#نام_تو_آرامهی_جان_من_است
نیمه شب پسرک با صدای مامان! مامان! بیدارم میکند؛
-مامان یه خواب خیلی بد دیدم...
اولین گزینهای که به ذهنم میرسد آب خوردن است. تا میآیم بگویم «آب بخور»، زودتر می گوید: «مامان برام آیةالکرسی میخونی؟ قرآن میخونی آروم شم؟»
ناخودآگاه لبخند مینشیند روی لبهایم.
اولین گزینهی من چه بود و
اولین گزینهی تو...!!
الحق که فرشتهای..
#مهدیه_بیدی
با ما در *جان و جهان* همراه باشید:🌱
http://eitaa.com/janojahanmadarane
https://ble.ir/janojahan
#بادومِ_خونه_پستهی_خندون
من و همسرم در حال صحبت برای انتخاب اسم دختر توراهیمان بودیم.
پسر دو سال و نیمهام: «میخواین اسمشو عوض کنین؟ اگه عارفه بذارین من میزنمش، باهاش دعوا میکنم! من فقط آبجی فاطمه دوست دارم، وقتی میخوابه صدای تلویزیون رو کم میکنم. ولی عارفه و زهرا رو فقط دعوا میکنم!»
#مهدیه_بیدی
با جان و جهان باش! 🌱
http://eitaa.co/janojahanmadarane
#بادومِ_خونه_پستهی_خندون
علی پنج سالهی ما خیلی به نقاشی علاقه نداره.
ولی این روزها همهش دغدغه داشت که به بچههای فلسطینی یه پیام تصویری بفرسته☺️
اللهِ پرچمِ ایران رو واسه فلسطین هم کشیده تا قوی بشه!
اسراییل رو هم قرمز کرده یعنی آتیش زده.
آب هم نوشته یعنی رسونده به غزه🥹
جملهی بالا هم از خودشه چون نمیتونه عربی حرف بزنه.
اصرار داره توی گروه مجازی مادران فلسطینی بفرستم این عکس رو🥹😇
ایران رو هم بالاتر کشیده،
شاید تو ذهنش مراقب فلسطین هست و قویتر.
حاج قاسم قوی رو اون کنار میبینید؟😍
#مهدیه_بیدی
در جان و جهان هر بار یکی از مادران، درباره چیزی سخن میگوید، از آفاق تا انفس ... 🌱
http://eitaa.com/janojahanmadarane
https://ble.ir/janojahan
https://rubika.ir/janojahaan
#بادومِ_خونه_پستهی_خندون
شب قدر مادرهمسرم به علی ۵/۵ ساله گفتند: «امشب غسل داره.»
علی گفت: «غسل چیه؟»
مادرهمسرم گفت: «یه کار عبادی مثل نماز.»
از طرفی علی از من شنید که گفتم: «فاطمه رو بردم حموم، غسل هم دادم.»
از مجموع این دو حرف...
وقتی از حمام آمد بیرون گفت: «مامان! منم غسل کردم.»
گفتم: «آفرین پسرم! مگه بلدی؟ چطوری؟»
گفت:« آره دیگه، رفتم حموم دوش رو باز کردم،
رفتم زیر دوش سجده کردم!!!» 😄🥴
#مهدیه_بیدی
در جان و جهان مادران روایت میکنند ... 🌱
http://eitaa.com/janojahanmadarane
https://ble.ir/janojahan
https://rubika.ir/janojahaan