eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
688 دنبال‌کننده
24 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
صدقه سر شما کویر دریا شد کور اسمتون و برد و دید بینا شد گره کور شدم به شوق دستاتون که به لطف سفره ی شما گره وا شد اسمش مثل ، عصای موسی میشه توی اوج ، درد و گرفتاری ها ام البنین ، اگه دعا کنه برات الهم آمین میگه زهرا امشب باید حاجت بگیرم تا راضی نشی ازم نمیرم به حضرت صدیقه بگو که راضی شه واسه حسین بمیرم (شما ام بنینی اغیثنی اغیثنی اغیثنی) به فدای بعضی که توی گلو تونه وقتی بشیر داره روضه میخونه ما با روضه های مشک و آب می سازیم چشم شما برا رباب گریونه مادر بودی ، شما فقط میفهمی مادر وقتی ، با بچه شه خوشبخته وقتی بچه بمیره از بی آبی خیلی خیلی ، برای مادر سخته با این که بی آبی شدید شد اما عباست رو سفید شد رد سیلی ها واسه وقتی هستش که عباست شهید شد (شما ام بنینی اغیثنی اغیثنی اغیثینی) تکلیف خیمه مثل روز روشن شد سهم عباس تو که عمود آهن شد اون معجری که از خاک مبرا بود مجروح رفت و اومدای دشمن شد ام البنین،  گریه کن از این جای روضه دیگه ،مصیبت گوداله ام البنین نگا کن این زخما رو جای رد کشیدن خلخاله تن هاشون زیر دست و پا بود سر هاشون روی نیزه ها بود زینب رو همسایه اش نمی‌دید اونجا بین نامحرما بود (شما ام بنینی اغیثنی اغیثنی اغیثنی)
پسرام قوربون اشکای، پسرای زهرا جون ناقابل دارم اونم، به فدای زهرا می میرم تا زینب بم مادر، میگه جای زهر آخه برای زینب، چجوری مادر باشم؟ من اومدم اینجا که، کنیز حیدر باشم بم نگید فاطمه، تازه میشه غمای زینب جونمو می‌گیره، بغضه توی صدای زینب من بمیرم برای زینب من بمیرم برای زینب خودم و هر چارتا فرزندم، به فدای زینب دسته گلهام باشن تو جمعِ، شهدای زینب به ابالفضلم گفتم باشه، خاک پای زینب به بچه هام گفتم که، حسینی مذهب باشن پسر بزرگ کردم که، غلام زینب باشن زندگیشون باید، بگذره توو هوای زینب نذرشون می‌کنم، واسه‌ی کربلای زینب تا بمیرن برای زینب من بمیرم برای زینب شنیدم عاشورا توو صحرا، گذر غم افتاد هجوم آوردن سمت خیمه، وقتی پرچم افتاد دستای عباس از تن افتاد، که حسینم افتاد آخه تا عباسم بود، کسی مگه جرأت داشت؟ حسین ابالفضلو داشت، تو زانوهاش قدرت داشت دیگه باید فقط، اشک بریزم برای زینب آخ که جای طناب، مونده رو دست و پای زینب من بمیرم برای زینب من بمیرم برای زینب
همسر حیدر کراری به امیرالمومنین یاری ای الگوی وفادارای مادر قمربنی هاشم علمداری ای جانم به این رشادت و عزت و غیرت ای جانم به این صلابت و همت و عفت ای جانم به این شجاعت و شوکت و صولت یا ام البنین به شیر پاک تو رحمت مادر دریا مادر سقا مادری کردی تو مثه زهرا گفتن عباست شد شهید اما گفتی اولادم نذر ابی عبدالله ابی عبدالله یاام عباس یاام البنین . پای داغ پسرت پیرم پر چادرت رو میگیرم شنبه ها سر این سفره روزیمو مادر از عباس تو میگیرم ای جانم چهارتا سردار قدر داری ای جانم چهارتا شیر با جگر داری کل دنیارو بگردن همه میبینن یاام البنین فقط خودت قمر داری بعد عاشورا از غم مولا روضه خوندی با نجمه و لیلا تو نگفتی از پسرات اما گفتی اولادم نذر ابی عبدالله ابی عبدالله یاام عباس یاام البنین
تقدیم به حضرت ام الادب، ام العباس، حضرت فاطمه ام البنین سلام الله علیها روضه ی کربلاست تقدیرش مثل زینب شکسته تصویرش داغ شرمندگیِ عباس است علت قد و قامت پیرش کربلا را ندید، اما ماند روی قلبش همیشه تأثیر‌ش داغ عباس ها نه، داغ حسین کرد با موج غم زمین گیرش با سکینه همیشه می فرمود: بگذرد از عمو و تقصیرش آب می شد رباب را می دید آتش شرم کرده تبخیرش از لبِ تشنه ی علی می گفت اشک هر روز و آه دلگیرش: حرمله در نبودِ عباسم با سه شعبه گرفته از شیرش روزگارش تمام روضه شده کار او صبح و شام روضه شده اشک و خون نقش چشم هایش بود کربلای بقیع جایش بود گرچه ام البنینِ تنها شد داغدار غم پسرها شد گرچه قطع الیمین شد عباسش روی نیزه نگین شد عباسش چار فرزند او شدند شهید نخل او را تبر اگر چه برید کم نشد از محبتش به حسین بیشتر شد ارادتش به حسین همه فکرش حسین بود حسین فکر و ذکرش حسین بود حسین
نو حه دروفات شهادت گو نه حضرت ام البنین علیها سلام سبک واویلا واویلا واویلا واویلا ■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■ می گرید امشب زمین و اسما نها رفت ازجهان ای خدا همسر مو لا واویلا واویلا واویلا واویلا. ۲ ■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■ از داغ ام البنین د لها شکسته زهرا وحیدر برا ه ا و نشسته واویلا واویلا واویلا واویلا. ۲ ■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■ آید به استقبالش با شورو احساس عبداللهُ جعفر و عثما ن و عبا س واویلا واویلا واویلا واویلا. ۲ ■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■ امشب جنان از غمش ما تم گر فته خون از چشم نبی ّخا تم گر. فته واویلا واویلا واویلا واویلا. ۲ ■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■ شیدا نیشابوری مداح اهل بیت علیهم السلام
می گویَم از رودی کَز او یَم می شود تامین از اشک او باران نم نم می شود تامین با دودِ آهَش شعله ی غم می شود تامین از دستپختش رزق عالم می شود تامین قربان فقری که مرا مسکین‌ترین نامید من را گدای سفره ی ام البنین نامید تو آمدی تا دست حق را آستین باشی مثل ستونی..،محکماتِ بیتِ دین باشی انگشتریِ عشق را نقش نگین باشی اصلاً به تو می آید عباس‌آفرین باشی هستیِ معشوقِ فرات از نورِ هست توست تربیت ماه بنی هاشم به دست توست فصل خزان را خنده های تو بهارش کرد جاروی تو عرش زمین را بی غبارش کرد بیتِ علی را نور چشم ات نو نَوارش کرد لفظِ ادب را نام تو بااعتبارش کرد این احترامی که به زهرا می کنی..،عشق است در قلب حیدر خویش را جا می کنی عشق است از آن زمان که نور تو در خطَّ دید آمد جبریل بالش را به خاک تو کشید..،آمد کوه صلابت از وقارت تا شنید..،آمد چار آینه از شیشه ی عمرت پدید آمد خرج علی کردی همین احساس هایت را نذر حسین ات کرده ای عباس هایت را ابر کبودی قاتل مهتاب باشد؟ نه با تو حسن در کوچه ها بی تاب باشد؟نه زینب از این بی مادری بی خواب باشد؟نه شب ها حسین فاطمه بی آب باشد؟نه سرچشمه ی مِهر تو در این خانه می جوشد لب‌تشنه ی زهرا ز دستت آب می نوشد امّا امان از ساعتی که قلب دنیا سوخت از تشنگی لب های خشکِ روح دریا سوخت روی لب طفلان صدای آب..،بابا..،سوخت تا تیر بر مشکی اصابت کرد..،سقا سوخت رد سیاهی روی مهتاب شبت افتاد عباس تا نقش زمین شد..،زینبت افتاد دیگر پس از او تیرهای بی درنگ انداخت آن نیزه‌داری که به سمت شاه سنگ انداخت خونابه روی رمل های سرخ‌،رنگ انداخت نامردی آنجا بر لباس کهنه چنگ انداخت سرنیزه ها شاه تو را از حال می بردند ارباب ما را تا تهِ گودال می بردند جسم حسین تو معما شد..،نبودی که نیزه میان حلق او جا شد..،نبودی که بالای تل زینب قدش تا شد..،نبودی که پای حرامی در حرم وا شد..،نبودی که ای وای از اطفال از اطفال از اطفال... شمر از تهِ گودال آمد در پیِ خلخال زینب کجا و ناقه های بی امان..،بی بی زینب کجا و آن همه زخم زبان..،بی بی زینب کجا و مجلس نامحرمان..،بی بی زینب کجا و ضربه های خیزران..،بی بی نامحرمان اطراف زینب تاب می خوردند با حرمله پیش ربابت آب می خوردند
همه میگن ام بنینم اما حالا که من دیگه پسر ندارم دست علمدارمنو بریدن فک نکنید که من خبر ندارم خبر آوردن آبروی پسرم رو بردند خبر آوردند که سه شعبه ها به مشکش خوردند خبر اوردند خبرش رو به حرم آوردند پسرم تشنه لب آب افتاد بفدای لب عطشان حسین پسرم غریب و تنها جون داد بفدای لب عطشان حسین ...... چرا رباب اینهمه غصه داره بگید منم‌ شبیه اون ببارم مشک علمدار منو دریدن فک نکنید که من خبر ندارم خبر آوردن پسر رباب و با تیر زدن خبر آوردن که به دست همه زنجیر زدند خبر آوردن که حرم رو یه دل سیر زدند پسرم آب شد از شرم رباب بفدای سر طفلان حسین پسرم آب نخورده لب آب به فدای لب عطشان حسین ...... کوچه به کوچه کاروان و بردند میخوام سر از رو خاکا برندارم جسم علمدارو به خون کشیدن فک نکنید که من خبر ندارم خبر آوردن روسری هارو به غارت بردند خبر اوردن دخترارو به اسارت بردند خبر اوردند گوشواره هارو غنیمت بردند پسرم رو سنگ بارون کردند بفدای صوت قرآن حسین سرم بچه م رو پر از خون کردند بفدای لب عطشان حسین