eitaa logo
اشعار آیینی جواز نوکری
915 دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
32 فایل
کانال اصلی گروه فرهنگی جواز نوکری 👉 @javazenokari ادمین کانال اشعار آئینی جواز نوکری برای ارسال اشعار آئینی 👉 @HmH1395
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ کریم اهل بیت نوشتن از وجناتت شده‌ست خیرالعمل غزل به نام تو مولا شوَد شبیه عسل تمام هستی من از نگاه لطف شما که شهره‌ای به کرامت، کرامت تو مثل جمل،سپاه هراسان از آن شتر، اما شتر که ترس ندارد،برای شیر جمل در آن کشاکش میدان بگفت عزرائیل که از جدال تو معنا گرفته لفظ اجل مگر کی‌ام؟ که برای شما قلم بزنم قسم به حق که تویی آبروی شعر و غزل 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ قصیده کریم اهل بیت به شُکر آنکه تو هستی مرا امام، حسن نشستـه ام بنویسـم کـه ٱلسَّـلام، حسن چگونه واژه بـه اوصافت اختیار کنم کمـالِ حُسـنِ تو آقـا کجا..؟ کلام، حسن کجـا به درکِ مقـام تو پی بَـرَند اوهـام؟! به مدح تو چه بگویم در این مقام، حسن مرا به نامِ "گدای حسن" صـدا کـردند به انتساب شمـا دیـدم احتــرام، حسن به جای جور و جفایی که دیدی از یاران بخـوان تـو ایـل و تبـارِ مـرا غلام، حسن اَلا کـه عـزّت هــر مـؤمـنِ خــداجویی، زبان به مدحِ تو وا می کنم مُدام، حسن بـه نـامِ نامی تـو إلتجــا کنـم هـــر روز تویی تو حُسنِ هر آغاز و هر خِتام، حسن به لطفِ مَقدم تو ماهِ حقّ، فضیلت یافت که جلوه ی دگـری داده بـر صیام، حسن تویی که خنده به لب های مادر آوردی تویی نبی صفـت و احمــدِ تمـام، حسن تو سفـره دار علـی در مدینـه بـودیّ و گـدا گـرفته ز دستانِ تـو طعـام، حسن سکوت و صبـر تو رونق به دینِ حقّ داده وَ داشت صلحِ تو صدها هزار پیام، حسن امــامِ کـرب و بـلا اقتــدا بـه تـو دارد به یُمنِ صلح تو کـرده حسین قیام، حسن کسی که جنگِ جمل، کفر را ز پا انداخت وَ روز خصـمِ علـی را نمـوده شـام، حسن تمـامِ لشگـرِ کوفـه بـه یادت افتـادند به روز واقعه قاسم چو کرد قیام، حسن فتـاده لـرزه بـر انـدام أَزْرَق و آلـش چو بُرده نامِ تو و داده تا پیام، حسن ز جـور همسـرِ ملعـونه، ای ولـیّ خـدا تو را نشد که شود زندگی به کام، حسن میانِ کوچه ی غم، بس که روضه جانسوز است نیـافتْ زخمِ غمت یکـدم التیـام، حسن غُبارِ قبر تو داروی دردِ مسکین است که مانده در هوس عطر آنْ، مشام، حسن 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ سردار بی یاور الدخیل ای زاده ی زهرا ولیِّ کبریا یا شفیعُ یا عزیز "اشفع لنا" نزد خدا منشأ لطف و کرامت هستی ای اعلم ترین هستی احمد تویی ای زینت خُلد برین راه بی پایان تو میزان بر این دوران بُوَد عالمی در جایگاه تو بسی حیران بُوَد ریزه خوار خوان تو گشته ز لطفت پر نعیم به چه می آید به تو لفظ کریم ابن کریم نوگل باغ نبی ، ذکر لب هر انجمن ! عطر و بوی سوسن و سنبل ، شمیم یاسمن ! ماه هم دور سرت می گردد ای ماه تمام ای گلاب گلشن جنّت ، ولی امرِ همام مصطفی از باغ رویت شاخه گلها چیده است در گل روی شما وجه خدا را دیده است ای نگار بی قرینه باز مهمانت شدم ریزه خوار سفره ی پر مهر و احسانت شدم سیدی یا مجتبی ای شافع محشر حسن ! فاتح جنگ جمل ، سردار بی یاور حسن ! ایها العبد المویّد حاجت من کربلاست ابنِ ابنِ عمّ احمد حاجت من کربلاست 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح کریم اگر ربنا ربنا کرده ام.. سحرها خدا را صدا کرده ام.. خودم را بر این سفره جا کرده ام.. دراین