eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
720 دنبال‌کننده
25 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آخرین مجلس من قبل مماتم روضه‌ست اولین محفل من بعد وفاتم روضه‌ست پدرم گفت گرفتار شدی روضه بخوان خواندم آگاه شدم باب نجاتم روضه‌ست مال و فرزند و عیالم همگی وقف حسین کارِ من در همه‌ی طولِ حیاتم روضه‌ست چه نیازی‌ست که نوکر به همه رو بزند رزقِ افزون شده دارم، برکاتم روضه‌ست چاره‌ای نیست اگر کرببلا روزی نیست وقت ایامِ جدایی، عتباتم روضه‌ست وقت جان‌کندن من مرثیه‌خوان را گویید سخن از غیر نگوید، سکراتم روضه‌ست گر بپرسند چه داری به شب اول قبر؟ باز با گریه بگویم حسناتم روضه‌ست
نمی دانم چرا از روشنی از نور می ترسم به من نزدیکی و من از تو دورا دور می ترسم چنان با تیرگی خو کرده ام یک عمر که حتی ببینم خانه ام را می کنی پر نور می ترسم بمیرانم ولی اول بخوان این اعترافم را خدایا هرچه باشم باز هم از گور می ترسم الهی وحشتی مِن ضیقِ لحدی ، رحم کن بر من من از تاریکی این قبر سرد و کور می ترسم الهی لا تؤدبنی ، عقوبت کار رحمان نیست من از اخم‌‌ و سوال آن دوتا مأمور می ترسم اگر نیش زبانم خانه و همسایه را آزرد به فریادم برس ، از نیش مار و مور می ترسم خدایا هرچه کردم ، بر حسینت گریه هم کردم من از بی آبرویی پیش او ، بدجور می ترسم به اشکی بر حسبنت می کنی خاموش آتش را مرا بر آتش خشمت نکن مجبور ، می ترسم
. این شب قدر اگر قدر ندانم چه کنم گر خدا را من آلوده نخوانم چه کنم عهد بستم که کنم توبه زعصیان وگناه پای این عهد پسندیده نمانم چه کنم بامن این نفس چه کردست که بیچاره شدم مایه ی شرم اگر نفس ندانم چه کنم دست شستم ز گناه و هوس و نفس.ولی پای این نفس اگر باز بمانم چه کنم نامه عمر من از جرم و خطا لبریز است وای اگر دور ز عصیان نتوانم چه کنم باید از دام هوس زود رها شم که اگر خویش را سوی گنه باز بخوانم چه کنم عادت نفس همین است که هلاکت دارد عمق این فاجعه را گر که بدانم چه کنم سفره رحمت حق پهن وسرسفره دوست دل زنگار زده گر نتکانم چه کنم دیده از فرط گنه گریه ندیدست به خود وای اگر اشک خجالت نفشانم چه کنم ✍ .
بنده های تو امتحان دادند گاه سود و گهی زیان دادند عده ای دشمنان هم شده و عده ای هم به هم امان دادند نان بریدند عده ای از هم عده ای رحم کرده ، نان دادند بعضی از دیدنت گریزان و بعضی از دیدن تو جان دادند عده ای دل به نفس و دل بعضی به دل صاحب الزمان دادند من از آن عده ام که با خواری دست در دست کوفیان دادند من از آن عده ام که ثارالله تشنه بود و به او سنان دادند من از آن عده ام که در گودال خاتمش را به ساربان دادند من از آن عده ام که زینب را در غمش قامت کمان دادند آخرش هم ز فرط رسوایی همه من را به هم نشان دادند تو کریمی ، کریم ها حتی دشمن خویش را امان دادند بگذر از من چنان کریمانی که به آواره آشیان دادند
ای که از سوز تو پیداست تمنای حسین «روزه یعنی عطش و روضۀ لب‌های حسین» روزه یعنی که به تکبیرة الاحرام سحر قصد قربت کنی از مسجد الاقصای حسین... روزه چون «حر» به کنار آمدن از راه خطاست چشم پوشیدنِ از غیر و تماشای حسین... این «حبیب» است که یک روزه به دست آورده‌ست سندِ دیدن محبوب به امضای حسین روزه یعنی که بخواهی به دعای شب قدر شوق پیوستنِ یک قطره به دریای حسین روزه یعنی که به صحرای بلا، جام به دست آب بردن به سوی خیمۀ گل‌های حسین روزه یعنی که توقف به لب شط فرات اقتدا کردنِ سی روز به سقای حسین وقت افطار شد ای سوخته در آتش دل «روزه یعنی عطش و روضۀ لب‌های حسین»
یاحسین....... امشب که رِزق و روزی ما می خورد رقم آقا نیُفتد از قلمت ما ...
مناجات به سبک ( ای صفای قلب زارم ...) هر کیم یا هرچه هستم ، داده ای راهم الهی به من بیچاره بنما ، از سر رحمت نگاهی خراب حال من ، شکسته بال من شود با ذکر تو ، مبارک سال من الهی بالحسین رو به در گاهت خدایا ، با چه رویی رو بیارم بین خوبان تو امشب ، جز گناه چیزی ندارم سیه پرونده ام ، که من بد بنده ام من و این حال بد ، خدا شرمنده ام خدا شرمنده ام هر چه ام دارم به سینه ، حب اولاد علی را می خری امشب خدایا ، بر لبم ناد علی را ببخشم ای خدا ، بحق مرتضا بحق فاطمه ، و شاه کربلا الهی بالحسین ... کربلا گفتم دوباره ، شد هوایی قلب زارم هر شب این ماه رحمت ، روضه خونه داغ یارم سرش بر نیزه ها ، تنش مانده رها کفن بر جسم او ، شده یک بوریا حسینم وای حسین
زمزمه شب قدر دوباره اومدم میدونم نمی کنی ردم صدام زدی بیا با اینکه حسابی من بدم خرابه حال من می بخشی ؟ شده سئوال من شکسته توبه هام لبریزه گناهه سال من زخمیه ، دوباره بال من _ خرابه حال من از سر شب من پشت درت هستم بنده ی پست و دربدرت هستم من بدم اما خودت خبر داری عاشق زهرا و حیدرت هستم ___ چی میشه تقدیرم؟ می مونم یا اینکه میمیرم بگو که چن سفر؟ مشهد یا به کربلا میرم ؟! درسته روسیام می‌دونی غلام کربلام من از تو روزیه شب‌های محرمو می‌خوام می بینی ، که بارونه چشام _ درسته روسیام منو می ببخشی به مرتضا یا نه ؟ اربعین میرم به کربلا یا نه ؟ من مریض معصیت شدم یارب بگو دردم رو میدی شفا یا نه ؟ به سبک غروب کربلا .
مناجات با امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف سفره دار ماه مهمانی تویی رازق رزق دعا خوانی تویی بانی چشمان بارانی تویی با خبر از درد پنهانی تویی گریه کردم وقت افطار و سحر یابن زهرا از تو هستم بی خبر چشم ما را رنگ بیداری بده بر گدایت وقت دیداری بده آنچه از لطف و کرم داری بده نان و خرمایی هم افطاری بده نان تو نان علی و فاطمه ست بر غم و درد دل ما خاتمه ست بسکه سرگرم گناه و غفلتم شد عبادت ، عادت بی طاعتم داده اما حضرت حق مهلتم در ضیافت خانه ی او دعوتم دعوتم ، اما ندارم آبرو ذکر العفوی برای من بگو بار مارا می کشی بر شانه ات ای فدای اشک دانه دانه ات به رقیه عمه ی دردانه ات کن نظر بر بنده زاد خانه ات با رقیه آمدم راهم دهی تا سحر هم اشک و هم آهم دهی در سحر لطف مکرر می رسد یا خبر یا اینکه دلبر می رسد ناله ی جانسوز دختر می رسد آه ، بابایی که با سر می رسد دخترش سر را تماشا می کند در دل شب دردو دلها می کند: جان بابا کم نما این فاصله زخمی ام مثل تمام قافله بر تنم دارم نشان از غائله من کتک خوردم میان سلسله بر رخم امشب ببین این مسئله جای مشت شمر و خولی، حرمله وارثم بر روضه های مادری شد تمام صورتم نیلوفری از سرم دشمن کشیده روسری جان بابا دخترت را می بری؟ یک نفس مانده برایم تا سحر می کشم آهی مرا با خود ببر
مناجات شب بیست و سوم با امام زمان عج شب قدر سرنوشتم ، می بینی دلشوره دارم نکنه تموم شه امشب، رو زمین بمونه بارم نکنه که بین خوبا ، دست من خالی بمونه واسه من دوباره تنها ، بی پرو بالی بمونه قلم تقدیرم امشب ، توی دستای تو آقاس تیر آخرم همیشه ، قسم حضرت زهراس نکنه تو تقدیر من ، کم بشه رزق عبادت هرچی که نوشتی خیره ، ولی آخرش شهادت نکنه برا زیارت ، ازقلم بیفتم آقا اربعین.کربلا حتما ،  نگی که نگفتم آقا نکنه محرم امسال ، زیر خاک خوابیده باشم بنویس قربون دستت، نوکر تو روضه ها  شم خلاصه هرچی صلاحه، هرچی تو بگی روچشمام تو اجازه دادی گفتم ، خط به خط از آرزوهام میدونم چقد تو خوبی ، میدونم که  پست و خوارم درخونه ی خدا و ، شما واسطه میارم واسطه میارم اونکه ، صبر عالمو ربوده بسکه مشت و سیلی خورده، سرتاپاش همه کبوده بارقیه اومدم تا  ، تو نگام کنی دوباره گوش بده به دردو دلهام، توروحق  گوش پاره میخونم یه روضه حالا، میخونم با آه و ناله دل شب سرو آوردن ، واسه دختر سه ساله...
خدایا دامنی آلوده دارم به درگاه تو باز افتاده کارم شنیدم مونسی با دل‌شکسته نظر کن از کرم بر حال زارم کریما، منعما، پروردگارا ببین خوبی‌تو بد کرده ما را گنه کردیم اگر پرده دریدیم تو اما پرده‌پوشی کن خطا را خدایا من کی‌ام عبدی که دانی ز تو غافل، پی لذات آنی نمی‌آید ز من غیر از خطا، لیک نمی‌آید ز تو جز مهربانی نسیم عفو تو امشب وزیده دو قطره اشک از چشمم چکیده ملک در نامه‌ی اعمالم امشب به جز لطفت ندیده که ندیده الهی محضرت را دوست دارم تضرع بر درت را دوست دارم مقرم در بساطم جز گنه نیست ولیکن حیدرت را دوست دارم دو دست سائل و دامان حیدر من و احسان بی‌پایان حیدر الهی بعلیٍ بعلیٍ ز من بگدر خدایا، جان حیدر فقیرم، زیر دِین العفو گفتم به ربّ عالمین العفو گفتم شب قرآن‌به‌سر آمد، دوباره "الهی بالحسین العفو" گفتم امام مهربان العفو می‌گفت لب‌ِ تشنه چنان العفو می‌گفت به زیر دشنه آقا فکر ما بود برای شیعیان العفو می‌گفت
اگر بی قراری بگو یا علی اگر مستِ یاری بگو یا علی علی غصه ها را ز دل می برد اگر غصه داری بگو یا علی