eitaa logo
جامعُِ اّلکَلِمِهً - آدینه سنقر
402 دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
8.3هزار ویدیو
98 فایل
پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه ومصلی نماز جمعه شهرستان سنقروکلیایی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ نظرات وانتقادات تماس دفتر: ۰۸۳۴۸۴۲۲۲۴۴ ارتباط با آدمین: @maysamfadai62 🌐http://adinehsonqhor.ir https://eitaa.com/joinchat /3795845153C9d59ff647d
مشاهده در ایتا
دانلود
8.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ *سخنران جهنمی!* نخستین استندآپ کمدی که یک مشهدی باحال در حضور رهبر انقلاب انجام داد ! •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• 🔸️کانال اطلاع رسانی دفتر امام جمعه سنقر ۹۹/۷/۲۶ sapp.ir/jametlklmh سروش🔸️ 🔸️ایتا https://eitaa.com/joinchat/3795845153C9d59ff647d •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
🔶🔹 همه بدانند! •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• 🔸️کانال اطلاع رسانی دفتر امام جمعه سنقر ۹۹/۷/۲۶ sapp.ir/jametlklmh سروش🔸️ 🔸️ایتا https://eitaa.com/joinchat/3795845153C9d59ff647d •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• 🔸️کانال اطلاع رسانی دفتر امام جمعه سنقر ۹۹/۷/۲۶ sapp.ir/jametlklmh سروش🔸️ 🔸️ایتا https://eitaa.com/joinchat/3795845153C9d59ff647d •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 واکنش حاج مهدی رسولی به تحریف تاریخ توسط روحانی: 🔺دهانتان بشکند، قلمتان بشکند که از صلح امام حسن(ع) میگویید اما نمیگویید چرا صلح کرد! 🔺شما بیخود میکنید از صلح امام حسن میگید. •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• 🔸️کانال اطلاع رسانی دفتر امام جمعه سنقر ۹۹/۷/۲۶ sapp.ir/jametlklmh سروش🔸️ 🔸️ایتا https://eitaa.com/joinchat/3795845153C9d59ff647d •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
8⃣ 🚨همه را به میدهند ... 💠 یک وقتی سفری به داشتند در دوره ریاست جمهوری که سفر خارجی تشریف می بردند. خب رسم است که رؤسای جمهور کشور ها به مهمان هایشان ، در سفر خارجی هدیه می دهند . یک سرویس ظرف به اصطلاح ، رئیس جمهور کره یا یکی از این کشورها به حضرت آقا داده بود . ایشان هم به خانه آورده بودند . این را هم باز خانم آقا بیرون گذاشته بودند. حضرت آقا فرموده بودند این هدیه است ، طلا و نقره هم نیست ، یک ظرف چینی معمولی است و آنچنان گران قیمت هم نیست . 🔴 این را بگویم که حضرت آقا هدایایی که به ایشان داده می شود ، هم در دوره ریاست جمهوری شان ، هم در دوره رهبری ، همه هدایا را به می‌دهند ، در آنجا یک ای درست شده ، بخش تابلویی هم دارد ، مشخص است . حالا این ظرف را که آقا در خانه نگه داشته بودند - با اینکه عرض می کنم خیلی ظرف گران قیمت یا طلا و نقره هم نبود - خانم حضرت آقا می‌گویند ما این غذاهایی که می خوریم ، با این ظرف‌ها جور در نمی آید. همان ظرف های خودمان خوب است . اینها را رد کنید برود ، ما اینها را لازم نداریم . ... 📚 همان ، ص 81 ( گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین احمد مروی ) •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• 🔸️کانال اطلاع رسانی دفتر امام جمعه سنقر ۹۹/۷/۲۶ sapp.ir/jametlklmh سروش🔸️ 🔸️ایتا https://eitaa.com/joinchat/3795845153C9d59ff647d •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
