✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
شعر اربعین حسینی
من از آن موقع که طفلی بی زبان بودم حسین
خادم ناقابل این آستان بودم حسین
خرج روضه کردم و زهرا برایم خرج کرد!
سود کردم پیش تو! گرچه زیان بودم حسین
از جوانی خوبتر پیرِغلامی شماست
شوق پیری داشتم وقتی جوان بودم حسین
راه افتادم برایت! پیشوازم آمدی!
هرقدم مدیون لطفی بی کران بودم حسین
بین خوبانت من بی آبرو راهم بخر!
چون سگی در انتهای کاروان بودم حسین
من که بودم دیرتر راهی مقتل میشدی
کاش یارت میشدم!کاش آن زمان بودم حسین!
عفو کن هروقت راحت آب خوردم در مسیر!
عفو کن هروقت زیرِ سایبان بودم حسین
تاول پایم فدای پای دخترهای تو!
بخدا موکب به موکب یادشان بودم حسین
خواهری بعد چهل روز آمد و فریاد زد
بی تو بین مجلس نامحرمان بودم حسین
#اربعین
#سید_پوریا_هاشمی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
شعر اربعین حسینی
عمری ست در فراق تو با اشک سر کنیم
گریه اگر کم است بگو بیشتر کنیم
جا مانده ایم، حوصله ی شرح قصه نیست
تربت بیاورید که خاکی به سر کنیم
ری زاده ایم و هر شب جمعه در این حرم
شب را به یاد کرب و بلایت سحر کنیم
باهر قدم به سمت تو، صد حج برابر است
راضی نشو که این همه آقا ضرر کنیم
یک گوشه می رویم و فقط گریه می کنیم
یک روز میشود به ضریحت نظر کنیم؟
امسال اربعین تو دق میکنم حسین (ع)
تا کی برای آمدن اما، اگر… کنیم
((حی علی حسین(ع) فی یوم الاربعین))
این جمله را شعارِ حقوق بشر کنیم
#اربعین
#حامد_فلاحی_راد
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
امام حسین(ع)
عشق تو هست ، جنت اعلا نخواستیم
فردوس مال توست ، ولی ما نخواستیم
«خود شاهدی به نام تو دُکان نساختیم»
ما با توییم ، از تو که دنیا نخواستیم
جان علی قسم! که اگر نوکرت شدیم
غیر از نگاه حضرت زهرا نخواستیم
ما کشته مردهی نفس قدسی توییم
نسپارمان به کس ، دم عیسی نخواستیم
صبح ازل به سینهی ما هرچه عرضه شد
یا سیدی به غیر تو گویا نخواستیم
ای عشق واقعی دو دنیای ما حسین
ای عشق پاک! غیر تو لیلا نخواستیم
خورده گره به زلف تو توحید انبیا
موی تو هست ، عالم معنا نخواستیم
روی تو بدر و لیلهی قدر است موی تو
احیای ما تویی شب احیا نخواستیم
ما با تو بستهایم قرار و مدار را
شیرین ترین معامله حلوا نخواستیم
جای گدای بی سر و پا نیست قصر تو
پشت دریم سر بزنی جا نخواستیم
واللهه غیر کرب و بلا غیر روضه ها
در عالمین ملجأ و مأوا نخواستیم
یا که سوار کشتی تو یا که غرق تو
در هر دو حال ساحل دریا نخواستیم
با شوق عشق راهی گرداب میشویم
با سر به محضر تو شرفیاب میشویم
#مناجات_با_امام_حسین_ع
#عماد_بهرامی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مدح امام حسین(ع)
بی نگاهت بی پناهم,نگرانم آقا
سر به زیر و روسیاهم , نگرانم آقا
غصه ها خوردی برایم همه عمرم اما
من به دنبال گناهم , نگرانم آقا
خمس مالم را ندادم که گرفتار هستم
دائما در فکر جاهم , نگرانم آقا
با تمام این بدی ها به شما روکردم
میدهی آیا تو راهم , نگرانم آقا
سایه ات را گر ز روی سر من برداری
میکند دنیا تباهم , نگرانم آقا
ای تمام دلخوشی ام نکند این شبها
نگْذری از اشتباهم , نگرانم آقا
بین روضه ناله هایی زدم اما دیدم
مانده بی تاثیر آهم , نگرانم آقا
التماست میکنم این دل من را نشکن
کربلایی کن مراهم , نگرانم آقا
#مناجات_با_امام_حسین_ع
#روح_اله_پیدایی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مدح امام حسین(ع)
