eitaa logo
اشعار آیینی جواز نوکری
898 دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
32 فایل
کانال اصلی گروه فرهنگی جواز نوکری 👉 @javazenokari ادمین کانال اشعار آئینی جواز نوکری برای ارسال اشعار آئینی 👉 @HmH1395
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شعر امام زمان(عج) دلم هوای تو کرده دلت خبر دارد برای حاجت قلبم دعا اثر دارد به سود من بود این که غلامتان هستم که بی تو عاشقی آقا فقط ضرر دارد همان زمان که صدایم زدی به خود گفتم یقین که یوسف زهرا به من نظر دارد دوباره جمعه رسید و رسیده جان به لبم چرا که از غم هجرت دلم شرر دارد خوشا به حال کسی کز فراق مولایش همیشه قلب حزین و دو چشم تر دارد نمی رسد به وصال تو عاشق خسته اگر دمی چو بخواهد دل از تو بردارد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شعر امام زمان(عج) تا دلت خون است، هر روز از من و امثال من غیرِ سرخی نیست، در تقویمِ ماه و سال من روضه‌هایم مو به مو هر وقت، تقدیم تو شد قطره قطره خیس شد پرونده‌ی اعمال من آبرویم مثل اشکت ریخت، پای نامه‌ام چشم تو بارید، جای چشم من بر حال من ریخته بارِ ثواب از کوله‌بارِ پاره‌ام جز گناهانِ بزرگم نیست، در غَربال من با تو شد تفسیر، خیرِ "ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَه" بارها خروار دادی بابتِ مثقال من هر زمان شرمندگی شد مانعِ برگشتنم دیدمت از دور، می‌آیی به استقبال من گم شدم؛ بیراهه رفتم؛ بارها و بارها باز، هر بار این تویی که آمدی دنبال من زندگی و جان و مال و آبرویم مال تو یک رضایت‌نامه از عمقِ نگاهت مال من 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شعر حضرت زینب(س) اوصاف ذوالجلال دمادم مشخص است توحید ناب در همه عالم مشخص است بیت النبی که مرکز اسماء کبریاست یک یک در آن عشیرۀ خاتم مشخص است از بعد پنج تن، به خداوندیِ خدا تفسیر گوی سورۀ مریم مشخص است در حرفِ صادِ سوره، ببین صبرِ زینبی سرتاسرِ مصیبت اعظم مشخص است از یک نگاهِ سِرّیِ خواهر، برادری تا روز حشر، خیمه و پرچم مشخص است تا چشم، کار میکند از خانۀ علی تا نینوا صفوف منظم مشخص است مژده بده، عقیلۀ آل علی رسید آئینۀ جمال و جلال علی رسید حمد و ثنای نور که آسان نمیشود وصف خدای عشق، بدینسان نمیشود آن خانه ای که«یُذکَرَ فیهَا اسمُهُ»در اوست شرحش به شعر و نظم و به دیوان نمیشود آنکس که در کتاب خدا مدح میشود مدحش به غیر آیۀ قرآن نمیشود آن تربیت شده، سرِ دامان فاطمه جز با زبان فاطمه اذعان نمیشود گنجینۀ نهان معارف شد آشکار ورنه عیان، معارفِ پنهان نمیشود سلطان عشق، گفت که این خواهر من است هر دختری که خواهر سلطان نمیشود دلهای بی قرار به سامان رسیده اند تا زینب و حسین ز رضوان رسیده اند اینجا نگاه آینه هم، حرف میزند گفتارِ عاشقانه چه کم، حرف میزند وقتی شوند عاشق و معشوق روبرو بوسه، بجای نوحه و دَم حرف میزند دیدار اول است،ولی مثل آخر است گویا کسی ز قامت خم حرف میزند عمق نگاه پاک پیمبر به زینبش از شعلۀ خیام حرم حرف میزند فرمود: احترام به این طفل واجب است دارد نبی ز غصه و غم حرف میزند آرامش حسین بهم ریخت ناگهان