امشب شب مادر است، دل را وا کن
وَز مهر علی و فاطمه شیدا کن
بر مادر سادات در این شب، شیعه
صد دسته گل محمدی اهدا کن
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#تک_بیتی
با رسول الله ختم سوره ی کوثر بگیر
رو در ایوان نجف کن عیدی از حیدر بگیر
#عبدالحسین
دوبیتی
فاطمه ای که باعث خلقت ماسوا بود
دختر خاتم رسل همسر مرتضی بود
ام الائمه الهدی قدم نهاده در جهان
شاد زِ مقدمش دل خاتم الانبیا بود
▪️
مژده یاران به جهان دختر احمد آمد
شاد باشید که محبوبه ی سرمد آمد
جای بِگرِفته به دامان خدیجه، زهرا
فاطمه نور دو چشمان محمد آمد
▪️
گوهری گشته عطا از سوی داور به نبی
تا شود زَامر خدا همسر و همتای علی
در جهان اُمِّ اَبیهاش محمد فرمود
کوثرش خوانده به قرآن صمد لم یزلی
▪️
نوگل باغ رسالت فاطمه خیر النساست
شافعه بر امّت مرحومه در روز جزاست
بارها گفتا محمد اُمِّ اَب بر دخترش
مادر شُبِّیر و شَبَّر همسر شیر خداست
▪️
پیمبر گر یگانه دختری دارد فقط زهراست
علی گر در جوانی همسری دارد فقط زهراست
چنان بی پرده می گویم بدون هیچ تردیدی
خدا اندر صدف گر گوهری دارد فقط زهراست
▪️
شد تولد دختر نیک اختری اندر جهان
از خدیجه زوجه ی پیغمبر آخر زمان
باشد او دخت محمد نام او زهرا بود
همسر شیر خدا یعنی امیر مؤمنان
▪️
ای حبیبه به خدای ابدی و ازلی
فاطمه دخت رسول قرشی مدنی
حاصلی گرچه تو بر گفته ی لولائیه
شد علی خلق برای تو و تو بهر علی
▪️
امشب به پیمبر ز سوی حق شب اعطاست
آن هدیه ی حق فاطمه صدیقه ی کبراست
زهراست ز لاهوت ولی آمده ناسوت
کز قول نبی فاطمه انسیه ی حوراست
▪️
عالم همه جسم است و بر او فاطمه جان است
کز چهره ی او نور خداوند عیان است
اِعطا شده کوثر به نبی از سوی دادار
کاو باعث ایجاد همه کون و مکان است
▪️
فاطمه! ای حبیبه ی داور
ای عطا از خدا به پیغمبر
قَسَمَت می دهیم به معصومین
دست ما را بگیر در محشر
#حسین_مقدم
در روز ولادت که قرین با جمعه است
هم روز زن و مادر و هم فاطمه است
هم اهل زمین ، هم آسمان ، دلشادند
مولا تو بیا،که فرجت،بر غم ما خاتمه است
#محمود_یوسفی_مشهد
#حضرت_زهرا_مدح
#حضرت_زهرا_ولادت
در آسمان ندیده کسی أختری چنین
یزدان نهفته در صدفش گوهری چنین
بعد از ظهور حضرت زهرا، دگر خدا
خِلقت نکرده جلوه ی زیباتری چنین
سیب بهشتی است به دامان مصطفی
هرگز نداشته پدری دختری چنین
جز فاطمه که (أمّ أبیها) لقب گرفت؟
دیگر نبوده بهر پدر مادری چنین
مثل علی و فاطمه در زیر چرخ نیست
دنیا ندیده شوهری و همسری چنین
یک فاطمه برای ولایت کفایت است
دارد علی به خانه ی خود یاوری چنین
دو گوشواره اش حسنین اند، ای جهان…
…داری سراغ بهر کسی زیوری چنین؟!
زهرا نبود نخل امامت ثمر نداشت
از او به جلوه آمده برگ و بَری چنین
زهرا شناس باش، حدیث کسا بخوان
بی او نداشت اهل کسا مِحوری چنین
بانوی بانوان جهان نیست غیر او
هرگز نبوده است زن دیگری چنین
پایش به روی بال فرشته نهاده است
عالم به حیرت آمده از مَعبری چنین
با چادرش چقدر مسلمان درست کرد
هستم دخیل چادری و مَعجری چنین
هرگز نماند سائل درمانده بی جواب
بايد كه سر نهاد فقط بر دری چنین
محشر بدون فاطمه محشر نمی شود
محشر به وَجْد آمده از محشری چنین
با دستهای ساقی کوثر به روز حَشْر
سیراب هست تشنه لبِ کوثری چنین
بگرفته ام ز درگه او تاج بندگی
بالاتر است از دو جهان أفسری چنین
ما عاقبت به خیر شویم از محبتش
خوشبخت آنکه داشت دم آخری چنین
هرچه که داشته است همه خوب بوده اند
هرگز نداشته است ستایشگری چنین
#على_اصغر_انصاريان
مدح میلاد حضرت زهرا س
صبح شور آفرين ميلادت
لحظهها چون فرشتگان شادند
چار تن بانوي بهشتی هم
گل فشاندند و دل ز كف دادند
داد فرمان، خدا به پيغمبر
كه: «فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انحَر»
مثل «حوا» شميم جنت را
«مريم» آن جا به يك اشاره گرفت
بوسه بر خاک پايت «آسيه» زد
دامنت را به شوق، «ساره» گرفت
جز تو اي معنی «كلام الله»
كيست شايستۀ «سلام الله»؟
ای وجودی كه در كمال شهود،
هستیات نورِ عالمِ غيب است
نام پاک تو بیوضو بردن
نزد اصحابِ معرفت، عيب است
با علي نُه بهار پيوستی
دَرِ خواهش به روی خود بستی
به خدا، خانۀ گِلين تو را
اشتياق حبيب، پُر كرده ست
عطر ناب «لِيُذهِبَ عَنكُم»
بوي«امَّن يُجيب» پُر كرده ست
حلقه زد گرد چهرهات چون ماه
هالۀ «اِنَّما يُريدُ الله»
لطف سرشارت، اي عصارۀ وحي
خستگان را به مهر، تسكين داد
تا سه شب، قوت خويش را هر شب
به يتيم و اسير و مسكين داد
در شگفت از تو قدسيان ماندند
سورۀ نور و هل اتي خواندند
چه كسي ميبَرد گمان كه خدا
به كنيز تو رتبه كم داد؟
فضه شد ميهمان مائدهای
كه خدا پيش از اين به مريم داد
میتوان با محبت تو رسيد
به رهايی به روشنی به اميد
نيمه شبها كه در دل محراب
ذكر آيات نور داشتهای
اي نمازت نهايت معراج!
عرش را پشت سر گذاشتهای
باغ سجاده غرق عطر تو بود
همه آفاق، زير چتر تو بود
صلح سبز «حسن» كه جاری شد
چشمه در چشمه از پيامت بود
نهضت سرخ روز عاشورا
شعله در شعله از قيامت بود
خطبه را زينب از تو چون آموخت
سخنش ريشه ستم را سوخت
ای دلت در كمال بیرنگی
از همه كائنات، رنگين تر!
بود بار امانت از اول
روی دوشت ز كوه، سنگين تر
تو منزّهترينِ زنهایی
بر بلنداي نور، تنهايی
با همان دست عافيت پرور
كه پرستاری پدر كردی،
از امام زمان خود، ياری
در هياهوی پشت در كردی
سرمه ديده، خاک پايت باد
همه هستیام فدايت باد
# محمدجواد غفورزاده شفق
همیشه قبل هر حرفی برایت شعر میخوانم
قبولم کن من آداب زیارت را نمیدانم
نمیدانم چرا این قدر با من مهربانی تو
نمیدانم کنارت میزبانم یا که مهمانم
نگاهم روبهروی تو بلاتکلیف میماند
که از لبخند لبریزم که از گریه فراوانم
به دریا میزنم، دریا ضریح توست غرقم کن
در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم
سکوت هرچه آیینه، نمازم را طمأنینه
بریز آرامشی دیرینه در سینه پریشانم
تماشا میشوی آیه به آیه در قنوت من
تویی شرط و شروط من اگر گاهی مسلمانم
اگر سلطان تویی دیگر ابایی نیست میگویم:
که من یک شاعر درباریام مداح سلطانم
#سید حمیدرضا_برقعی
خدا از عرش نازل کرد رودِ کوثر خود را
به دریا داد کامِ تشنهی پیغمبر خود را
زمین پرواز کرد از خاک تا افلاک، با زهرا
تماشا کرد با ناباوری دور و بر خود را
نه؛ او دنیا نیامد؛ بلکه دنیا رفت پابوسش
به عالم داد چندی افتخار محضر خود را
صدای صور اسرافیل غیر از ذکر زهرا نیست
خدا رو کرده قبل از آفرینش محشر خود را
میان رحلِ دستش بوسه مینوشید از کوثر
پدر وقتی که میبوسید روی دختر خود را
یتیمی سخت بود؛ اما به پایان آمد این سختی
یتیمِ مکه در آغوش دارد مادر خود را
پدر میگفت میدانی دلیلِ خلقتم هستی؟!
