✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه حضرت رقیه(س)
غمت ویرانه کرده مامنم را آشیانم را
هزاران بار حس کرده لبم بعد از تو جانم را
من از تو آب می خواهم به وقت تشنگی اما
به دست شمر خون پر می کند حجم دهانم را
تو باید چاره ی زلف پریشانم کنی یا زجر؟؟
که می چرخاند هر شب بین دستش گیسوانم را
نشد تا نشکند زیر هجوم تند شلاقش
اگر افتاده دستم دور گردن استخوانم را…
جهاز دخترانش جور شد هنگامه ی غارت
همانی که به طعنه می دهد هر روز نانم را
ندیدم چوب را اما صدایت قطع شد ناگاه
نگاه عمه ام ٱورد سمت تو گمانم را
ترک های لبت از زخم هایم بیشتر گشته
چرا دادی به دست خیزران سهم لبانم را
زکفر خیزران دندان سالم در دهانت نیست
مپرس از من کجا گم کرده ام طرز بیانم را
شراب از آیه های زخمی قرآن من جاریست
چگونه در کفم امشب نگه دارم عنانم را
سه سالی، امتحانی زندگی کردم به عشق تو
بیا پس می دهم پیش تو امشب امتحانم را
#صفر
#شهادت_حضرت_رقیه_س
#حسین_واعظی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه حضرت رقیه(س)
آوردمت اینجا سر بابا به سختی
اخر رسیدم من به تو اما به سختی
این روزها خیلی سرت بابا شلوغ است
آنقدر ها که می شوی پیدا به سختی
گاهی به نیزه گاه در طشت طلایی
یک شب بیا و بگذران با ما به سختی
بوی غذای هر شب همسایه هامان
آزار داده کودکانت را به سختی
یادت می آید که چگونه می دویدم
عمه عصایم می شود حالا به سختی
چشمان من رو به سیاهی می رود حیف
ای سرجدا می بینمت اینجا به سختی
از آن شب زجرآور صحرای غربت
بالا نمی آید نفس الا به سختی
من گم شدم ای کاش پیدایم نمی کرد
می لرزم از کابوس آن صحرا به سختی
دور از نگاهت بی هوا با قصد کشتن
تا پای جان میزد مرا بابا به سختی
ما را به نام خارجی ها می شناسند
بی زارم از این نامسلمانها به سختی
از کوچه های سنگ دل های شامی
در برده ام این جان زخمی را به سختی
از بس سرم دستم دهانم درد دارد
بی تاب رفتن گشته ام بی تاب سختی
#صفر
#شهادت_حضرت_رقیه_س
#حسن_کردی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه حضرت رقیه(س)
پهلو گرفته است
از اشک چشم سوخته دارو گرفته است
سر با سر آمده
او پیش پاش از مژه جارو گرفته است
از نور در طبق
انگار چشم بیرمقش سو گرفته است
وقت قدم زدن
قامت خمیده دست به زانو گرفته است
مثل گل سریست
این لخته های خون که به گیسو گرفته است
تقصیر زجر بود
از چشمهای عمه اگر رو گرفته است
خورشید صورتش
از زیر گونه تا سر ابرو گرفته است
رد غلاف نیست
انگار تازیانه به بازو گرفته است
لب باز میکند
کنج خرابه با پدرش خو گرفته است:
قصه به سر رسید
جانم به لب رسید که از تو خبر رسید
طاقت ندارم و
جز بوسه بر گلوی تو حاجت ندارم و
میبوسمت ولی
هدیه به غیر گریه برایت ندارم و
من دختر تو ام
اما به دختر تو شباهت ندارم و
دیگر نشانهای
جز پنج خط سرخ به صورت ندارم و
هی میخورم زمین
مثل گذشته آنهمه قدرت ندارم و
چون مثل فاطمه است
از این قد خمیده شکایت ندارم و
دشنام میدهند
با دختران شام رفاقت ندارم و(
از شمر و حرمله
از زجر انتظار محبت ندارم و
از معجرم نپرس
رغبت به صحبت از شب غارت ندارم و
تو رفتی از برم
از آن به بعد یک شب راحت ندارم و
اذیت شدم ولی
من نیتی به غیر شفاعت ندارم و
میبوسمت پدر
امشب به جان عمه مرا با خودت ببر
میرفت قافله
دورش پر از حرامی سرمست هلهله
یک مرتبه بخند
من قول می دهم نکنم از کسی گله
این چشم های تار
امشب برای دیدن تو گشته مسئله
باید چه کار کرد
با این همه کبودی و این قدر آبله
باید از این به بعد
با عمه ام نشسته بخوانیم نافله
سیلی که جای خود