چشمان خیسِ فاطمه هم حرف میزند قنداقه چونکه دست بدستِ حسین شد زینب عجیب، واله و مست حسین شد کودک، کنار سیبِ بهشتی نفس کشید یک بوی سیب آمد و آهی سپس کشید این بوی سیب تا تهِ گودال هم رسید وقتی تنِ برادرش از خار و خس کشید نیزه شکسته های تنش را کنار زد بیرون، تنِ نهان شده را از قفس کشید رگها بریده بود و گلویش دریده بود لب را بر آن گلوی عطش دیده بس کشید پس دست بُرد زیرِ بدن، رو به آسمان شکرِ خدا نمود و ز دیدار دَس کشید اوباشِ کوفه بر سرِ بانو که ریختند نعره ز ناقه آمد و بانگ جرس کشید با ناقه های تازه نفس، بی جهاز رفت از کربلا به کوفه و شام و حجاز رفت امروز تلِّ زینبیه، قبله گاهِ ماست یعنی حریم حضرت زینب پناه ماست آری، حرم چو در خطر افتد،به او قسم اول، حریم زینبیه قتلگاه ماست ما راهیان کوی حسینیم و بیدرنگ هر بقعه ای که در خطر افتاد، راه ماست آل سعود، مثل زباله ست زیر پا هیئت، زمان حمله به دشمن،سپاه ماست ما تخت و تاج پادشهان زیر و رو کنیم شاه نجف، همیشۀ تاریخ شاه ماست ما اقتدا به پرچم عباس میکنیم پیوسته در نگاه ولایت نگاه ماست روزی که بر سلالۀ زهرا فدا شویم با قهرمان کرب و بلا آشنا شویم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شعر حضرت زینب(س) گوش کن از دل افلاک خبر می آید به سرِ اهل زمین دُرّ و گهر می آید چه خبر هست؟ فرشته چقدر می آید سوره صبر در آغوش سحر می آید شد اجابت ز خدا باز دعای حیدر فاطمه دختری آورده برای حیدر دختری آمده تا همدم مادر باشد دختری آمده تا حیدر حیدر باشد خواهری آمده عشق دو برادر باشد گوییا آمده یک برهه پیمبر باشد عصمت و عفت و تقواش همه مادری است به خداوند قسم لایق پیغمبری است فاطمه محو گل روی درخشانش بود مرتضی زمزمه میکرد و غزلخوانت بود گرم بوسیدن پیشانی و چشمانت بود احمد آنروز چه می دید که گریانت بود احمد آنروز تجلی رسالت را دید یا که ظرفیت تحویل امامت را دید؟ قلمی نیست که املا کند اوصاف تو را دهنی نیست که انشاء کند الطاف تو را یا که توصیف کند وسعت انصاف تو را یا که تشریح کند قلهء اهداف تو را عقل عاجز شد و از درک وجودت شد مات به گل روی بهشتی تو بانو صلوات بعد زهرا احدی مثل تو اکرام نشد زنی اینگونه پیام آور اسلام نشد طائر عقل کسی مَحرَمِ این بام نشد دست در دست شدی گریه ات آرام نشد دیدی از دور و برت عطر کسی می آید مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید چشم بر هم زدی و عشق مجسم آمد بَه که بالای سرت خیر دو عالم آمد اشک از گوشهء چشم همه آن دم آمد کودکی سوی تو با دیدهء پر نَم آمد گفت خوش آمدی ای نور دو عینم زینب کمی آرام عزیزم که حسینم زینب بانوی مُلک وجودی و وجودت خیر است قلب تو وقف حسین است و جدا از غیر است پیش تو عشق حسین ،اصل سلوک و سِیر است سِیر تو کرب و بلا، کوفه و شام و دِیر است آمدی تا که بفهمیم خدا یعنی چه صابره بودن در کرب و بلا یعنی چه ای که در عشق حسینی به دو عالم عَلَمی کعبهء عشق برادر شدی و محترمی مریم از جام حیای تو چشیده است نمی نائب فاطمه، صدیقهء ثابت قدمی کوفه و شام اسیر دَمِ زهرایی توست مات و مبهوت سخنرانیِ مولایی توست جای