تکان میداد زهرایش به آرامی سر خود را
نگاهش رونما میداد و مروارید میبارید
امیرالمومنین تا دید روی همسر خود را
و زهرا و علی آیینههای روبروی هم
به قاب چشمِ هم دیدند وجه دیگر خود را
#رضا_قاسمی
نام تو پناه است، نگاه تو امان است
آغوش تو، دلبازترین جای جهان است
با نغمهی نقارهات، ای حضرت خورشید!
نبض دل ما، دم همه دم، در ضربان است
سر از پی سر، در دل صحن تو، به خاک است
دل از پی دل، از سر شوق تو، روان است
با فاصله، دلچسبترین واجبِ عالم،
آوردن نامت، پس از آن، گفتنِ جان است
من از تو شفا و تو صفا خواستی از من
حاجات من، این است، کرامات تو، آن است
جاروست در این صحن، به دستان بزرگان
خم، در خم ایوان تو، سرهای سران است
بیتاب رسیدیم و در ایوان تو دیدیم
آن ساحل امنی که خدا گفت، همان است
اینجا چه خبرهاست؟ که از چشمهی هر دل
تا برکهی هر چشم، خدا در جریان است
انکارِ تو، ای شمس جهان! کم هنری نیست
خفاش در این رشته، هنرمند زمان است
از غیرت عشق است، که آیینهی حُسنت
از دیدهی آلودهی بینور، نهان است
گفتند: مگو شاه، به این شاه، چه گویم؟
«آن را که عیان است، چه حاجت به بیان است؟»
سلطان، تو اگر نیستی، ای قبلهی ما! کیست؟
وقتی که به دست تو، دلِ اهل جهان است
شبگردم و این رخصتِ از شمس سرودن،
لطف پسر حضرت موسی، به شبان است
دل گفت: بچسبم به ضریحت، دمِ دل، گرم!
عقلم که فقط گفت: برو، وقت اذان است
#قاسم_صرافان
.
#شور_حماسی
امشب شور سینه ی من محشره
معرکست پر از الله و اکبره
اعتصموا بلله یعنی پرچمی
که باید ملحق شد بهش حیدره
خدا واحد حیدر واحد
شمشیرش عدالتخواهه
قسیم الناره و جنت
حیدره ولی اللهه
میزنه از یسار و یمین و میپاشه همه ارتش دشمن از هم
ما رمیتَ رَمی الله علی دست حقه همین کافیه واسه عالم
بند دوم
هرکی بدستش کشته شد اسمشو
دنیا بخاطر میسپاره تا ابد
هرکی هم شونش باشه یا روبروش
ابوذره یا امر بن عَبدُوَد
توصیفش خود قرآنه
آرامش عقل و جانه
شاگرد کلاس عشقش
نسلیه که از سلمانه
جاهدوا فینا یعنی علی لحظه لحظش پر از شوق و شور جهاده
عشق حیدر به این مملکت عزتو غیرتو شور زهرایی داده
بند سوم
لازمه یوقتایی حیدر بشم
یعنی برای دینم سنگر بشم
یوقتایی باید مثل مادرم
اسیر میخ و دیوار و در بشم
این یعنی جهادی باشیم
ابراهیمِ هادی باشیم
باید فکر این بحران
سخت اقتصادی باشیم
بچه های جهادی باید دم باشه ، رو لباشون یا حیدر
انقلابی ولایی رفیقای سرسخت باشن تا به آخر
بچه های جهادی باید شونشون ، زخم باشه مثل شونه ی حیدر
صاف و بی ادعا و سیاستمدار و پر از عاطفه مثل اشتر
یاحیدر مدد یاحیدر
#خادم_زینب ✍
#شور
اجرا #کربلایی_مجتبی_مهدیپور
#شور_حماسی_علوی
.👇