#خدا_آرامشم_تویی ❤️
هر گاه دلم رفت تا محبت ڪسی را به دل بگیرد ، تو او را خراب ڪردی ... خدایا ، به هر ڪه و به هر چه دل بستم ، تو دلم را شڪستی . عشق هر ڪسی را ڪه به دل گرفتم ، تو قرار از من گرفتی . تو اینچنین ڪردی ڪه غیر از تو محبوبی نگیرم و جز تو آرزویی نداشته باشم و به جز تو به چیزی یا ڪسی دل نبندم .
#شهید_چمران
🏴 @javad_mohammady 🏴
🇮🇷ڪانال شهیـد جواد محمـدی🇮🇷
#خاطره
.
پایگاه بسیج محل برایش کم بود. رفت پایگاه بسیج #شهید_چمران، نزدیک مسجد مصلا، فعالیتهایشان خیلی بیشتر بود. توی همین موقعیت بود که خودش را شناخت و یک جورهایی راهش را انتخاب کرد. دیگر مراقب خیلی از کارهایش بود و حساسیتهایش بیشتر شد.
دو سه سال قبلش که بچهتر بود، با رفقایش رفته بودند باغهای اطراف و آلبالو خورده بودند. یک روز بعد از #مسجد، رفته بود سراغ آقا سیدی که صاحب باغ بود. گفته بود حاج آقا ما بچگی کردهایم و رفتهایم توی باغتان کمی میوه خوردهایم. آقا سید هم کمی تند مزاج بود. گفته بود حالا چه کار کنم؟ جواد گفته بود این پول، این صورت... یا خسارتش را بگیر یا تنبیهم کن.
طرف درباره کس و کار جواد پرسیده بود و بعدها برای یکی از همسایهها تعریف کرده بود #کار_این_بچه_درست_است.
.
راوی: مادر شهید.
📚 دخترها باباییاند
🏴 | @javad_mohammady
🍃شبی تاریک هنگام بازگشت درمیان برف زمستان فقیری رادیدم که درسرما میلرزید،
ولی نمیتوانستم برای اوجایی گرم تهیه کنم.
تصمیم گرفتم که همه شب را مثل آن فقیردرسرما بلرزم وازرختخواب محروم باشم
اینچنین کردم و تا صبح ازسرما لرزیدم وبه سختی مریض شدم
و چه مریضی لذت بخشی بود...
•
.
#شهید_چمران
| @javad_mohammady ☕️🍁