مثنوی تبرّایی از شیخ محمدحسین آیتی بیرجندی
بنازم من آن ضربت دست را
که بشکست پیمانهی مست را
نه پیمانهی عمرِ مستی شکست
که بشکست آیین هر بتپرست
به فیروزی آزاد و فیروز کرد
جهان را ز ضحّاک و نوروز کرد
به یک خنجر آبی آبدار
برآورد ز آن "مار بی دین"، دمار
ز یزدان باغ و «هَزار آفرین»
بر آن دست و ضربت، هزار آفرین!
چو پیمانهی کفر، لبریز کرد
علاجش یکی خنجر تیز کرد
بنازم من آن سطوت و ضرب دست!
که هم بت شکستیّ و هم بتپرست
#آیتی_بیرجندی
🟢🟠🔵🟣🟢🟠🔵🟣
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat
http://www.instagram.com/javadhashemi69
جوادهاشمی"تربت"
داستان خوشتر از جان، داستان زینب است آستان عشقبنیان، آستان زینب است (سلاماللهعلیها) تبرّکا" هد
🏴🏴🏴
👆برای پاسخ تا مغرب امشب (سهشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۳) فرصت باقی است.
◼چند راهنمایی:
▪️سرودهی خودم (#جواد_هاشمی_تربت) نیست.
▪️#شاعر بیت فوق، کسی است غیر از شعرای ذیل:
#محتشم_كاشانی
#نیر_تبریزی
#عمان_سامانی
#سروش_اصفهانی
#وصال_شیرازی
#عابد_تبریزی
#قاسم_رسا
#عارف_بجنوردی
#علی_انسانی
#غلامرضا_سازگار_میثم
#غلامرضا_شکوهی
#محمدعلی_مجاهدی_پروانه
#طرب_اصفهانی
#محمدجواد_غفورزاده_شفق
#سید_رضا_مؤید
#صغیر_اصفهانی
#صائب_تبریزی
#آیتی_بیرجندی
#حبیب_چایچیان_حسان
#جودی_خراسانی
#جودی_تبریزی
#منزوی_اردبیلی
#سید_حسن_خوشزاد
▪️شاعر مورد نظر، معاصر است ولی در قید حیات نیست. دیوانش دو بار چاپ شده؛ هم با خطّ نستعلیق و هم حروفچینی شده.
▪️نیاز به گفتن نیست ولی میتوانید از #گوگل بهره ببرید.
#هدیه
#شاعر_کیست؟
#سؤال_ادبی
#جواد_هاشمی_تربت
http://www.instagram.com/javadhashemi69/
@javadhashemi_torbat
کاروان سوخته اندر فراق
چون رسیدی بر سر راه عراق
گفت «نعمان» با امام مبتلا:
این دو راه یثرب است و کربلا
از کدامین راه فرمایی رویم؟
ریخت اشکی از صدف، درّ یتیم
گفت: ما را آرزوی کربلاست
جانم اندر بند هجران، مبتلاست
از طریق نینوا حالی برو
کاندر آن، ما راست جانها در گرو
حالیا باید بر آن صحرا عبور
تا بریزیم اشک خود بر آن قبور
بر قبور کشتگان نینوا
ما برآریم از گلو چون نی، نوا
پس فرود آمد در آن دشت بلا
بازگشتهکاروان کربلا
چشم یاران چون بر آن دشت اوفتاد
دوستان را داستان آمد به یاد
آن مصیبتهای گوناگون که بود
تازه شد در کربلا، روز ورود
آه! از آن ساعت که دخت مرتضی
بانوی اقلیم تسلیم و رضا،
بر سر قبر شه خوبان رسید
دست بردیّ و گریبانش درید
بانویی میگفت: اینجا شاه دین
بر زمین افتاد از بالای زین
آن یکی میگفت: اینجا زد عدو
اصغرم را تیر پیکان بر گلو
دیگری میگفت با درد و الم:
سروِ قدّ اکبر، اینجا شد قلم
آن یکی میگفت: اینجا در جدال
جسم پاک قاسمم شد پایمال
دیگری میگفت: عبّاس جوان
اندر اینجا قطع گشتش بازوان
آه! از آن دم کآتشی افروختند
وندر اینجا خیمهها را سوختند
پس امام ساجدین با صد فسوس
کرد ملحق بر بدنها آن رؤوس
وندر آنجا خیمهها افراختند
در اقامت، رحل خویش انداختند
بر سر آن قبرهای مهفروز
معتکف گردیده، مانده تا سه روز
1️⃣کتاب #که_بربندید_محملها با بیش از ۱۰ هزار بیت شعر شامل اشعار در وقایع گوناگون عاشورا و همگی در قالب مثنوی است. یکی از اشعار آن مثنوی بالاست.
2️⃣اهالی شعر آیینی، شیخ محمّدحسین آیتی بیرجندی را کمتر میشناسند.
3️⃣در مثنوی که خاص #اربعین است، نام #نعمان هم آمده است.
#اربعین
#آيتی_بیرجندی
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat