم
علی جان پیمبر بود و جانان پیمبرها علی آقای سلمان بود و مولای ابوذرها بچرخاند خدا خورشید را دور سر ماهش به قربان رجب اردیبهشت و مهر و آذرها علی نور خدا روی زمین بود و نمی باشد تفاوت بین اصغرها و اکبرها و حیدرها اگر پرده نمی انداخت بر ذاتش خداوندش گمانم فاش می خواندند رَبَّش روی منبرها ندارد احتیاجی بر من و امثال من وقتی کنیز و خادمش هستند اسماها و قنبرها علی در بدو دنیا آمدن کعبه قُرُق کرده برایش کار دشواری نبوده فتح خیبرها
دیوانگی در عشق اصلا دلبخواهی نیست پس در حقیقت های عالم اشتباهی نیست از پیچ و تاب گیسوانت خوب فهمیدم غیر از مسیر مستقیمت هیچ راهی نیست ما را گداییِ سَرِ کوی تو آقا کرد هر تاج داری لایق این پادشاهی نیست چاهی که با آن درد و دل کردی یقین دارم حتی کبوترهای آن عرشی ست« چاهی» نیست در برکه ی روز غدیرت اهل دل دیدند غیر از جمال دل ربایت هیچ ماهی نیست آیا به جز حب تو در عالم ثوابی هست؟؟ وقتی به جز بغض تو در عالم گناهی نیست جایی که ابروی تو خود میزان اعمال است شیوا تر از لب های تیغت دادخواهی نیست
صاحب اسرار «سُبْحانَ الّذي أَسْرى‏» علی‌ست... بین آیات الهی، آیت کبری علی‌ست «قُلْ هُوَ اللَّهُ أحَد» تفسیری از اخلاص اوست در کمال بندگی یکتای بی‌همتا علی‌ست حافظ جان علی «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظا» حافظ قرآن به «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا» علی‌ست آیت الکرسی به اسم اعظمش مستمسک است ای مسلمانان به قرآن «عُروةُ الوُثقی» علی‌ست... سِیرْ در «ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْض» کُن چشم دل وا کن ببین پیدا و ناپیدا علی‌ست... «اُدْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ» در مقام قاف قرآن جنت الاعلی علی‌ست از «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني‏ آدَمَ» بپرس تا بدانی در وفای عهدِ حق «اَوْفی» علی‌ست آسمان «رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَه» سفره‌دار «اَنْتَ خَیْرُ الرّازقین» مولا علی‌ست نور علمش «عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ» است «عَلَّمَ القرآن» علی و «عَلَّمَ الاَسما» علی‌ست لوح محفوظ خدا، «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ» در دو عالم «يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ ما يَخْفی» علی‌ست در طریقت، رایت «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيل» رهنمای «اَلّذِينَ جاهَدُوا فينا» علی‌ست اختر تابندۀ «إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى‏» ماه ظلمت‌سوز «وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى‏» علی‌ست... نوح، ایمن ماند از طوفان به یمن نام او باء «بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها» علی‌ست روح رحمان، قلب قرآن، جان یاسین، نفس فجر صاحب قدر و معارج، شاهد إسری علی‌ست عمره و حج و طواف و کعبه و رکن و مقام زمزم و سعی و صفا و مروه و مسعی علی‌ست «یا علی و یا عظیم و یا غفور و یا رحیم» یا الهی! مظهر اسمائک الحسنی علی‌ست یاد او «تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر» کند در نماز قرب ذکر الله اکبر یا علی‌ست سجده، راز سر به مُهری بود و آخر فاش شد رازدار «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَی» علی‌ست بشنو از احمد حدیث «حیثما دار» علی تا ببینی هر طرف رو آورد حق با علی‌ست تیغش «أَنْزَلْنَا الْحَديد» و ضربتش «بَأْسٌ شَديد» بهترین توصیف فتحش «لا فتی الا علی»ست ذوالفقار، اثبات حق و نفی باطل می‌کند بی‌گمان فاروق اعظم در جهان تنها علی‌ست...