چون ” نماز وَتر ” که یک رکعتش را میخورم
نوکری تکلیف بود و تهمتش را میخورم
شاه من عمریست دارد زحمتم را میکشد
این منم ، یک عمر ، مزدِ زحمتش را میخورم
تا خود گورم حسینی هستم از این رو که من
از دم گهواره دارم تربتش را میخورم
من به خودسازی رسیدم ، از لحاظ جسم و روح
بعد روضه ، قند و چای هیاتش را میخورم
من که سیرم از فراق و تا که دورم از حرم
از تمام خوردنی ها ، حسرتش را میخورم
#مناجات_با_امام_حسین_ع
#میثم_خنکدار
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
اربعین حسینی
چیست یادِ اربعین؟ از دل شَرر افروختن
در میان سینه داغ کربلا اندوختن
دیده بر گلهای باغ آل زهرا دوختن
گه بیاد خیمه های سوخته، گه سوختن
سوختن مثل رباب و سوختن چون زینب است
اربعین، گریه چهل منزل چهل روز و شب است
اربعین گریه به چادر یا به معجر می کنند
اربعین خون گریه بر یک پاره حنجر می کنند
اربعین گریه به اسماعیل و حاجر می کنند
یاد اصغر یاد اکبر یاد خنجر می کنند
اربعین گهواره خالی خودش یک ماجراست
گوشواره، گوشِ پاره واژه های نینواست
اربعین فتحِ بزرگ زینب احیا میشود
بازگشت از شام و کوفه، باز غوغا میشود
گوشۀ گودال، اصلِ روضه برپا میشود
کربلا در کربلا صدبار اجرا میشود
روضه خوان در قتلگاه است و سخنرانی کند
زینب کبری در اینجا مرثیه خوانی کند
ای برادر! هر چه از اینجا امانت برده ام
بین، صحیح و سالم از شامِ بلا آورده ام
هیچکس سیلی نخورده، بین چه غوغا کرده ام
زیر کعب و تازیانه، قهرمان پرورده ام
کودکان را یک به یک آورده ام، اما مپرس
از سه ساله، هیچ چیز از هیچکس، آقا مپرس
نیمه شب از قافله طفل یتیمت جا نماند
بر تنش، اصلاً برادر! هیچ جای پا نماند
قبضۀگیسوی او در پنجۀ اعدا نماند
جای سیلی،گوشۀ چشمش،چنان زهرا نماند
آنقدر نازش کشیدند، هیچ هم هِق هِق نکرد
در خرابه، در برِ رأس تو اصلاً دِق نکرد
بعد تو این قافله اصلاً نشد بی سرپرست
ناسزا اصلاً نگفتند، هیچکس دستم نَبست
رأس طفلان را که گفته مثل رأس تو شکست
زیور آلات زنان را خوب میبینی که هست
هیچکس اصلاً نگفت اینان پیمبر زاده اند
تازه جابرها به دیدار تو راه افتاده اند
تجربه کردیم ما زخم زبان را بارها
بی حرم دیدیم اطراف زنان را بارها
دور افکندیم ما، خرما و نان را بارها
شادمان دیدیم جمع دشمنان را بارها
صبر و شکرِ ما همانا تیغِ بُرّان بود و بس
این مصائب امتحانِ اهل ایمان بود و بس
تیغ صبر و تیغ شکر آخر به پیروزی رسید
خطبه های ناب، دشمن را به رسوایی کشید
خون مظلوم عاقبت چون لاله از صخره دمید
انقلاب اشک شد از انقلاب خون پدید
پرچم نصرٌمِنَ الله است تا در اهتزاز
نهضت سُرخت حسینا تا قیامت سرفراز
#اربعین
#محموده_ژولیده
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
اربعین حسینی
ای ابتدای غربت بی انتها فرات
ای شاهد همیشگی ماجرا فرات
با دسته بسته رفتم از این کربلا فرات
با داغ مانده بر دلم از یار رفته ام
واللهِ پیر کرده مرا در جوانی ام
خرده مگیر نیلی ام و ارغوانی ام
دانی چرا چنین شده قد کمانی ام؟
تا شام رفته ام، سر بازار رفته ام
آه ای فرات، خسته ام از ماجرای شمر
یادم نرفته طعنه و آن حرف های شمر
مانده هنوز روی پرم، جای پای شمر
با چشم تار و پای پر از خار رفته ام
آه ای فرات رنگ پر و بالمان که هیچ
آه ای فرات خستگی حالمان که هیچ
آه ای فرات زیور و خلخالمان که هیچ
بی معجر از میانه ی انظار رفته ام
بشنو که داغ روی دلم گشته منجلی
بازار شام و حرمله و دختر علی!!
آهسته تر که بلکه عمو نشنود ولی
با عمه ام به مجلس اغیار رفته ام
#اربعین
#محموده_ژولیده
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مناجات اربعین
️
"غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت"
سوار كشتي عشقش،پياده خواهم رفت
اراده كرده خدا تا مسافرش باشم
اراده كرده و من بي اراده خواهم رفت
ميان اين همه زائر، كنارنوكرها
چگونه من ،منِ بي استفاده خواهم رفت
شب چهلم مِي آمده خدارا شكر
كه تشنه در پي يك جرعه باده خواهم رفت
قسم به پيچ و خم زلف زائران حسين
كه اربعين به سويش صاف و ساده خواهم رفت
حضور محفل انس است و پنج تن جمعند
به پاي بوسي اين خانواده خواهم رفت
#مناجات_با_امام_حسین_ع
#اربعین
#محسن_عرب_خالقی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
" اربعین "
چهل روز گذشت و میهمان آمده است
بر پیکر من دوباره جان آمده است
برخیز بهار من خزان آمده است
خواهر به سرت نفس زنان آمده است
پیش تو نشستم لک لبیک حسین
حاجی تو هستم لک لبیک حسین
این مرقد بی نشان علم را کم داشت
یک زائر مو سپید و خم را کم داشت
سینه زنی اهل حرم را کم داشت
حال همه روضه خوانی ام را کم داشت
تو بی سر سربلند و من سرگشته
ای کشته ی تشنه خواهرت برگشته
یادت که نرفته پر من سالم بود
هنگام وداع سر من سالم بود
تا رفتن تو پیکر من سالم بود
هم چادر و هم معجر من سالم بود
گودال که رفتی جگرم ریخت به هم
در آتش خیمه ها سرم ریخت به هم
دستت که نبود دست ها بالا رفت
درهمهمه چادرم به زیر پا رفت
صندوقچه ی قدیمی ام یغما رفت
هرکس به سراغ بچه ای تنها رفت
دزدیدن گوشواره را دیدم من
یک عالمه گوش پاره را دیدم من
درراه به خواهرت عجب سخت گذشت
زینب شده بود جان به لب سخت گذشت
همراه سپاه بی ادب سخت گذشت
با خولی بی اصل و نسب سخت گذشت
زنجیر به پای زخمی و دستم بود
دور و بر من نگاه نامحرم بود
در کوفه عقیله ات چه ها دید حسین
یک شهر نگاه بی حیا دید حسین
هر کوچه که رفت آشنا دید حسین
همسایه ی سابقم مرا دید حسین
با خون سرم وضو گرفتم فهمید
از ام حبیبه رو گرفتم فهمید
هرچند به اقتدار،گریان رفتم
هر سمت که شد بی سرو سامان رفتم
در شهر علی به کنج زندان رفتم
با چرخش شلاق نگهبان رفتم
خم بود سرم ولی دلیری کردم
با رخت اسیریم امیری کردم
از شام نگو نپرس اوقاتش را
بهتر که تو نشنوی حکایاتش را
دلشوره دروازه ساعاتش را
باید برسی حساب الواتش را
در پیش نگاه اشکبار تو زدند
هر طورکه شد مرا کنار تو زدند..
از درد شدید جان به سر بودم من
معطل به میان هرگذر بودم من
زخمی هجوم صد نفر بودم من
آزرده ی قوم بد نظر بودم من
با سنگ یهودیان سرم زخمی شد
از کینه ی خیبر کمرم زخمی شد
یک ظهر به سوی مقصدی رفت حرم
با سیلی و فحش بی حدی رفت حرم
قصری که خودت هم آمدی رفت حرم
دیدی چقدر جای بدی رفت حرم
شد در دلت آشوب بمیرد زینب
دندان تو و چوب بمیرد زینب
براین دل زار کوه غمها مانده
در بین خرابه دخترت جا مانده
هرچند غریب و تک و تنها مانده
آنجا سند اسیری ما مانده
مانده به دلم هزار زخم کاری
شرمنده شدم ازین امانت داری
#اربعین
#سید_پوریا_هاشمی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
" اربعین "
در میان عاشقان عطر حضورت میرسد
با ظهور اربعین بوی ظهورت میرسد
بیشتر از روز عاشورا به روز اربعین
بر لبِ لب تشنگان جام طهورت میرسد
بسکه در ماه صفر عالم حسینی میشود
از مسیر کربلا امواج نورت میرسد
با چه شوقی اهل ایمان راهپیمایی کنند
کاروان در کاروان بوی عبورت میرسد
در تمام نوحه ها هستی و نوحه میکنی
از میان شورها نجوای شورت میرسد
چیست موکبهای ما؟ میعادگاه وصل یار
ذی طُوی اینجاست، عطر کوهِ طورت میرسد
هیچکس اینجا ندارد حاجتی جز روی تو
دارد از ره روز مُوفورُ السُّرورت میرسد
یالثارات الحسینت میشود نزدیکتر
نعرۀ یافاطمه از راه دورت میرسد
گریۀ صبح و مسا کار خودش را کرده است
غم مخور یابن الحسن، فجرِ سُحورت میرسد
هر چه میخواهی بده فرمان، که ما آماده ایم
این، اَناالمهدیست کز قلب صبورت میرسد
با کلام نافذ تو عقلها کامل شود
خطبه ای خوان، خود بگو فتح وُفورت میرسد
عمه جانت روی تلّ زینبیه منتظر
زینبیه پرسد از تو، کی ظهورت میرسد
ناله از گودال می آید که عَینَ المنتقم
انتقام انگار از اشک غرورت میرسد
التیام زخم های چارده معصوم کو
انتقام زخم پهلو زخم صورت میرسد
#اربعین
#جامانده_ها
#محموده_ژولیده
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
" اربعین "
زینب رسید کشته بی سر قیام کن
باز از رگ بریده به خواهر سلام کن
یک اربعین که حرمت من را نداشتند
تو الاقل به پیری من احترام کن
آغوش توقرار دلم بودازآن نخست
دستی برآرو صبر مرا مستدام کن
《من خون گرم خویش حلال تو کرده ام
خواهی به شیشه افکن و خواهی به جام کن》
نیمی زجان گرفته ای از من در آن غروب
برخیز و کار نیمه خود را تمام کن
جان داده ام ولی نخ معجر نداده ام
برخیز و یک نظر به رخ نیل فام کن
سایه ندیده سایه او را بلند شو
خورشید را برای ربابت حرام کن
از حرمله نمی گذرم که به خنده گفت
هان ای رباب بر سر طفلت سلام کن
مرهم شدم برای همه مانده ام خودم
برخیز و زخمهای مرا التیام کن
هر گز نشد به اشک تو راضی شوم ولی
اینبار گریه بر من و بازار شام کن
#اربعین
#حضرت_زینب_س
#موسی_علیمرادی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
" اربعین "
یک اربعین مشتاق دیدارم می آیم
ای سایه ی سر ! ای کس و کارم ! می آیم
با جان و دل غم را خریدارم می آیم
باعزت و با آبرو دارم می آیم
بعد از علمدارت علمدار است زینب
شکر خدا پیروز پیکار است زینب
نه شِکوه از زندان نه فکر خانه کردم
نه التماس از مردم بیگانه کردم
با خطبه ام جنگی جوانمردانه کردم
کاری که من با زاده ی مرجانه کردم
تاریخ در عمرش به چشم خود ندیده
آغوش واکن فاتح میدان رسیده
عشق تو را به عالم و آدم ندادم
در راه تو از جان و مالم کم ندادم
اذن تعرض را به نامحرم ندادم
چادر نه خاک چادرم را هم ندادم
این شبهه را از ذهن مردم پاک کردم
هر بی حیا را زیر پایم خاک کردم
ای روشنای هر شبم ای ماه زینب
غیر از تو پایانی ندارد راه زینب
شد شهر شام و کوفه جولانگاه زینب
ای وای اگر آخر بگیرد آه زینب
راه نجاتی بعد از آن باقی نماند
روی زمین شمر و سنان باقی نماند
در دست بسته همت بسیار من بود
شکر خدا این پای خسته یار من بود
سرّی میان اشک معنادار من بود
کن فیکون کردن همیشه کار من بود
مصداق ناب نسخه پیچیدن همین است
من در رگ ام خون امیرالمومنین است
از جذر و مد چشم دریایم بگویم
از پایداری قدم هایم بگویم
از لحن تند و تیز غوغایم بگویم
از "ما رأیت الا جمیلا " یم بگویم
از منبرم آل ابوسفیان خطر کرد
یک جمله ی من شام را زیر و زبر کرد
خواهر فقط دنبال انجام وظیفه ست
با دست بسته دشمنانت را حریف است
من سربلندم منکرت خار و خفیف است
دشمن غلط فهمیده که زینب ضعیفه ست
من نور چشم احمد مختار هستم
از وارثان حیدر کرار هستم
حالا پس از یک اربعین اینجا رسیدم
گیسو پریشان اینچنین اینجا رسیدم
دلواپس و زار و غمین اینجا رسیدم
با روضه های آتشین اینجا رسیدم
برخیز تا که روی نیلی را ببینی
برخیز تا که جای سیلی را ببینی
در زیر بار کعب نی ها پر شکسته
از لطف چوب سخت محمل سر شکسته
این دل شبیه پهلوی مادر شکسته
مانند زهرا بازوی خواهر شکسته
باور نداری ردّ چکمه بر جبین است؟
عاقبت هر که سپر باشد همین است
در قاب چشمان ترم ای دال گودال
دارد تداعی میشود جنجال گودال
حال دلم آشفته تر از حال گودال
با سم مرکب ها شدی پامال گودال
باور نمیکردم که روزی مهربانم!
پایین پایت فاتحه باید بخوانم
بار رسالت را به دوش خود کشیدم
با جان و دل درد اسارت را خریدم
منزل به منزل غارت خلخال دیدم
پای برهنه در بیابان ها دویدم
وابستگانت طعمه ی تاراج بودند
اطفال تو به چادری محتاج بودند
طاقت میاری روضه ای سنگین بخوانم
از هدیه ای در دامن خورجین بخوانم
از بزم مِی از سفره ای رنگین بخوانم
از فکر شوم دشمن بی دین بخوانم
آورده ام با خود تمام غصه ها را
باغیرتم ! شهری تماشا کرد ما را
دیگر شمار غصه هایم بی حساب است
از این همه رنج و مصیبت دل کباب است
در عمر خود یکبار زینب بی جواب است
میپرسی از طفلت اگر کنج خرابه ست
از فرط درد و داغ و غم آکنده هستم
با دست خالی آمدم شرمنده هستم
#اربعین
#حضرت_زینب_س
#علیرضا_خاکساری
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir