شب هشتم محرم 1399.pdf
632.3K
#اشعار_شب_هشتم_محرم_1399
#حضرت_علی_اکبر_ع
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
شب نهم محرم 1399.pdf
574.6K
#اشعار_شب_نهم_محرم_1399
#حضرت_عباس_ع
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
رضیع الحسین(ع)
بین گهواره،به ارباب،چه زیبا خندید
مثل یک غنچهی نشکفته به مولا خندید
پدرش،عازم میدان شد و در آغوشش
طفل شش ماههاش از شوق به بابا خندید
نور خورشید چه سوزان به رویش میتابید
شوق رفتن به سرش بود،به گرما خندید
عمر سعد لعین دید که لشکر پاشید
همه در شکّ و یقین،حرمله اما خندید
این چه عشقیست که در کرب و بلا جاری است؟
تیر در بین گلویش،به تقلّا خندید
#حضرت_علی_اصغر_ع
#شب_هفتم_محرم_99
#علی_گلچین_پور
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
شب دهم و عاشورا محرم 1399.pdf
630.8K
#اشعار_شب_دهم_محرم_1399
#اشعار_عاشورا_1399
#حضرت_امام_حسین_ع
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مناجات امام حسین(ع)
من با غم ِعشق تو شب و روز عجینم
دلخوش به همینم کـه برای تو غمینم
من ذرّه ی ناچیز و غُباری به سرِ راه
تو مـاهِ شـب تاری و مـن مثلِ زمینم
مـن تحتِ لوای تو خدابیـن شـدم آقـا
ای روضه ی تو مکتبِ من، دینِ مُبینم
تا بوده همین بوده مرا در نظر از عشق
از لطـفِ تـو بـا گـریه بـه داغِ تو قرینم
تا دستِ خدایی تو گیرند دو دستم
من دسـت به دامـانِ یَلِ ٱُمِّ بَنینَم
گر لطف کنی تو به گدا، یک شب جمعه
بنشـینم و در گـریه ضـریحِ تـو ببینـم
واللّه مرا حاجت و مقصودِ دگر نیست
آندم که بـه یـاد غم ِ تو گـریهْ نشـینم
تا حشـر اگر سجده کنم، شُکر برآرم
مدیونِ تو و خاکِ سرایت به جبینم
#مناجات_با_امام_حسین_ع
#حضرت_عباس_ع
#شب_جمعه
#وحید_دکامین
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
سه ساله ارباب
پس از تو دام بلا قسمت کبوتر شد
کبوترِ سرِ دوشت پرید و پرپر شد
بجای ناز کشیدن کشید مویم را
کسی که بعد عمو شیر شد دلاور شد
تمام راه به من نان خشک میدادند
زبس که دختر تو روزه داشت لاغر شد
صدا زدم ابتا! زجر زد بصورت من!
حریف من نشد و سیلی اش مکرر شد
شلوغی سر بازار دخترت را کشت
چه چشم های بدی! عمه سوخت مضطر شد
لبم فدای لب تو! سرم فدای سرت
که هرچه شد به من زار باتو بدتر شد
خبر بده به نجف! شامرا به همزده ام
نگو رقیه!رقیه علی دیگر شد
#شهادت_حضرت_رقیه_س
#سیدپوریا_هاشمی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
سه ساله ارباب
با آتش خیمه، تن اهل حرم سوخت
بابا کجا بودی، نبودی معجرم سوخت
از داغ هجرانت، چهل منزل، شب و روز
آن قدر گریه کرده ام، پلک ترم سوخت
دیدی حمیده، دختر هم بازی من
در زیر سم اسب ها، پشت حرم سوخت
هر بار نامت را به لب با گریه گفتم
با ضرب سیلی، عمه جانم در برم سوخت
دیگر توان پر گشودن هم ندارم
از بس مرا زجر حرامی زد، پرم سوخت
جوری لگد زد، خاطرات هر سه سالم
آتش گرفت و آیه های کوثرم سوخت
ضرب لگد، سیلی و سنگ و خار و آتش
بعد از عمو عباس، کلّ پیکرم سوخت
دارم خبر، در خانه ی خولی سرت سوخت
داری خبر از آتش خیمه سرم سوخت؟
وقتی سرت را بر درختی بسته دیدم
آتش گرفتم آن چنان خاکسترم سوخت
بر ما اشاره کرد مرد سرخ مویی
خیلی اهانت کرد، قلب خواهرم سوخت
بالشت من سنگ است وقتی دامنت نیست
دنیا دلش بر وضع زار بسترم سوخت
از سوز سرمای شب و گرمای روزش
کنج خرابه، استخوان لاغرم سوخت
بس که گرسنه مانده ام، سرگیجه دارم
از بس نخوردم آب، زخم حنجرم سوخت
شعر وصال من... رگ خشک گلویت
بوسیدم آن گونه که بیت آخرم سوخت
#شهادت_حضرت_رقیه_س
#مهدی_علی_قاسمی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
یا ایهاالشهید (ع) ...
ماییم در عزای تو یاایهاالشهید
جان جهان فدای تو یاایهاالشهید
هر ساعت و دقیقه و لحظه ، تمام عمر ...
دارم به سر هوای تو یاایهاالشهید
یک گوشه ای نشسته ام و زار می زنم
چون دورم از سرای تو یاایهاالشهید
هستیم جملگی همه ی عمر ، تا ابد ...
بی تاب کربلای تو یاایهاالشهید
شب های جمعه مرغ دلم گرمِ گردش است
در صحن با صفای تو یاایهاالشهید
تا صد هزار بار بمیرم برای تو
جان خواهم از خدای تو یاایهاالشهید
هرگز شعار نیست ، دلم داد می زند :
هستم فقط گدای تو یاایهالشهید
ارباب اگر تویی همه عالم فدای توست
دنیاست زیر پای تو یاایهاالشهید
سرور شده ، عزیز شده ، هر که گشته است
در بَند و مبتلای تو یاایهاالشهید
باید به دست با کرَمَت اعتراف کرد
دستِ من و عطای تو یاایهاالشهید
شد قسمتم گدا و غلام قمر شدن
آن یار باوفای تو یاایهاالشهید
یک "یا حسین" رافع هر مشکل و غم است
درد من و دوای تو یاایهاالشهید
" وَللهِ لا اُفارقُکَ "* ... ای پناه من !
دارم به لب نوای تو یاایهاالشهید
در روشنای روضه ی تو رشد کرده ایم
گشتیم آشنای تو یاایهاالشهید
هیچ است گر تمام زمین جملگی شود
آواره از بلای تو یاایهاالشهید
حتی نکرد رحم حرامیِ پَست بَر
یک تکه از عبای تو یاایهاالشهید
گویا هنوز باور زینب نمی شود
وضع سرِ جدای تو یاایهاالشهید
در بین ازدحام ... بماند بقیه اش ...
مقطوع شد رجای* تو یاایهاالشهید
وقت ظهور مهدی موعود می شود
راوی ماجرای تو یاایهاالشهید
او روضه خوان و عالمیان گریه می کنند
در سوگ و در رثای تو یاایهاالشهید
"خورشید" در قصیده به آتش کشیده شد
از غربت رسای* تو یاایهاالشهید ...
* جمله حضرت عبدالله ابن الحسن (ع) در کربلا :
ولله لا افارق عمّی ... (هرگز عمویم را تنها نخواهم گذاشت)
* رجا : امید
* رسا : روشن ، واضح
#اربعین
#علی_ساعتچی_خورشید
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
یا ایهاالشهید (ع)
آهم ، که شعله بر جگرِ غم کشیدهام
اشکم ، که قطره قطره به پایَت چکیدهام
آئینهام ، که زخم ترَک خوردهام زِ سنگ
سروَم ، که سایبان شده قدِ خمیدهام
ای تلِّ خاکِ غرقِ به خونِ برادرم
باور نمیکنم به کنارت رسیدهام
نقشِ هزار ضربتِ دشمن گرفتهام
طعمِ هزار سنگِ ستم را چشیدهام
یادم نمیرود که در آن روز در پِیات
صد بار این مسیرِ سیه را دویدهام
یادم نمیرود که در آن شام از تنت
صد تیغ و تیر و نیزه و خنجر کشیدهام
اکنون رسیدهام که ببوسم دوبارهات
آه ای گلو بریده کجایی؟ بُریدهام
#اربعین
#حضرت_زینب_س
#حسن_لطفی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
یا ایهاالشهید (ع)
ره واکنید قافله سالار میرسد
یک قافله اسیرعزادار میرسد
برخیز یا حسین سری دست و پانما
دلبر برای دیدن دلدار میرسد
حالا که پیرعشق شدم ناز میکنی
باشد تو ناز کن که خریدار میرسد
سر الحسین سینه سینای زینب است
آری حقیقت همه اسرار میرسد
بالا بلند بودم و حالا خمیده ام
پرغم ترین زمانه دیدار میرسد
عباس کو که صبرعقیله سر آمده
ناموس حق زکوچه و بازار میرسد
بر روی قبر پیرهنت پهن میکنم
جانم به لب زگریه بسیار میرسد
تکرارصحنهها شده درپیش دیده ام
نیزه به دست لشگر اشرار میرسد
گویا هنوز میشنوم زیر دست و پا
فریاد العطش ز لب یار میرسد
آن بار گر نشد بدنت را بغل کنم
قبرت به روی سینهام این بار میرسد
هرجا که شد غرور مرا دشمنت شکست
زینب غمین از آن همه آزار میرسد
آه رباب و قبر بهم خورده ی علی
لالایی اش ازآن دل غمدار میرسد
#اربعین
#حضرت_زینب_س
#قاسم_نعمتی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
اربعین
اما هوای شور عزا در قلم گرفت
از غم قلم به دوش نوایش علم گرفت
شب تا سحر قلم ز لبش ناله می چکید
عطر حسین از لب آلاله می چکید
شاعر سرود مثنوی و شرح قصه را
اما قلم نگاشت غم و درد و غصه را
بر صفحه زد شرر ز غم و آه جان گداز
از سینه اش گشود به یکباره عقده باز
با ناله گفت که این چه غم و آه و ماتم است
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
یک اربعین جهان همه در آه و غم گذشت
بر اهل بیت و آل پیمبر ستم گذشت
گرچه حرارت قلم و صفحه پر تب است
اما تمام غم به دل و قلب زینب است
گفتم قلم بیا مدد دست خسته باش
راوی راه قافله ی دل شکسته باش
زینب رسید کرب و بلا با نوای غم
بر خاک کربلا به دو صد نوحه زد علم
داغ حسین بعد چهل روز مبهم است
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است
زینب به سینه اش به جز از آه و درد نیست
حتی به شاخ خشک دلش برگ زرد نیست
این داغ بی کسی نفسش را بریده است
هجده سر بریده به نی گو که دیده است
بر نیزه ای عجب سر سالار زینب است
بر نیزه ای سری ز علمدار زینب است
بر نیزه ای دگر سر پر خون اکبر است
حتی به نیزه ای سر شش ماهه اصغر است
بر نیزه ای دگر سر گلگون قاسم است
سر های دیگر از بدن آل هاشم است
از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام
دیدم به روی نیزه سر پاک تو مدام
از آن دمی که راهی راه سفر شدم
با دست بسته بهر یتیمان سپر شدم
بودش مدام غافله در شور و ولوله
سویی سنان و شمر و دگر سوی حرمله
آنها سوار مرکب و با تازیانه ها
از کینه می زدند به سر ها و شانه ها
شلاق و تازیانه و بی گاه کعب نی
این هتک حرمت و ستم و ظلم تا به کی
آه از سوار ناقه ی در بین قافله
سجاد بود و غل بُد و زنجیر و سلسله
دیدم سری به نیزه بلند است در برم
سالار و سرورم تو بُدی در برابرم
دیدم نمی رسد به تو دستم برادرم
از داغ تو به چوبه ی محمل زدم سرم
دیدم به تشت زر سر پر خونت ای حسین
دیدم ملائک اند ز داغت به شور و شین
آه از دمی که زد به لبت چوب خیزران
آه از دمی که چوب مکرر بزد بر آن
رازی بود در این که چرا قد خمیده ام
یک اربعین ز داغ تو اندوه دیده ام
هر چند گفته ام ، بُود این قصه نا تمام
ای وای از مصائب پُر درد شهر شام
این ها که گفته ام سر سوزن ز غم نبود
نزد جفای شامی و آزارِ از یهود
دیدم که طبل خاتمه ی جنگ می زنند
اما دوباره بر سر ما سنگ می زنند
بنگر که بی حیایی آنان چه کرده بود
آنجا که رفت قافله بازار برده بود
دیدم یزید و کاخ ستم را خرابه را
دیگر چگونه شرح دهم عمق ماجرا
آورده ام به هم ره خود خیل ناله را
شرمنده ام مگیر سراغ سه ساله را
ظلمی که شد ز کینه ی آل امیه است
جا مانده ام حسین سه ساله رقیه است
شرمنده ام ز روی تو خورشید تابناک
کنج خرابه ماه سپردم به دست خاک
اما حسین من و جگر گوشه ی بتول
از کربلا روم به سوی روضه ی رسول
سوغات من ز کرب و بلا پیرهن بُود
پیراهن حسین شه بی کفن بُود
سوغات دیگری که به مام قمر برم
بر مادر ادب ز قمر یک سپر برم
#اربعین
#حضرت_زینب_س
#جواد_کریم_زاده
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
اربعین
سلام آقا! منم آن نوکر بی دست و پای تو
سلیمانی و مثل مور می افتم به پای تو
صدایت میزنم جانا! جوابم می دهی "جانم"
به قربان تو و آن "جانم"ِ مشکل گشای تو
گره افتاده در کارم؛ فقط آقا تو را دارم
طبیب درد من هستی و من هم مبتلای تو
همان بدو تولد شور عشقت در سرم افتاد
همان اول شدم وقف تو و وقف عزای تو ...
و من این شور را از شیر پاک مادرم دارم
همان شیری که ممزوج است با اشک عزای تو
دلم آرام شد وقتی که یک اهل دلی می گفت:
سرش بالاست در محشر کسی که شد گدای تو
گنهکارم؛ نگاهم کن؛ برایت نوکری کردم
جواز کربلایم مانده و دست عطای تو
زمانی هم که بال پر زدن هایم مهیا شد
کبوتر می شوم، پر می کشم، اندر هوای تو
به اذن حضرت شاه نجف مبدا ستون یک
و مقصد هم به اذن مادرت پایین پای تو
اذانم را نجف می گویم و با عشق می خوانم
نماز ظهر روز اربعین را کربلای تو
#اربعین
#مناجات_امام_حسین_ع
#محمدجواد_صادقی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir