#پاراگراف_شروع
«در یک روز ابری و سرد زمستان، سال ۱۹۷۵ در دوازده سالگی شخصیت امروز من شکل گرفت. درست آن لحظه را به یاد دارم. پشت دیوار گلی فروریخته کز کرده بودم چ دزدکی به کوچه نزدیک نهر یخزده نگاه میکردم. این ماجرا مربوط به خیلی وقت پیش است، اما متوجه شدهام آن چیزی که در مورد گذشته و چگونگی مدفون کردنش می گویند، اشتباه است. چون گذشته راهی برای بیرون آمدن از زیر خروارها خاک پیدا می کند. با نگاهی به گذشته می فهمم که در طول ۲۶ سال گذشته در حال دیده زدن آن کوچهی متروکه بودهام...»
#بادباک_باز
خالد حسینی
@jaryaniha