مانده به گردنم رد انگشتر سلسله
خوردم زمین شبی
بین من و نگاه تو افتاد فاصله
من فکر میکنم
ظلمی که زجر کرده نکرده است حرمله
دندان من شکست
آیینه کلام پریشان من شکست
#صفر
#شهادت_حضرت_رقیه_س
#حامد_تجری
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه حضرت رقیه(س)
دنیا برای درک مقامش محقر است
او بارگاه جلوه آیات کوثر است
مریم ترین کنیز خدا در خرابه ها
گریان ذبح تشنه ی خود مثل هاجر است
ممسوس ذات حضرت پروردگار شد
مستغرق صفات جمالی این سر است
با مد آه او همه معراج میروند
سیر و سلوک فاطمه ها، اشک محور است
سیلی که خورد نرگس چشمش شهید شد
اما هنوز چشم ترش نازپرور است
چشم و چراغ قافله گم شد میان دشت
شرح مصیبتش چقدر زجر آور است
عمه بنفشه های تنش را شمرد و گفت
با لاله های پیکر بابا برابر است
بابا که گوشواره ی عرشی فاطمه است
گریان گوشواره ی خونین دختر است
بانی قتل حوریه، بازار شام شد
بانی قتل حوریه، چوب ستمگر است
حتی برای دفن تنش بوریا نبود
تشییع پیکرش ز پدر بی ریا تر است
#صفر
#شهادت_حضرت_رقیه_س
#محسن_حنیفی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه حضرت رقیه(س)
روزگاری بالش از بال و پَر قو داشتم
بر سرم تاج گلی از یاسِ شببو داشتم
دختر شامی !؛ نبین حالا تمامش سوخته
تو کجا بودی ببینی تا کمر مو داشتم ؟!
زخمهای صورتم با نیشخندت باز شد
کاش بودی آن زمانی که بَر و رو داشتم
فخر نفروش و کنارم آستین بالا نکش
روزگاری مثل تو؛ من هم النگو داشتم
زل نزن در چشمهای نیمهباز و سرخ من
قبل از اینجا چشمهایی مثل آهو داشتم
غارتش کن مثل مویم؛ شانه میخواهم چه کار ؟!
آه، روزی دستِ بابا را به گیسو داشتم
دست بر دیوار میگیرم شبیه پیرزن
قبل از آوارِ کتک من نیز، نیرو داشتم
معجری که داشتم را دختری دزدید و رفت
خواستم آن را بگیرم؛ دردِ زانو داشتم
چشمهایم خواب را فریاد زد دیشب؛ ولی
مثل شبهای گذشته دردِ پهلو داشتم
عاقبت جای دوا؛ جام اجل را میخورم
کاش، در ویرانه قدری نوشدارو داشتم
#صفر
#شهادت_حضرت_رقیه_س
#رضا_قاسمی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه حضرت رقیه(س)
تویی زخمی ترین سر در میانِ این همه سرها
امان از سنگها و چوبها و تیغ و خنجرها
ز سنگ کوفی و شامی که می بارید از هر سو
شکسته از شما سرها ، زِ زنهای حرم پرها
به دخترهای شامی گفته بودم من پدر دارم
عزیزم حیف شد شب آمدی خوابند دخترها
تنور خانۀ خولی چه کرده با سرت بابا
که رفت از یاد من دیگر جراحتهای پیکرها
چه می شد گر که من را هم سفر می بردی ای بابا
به همراه عزیزان و عموها و برادرها
خودت از عمه های من تشکر کن که در هر جا
برای جسمِ دخترها سپر بودند خواهرها
من و زجر و من و سیلی من و رخسارهء نیلی
بده حق خسته ام دیگر ز تکرارِ مکررها
پدر در ماجرای آتش و خیمه خدا داند
که دلها سوخته بدتر زِ چادرها و معجرها
من از افسردگی های رباب اینگونه فهمیدم
که هجران بد اثر دارد به روی قلب مادرها
#صفر
#شهادت_حضرت_رقیه_س
#مهدی_مقیمی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه حضرت رقیه(س)
بی حیا ها شرر شعله به آن لانه زدند
ریختند خیمه و آتش به حرمخانه زدند
نانجیبان زمان بی خبر از قهر خدا
آتش از روی جفا بر پر پروانه زدند
خیمه آتش زدن آنقدر که تکبیر نداشت
هلهله کردن و هی نعره ی مستانه زدند
تو نبودی و ببینی که پدر طفلان را
آمدند وقت غروب عده ای دیوانه زدند
سنگ بسیار زدند در وسط کوی و گذر
پیر زن ها به سرم سنگ، جداگانه زدند
دیدم آن لحظه که از بام به روی مه تو
سنگ هارا به لب و گونه و بر چانه زدند
به ستوه آمدم هر بار که گفتم بابا...