پانزده شب دعا کرده ام.. خدایا به چشمان مست حسن... بده دست من‌ را بدست حسن من امشب برآنم که مثل قدیم دلم را ببندم به راه نسیم دراین ماه با یاعلی، یا عظیم بیوفتم بدست و به پای کریم کریم کریمان عالم حسن! دمت گرم! دردت به جانم حسن! تو سبحان ربّی الاعلای من تو والتین و یاسین‌ و طاهای من تو دیروز‌ و امروز و فردای من تو یاربّ و یاربّ شبهای من به کوری آن دو زن فتنه گر بگو یا حسن یا حسن تا سحر درآن شب که عالم قمردار شد درخت نبوت ثمردار شد علی نذر کرد و پسردار شد زمین پیش پایش خبردار شد چه بهتر ازینکه به هر انجمن.. به زهرا بگویند ام الحسن! حسن‌ اسم اعظم حسن کل دین حسن حق مطلق حسن بی قرین حسن کیست ایاکِ هر نستعین حسن کیست گردن زن ناکثین به حلم حسن دشمن اقرار کرد معاویه را صلح او خوار کرد منی که شدم مبتلای حسین زمین خورده ام پیش پای حسین شدم وقف دولت سرای حسین چه بهتر که محض رضای حسین... بپا خیزم و باز طوفان‌ کنم دوباره‌ حسن‌ جان حسن جان کنم حسین است مست وقار حسن حسین است هرجا کنار حسن حسین است است دنبال کار‌ حسن حسین است در اختیار حسن حسینی ‌که سرها کف پای اوست امیری حسن روی لبهای اوست! برو طوس صحن رضا را ببین نجف باش و ایوان طلا را ببین شلوغی کرببلا را ببین خودت غربت مجتبی را ببین... دم‌ گنبد شاه عبدلعظیم... بگو یا حسن ای غریب کریم بزودی همه چشمه ها جاری است... بقیع حسن پر ز معماری است و هر‌نوکری گرم یک کاری است تمام ضریحش طلاکاری است براین غصه با عشق حاکم شویم همه وارد صحن قاسم شویم.. به این فکر کردی چرا شد سپید؟!.. مویی که بر آن شانه زهرا کشید غمی که حسن دید را کس ندید حسن درهمان کوچه هاشد شهید اگر صبر او حرف هر منبریست! بدانید مردم! حسن مادریست.. 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح کریم خوبست این شبها که مهمان خدائیم پیوسته مشغول مناجات و دعائیم مهمانسرا باز است و رزق ما فراوان باحق غریبه نیستیم و آشنائیم وقت مناجات سحر با ذکر حیدر بین نجف در زیرِ ایوانِ طلائیم گاهی نجف گاهی مدینه یا که گاهی در کاظمین و مشهدیم و سامرائیم این بهترین فیض است یاد یار هستیم در موقع افطار یاد کربلائیم امشب ولی معطوف جنّات النّعیمیم دعوت شده بر سُفرهء شاه کریمیم اذن از خدای عالی اعلی گرفتیم بین گدایان حسن ما جا گرفتیم کارِ حسن امداد بر ابن سبیل است بودیم در ره مانده امّا پا گرفتیم قبل از شب قدر و جلوتر از بقیه از دست پُر خیر حسن امضا گرفتیم این خانواده اشک ما را پُر بها کرد قطره فرستادیم و یک دریا گرفتیم بابا شده حیدر سرِ مولا شلوغ است عیدیِ خود را از کفِ زهرا گرفتیم بر جان ما زهرا شمیم یاسمن زد بر قلب ما مُهر گدایی حسن زد مثل حسن ما دلبر و یاری نداریم با حاتم طائی دگر کاری نداریم او در نکوبیده گدا را شاه سازد با بودنش دیگر گرفتاری نداریم بَرده رسیده ، قیمت یوسف گرفتیم جُز این کَرَم سیرت خریداری نداریم ایکاش درد ما شفا هرگز نگیرد جُز عشق سوزانش که بیماری نداریم در نیمه ء این ماه جُز ذکر حسن جان شیرینی و خُرمای افطاری نداریم ما روزهء خودرا بنامش باز کردیم مابندگی را با حسن آغاز کردیم نام حسن نامی بلند آوازه باشد کهنه نمیگردد همیشه تازه باشد او دشمنش را هم در آغوشش بگیرد از بسکه لطف و مهر بی اندازه دارد وقتی به حیدر میشود با او رسیدن یعنی حسن هم تا خدا دروازه باشد هرکس فقط صلح حسن را دیده حتما در خواب غفلت یا که در خمیازه باشد جنگ جمل را خوب در خاطر بیاور نابودیِ این لشگر و شیرازه باشد آگاه