eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
927 دنبال‌کننده
31 عکس
6 ویدیو
79 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
غزلی نذر آقاجانم امیرالمومنین علی علیه السلام **************************** خداوندی که زیبا کرده با حیدر جهانم را/ معطّر می کند با یاعلی گفتن دهانم را/ به ذکرِ یا علی دنیای من شد جنّت الحیدر/ نشانم داد مولا آن بهشتِ جاودانم را / به دنیا آمدم تا مدحِ او را بر زبان آرم/ فقط با عشقِ او باید بچرخانم زبانم را / برای او نفس دارم، زیان کارم زیان کارم/ اگر خرجِ کسی جز او کنم طبعِ روانم را/ حلالم کرده رزق و روزیِ خود را خدا با او/ و این یعنی که حیدر می رساند آب و نانم را/ شدم مست از دم حیدر ، که هستم آدمِ حیدر/ بگیر از پرچمِ حیدر ، نشانِ آشیانم را / یقین دارم مرا تا عرشِ اعلا می برد بالا / اگر گیرد به دستِ خویش مولایم ، عنانم را/ به آن قطره که دریا شد، به سلمانی که منّا شد/ چو مهرش در دلم جا شد، بریدم خود امانم را/ گشاید از بهشتم در ، ولای فاتحِ خیبر َ/ به محشر گیرم از حیدر ، مفاتیح الجنانم را/ به پای عشق این سلطان ، بمانم کاش تا پایان/ مبادا مثلِ نامردان ، ببازم امتحانم را / دلم گشته پریشانش ، سر و جانم به قربانش/ الهی رو به ایوانش ، کنم تقدیم جانم را / در این دنیا بنا دارم ،شود مدحِ علی کارم / وَ با حیدر به دست آرم ، دلِ صاحب زمانم را/ یزدی اصل
تقدیم به مادرِ خلقت حضرت زهرا سلام الله علیها ********************** بسمِ ربِّ فاطمه ، آغاز شد دنیای عشق بشنوید از آسمان ها و زمین آوای عشق می شود تعبیر امشب اینچنین رویای عشق می رسد مادر ، که تا آخر بماند پای عشق در کتاب عاشقی گلواژه نامِ مادر است عقلِ ما درمانده از درکِ مقامِ مادر است نام او روی لبم گل کرد، دل شد بی قرار می برم این نامِ غرقِ عشق را با افتخار پنج حرفِ "فاطمه" شعر است، شعری بی شعار از ره آمد شاعرانه این زمستان شد بهار چشمه ی کوثر به روی خاک جاری می شود با قدومِ فاطمه ، دنیا بهاری می شود دلبری آمد به دنیا عشقِ دلبرها شود دختری آمد که هستی بخشِ دخترها شود بهترین الگو برای جمعِ مادرها شود آمده تا علّتِ تغییرِ باورها شود کرد ثابت بر همه دختر جدا از نور نیست زندگی بخش است، جای او درونِ گور نیست نورباران گشته امشب آسمان ها و زمین راهیِ دنیا شده هستیِ ربّ العالمین روی دامانِ خدیجه ، دختِ احمد را ببین شد عطا "امّ الائمّه" بهرِ "امّ المومنین " آن همه چلّه نشینی ها نتیجه داده است نورِ زهرا را به دامانِ خدیجه داده است باید امشب دید شوقِ خواجه ی لولاک را بوسه باران می کنند افلاک روی خاک را خاک هم بوسد جمالِ طلعتِ افلاک را کرده حیران مادرِ خلقت همه ادراک را لیله القدرِ نبی تقدیرِ عالم را نوشت فاطمه از راه آمد خاک پایش شد بهشت فاطمه آمد که بر خلقِ جهان مادر شود تا شود امّ ابیها ، مامِ پیغمبر شود او شده کوثر که عشقِ ساقیِ کوثر شود آمده کفوِ امیرالمومنین حیدر شود عیدیِ میلاد زهرا هست با مولا علی بهرِ مادر بهترین هدیه است ذکرِ یا علی یزدی اصل