2⃣ 🚨هیچوقت برای خود نخرید! ... 💠همچنین باید به صبر و شکیبایی فراوان او ( همسر ایشان ) ، در تحمل سختی و مشقت زندگی در دوران پیش از انقلاب و اصرار او بر ساده زیستی ، در دوران پس از انقلاب اشاره کنم . بحمدالله خانه ما همواره تاکنون از زوائد زندگی و های دنیوی،که حتی در خانه های معمولی مردم یافت می‌شود ، به دور مانده است و در این امر بالاترین سهم و مهمترین نقش را داشته است. درست است که من زندگی ام را به همین شکل آغاز کردم و همسرم را نیز در این مسیر هدایت کردم و این روحیه را در او زنده کرم ، اما صادقانه می گویم که او در این زمینه بسیار از من پیشی گرفته است . من درباره و پارسایی این ، تصویرهای بسیاری در ذهن خود دارم که بیان برخی از آنها خوب نیست . از جمله مواردی که می توانم بگویم این است که : 🔶 هرگز از من درخواست نکرده است ، بلکه نیاز خیلی ضروری خانواده به لباس را به من یاد آور می شد و خود می رفت و می خرید . 🔷هیچ وقت برای خود نخرید. مقداری زیورالات داشت که از خانه پدری آورده بود و یا هدیه برخی بستگان بود. همه آنها را فروخته و پول آنها را در راه خدا صرف کرد. 🔶او اینک حتی یک قطعه زر و زیور و حتی یک هم ندارد. به یاد دارم از جمله مواردی که زیورآلات خود را فروخت ، زمانی بود که ... ... 📚 فصل دهم ( فرش پوسیده ) ص 159 - 160 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• 🔸️کانال اطلاع رسانی دفتر امام جمعه سنقر ۹۹/۷/۲۶ sapp.ir/jametlklmh سروش🔸️
4⃣ 🚨 گمان کردم خانه شما است! 💠بد نیست برایتان بگویم که آقای ربانی املشی -که از دوستان و های من در حوزه علمیه بود- در تابستان یکی از سال ها به مشهد آمد . من در آن هنگام ساکن مشهد بودم و خانه داشتم اما در آن تابستان ، خانه را چند هفته ترک کردم و در یک نقطه ییلاقی نزدیک شهر ( که معمولا طلاب ، در تعطیلات تابستان با هزینه پایین آنجا اقامت میکردند ) اقامت گزیدم . به آقای ربانی گفتم: شما می توانید در خانه من اقامت کنید که در طی هفته -به جز دو روز - خالی است . این دو روز را به جلساتی برای جوانانی که از نقاط مختلف ایران می‌آمدند ، اختصاص داده بودم که از صبح تا ظهر ، خانه از آنها پر می‌شد . کلیدِ خانه را به او سپردم و رفتم . چند روز بعد که مرا دید ، پس از تشکر گفت: گمان کردم خانه شما با است ، نمی دانستم اثاث خانه را تخلیه کرده اید و به ییلاق بردید ، اگر این را می دانستم به می رفتم و با لحنی حاکی از رابطه میان من و او ، مفصلاً از کمبودهای اثاثیه خانه گلایه کرد . مطلب را دریافتم و به او گفتم من از داخل خانه،جز چند ، تعداد کمی و یک و چند ، چیزی بر نداشتم. با شگفتی و حیرت به من نگاه کرد و گفت: چه می گویید؟!گفتم: بله اینها چیزهایی است که من دارم و اثاثیه ما هم همین است که اکنون در خانه میبینید، من بیش از این اثاثیه ای ندارم. چهره ایشان در هم رفت،سری تکان داد و از گلایه خویش متأسف شد. ... 📚 (با اندکی تغییر) فصل دهم (فرش پوسیده) ، ص 161 و 162 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈
3⃣ 🚨فروش برای خرید ... 💠... به یاد دارم از جمله مواردی که خود را فروخت ، زمانی بود که سالی در مشهد ، زمستان نزدیک شد و سرما شدت یافت و مردم برای گرم کردن خانه های خود ، به خرید مواد سوختی که در آن زمان بود ، روی آوردند. در چنین مواقعی تعدادی از مومنین به من مراجعه می‌کردند و پولی در اختیار من می‌گذاشتند ، تا با آن زغال بخرم و بین نیازمندان توزیع کنم . معمولاً زغال را از زغال فروشی می خریدم بعد به کسانی که نیاز داشتند حواله می دادم تا زغال را از زغال فروشی بگیرند . در آن سال پولدارها به من مراجعه نکردند ، بلکه فقرایی مراجعه کردند که معمولاً در چنین ایامی برای گرفتن زغال ، درِ خانه علما را می‌زنند . اما آن سال ، این افراد از خانه من ناامید باز می‌گشتند و این امر مرا بسیار اندوهگین می ساخت . که این حال را دید به من پیشنهاد کرد ، را که برادرش به مناسبت تولد یکی از فرزندان به او هدیه کرده بود ، بفروشم . من مخالفت کردم ، ولی او اصرار ورزید. را گرفتم و خواستم آن را به قیمت هر چه بیشتر بفروشم . اتفاقاً یکی از همسایگان و دوستان به خانه ما آمد . من جریان را برایش تعریف کردم ، تا تشویق شود که دستبند را به قیمت هر چه بیشتر بفروشد. او رفت و آن را به هزار و چند صد تومان فروخت و گفت من هم به اندازه همین پول ، روی آن میگذارم. لذا مبلغ خوبی فراهم شد و با آن زغال خریدم و نگرانی همسرم هم برطرف گردید . ... 📚 فصل دهم ، فرش پوسیده ، ص 160 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