امثال شما در کُره خاکی نیست چون زمین قابل این گوهر افلاکی نیست گفتی ای درد بیا از تو مرا باکی نیست داغها دیده ای اما لب تو شاکی نیست چه عبارات عجیبی روی آن تَل گفتی پیش آن پیکر صد چاک تَقَبَّل گفتی آمدی جلوه کنی نام علی زنده شود زن ندیده است کسی مثل تو رزمنده شود در دل جهل زمان شمسهء تابنده شود با زبان وقت بیان خنجر بُرّنده شود روی نی گفت برادر همه جا در هر راه طَیِّب الله به غوغای تو ماشاءالله ای تمنای دل خون خدا یا زینب در تو دیدند همه فاطمه را یا زینب مرحمت کن به منِ بی سر و پا یا زینب نشوم از سرِ کوی تو جدا یا زینب نظری کن که در این خانه بمانم یک عمر تا نفس هست فقط از تو بخوانم یک عمر 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شعر حضرت زینب(س) آستان دیدیم و پیشانی شدیم آسمان دیدیم و بارانی شدیم عشق آمد باز طوفانی شدیم بعد از این عمان سامانی شدیم نوبتِ گنجینه الاسرار شد حرفِ زینب شد علی تکرار شد باز شورِ موجِ این دریا علیست باز جانِ این مسمط‌ها علیست تا تپیدن‌های دلها یا علیست حرفِ اول حرفِ آخر با علیست مرتضی امشب سلامش زینب است فاطمه اینبار نامش زینب است ناگهان جانِ جهان را دیده‌ای رویِ دستی آسمان را دیده‌ای بی کران در بی کران را دیده‌ای چار دریا تو امان را دیده‌ای گرچه این خانه پُر از نیلوفر است دختر اما باز چیزِ دیگر است در تنزل حق تعالی زینب است این خدایم نیست اما زینب است این حسین است این حسن یا زینب است تا علی زهراست زهرا زینب است آمد و جامِ خدا بر لب رسید اولین و آخرین زینب رسید ■ کیست زینب کیست این مرد آفرین کیست زینب یک تنه فتح المبین "زن مگو خاکِ درش نقش جبین زن مگو دست خدا در آستین" زن اگر این است مردی چیست چیست "فاطمه داند که زینب کیست کیست" کیست این خورشیدِ فردای حسین ما رات الّاجمیلای حسین عین و شین و قاف در حایِ حسین آمده تا پُر کند جای حسین اینکه زیرِ شهپرش عباس بود پله‌های منبرش عباس بود کیست این روح شکوه ذوالفقار کیست معنیِ علی در کارزار کیست او "بِنتُ‌الجلال اُخت الوقار" کیست او باید بگوید سازگار: "ای که در تصویرِ انسان زیستی کیستی تو کیستی تو کیستی" از نجف گفتیم مدهوش تو بود از عَلَم گفتیم بر دوش تو بود از حرم گفتیم آغوشِ تو بود از دلت گفتیم در جوشِ تو بود گرچه در ابعاد عالم گفته‌ایم هرچه گفتیم از شما کم گفته‌ایم آفرید از دل تو را از جان تو را ریخت حق در قالبِ انسان تو را قبله وقتی هست سرگردان تو را سجده باید کرد هر دوران تو را تو خودت بِیتُ الحرامی کم که نیست عمه جانِ نُه امامی کم که نیست کعبه‌ی شش گوشه شش در داشتی خوش بحالت شش برادر داشتی از محبت شش برابر داشتی چار پَر اما دو شهپر داشتی نوری و عالم نمی‌بیند تو را چشم نامحرم نمی‌بیند تو را هیچ کس اینگونه حیدر را ندید در حجاب حق پیمبر را ندید بر جحاز ناقه منبر را ندید زیر پایی کاخِ کافر را ندید هیچ کس اینگونه سرداری نکرد هیچ کس اینسان جگرداری نکرد کربلا برشانه‌هایت بود و دید شاهد پروانه‌هایت بود و دید خیمه‌ها گُلخانه‌هایت بود و دید نوبتِ دُردانه‌هایت بود و دید بی حسینت زود پیرت کرده‌اند ریسمانها دست گیرت