باشید اوست تیغ آبدیده بابای قاسم شیر اَزرَق کُش رسیده او طالع سبزی است بر دامان مادر او سرّ لبخند است بر لبهای حیدر او لؤلؤِ قرآن و مرجان هم حسینش قرآن ندارد غیر او تفسیر دیگر کعبه به دور او بگردد بُرد کرده هر کس جُز این اندیشه دارد هست کافر سایه ندارد قبرش امّا میرسد که سایه بیاندازد به کُلّ اهل محشر راه و مسیر کربلا را او نشان داد صبرش کُند با روز عاشورا برابر اینست تحلیل درست اصل مکتب صبر حسن یک جلوه اش رفته به زینب در کودکی محنت کشیدن وای سخت است از غصّه و ماتم خمیدن وای سخت است از بی کسی باشی غریبه بین شَهرَت از عالم و آدم بریدن وای سخت است بر منبر بابای خود در بین مسجد از بی حیا تُهمت شنیدن وای سخت است فرزند ارشد باشی و در بین کوچه پیش تو بر چادُر دویدن وای سخت است با مادری که صورتش خورده به دیوار از کوچه تا خانه رسیدن وای سخت است راز دلش را گفت:خیلی غُصّه خوردم دیر آمدی ای زهر من در کوچه مردم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ درد دل با امام حسن(ع) زلیخاوار ، حُسنِ صورت تو مرا انداخته در حسرت تو دلم افتاده زیر قامت تو مزارت را فدای غربت تو... ...بگیرم گَرد با ابزار مژگان حسن جانم! حسن جانم! حسن جان! تو را گفته چنین پیغمبرِ تو: نشسته عقل ، پای منبر تو فدای خوی بنده‌پرور تو ثنایت را به قوّت در برِ تو... ...گرفتم سفت ، من با چنگ و دندان حسن جانم! حسن جانم! حسن جان! فراز قلّه‌های جهد و جودی به قلب مصطفی ، تو میوه بودی امامی ؛ در قیامی یا قُعودی اِلهی ، قبله‌ی قلبم! به زودی... ...شود دردم به یاریّ تو درمان حسن جانم! حسن جانم! حسن جان! در این عرض مودّت با تو اَم رُک مرا دریاب ؛ قلبم هست نازک چو گنجشکی زنم خوان تو را نوک اَحبَّ اللهُ مَن کانَ یُحِبُّک... ...کریما! دوستت دارم فراوان حسن جانم! حسن جانم! حسن جان! دلم انجیر می‌خواهد ز دستت نشسته چون قناری روی شَستت خدا را شُکر گشتم پای‌بستت ندیده ، من شدم بسیار مستت فداییّ تو هستم من زِ بُنیان حسن جانم! حسن جانم! حسن جان! گداییّ درت داده نتیجه مُحبّ تو بهیج است و بهیجه تو را دارم ؛ نمی‌خواهم ولیجه چه اندازه تو رفتی به خدیجه... ...بسی آرام شد پیشت پریشان حسن جانم! حسن جانم! حسن جان! به قول وحی ، لُؤلُؤ نام داری پرستوها به روی بام داری به چشم اهل‌بینش ، گام داری گدا هر صبح و ظهر و شام داری ز مسکینِ درت رو بر مگردان! حسن جانم! حسن جانم! حسن جان! شد اِلقا اسم تو بر قلب آدم زده یونس ، صدا نام تو را هم بُوَد قدّ کَرَم از خُلقِ تو خم تویی حلم و صبوریّ مجسّم بُوَد مدیون صُلحت هر مسلمان حسن جانم! حسن جانم! حسن جان! تخیّل می‌کنم پیش تو هستم دو زانو رو به روی تو نشستم به سینه ، لرزه اُفتَد در دو دستم فدای تو نگارِ حق‌پرستم!... ...که بودی در نمازت زرد و لرزان حسن جانم! حسن جانم! حسن جان! سرم سرگرمِ سودای تو باشد سرم خاک کفِ پای تو باشد نگاهم فرش پاهای تو باشد به روی دیده‌ام جای تو باشد ز هر کس غیر تو هستم گریزان حسن جانم! حسن جانم! حسن جان! تویی آلِ محمّد را چو یحیىٰ وَ آتىٰ رَبُّکَ الْحُكْمَ صَبِيًّا... پس از حیدر به جانهایی تو اولىٰ تو طاهایی ؛ تو زهرایی ؛ تو مولا مرا آخر به پای خود ، بمیران حسن جانم! حسن جانم! حسن جان! به آن فحّاش گفتی: " تشنه هستی؟ فقیری؟ بی‌نوایی؟ تنگدستی؟ که بیرون از ادب در حرف ، جَستی بیا تا برکِشَم روی تو دستی... " به حقّت خواند اَشهَد ؛ شد پشیمان حسن جانم! حسن جانم! حسن جان! تولّای تو رزقم از ازل شد عطش در عشق‌خواهی ، با تو حَل شد مرا مدّاحی‌ات خَیرُ العَمَل شد گواهِ برق شمشیرت ، جمل شد... چو پِی کردی شتر را ختم شد آن حسن جانم! حسن جانم! حسن جان! تو بیست و پنج باری با ارادت ولی پای پیاده ؛ با مشقّت سفر کردی به حج ، جانم به همّت... ورم می‌کرد پاهایت به شدّت شد از اخلاص تو والِه ، بیابان حسن جانم! حسن جانم! حسن جان! درخت خُشک با وِردت رُطَب داد کریمیّ‌ات کرامت بر عرب داد خدایت برترین اصل و نسب داد به ما در وادیِ تو تاب و تب داد تویی " ...أَبْنَاءَنَا... " یِ نصّ قرآن حسن جانم! حسن جانم! حسن جان! برانیّ ام اگر ؛ می‌آیمت باز نجاتم دِه ز کِبر و حرص و از آز تو اِبنُ الحیدری ، او را تویی راز فدای قاسم و عبدالّهِ ناز... ...که بیرون آمدند از نیک‌دامان حسن جانم! حسن جانم! حسن جان! به لطف چشم آقا آفرینت شدم قاریّ آیات مُبینت کَرَم کردی شدم سفره‌نشینت نمک‌گیرم نموده شهدِ تینت شدم از یُمن نورِ تو فُروزان حسن جانم! حسن جانم! حسن جان! خدا را شُکر ، لطفت شاملم شد به قدرِ وُسع کم‌ اندازه‌ی خود گرفتم سیّدی! جشن تولّد برایت مثل قُمری ، همچو هُدهُد... ..." مبارکباد " خوان گشتم به دوران حسن جانم! حسن جانم! حسن جان! به دستان تو افتاده عنانم بُوَد پایین پایت آشیانم بُوَد حُبّ تو گنج جاودانم بریزانَد گناهان را ز جانم شبیهِ ریزش برگ درختان حسن جانم! حسن جانم! حسن جان! دهانم را پُر از اَنوار کردم به آقاییّ تو اِقرار کردم دعای جار ، ثُمّ الدّار کردم به ذکرِ نام تو اِفطار کردم تویی ماهِ شبِ یلدای غفران حسن جانم! حسن جانم! حسن جان! 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ کریم اهل بیت نا امیدی نبود نزد گدایان حسن دست ما را برسانید به دامان حسن نشنیده است کسی خواهش روزی از ما می رسد روزی ما صبح و شب از خوان حسن حاجتم نیست در این شهر به احسان کسی عادتم داده خداوند به احسان حسن نشکند گوشه ای از نان کسی را همه عمر آنکه یک روز نمک گیر شد از نان حسن بنویسید جذامی زمین خورده نشست سر یک سفره کنار لب خندان حسن حُسن رفتار چنان داشت که از رحمت او مرد شامی شده یکباره غزل خوان حسن حرف او را نخریدند سپاهش غم نیست آمده خیل ملک گوش به فرمان حسن سُفرایش همه رفتند و یکی بازنگشت در عوض این همه نوکر همه قربان حسن و بدانند همه کوفه صفت های زمان که فروشی نبود عشق محبان حسن می رسد صبح ظهوری که بنا خواهد شد مثل ایوان نجف گنبد و ایوان حسن 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ کریم آل الله " ای همه صدق و صفا یا حسن ابن علی" معدن مهر و وفا یا حسن ابن علی ای تو نماد سخا ، مظهر جود و کرم معنی لطف و عطا یا حسن ابن علی شمس جمال بتول فخر تبار پدر ای نوه مصطفی یا حسن ابن علی اسم معظّم تویی ضامن محشر تویی بر تو بَرَم التجا یا حسن ابن علی سبط کبیر رسول ذکر صفابخش دل ای به اَلَم ها شفا یا حسن ابن علی حمله تو حیدری چهره تو احمدی بازوی دست خدا یا حسن ابن علی منبع جود و کمال ای یل جنگ جمل حاکم اهل ولا یا حسن ابن علی اسم تو لرزانده است قلب سوار شتر جمع خصال خدا یا حسن ابن علی گفتی انَاابنُ العلی ریخت به هم لشکری خاتمه ی ماجرا یا حسن ابن علی عزت عبدالّه و قدرت قاسم تویی پور عزیز خدا یا حسن ابن علی خواهر زینب حسن عصمت مطلق حسن زاده ی خیرالنسا یا حسن ابن علی مولد ماه صیام صاحب لفظ غیور آینه مرتضی یا حسن ابن علی قسمت ما کن حسن کرب و بلای حسین سیدنا المجتبی یا حسن ابن علی 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