1⃣ 💠از باب حق گذاری ، باید کمی هم شده ، به نقشی که در زندگی من داشته، اشاره کنم. ایشان -قبل از هر چیز- از یک طمأنینه و و روحیه ی قوی برخوردار است؛ لذا با آن که خانه ما بارها مورد یورش دژخیمان واقع شد و با آن که من بارها در برابر او شدم و حتی در نیمه شب که برای من به خانه ما ریختند ، مورد واقع شدم ، علیرغم همه این ها هیچگاه ترسی یا ضعفی یا افسردگی و ملالتی در او مشاهده نکردم . با روحیه ای عالی و قوی در ملاقات من می‌آمد. در این ملاقات ها به من و می‌داد . هرگز نشد وقتی من در زندان بودم ، خبر ناراحت کننده ای به من بدهد. به یاد ندارم که مثلاً خبر بیماری یکی از فرزندان را به من داده باشد ، یا مطلبی را که برایم ناخوشایند باشد ، درباره خانواده و بستگان و والدین گفته باشد . ... 📚 - فصل دهم ( فرش پوسیده ) - ص 159
🚨در حالی که چشم‌هایشان پر از اشک بود، با دقت دستمال را تا کردند و در جیب خود گذاشتند ... 💠هنگام مرقد مطهر حضرت علیه السلام خدام حرم دستمال‌های سفید آغشته به گلاب ناب رابرای غبارروبی به افراد می‌دهند. پس از مقداری غبار‌روبی، دستمال را به سر و صورت خود می‌کشند. ایشان در یکی از غبار‌روبی‌ها به آقای (تولیت اسبق آستان قدس رضوی) فرمودند: آیا می‌توانم این دستمال متبرک را برای خود بردارم؟» با اینکه انتصاب و تغییر تولیت آستان قدس رضوی بدست مقام معظم رهبری است ولی با این حال، برای برداشتن پارچه به غبار امام رضا (ع) ، از او اجازه می‌گیرند. مقام معظم رهبری به ، برای همه ما درس است. ایشان پس از کسب اجازه از واعظ طبسی در حالی که چشم‌هایشان پر از بود و به راز و نیاز مشغول بودند، با دقت، را تا کردند و در جیب خود گذاشتند. برای ما خیلی زیبا بود که آقا در آن حال، این همه توجه دارند که را تا کنند و با نظم کامل در جیب خود قرار دهند. پ ن : به مناسبت فرارسیدن شهادت علیه السلام 🌐 گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو به نقل از حجت الاسلام والمسلمین حقانی
🚨 پس بقیه چی ؟!! 💠 زمانی که مطهر حضرت (ع) در حال تعویض بود، در خدمت به پابوسی (ع) مشرف شدیم. مقام معظم رهبری برای زیارت در کنار مرقد آن امام (ع)، مشغول راز و نیاز بودند، چون ضریح را برداشته بودند حضور در کنار قبر رنگ و بوی دیگری داشت. بعد از پایان راز و نیاز حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، آقای به ایشان عرض کردند: هم بیایندنزدیک‌تر تا از نزدیک امام را زیارت کنند. معظم‌له فرمودند: ؟ این دقت را همواره حضرت آقا دارند. ایشان امتیاز ویژه و خاصی را برای فرزندانشان قایل نیستند. در آن روز هم فرمودند: اگر بقیه افراد می‌توانند از نزدیک قبر امام هشتم (ع) را زیارت کنند، فرزندان هم بیایند. پس از بیان آقا ، همه توفیق حضور یافتند. پ ن : به مناسبت فرارسیدن شهادت علیه السلام 🌐 گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو به نقل از حجت الاسلام والمسلمین حقانی
🚨برای بچه ها سر این سفره بنشینند !!! 💠آیت الله حفظه الله : یک روز مهمان بودم. فرزند ایشان نیز نشسته بودند که سفره گسترده شد. آیت الله خامنه ای به وی نگاهی کردند و فرمودند: شما به منزل بروید. من خدمت ایشان عرض کردم: اجازه بفرمایید هم باشند ، من از وی درخواست کرده ام که با هم باشیم. فرمودند: این غذا از است . شما هم مهمان بیت المال هستید. برای بچه ها جایز نیست که بر سر این سفره بنشینند. ایشان به منزل بروند و از غذای خانه میل کنند. من در آن لحظه فهمیدم که خداوند چرا این همه عزت به عطا فرموده است. 📚 کتاب خاطراتی از رهبر فرزانه انقلاب برای جوانان ( از اسدالله محمدی نیا )