کرده‌اند آه ای دل از پریشانی بخوان روضه‌ای از آنچه می‌خوانی بخوان از وداعی سخت بارانی بخون اندکی عمان سامانی بخوان گرچه عمان منزوی شد روضه شد این مسمط مثنوی شد روضه شد "خواهرش بر سینه و بر سر زنان رفت تا گیرد برادر را عنان سیلِ اشکش بست بر وِى راه را دودِ آهش کرد حیران شاه را در قفاى شاه رفتى هر زمان بانگ مَهلاً مهلااش بر آسمان کاى سوار سرگران کم کن شتاب جان من لَختى سبک تر زن رکاب تا ببوسم آن رخ دلجوى تو تا بـبویم آن شکنج موى تو شه سراپا گرمِ شوق و مست ناز گوشه چشمى بدان سو کرد باز دید مشکین مویى از جنس زنان بر فلک دستى و دستى بر عنان پس زِ جان بر خواهر استقبال کرد تا رُخَش بوسد الف را دال کرد همچو جانِ خود در آغوشش کشید این سخن آهسته در گوشش کشید کای عِنانگیرِ من آیا زینبی؟ یا که آهِ دردمندان در شبی؟ پیش پای شوق زنجیری مکن راه عشق است این عِنان گیری مکن با تو هستم جان خواهر همسفر تو به پا این راه کوبی من به سر خانه سوزان را تو صاحبخانه باش با زنان در همرهی مردانه باش جان خواهر در غمم زاری مکن با صدا بهرم عزاداری مکن معجر از سر پرده از رُخ وا مکن آفتاب و ماه را رسوا مکن" 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح حضرت زینب(س) دارم به سر حال و هوای زینبیه پر می زند قلبم برای زینبیه خیلی ارادتمند بانوی دمشقم جان می دهم اصلا برای زینبیه باید که دعوتنامه ای آید ز ارباب تا پا نهم در کربلای زینبیه قصد زیارت می کنم با بال بسته شاید رسم صحن و سرای زینبیه .. باید دهان را با گلاب ناب شویم .با احترام بیکران.. زینب بگویم هرچه سرایم آیه های قیل و قال است از بانویی که صاحب قدر و جلال است خیلی بزرگان گفته اند درمدح زینب درکش یقین از ما زمینی ها محال است باید که بال و پر دهند بهر پریدن ورنه که این پاها برای ما وبال است زینب کجا و مدح های ناقص ما ما هر چه می گوییم یک وهم و خیال است .. باید که بنویسم دمادم از عقیله . باید بگیرم چشم زمزم از عقیله این بانوی عظماست چون جانان حیدر جایش بودقطعا روی چشمان حیدر نامش مسما دارد و زیبنده باشد او هست اصلا زینت دامان حیدر حتما حضورش باعث تسکین درد است زین ا ب است و دارو و درمان حیدر عین امیر مومنان دارد صلابت خوانند او را بعد زهرا «جان حیدر» .. این دختر از دامان زهرا رفته بالا ..در سایه ی الطاف مولا رفته بالا این بانوی عظما، گرفتار حسین است در هر شرایط، هرکجا یار حسین است از عشق او تب می کند جان می سپارد بی بی عالم چون که بیمار حسین است فرقی ندارد در مدینه یا که کوفه در هر کجا باشد خریدار حسین است عاشق تر از او در قیام کربلا نیست او عاشق جانباز و پرکار حسین است 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح حضرت زینب(س) دلبران را دل اسیرِ دلبری زینب است عاشقان را سر فدایِ سروری زینب است جن و انسان و ملائک را نگر چون یک به یک بر کف آنها مدال نوکری زینب است جای بحثی در مقام او نمی ماند دگر.. ..