با یک دل بی‌قرار خواهد آمد در وسعت انتظار خواهد آمد از عمر جهان اگر بماند یک روز آن روز به اقتدار خواهد آمد ..... روشن‌گر روزگار خواهد آمد آن آینه از غبار خواهد آمد ثابت شود از متتظرانش هستی او خود به سر قرار خواهد آمد
امام جواد(ع)-حضرت علی اصغر(ع)-ولادت آنکه هستی به همه هستی ما داده علیست ما همه مست ولاییم و می و باده علیست سر به هر جاده نهادیم ته جاده علیست هدف خلقت ما عشق به اولاد علیست همه شان باب حوائج همه شان باب مراد همه شان یا که کریمند و یا اینکه جواد آمدی تا كه نگاه پدرت تر نشود تا كه هر بی سر و پا منكر كوثر نشود تا فراموش كسی آیه ی وانحر نشود نسل تو چشمه ی عشق است كه ابتر نشود پشت در پشت همه مظهر اعطینائید همه هستید علی و همگی زهرائید آمدی و نهمین باب اجابت  شده ای پسر عاطفه و عشق و محبت  شده ای بین گهواره ی خود نور حقیقت شده ای در همان كودكیت ركن ولایت شده ای یک نظر کن که فلک در حرکت می آید از قدمهای تو عطر برکت می آید آمدی هر طپش دل شده غرق هیجان شاه شمشادقدان خسروشیرین دهنان که به مژگان شکنی قلب همه صف شکنان تو عیان تر ز عیانی و چه حاجت به بیان همه گفتند که جان در گرو جانان است پسر حضرت سلطان خودش سلطان است عشق همراه شما تا دم آخر زنده است ریشه ی دین خدا از كرمت سرزنده است نهضت سبز كریمانه ی حیدر زنده است با شما تا به ابد نام پیمبر زنده است چقدر نام محمد به شما می آید همه گفتند ولیعهد رضا می آید مومن بسرکم شاهدکم غائبکم یسلک سبیلکم یکر فی رجعتکم و تولیت به اولکم آخرکم ابغض الله و من عدوکم ابغضکم یامن ارجوه دهم عاشق و مجنون توییم پاسخ جلوه ی این الرجبیون توییم قدبرافراشته کردی علم حکمت را به قیامت بکشانی دم قد قامت را به کجا سجده کنم شکر کنم نعمت را که نگاه تو گشاید گره حاجت را پدرانم همه گفتند از این باب مراد ای جواد بن جواد بن جواد بن جواد باز هم در دل من شوق حرم افتاده است و ضریحی كه پناه دل هر دلداده است حس صحنت به همان خوبی گوهرشاد است هرطرف می نگرم پنجره ی فولاد است كرمت قابل لمست كرم سلطان است حرمت مثل رواق حرم سلطان است باز هم آمده ام مثل گدا محتاجم ناامید از همه دنیا به شما محتاجم و تصدق بده در راه خدا محتاجم به هوای حرم كرببلا محتاجم باز هم شوق ضریح شه بی سر دارم باز هم دست به گهواره ی اصغر دارم -تاجیک
السلام علیک یا امام الرئوف یا امام رضا بر گنبدِ روشن خراسان صلوات بر روشنیِ نگاهِ سلطان صلوات این خاک امیدش به عنایاتِ رضاست بر پشت و پناهِ خاکِ ایران صلوات یزدی اصل
تقدیم به سلطانِ طوس گردیده دلم خانه ی دربستِ رضا از روز ازل مست شدم ، مستِ رضا ای کاش بگیرم صله ام را امشب چون دِعبِلِ دلباخته از دستِ رضا یزدی اصل