تازیانه به سر و بر کمر و شانه زدند
بست بر روی سنان چشم خودش را عباس
دید سیلی به رخ دختر دردانه زدند
شانه لازم بشود موی گره خورده ولی
چنگ بر موی پریشان عوض شانه زدند
#صفر
#شهادت_حضرت_رقیه_س
#رامین_برومند
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه حضرت رقیه(س)
ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
دنبالِ او شبِ تار صیاد رفته باشد
فهمیدهام در این شهر معنایِ سیری ام را
از ضربِ دست خوردم دندانِ شیری ام را
نامحرمی که با خود دیشب سرِ تو را داشت
وقتی به گوشِ من زد انگشتر تو را داشت
طفلی که خنده میزد بر این لباسِ پاره
او گوشوارِ من داشت من زخم گوشواره
من خار میکشیدم با ناخُنی شکسته
او با گُلِسر من گیسوی خویش بسته
وقتی که شعله اُفتاد از بام رویِ معجر
نگذاشت ساربان تا بردارم آتش از سر
من باز ماندم از درد از فرطِ ناتوانی
او رفت و پیشِ پایم انداخت تکه نانی
من سخت باز کردم انگشتِ کوچکم را
او رفت و بینِ دستش دیدم عروسکم را
دیشب که خواب رفتم یکبار بی عمویم
زنجیرِ دست و پایم پیچید بر گلویم
از کوفه آمدی و سنگِ صبور داری
رنگِ محاسنت زرد بویِ تنور داری
ای سر بیا که مُردم از دخترانِ شامی
از خنده های کوفی از خیزرانِ شامی
ای کاش پای حلقت میمُرد دخترِ تو
آری هنوز گرم است رگهای حنجر تو
#صفر
#شهادت_حضرت_رقیه_س
#حسن_لطفی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه حضرت رقیه(س)
مثل قدیم با دل من ، سر نمیکنی
جانم به لب رسید ، تو لب تر نمیکنی
حرفی بزن ، جواب تو والله سنگ نیست
از چه هوای سوره ی کوثر نمیکنی؟
اینجا خرابه است ، ورودیِّ شام نیست
اینجا تو فکر غارت معجر نمیکنی
اینجا سه شعبه نیست، مرا در بغل بگیر
با من تلافی علی اصغر نمیکنی؟
اینجا فراق هست، عزا هست، غصه هست
اینجا حساب روضه ی دیگر نمیکنی
این دختر نحیف ، همان نازدانه است
فهمیدم از نگات که باور نمیکنی
من هیچ ، سر به عمّه بزن ، اذیت شده
فکری به حال غصه ی خواهر نمیکنی؟
با آن لبی که چوب زدند و حصیر شد
یک بوسه نذر گونه ی دختر نمیکنی؟
روی رگ تو بوسه ی خنجر مشخص است
فکری به حال بوسه ی خنجر نمیکنی؟
دستان زجر و سنِّ مرا در نظر بگیر
دیگر مرا قیاسِ به مادر نمیکنی
فرقی نمی کند که چطوری، فقط بمان
بابا تو فرق، بی سر و با سر نمیکنی
#صفر
#شهادت_حضرت_رقیه_س
#حمید_رمی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه حضرت رقیه(س)
شعله ها بر چهره ام با خنده جا انداختند
دخترت را کعب نی ها از صدا انداختند
بر نمی خیزم به پای تو، دلیلش را نپرس
چند جا، پای مرا با کینه جا انداختند
جای موهای سرم می سوخت اما شامیان
سنگ و آتش بر سرم جای دوا انداختند
بر غرور عمه ام برخورد وقتی دشمنان
با تکبر پیش ما ظرف غذا انداختند
خسته ام، سردرد دارم، پیکرم درهم شده
بس که من را از بلندی، بی هوا انداختند
گفته بودم چادرم نه... زیورم را می دهم
از لج من چادرم را زیر پا انداختند
من بدون روسری خیلی خجالت می کشم
تو خبر داری چه شد؟! آن را کجا انداختند؟!
