eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
937 دنبال‌کننده
31 عکس
7 ویدیو
79 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
زمینه محرم عشق دیرینم یا حسین ای جان شیرینم من توی روضه ت حاصل عمرم رو میبینم قلب مجروحم التیام میگیره توو روضه خیلی حیفه که نوکرت نمیره توو روضه خوش به حال چشمی که با گریه مأنوسه زندگی بی روضه مانند یه کابوسه نوکرت توو اربعین جز کربلای تو هرجایی دیگه باشه انگار که محبوسه ای حسین جانم ای حسین جانم حسین جانم حسین جانم 2 تو حسین جان ِ قلب دلشکسته ی مایی مرهمِ زخمِ حال و روز خسته ی مایی نوکرت هستیم همه از آغوش مادر ها روزیِ اشک و مادرت داده به نوکرها من که دل ز کودکی به عشق تو بستم بعد عمریه هنوز غلام تو هستم خیلی شرمنده ی مهربونیات م که چرا بر نیامده نوکری ت از دستم 3 ناله های ماست کمکِ زهرای مرضیه خوشبحال اون که ز کارش علی راضیه گریه باید کرد بر اون آقایی که تنها شد خاک گودال از خون پیکرش چو دریا شد مادرش میدید که چی با پیکرش کردند خواهرش می دید که چی با حنجرش کردند دخترش می دید چهل منزل جلو چشماش با خشونت نیزه ها سر به سرش کردند
مرثیه کوفه دلم در کوفه چون موی سرت سوخت تو بر نیزه، به محمل خواهرت سوخت حرارت بود و آتش بود و گرما ولی از هرم طعنه دخترت سوخت نگو نیزه بگو مسمار وحشی که اینگونه تمام حنجرت سوخت ز پنجه صورت طفلان سیاه و... به نیزه غیرت آب آورتر سوخت رباب است و به هر لالای تلخش دوباره حلق خشک اصغرت سوخت سکینه خون جگر با کام عطشان به یاد آب آب آخرت سوخت تمام عمر چون قلب خیامت به روضه زخم قلب نوکرت سوخت
غزلی قدیمی تقدیم محضر مهربان آقاجان سیدالشهدا علیه السلام هر کس که روی عشق تو محکم حساب کرد درد جهان غم زده را کم حساب کرد خوشبخت انکه خرج عزاخانه ی تو را بر خرج زندگیش مقدم حساب کرد سعی و طواف دور ضریح تو را خدا بالاترین عبادت عالم حساب کرد اشکی که با شنیدن نامت چکیده شد انرا قبول توبه ی ادم حساب کرد اندازه ی پر مگسی اشک روضه را در پای بنده قدر مسلم حساب کرد رد کرد اجر نافله های مرا ولی اهی که پای روضه کشیدم حساب کرد از من گذشت فرصت یک شب هزار ماه قدر مرا به ماه محرم حساب کرد موی سفید و دیده ی بارانی مرا هر کس که دید قوت مرا غم حساب کرد
السلام ای امام نوکرها پاسخت التیام نوکرها عشق یعنی حسین و دیگر هیچ هست حرف تمام نوکرها یا حسین است آخرین حرف و مُهر حُسن ختام نوکرها غبطه ها می خورند در محشر شهدا بر مقام نوکرها عشق دنیا به کام بعضی ها عشق آقا به کام نوکرها درِ این خانه هست موی سفید پرچم احترام نوکرها عطر ارباب می رسد تا حشر از مزار تمام نوکرها ذره ای از تبار خورشیدند نور دارد مرام نوکرها به فدای لبان عطشانت هست تکیه کلام نوکرها روضه ی زخم های گودال و گریه ی مستدام نوکرها
ویرانه ای ست هر دو جهان بی عنایتت بیچاره ای ست آنکه ندارد ولایتت از عشق لذتی نچشید آنکه در دلش شوقی نداشته ست برای زیارتت حَظّی ز زندگی نبرد عالِمی که نیست اسمش میان گریه کنان بین هیئتت فردای ناگزیر جهنم نصیب اوست آن زاهدی که نیست به قلبش ارادتت از انبیا برای تو پیمان گرفته اند لنگ است پای هر چه نبی بی محبتت افسانه های حاتم و دریای بخشش یک قطره بیش نیست ز موج سخاوتت یحیای زخم خورده ی زهرا کجا کسی پیدا شود شبیه تو در رنج و غربتت "سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است" هنگام بازگویی روز شهادتت
یاد تو مثل نفس قلب مرا تسکین است نام تو هر چه که تکرار شود شیرین است همه ی عمر بدهکار نگاهت هستم عشق تو ماحَصلِ عمرِ منِ مسکین است یک نفر مثل "حبیب" است که می داند خوب ارزشِ اشکِ عزایت، چقدر سنگین است هر چه از چشم تو افتاد یقینا کفر است از لبت هر چه تراوید یقینا دین است از "بِنفْسیِ" تو بر حضرت سقا خواندم هر که تسلیم تو شد عاقبتش تضمین است به قدم رنجه ات ای عشق قسم بر سرِ "جون" "جون" اگر "جون" شده از اثر تمکین است آرزوی همه ی پیرغلامانِ حسین خواندن روضه ی دیگر عوض تلقین است
"دعا کن زخم غمهایت بسوزاند مرا یک عمر" دعا کن بر ندارم سر ز درگاه شما یک عمر تو کوه تکیه گاه باورم هستی و من تنها به دلگرمی مهرت ایستادم روی پا یک عمر دو ماه از آخرین بوسه گذشته بر ضریح تو بگو دیگر نمی افتد جدایی بین ما یک عمر برای روضه هایت نوکر ساده نمی خواهی؟ نه امروز و نه فردا تا ابد تا انتها، یک عمر هوای گریه در آغوش صحنت کرده ام بازم بگو که حوصله داری برای این گدا یک عمر؟ به آن شهری که عطر پرچمت در زلف یادش نیست بهشت حتی اگر باشد ندارم اعتنا یک عمر به یاد زندگی هایی که با شوق سفر کردم نخواهد رفت از یادم خیال کربلا یک عمر
مرثیه اول ماه صفر رسیده روضه به بازار شام واویلا تمام مرثیه در یک کلام واویلا شدند پرده نشینان آیه ی تطهیر شکنجه در ملأ بار عام واویلا ز کوچه ها همه بوی شراب می آید رسیده قافله در ازدحام واویلا در ازدحام نظرها،سلاله های علی اسیر و خسته و بی احترام واویلا به کوچه های یهودی خبر رسانده کسی رسیده مرحله ی انتقام واویلا به هر اشاره ی سنگی سری زمین می خورد سری به نیزه ندارد دوام واویلا مقابل دل زینب چگونه می شکنند به سنگ کینه جبین امام واویلا
مرثیه شب اول صفر الشام گفتی و غمِ غربت شروع شد گویا دوباره داغ شهادت شروع شد ای پرچم کرامت روضه تو گفته ای در شهر شام اصل مصیبت شروع شد انگار تازه بعدِ چهل منزلِ غریب ساعات مرگ بار اسارت شروع شد بعد از سه شب تحمل دنیای دردها دروازه باز گشت و شرارت شروع شد بر نیزه ماه زینب کبری طلوع کرد با دست های بسته زیارت شروع شد از کوچه ای به کوچه ی دیگر در این مسیر یک راه تازه ای به جسارت شروع شد چون از شراره معجر سالم نماند، پس شرمندگی ز اهل و عیالت شروع شد خورشیدِ روی نیزه به حالت گریسته تا کینه ی یهود، به غایت شروع شد از گفتن مصیبت بازار عاجزم آنجا که تازه های شقاوت شروع شد حرف خرید بود و فروش و از این قبیل یک لحظه انتهای اهانت شروع شد در ازدحام چشم تماشاچیان شهر خيرات نان به اهل کرامت شروع شد از دین خروج کرده که گفتند بر شما از آسمان نیزه تلاوت شروع شد
ای عشق غیر تو چه کسی محرم دل است مهر تو دلنواز ترین همدم دل است مهرت دلیل راه در این کوره راه هاست یاد تو مثل کوه رفیق غم دل است نام حسین بزرگ ترین عاشقانه هاست این نام، مُهر حک شده بر پرچم دل است دیدیم فرش روضه ی تو گوشه گوشه اش یک قطعه از بهشت ترین عالم دل است بگذار تا که هست بسوزد برای تو دل سوختن برای غمت مرهم دل است این چشم های سوخته از داغ کربلا از کودکی حسینیه ی اعظم دل است تنها غم تو سوخته ما را حسین جان داغ تو جانگداز ترین ماتم دل است
حسین جان... خمار اشکم و محتاج ناز بارانم ببار اشک عزا بر جهان بی جانم به لطف اشک عزایت_ رفیق زندگی ام_ به زندگانی ام امیدوار می مانم جهان باور من روضه هست تا هستم حسین جان من است و تمام ایمانم خدا به خیر، جزایش دهد عزیزی که گذاشت مهر غمت را به روی دامانم تویی که کشته ی اشکی و من که کشته ی تو به اشک چشم نوشتم که من مسلمانم چه حاجت است به ناز طبیب تا بوده غبار فرش عزایت مسیح چشمانم چقدر توبه کنم از گذشته ی بی تو ز عمر رفته ی بی ذکر تو پشیمانم نفس نفس شب و روزم حسین می گویم نفس نفس شب و روزم حسین می خوانم
زمزمه شب آخر دو ماه برات ناله زدم روضه ی کربلایی تو چه جوری طاقت بیارم من بعد از این جدایی تو دو ماه نفس گرفتم از اشکای بی دریغ خود می ترسم اما تو بگی اون که باید می شد نشد دو ماهه آسمونی ام با گریه در عزای تو شرمنده ام که زنده ام نمرده ام برای تو عزت امروزم حسین همونی که تو دادیه این همه مهربونیات از سرمم زیادیه ضمانتی بده حسین نزار تا آخرین نفس جز تو و بچه های تو دم بزنم ز هیچ کس دلتنگم از همین حالا برا دهه محرمت دست منو بگیر بزار دوباره روی پرچمت داغ تو تا ابد حسین روی دلامون می مونه هنوز صدای روضه خون تو گوشمه که می خونه از حرم تا قتله گه زینب صدا میزد حسین... با خشکی صداش می خوند با آه و گریه روضه خون در شب سوم عزات از زبون سه ساله تون آن شب که من از ناقه افتادم و غش کردم... آن شب که مرا ظالم اظهار کنیزی کرد...