السلام علیک یا جواد الائمه *********************** ای افتخارِ اهلِ کرم ، افتخارِ جود / ای جودِ کیمیایِ وجودت عیارِ جود/ جان و دلِ امام رضا ، حضرتِ جواد/ نامِ تو خوش نشسته همیشه کنارِ جود/ از بس به دست تو گلِ احسان شکفته است/ هر چار فصلِ عمرِ کمت شد بهارِ جود/ تو کیستی ؟ جوادِ جوادانِ عالمی / خوانده شدی جواد، در ایل و تبارِ جود/ هر کس که گشت دور تو، شد از جواد ها/ مولا ، گدای توست خودش در مدارِ جود/ تقلید از تو لازمه ی هر سخاوت است/ آقای من بدون تو لنگ است کارِ جود / چون در تو دید عادتِ احسان خدایِ تو/ در بینِ خلق ، کرده تو را تاجدارِ جود / دلتنگِ کاظمین تو هستیم یا جواد / آنجا که با وجود تو باشد مزارِ جود / دیدم به وقتِ بارشِ باران در این حرم/ گلدسته های صحنِ تو را آبشارِ جود / روزی که خلق در صفِ محشر بایستند/ دارند از تو شاه و گدا انتظارِ جود / **************************** یزدی اصل
تقدیم به ابن الرضا جواد الائمه علیهم السلام ********************* اَجوَدَ الاَجوَدین ، خدای وَدود ... در تو جاری نمود ، چشمه ی جود جود و احسان مریدِ دستِ تو بود به تو از جان و دل سلام و درود تو جوادی و ما گدا ، جانا یا جوادَ الائمه ادرِکنا ای که در کودکی امام شدی لایقِ برترین مقام شدی منشاء خیرِ مستدام شدی بر همه واجِبُ السّلام شدی شد سزاوارِ تو سلامِ خدا یا جوادَ الائمه ادرکنا به بشر دافِعُ البَلیّه تویی نسلِ خَیرِ الوَرا سَجیّه تویی شیعه را بهترین عطیّه تویی سندِ ردِّ واقفیه تویی شیعه شد با ولادتت احیا یا جوادَ الائمه ادرکنا جان به قربان عزّت و جاهت جای حق بود قلبِ آگاهت می شود منتهی به حق راهت بَرِکَت داشت عمرِ کوتاهت گشته عمرِ کمِ تو چون زهرا یا جوادَ الائمه ادرکنا گفتن از داغ تو بُوَد مشکل گویم از غربتت ، امان ای دل که شده قتلگاهِ تو منزل همسرت شد برای تو قاتل چون حسن بینِ خانه هم تنها یا جوادَ الائمه ادرِکنا گوشه ی حجره با لب عطشان شده ای یاد جدِّ خود گریان یادِ گودال شد تنت لرزان وای از آن پیکری که شد عریان ای عزادار ظهرِ عاشورا یا جوادَ الائمه ادرکنا کشته ی ذکرِ یا حسینِ توام به خدا غرقِ شور و شین توام همه ی عمر زیرِ دینِ توام آرزومندِ کاظمینِ توام ای جگر گوشه ی امام رضا یا جوادَ الائمه ادرِکنا ******************* یزدی اصل ( شهر مقدس قم)
ای مستجاب ، ای اثر ذکر رَبّنا ای با مرام ، ای همه ی خواهش گدا تنها قسم به روی لبم در حرم تویی وقتی که حاجتم برود محضر رضا جودت نهایت است و وجودت کرامت است مسجود میشوی به سرای جوادها از تو جواد بودن و از ما گدا شدن آن از تو بر بیاید و این کار هم ز ما باب المراد ، باب ورود محرم است اذن دخول ماست به درگاه کربلا باب الجواد ، گریه کند در غم جواد باب الرضاست ، با دل زوار ، هم نوا ... آه از دمی که هلهله کردند دورتان کف میزدند تا نرود از شما صدا آخر بریده شد نفست بین حجره ات لب تشنه ماندی و به لبت بود ، این ندا ... " از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان نینوا " " بودند دیو و دَد ... " وَ بماند بقیه اش جان دادی عاقبت ز غم شاه سرجدا - قاسمی
