🌌
✍🏻 احمد محمود
زادهی ۴ دیماه ۱۳۱۰، اهواز
درگذشتهی ۱۲ مهرماه ۱۳۸۱، تهران
▪️ از ظهر به این فکر میکردم که اینجا تولّدانهای برای #احمد_محمود بنویسم؛ امّا به خودم میگفتم چگونه برای نویسندهی نکبت، غم، رنج و مصیبت، #تولد که نمادِ #رویش و #امید است، بگیرم!!!
▪️ مجلهای از او با عنوانِ «مرد خاکستری» یاد کرده بود؛ ولی بهتر است بگوییم: «مردِ سیاهی».
⚫ قلمِ روان، شخصیتپردازیهای پُر جزئیات، روایتِ جنوبی و داستانهای اهوازیاش جذابند؛ امّا اگر از سیاهیِ غم گریزانید و نمیخواهید هر چیزی را با عینکِ دودی ببینید، به هیچ وجه سمتِ کتابهایش نروید!
⬛ #رضا_امیرخانی - نویسندهی خوشقلمِ معاصر - اگرچه نمیتواند با اندیشهی پشتِ داستانها و نوشتههای احمد محمود همسو باشد، امّا کارهای او را قابل ستایش و تحسین و او را دارای نگاهی #جامع و #آزاده میداند و #محمدعلی_سپانلو - شاعر، روزنامهنگار و منتقد ادبی - معتقد است احمد محمود از بنیانگذاران #مکتب_خوزستان در ادبیات داستانی است. (به نقل از کتابراه)
@jargeh
✔️ ساختمان آوا
به قطار نمیرسد
غریزهی لذّت
پیشتر از موعد، خط تُو
تناسبی دارد
با بوسهی خونین «فوکو»
در این سطور، تنها میآید
تا بپرسد
از وجدان بشری
در این تجربهی مرگبار چه ثمری!
... و این تویی آوا کارنینا
در اسکلهی تب
با لباسِ شب؟
#محمدعلی_سپانلو
@jargeh