تا خداوند تبارک مشتری زینب است بر سر کل خلایق از ازل تا به ابد سایه ی چادر سیاهِ مادری زینب است چادر او پرده ی عرش و حجاب عرش شد ای بسی فرش بهشتی پا دری زینب است هر که نزدش مس رَوَد درجا طلایی می شود یک نگاه ویژه ای در زرگری زینب است جنس او از نور و روح پاک او روح خداست این نشان از امتیاز و برتری زینب است حضرت طاها،علی،زهرا،حسن، زینب،حسین در میانِ خانواده محوری زینب است اوفقط از نان دست فاطمه نان می خورد ورنه..اطعام بهشتی حاضری زینب است ساقی کوثر اگرچه حضرت حیدر بُوَد لیک حیدر مست جام کوثری زینب است در کلاس فضل و جود و غیرت و عشق و ادب حضرت عباس هم پامنبری زینب است نطق او ترفند او، انوار او شمشیر اوست این روش شیواترین جنگ آوری زینب است کی شود در جنگ با کفر و ستم مغلوب، کی؟.. ..تا رقیه همدم و همسنگری زینب است حیدرِ زهرا تبارِ کوفه و شام بلاست اعتبارش هم صدای حیدری زینب است قافله سالارِ بعد از کربلا زینب شده ست قافله تحت پناه و رهبری زینب است باعث پیروزی روز دهم جز این نبود خطبه هایی که همه روشنگری زینب است از مقاماتش بُوَد بوسه به رگهای حسین از محالاتش همین بی معجری زینب است ارث شاه بی کفن از فاطمه پیراهن و.. ..ارث او هم صورت نیلوفری زینب است زَد به محمل سر زِ داغ سرورش سر را شكست سّر اين صحنه گمانم بی سری زینب است پیکر پاک برادر را بغل کرد و بگفت: بارالها این جزای خواهری زینب است 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح حضرت زینب(س) بنویسید خداوند و پس از آن زینب بنویسید علی در دلِ میدان : زینب بنویسید که زهراست در ایمان زینب بنویسید حسن بعد حسن جان زینب بنویسید حسین است بقرآن زینب بنویسید که ای جان سَنَ قربان زینب نام تو می‌برم و کرببلا برخیزد شیرزن می‌رسی و شیر خدا برخیزد چه قیامی بشود فاطمه تا برخیزد حق بده عرش اگر پیشِ شما برخیزد گِرد گردِ کرمت دست دعا برخیزد سلطنت کُن به همه دخترِ سلطان زینب نعره تو هیمنه تو خطبه‌یِ بنیان کَن تو رعد تو صاعقه تو معنی سوزاندن تو برق تو تیغ تو و فاتحه‌ی دشمن تو مَرد تو کوه تو و حیدرِ بی جوشن تو شمع تو آینه تو گریه‌ی بی شیون تو بنویسید فقط هیبتِ طوفان زینب تو قدم می‌زنی انگار عَلَم می‌کوبند پشتِ تو اکبر و عباس قدم می‌کوبند کاخها را به سرِ آلِ ستم می‌کوبند کوفه تا شام همه بر سرِ هم می‌کوبند بیرقِ کیست که بر اوجِ حرم می‌کوبند کوفه تا شام کُنَد یک تنه ویران زینب کاش می‌شد که فقط از تو فقط بنویسم با تبِ عشقِ تو تا آخرِ خط بنویسم زورَقی باشم و از جذبه‌یِ شط بنویسم من که باشم بنویسم که غلط بنویسم باید از شورِ شهیدِ حرمت بنویسم می‌نویسم که تویی شمعِ شهیدان زینب غرق در دود زمین بود که بارانی شد باز شد بابِ شهادت حرمت بانی شد سپرِ تو ، نه فقط سینه‌ی ایرانی شد مرد این جاده رزمنده‌ی افغانی شد هرکه شد جَلدِ حریم تو سلیمانی شد تشنه بودیم و شدی ریزشِ باران زینب آمدی تا که به خورشید بخوانی ما را آمدی تا به حُسینت برسانی ما را دستِ ما گیری و تا او بکشانی ما را چادرت را بتکانی بتکانی ما را چو غباریم به صحنت بنشانی مارا گریه داریم بخوان یادِ عزیزان زینب آه گفتی که نیایید تنش را نبرید مادرم می‌نگرد پیرهنش را نبرید نیزه ها صبر کنید و بدنش را نبرید لااقل زود عقیقِ یمنش را نبرید به اسارت من و اطفال و زنش را