ای مستجاب ، ای اثر ذکر رَبّنا ای با مرام ، ای همه ی خواهش گدا تنها قسم به روی لبم در حرم تویی وقتی که حاجتم برود محضر رضا جودت نهایت است و وجودت کرامت است مسجود میشوی به سرای جوادها از تو جواد بودن و از ما گدا شدن آن از تو بر بیاید و این کار هم ز ما باب المراد ، باب ورود محرم است اذن دخول ماست به درگاه کربلا باب الجواد ، گریه کند در غم جواد باب الرضاست ، با دل زوار ، هم نوا ... آه از دمی که هلهله کردند دورتان کف میزدند تا نرود از شما صدا آخر بریده شد نفست بین حجره ات لب تشنه ماندی و به لبت بود ، این ندا ... " از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان نینوا " " بودند دیو و دَد ... " وَ بماند بقیه اش جان دادی عاقبت ز غم شاه سرجدا - قاسمی
واویلا کجا یعقوب دیده خوابِ هجرانی که من دیدم کجا یوسف شنیده وصفِ زندانی که من دیدم زمین در روزگارِ نوح، شد سیراب از باران ولی دریایی از خون شد به طوفانی که من دیدم هم اسماعیل‌ها سر را به تیغ امتحان دادند هم ابراهیم‌ها، در عیدِ قربانی که من دیدم زمین از خونِ خاتم‌بخشی‌اش شد تربتِ اعلا عقیقِ سرخ شد خاکِ سلیمانی که من دیدم سرِ خورشید بر نِی شمعِ بزمِ ماتمِ خود بود قیامت چیست؟ جز شامِ غریبانی که من دیدم تمام آیه‌ها شد `کاف و ها و یا و عین و صاد” میان قاریان شد پخش، قرآنی که من دیدم برادر، جای من شمشیر خورد و من غمِ ناموس هزاران ارباًاربا داشت میدانی که من دیدم نگاهِ حرمله هر بار پُر بود از هزاران تیر عمو جانم ندیده تیربارانی که من دیدم مسلمان نشنود کافر نبیند خوابِ این غم را سر و تشت و شراب و چوب و دندانی که من دیدم و پرچم‌ها از آن روزی که باد از نیزه‌اش رد شد پریشان‌اند، از زلف پریشانی که من دیدم   قاسمی
واویلا کجا یعقوب دیده خوابِ هجرانی که من دیدم کجا یوسف شنیده وصفِ زندانی که من دیدم زمین در روزگارِ نوح، شد سیراب از باران ولی دریایی از خون شد به طوفانی که من دیدم هم اسماعیل‌ها سر را به تیغ امتحان دادند هم ابراهیم‌ها، در عیدِ قربانی که من دیدم زمین از خونِ خاتم‌بخشی‌اش شد تربتِ اعلا عقیقِ سرخ شد خاکِ سلیمانی که من دیدم سرِ خورشید بر نِی شمعِ بزمِ ماتمِ خود بود قیامت چیست؟ جز شامِ غریبانی که من دیدم تمام آیه‌ها شد `کاف و ها و یا و عین و صاد” میان قاریان شد پخش، قرآنی که من دیدم برادر، جای من شمشیر خورد و من غمِ ناموس هزاران ارباًاربا داشت میدانی که من دیدم نگاهِ حرمله هر بار پُر بود از هزاران تیر عمو جانم ندیده تیربارانی که من دیدم مسلمان نشنود کافر نبیند خوابِ این غم را سر و تشت و شراب و چوب و دندانی که من دیدم و پرچم‌ها از آن روزی که باد از نیزه‌اش رد شد پریشان‌اند، از زلف پریشانی که من دیدم   قاسمی