چشم بر من بسته ای، دیگر نمی خواهی مرا؟!
آخرش دیدی که از چشمت مرا انداختند؟!
من شفا دیگر نمی خواهم، مرا هم می بری؟!
حال که دردانه ات را از بها انداختند
#صفر
#شهادت_حضرت_رقیه_س
#محمدجواد_شیرازی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه حضرت رقیه(س)
از زمین و زمان کتک خوردم
مثل تو از سنان کتک خوردم
شمر پنهانی و عیانی زجر
هم نهان هم عیان کتک خوردم
شمر و خولی چقدر بد دهنند
از دوتا بد زبان کتک خوردم
گم شدم زجر در پی ام آمد
ای پدر ناگهان کتک خوردم
شرح قصه برای من تلخ است
فقط این را بدان کتک خوردم
مثل اجدادشان کتک زده اند
مثل اجدادمان کتک خوردم
چادر عمه جان پناهم شد
تا که خوردم تکان کتک خوردم
آن امان نامه که عمو رد کرد
شد سبب بی امان کتک خوردم
لب من چون لبت ترک خورده
چون که از خیزران کتک خوردم
خنده ی حرمله کمانم کرد
چقدر با کمان کتک خوردم
من نگاهم به سمت اکبر بود
لحظه های اذان کتک خوردم
خورده انگشتر تو بر رویم
من از این ساربان کتک خوردم
بس کنم تو فقط بدان بابا
از زمین و زمان کتک خوردم
#صفر
#شهادت_حضرت_رقیه_س
#سیدحسین_صمدی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مرثیه حضرت رقیه(س)
آخر از راه می آید پدرم صبر کنید...
می رسد نور دو چشمان ترم صبر کنید...
خواب دیدم که به من گفت می آید پیشم
من که از آمدنش با خبرم صبر کنید...
عمه جان از تو خجالت زده هستم اما
به خدا کم بشود درد سرم صبر کنید...
ناقه آهسته برانید دگر خسته شدم
به خدا درد گرفته کمرم صبر کنید...
با طنابی که به دستم زده اید ای لشگر
نَکِشیدم که شکسته است پرم صبر کنید...
پیش چشمان عمو نیزه به کتفم زده اید
من شکایت به عمویم ببرم صبر کنید...
آنقدر ناله زنم یا ابتا می گویم
تا خودِ حشر بماند اثرم صبر کنید...
شب شد و ناقه زمینم زد و عمه هم رفت
بی امان داد زدم در خطرم صبر کنید...
کاش پاهای مرا هم به شتر می بستند
تا نیفتد به بیابان گذرم صبر کنید...
زجر نگذاشت بگویم که چرا جا ماندم
گفتم اینقدر نکش موی سرم صبر کنید...
گفتم ای زجر مزن من که خودم می آیم
همه جا تار شده در نظرم صبر کنید
ضربهء زجر مرا یاد مدینه انداخت
یاد زخم فدک و پهلو و سینه انداخت
#صفر
#شهادت_حضرت_رقیه_س
#مجتبی_لشکریان
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir