#حضرت_اباالفضل_نوحه #نوحه۱۵ در پناه او حرم قوت قلب حسین ساقی کرببلا کاشف الکرب حسین آتش از تیغ او برخیزد لشگر از خشم او بگریزد میزند چون قدم در میدان زیر پایش جنازه ریزد پور ام البنین شیر شاه عرب السلام علیک یا کفیل الزینب شد دوتا فرق سرت شد جدا بال و پرت تیر حرمله هنوز مانده در چشم ترت بعد تو خیمه و اضطراب بعد تو وای به حال رباب خیز و نگذار ببندد عدو دور دستان زینب طناب بعد تو میشود غصه مانوس ما شمر و خولی روند دور ناموس ما #عبدالزهرا

#حضرت_اباالفضل_نوحه بند اول؛ چه سردار لشکری چه شیر دلاوری دشت کربلا شده محو این برادری پای حسین از هست خود گذشته از چشم و سر و دست خود گذشته ای یل کرببلا ـــــــــــــ بند دوم؛ چشمان نافذش از شیران زهره می برد از نور مکتب او عالم بهره می برد هم با وفا بود و هم با ادب بود سقای حرم بود و تشنه لب بود ای یل کرببلا ـــــــــــــــــــ بند سوم؛ تا افتاد روی زمین روبه ها شیر شدند در خیمه فاطمیات از غصه پیر شدند شد حرف زینب امان از اسارت بعد از علمدار شود خیمه غارت ای یل کرببلا ـــــــــــــــ بند چهارم؛ بعد از ماه علقمه دلها غرق آه شد روز اطفال حرم از غصه سیاه شد نه آب خوش ماند و نه رنگ به رویی ای وای از مصیبت بی عمویی ای یل کرببلا #علی_سلطانی

#حضرت_اباالفضل_نوحه بند اول؛ چه سردار لشکری چه شیر دلاوری دشت کربلا شده محو این برادری پای حسین از هست خود گذشته از چشم و سر و دست خود گذشته ای یل کرببلا ـــــــــــــ بند دوم؛ چشمان نافذش از شیران زهره می برد از نور مکتب او عالم بهره می برد هم با وفا بود و هم با ادب بود سقای حرم بود و تشنه لب بود ای یل کرببلا ـــــــــــــــــــ بند سوم؛ تا افتاد روی زمین روبه ها شیر شدند در خیمه فاطمیات از غصه پیر شدند شد حرف زینب امان از اسارت بعد از علمدار شود خیمه غارت ای یل کرببلا ـــــــــــــــ بند چهارم؛ بعد از ماه علقمه دلها غرق آه شد روز اطفال حرم از غصه سیاه شد نه آب خوش ماند و نه رنگ به رویی ای وای از مصیبت بی عمویی ای یل کرببلا #علی_سلطانی

#حضرت_اباالفضل_نوحه #نوحه۱۷ ای یل والا نسبت ، اباالفضل اباالفضل کوه وقار و ادب ، اباالفضل اباالفضل راه نمی روی ، مقابل حسین نام تو می برد ، غم از دل حسین وای علمدارم دست و سر و سینه ات ، جدا از هم شده من شده قدم خم و ، تو قدت کم شده چگونه آمده ، به فرق تو فرود شکل سر تو را ، به هم زده عمود وای علمدارم دلخوشی خیمه ها ، پاشو از روی خاک شمر ندارد حیا ، پاشو از روی خاک نیت کوفیان ، غیر جفا که نیست جای مخدرات ، شام بلا که نیست وای علمدارم #علی_سلطانی

#حضرت_اباالفضل_نوحه #نوحه۱۸ خدایا آخرین یارم زمین خورد اباالفضل علمدارم زمین خورد دگر یاری ندارم ، گره خورده به کارم ابوفاضل اباالفضل ....... تو ماه آسمانها و زمینی نبینم این چنین نقش زمینی که فرقت را دریده ، دو دستت را بریده ابوفاضل اباالفضل ....... خدارا شکر که اینجا مادرت نیست ببیند جای سالم در سرت نیست به جایش ای علمدار ، شده زهرا عزادار ابوفاضل اباالفضل ....... بیا بشنو نوای خیمه ها را صدای ناله وااُسْرَتا را کفیل زینب الحورا اباالفضل ببین غم ناله او را اباالفضل نباشی دشمن امشب ، ببندد دست زینب ابوفاضل اباالفضل #عبدالحسین