نبرید ای امان از دلِ تو ، آی پریشان زینب 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح حضرت زینب(س) از "غلام"خانه اش "مولا" اگر یادی کند از محالات است "بنده" میل آزادی کند از "خرابات" است چیزی به رعیت میدهند حیف از آن که مستمندی قصد "آبادی" کند رونق سائل یقینا در سماجت کردن است سائل درمانده حق دارد که فریادی کند دست خالی را کریمان بیشتر پر میکنند شکرِ حق ، سائل از این لطف خدادادی کند به خودش رنگ خزان هرگز نبیند هرکسی در بهار زندگانی رو به این وادی کند شیعه باید با غم آل عبا غمگین شود با سرور و شادی این خاندان شادی کند شیعه ی زهرا و حیدر بهترینِ امت اند زینبیون باز هم جشن ولادت دعوت اند وعده ی کوثر خدا از عرش اعلی داده است زینب کبری که نه ، زهرا به زهرا داده است فاطمه سرتابه پا و فاطمه پا تا به سر راضیه ، مرضیه ، هانیه و حورا داده است مادری را دختری پرهیزکار و مؤمنه مادری را دختری در اوج تقوا داده است هم نفس، هم راه، هم دل، هم نشین و هم زبان به علی مرتضی ام ابیها داده است مادر عیسی کجایی !؟ ؛ به علی و فاطمه حضرت حق مریمی با دو مسیحا داده است آسمان از برکتش بار دگر جانی گرفت با غبار مقدمش رونق به دنیا داده است زین اب خواندش خدا بین تمام دختران نام زینب زینتی بر نام بابا داده است گاه میگوید حسین و گاه میگوید حسن یعنی از بدو تولد دل به آنها داده است زانوی هرکس در این دنیا رکاب او نشد پس قدمگاهش عجب شأنی به سقا داده است در دم و در بازدم هایش برکت جاری است بانویی که روزی یک عمر ما را داده است سالها در سایه ی الطاف او آسوده ایم ریزه خوار عمه ی سادات زینب بوده ایم به پدر باشد همیشه دختران تاج سر اند از برادرها بپرسی بی قرار خواهر اند گرچه همواره پسر باشد عصای دست لیک اکثر اوقات دخترها وزیر مادر اند در مقام و شأن و ارج و قرب این مولود بس ناز این دردانه را زهرا و حیدر می خرند تا که صورت را به پای او متبرک کنند دسته دسته انبیا و اولیا پشت در اند چشم بر روی کسی غیر حسین اش وا نکرد بسکه این خواهر برادر عاشق یکدیگر اند این عقیله جای خود ذریه اش هم مثل او در کرامت فاطمه و در شجاعت حیدر اند بچه های او ره صد ساله را طی کرده اند بچه هایش شافعی از شافعان محشر اند زیر پایش را پیمبر زاده ها جارو کشند خادمینش یک سر و گردن ز ما بالاتر اند مثل او شاه نجف دیگر ندارد دختری "قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری " مدح او را با غزل با مثنوی باید سرود نذر او صد مثنوی معنوی باید سرود بهترین ها را همیشه " بهترینها "لایق اند بهتر از سعدی و شمس و مولوی باید سرود شاه بیت آفرینش دختر شیر خداست در رثایش مصرعی اما قوی باید سرود از نیاز دنیوی که بی نیازم کرده است پس به شوق هدیه های اخروی باید سرود "کربلا خواهی اگر از زینب کبری بگیر" این غزل را پشت مرز خسروی باید سرود در تمام عمر تسلیم ولایت بوده است دفتری از این "شکوه پیروی" باید سرود چادران مادر ما انقلابی زینبی ست سال ها از فتنه های پهلوی باید سرود از غروب سرخ عاشورا که روزی بگذریم از طلوع سبز صبح مهدوی باید سرود اردبیل اهلینده وار آیری ارادت زینبه شعر را شیوا به سبک "منزوی" باید سرود "ان که با عشق حسینی گشته همدم زینب است ان که با سرّ شهادت بوده محرم زینب است مدعی هرگز مزن بیهوده لاف عاشقی این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است" لطف بسیارش گدای آستانم می کند دست اعجازش سلیمان زمانم می کند با تولا با تبرا این دو بال عاشقی شور عشق اش رهسپار آسمانم می کند "عشق بیماری است یک بیماری فوق جنون" عاقبت رسوای نزد این و آن ام می کند عشق گاهی یک چمدان دل شده سوی حرم عشق کم کم عاشقی بی خانمان ام می کند عشق سر بندی به پیشانی من می بندد و... شب به شب در زینبیه دیده بانم می کند بی گمان مویی که من با عشق او کردم سپید میرسد روزی که در محشر جوانم می کند عشق من را حنجره ای کربلایی میدهد عشق روزی صادق آهنگران ام می کند عشق من را مینشاند بر فراز منبر و ... شصت و نه شب نذر زینب روضه خوان ام می کند کربلا با چشم خود دیده است زینب پیر شد غصه ی قد کمان آخر کمانم می کند هر دل آشفته ای که غرق در تاب و تب است بی قرار روضه ی بی مادری زینب است 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شعر حضرت زینب(س) زيبايي درياست در اعماق نگاهش اين دختر آرام و صبوري كه رسيده از شوق ، علي سفره به اندازه يك شهر انداخت ، به شكرانه ي نوري كه رسيده كاشانه ي اهل دل و ميخانه ي هستي دنيا و سماوات و عوالم همه روشن عطر خوش او پر شده در شهر مدينه به به چه گلي ! چشم و دلت فاطمه روشن لبخند نشسته به لب حضرت ساقي مرضيه دلش وا شده از ديدن دختر تا آمده لبريز شده چشمه ي تسنيم كامل شده با آيه ي او سوره ي كوثر بي تاب شدي ، دختر مهتاب رخ عشق ! باراني اشك است چرا صورت ماهت ؟ گرياني و پيش كسي آرام نداري دنبال كدام آيت حق است نگاهت ؟ باران بهاري شده اي دختر حيدر زهرا چه كند گريه تو بند بيايد بايد كه بگويند كنار تو حسينت تا شاد شوي ، با گل و لبخند بيايد همسايه نديده به خدا سايه اي از تو تمثيل حيايي تو و تنديس وقاري پيداست ولي دختر سردار حنيني از شور كلام و دل شيري كه تو داري شعر شب ميلاد تو هم پر شده از اشك بانو ! چه كنم روي دلم سوي فرات است جز اشك چه گويم كه همه هستي عالم عشق تو ، حسين تو ، قتيل العبرات است اينقدر نريز اشك ، صبوري كن و بگذار هر قطره ي اين اشك براي تو بماند وقتي شب باريدن اشك است كه مادر در گوش تو لالايي پرواز بخواند يك روز بيايد كه پدر را تو ببيني با چشم پر از اشك در آن غسل شبانه با چادر خاكي برود مادر و فردا با چادر كوچك بشوي خانم خانه يك روز بيايد كه حسن را تو ببيني با اشك بشويد تن پاك پدرش را فردا خود او بي رمق و رنگ پريده در تشت بريزد قطعات جگرش را روزي برسد ، ... كاش كه مي شد نرسيد ... نه آن لحظه ي سنگين خداحافظي از يار اي كاش كه هرگز به سراغ تو نيايد تا پيرهن كهنه بخواهد ز تو دلدار آن لحظه نيايد كه تو باشي و بيفتد آن سايه ي سر ، بي سر و بي سايه به صحرا ناموس خدا باشي و بر ناقه ي عريان بنشيني و يك شهر بيايد به تماشا 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شعر حضرت زینب(س) هر کس که در این میکده نوکر شده باشد ننگ است که دلواپس محشر شده باشد بی ساغر و می مست شود در همه ی عمر با یار اگر عمر کسی سر شده باشد من معتقدم خوب تر از مرغ بهشت است هر کس که درین بام کبوتر شده باشد این چشم طمع داشتن ما فقرا هست زیر سر لطفی که مکرر شده باشد دنیا و قیامت گره ی کور ندارد هر مرد و زنی سائل این در شده باشد حاجت نگرفتن ز خداوند حرام است روزی که علی صاحب دختر شده باشد جن و ملک و انس شد آواره زینب عالم همه پروانه ی گهواره ی زینب عشق حسنین و علی و فاطمه زینب هم مومنه هم عارفه هم عالمه زینب از روز ازل دشمن هر ضد ولایت تا روز ابد بانوی بی واهمه زینب هر جا برود ظلم فراری است از آنجا داده است به هر غائله ای خاتمه زینب مردند حسودان و ندیدند شکستش شد خلق حماسه هنر دائم زینب از منظر آنانکه رسیدند به جایی صاحب نفس آن است که شد خادم زینب در مذهب عشاق محال است بمیرد آن کس که شب و روز کند زمزمه زینب خوبان همگی شاعر و مداح حریمش کرده است قیامت نفس گرم سلیمش ای ماه شب حیدر و هم صحبت زهرا ای وارث صبر علی و عفت زهرا هم مریمی هم آسیه هم هاجر و حوا تو زینبی و معجزه حضرت زهرا جز فاطمه کس لایقه بر مادری ات نیست اثبات شده بار دگر عصمت زهرا شد دار و ندارت همگی خرج امامت حقا که تویی حاصل تربیت زهرا بیچاره شد از طاقت تو نسل امیه در روح بلند تو بود همت زهرا در مکتب تو یاد گرفته است محبت هر کس که مسلمان شده با زحمت زهرا هر کس شده شیدای حسین ، عاشق حیدر گشته است نمک گیر شما دختر و مادر فردوس کجا ، حال و هوای حرم تو دیوانه کننده است صفای حرم تو هم بوی نجف آید و هم بوی مدینه هم بوی حسین از همه جای حرم تو چیزی نشود کم ز مقام تو اگر که ما را بنویسند گدای حرم تو ای عمه سادات ! من از دست زمانه دلگیرم و محتاج هوای حرم تو باید که بسوزیم درین آتش حسرت ما که نشدیم از شهدای حرم تو ای وای ازین نفس ازین بی سر و پایی ای وای نمردیم برای حرم تو کن قسمتمان حال و هوای شهدا را لبریز کن از شوق شهادت دل ما را تو زینبی و شمع شبستان حسینی از عالم ذر بی سر و سامان حسینی زهرا سپر جان علی بود همیشه تو نایب زهرا ، سپر جان حسینی هر کس که حسینی است ، نمک گیر وفایت تو واسطه ی لطف فراوان حسینی در مدح تو این بس ز ازل تا ابد الدهر سر سلسله حلقه یاران حسینی لبخند زدی وقت ولادت به برادر شد بر همه اثبات که حیران حسینی از موقع میلاد سرت گرم حسین است هر لحظه تو دلواپس هجران حسینی ای کاش نمی دید دو چشمان تر تو شد نیزه نشین سایه ی بالای سر تو 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ فاطمیه دوای درد دل خسته ی همه زهراست هماره بر لب عشّاق؛زمزمه...زهراست امید شیعه ی بی تاب حضرت حیدر میان معرکه ی روز محکمه زهراست اگر دوباره بپرسند: " سرپناه تو کیست؟؟" جواب آخر من بی مقدّمه "زهراست" شهیده،صابره،مظلومه،سیّده،کوثر زکیّه،طاهره،صدّیقه،فاطمه،زهراست همیشه رزق محرم به دست فاطمیه ست جواز روضه ی آقای علقمه زهراست دوباره روضه ی تشییع ه مادر سادات دوباره بر سر هر شانه پرچم زهراست سلام ای گل هجده بهار ؛ بانو جان تویی ستاره ی دنباله دار بانو جان 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