eitaa logo
اشعار آیینی جواز نوکری
913 دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
32 فایل
کانال اصلی گروه فرهنگی جواز نوکری 👉 @javazenokari ادمین کانال اشعار آئینی جواز نوکری برای ارسال اشعار آئینی 👉 @HmH1395
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ سوم شعبان اشک عاشق گاه با لبخند توام میشود تا جنون با ذره ای از عشق درهم میشود تا تلالو میکند بر گونه اشک عاشقی نزد معشوق عهدمان انگار محکم میشود چونکه اسباب است اشک انتظار قرب یار پس شود اوجب و بر واجب مقدم میشود در مسیر عاشقی کوشش عطایش پوچی است هرچه باشد با نگاه او فراهم میشود بر زمین می افتد هرکس پیش او قد میکشد میرود بالا هر آن کس پیش او خم میشود آمد امشب حضرت عشق و به چشم اشک آمده با قدومش خانه ی زهرا محرم میشود (اشک وخنده بر لب چشمم دمادم آمده هستیه قلب علی , هستیه خاتم آمده) خوب شد که آمدی ورنه دلم که دل نبود گر که دریایی نمی آمد دگر ساحل نبود رو نشان دادی و بازار گدایی داغ شد ورنه در پشت در دار الکرم سائل نبود گر نبود این خیمه ی پشت در لیلا دگر عاشق بی خانمان را هیچ جا منزل نبود تا که تابیدی به یک ذره خودش خورشید شد نور روی توست ورنه ذره که قابل نبود قبله ی رویت کمی تغییر داده کعبه ام قبله شد کعبه ولی قلب خودش مایل نبود ذکر تو گر بود ورد روی لبهای همه از ازل تا به ابد دیگر کسی غافل نبود (میزنم باده به نامت هر چه بادا باد آقا یا حسین ابن علی نامت کنم فریاد آقا) پشت هم من مینویسم عشق و تعبیرم حسین بر در کوی شما عمری زمین گیرم حسین با تو باشم زندگیم تازه شیرین میشود بی تو باشم از نفس,از زندگی سیرم حسین روی خونین آرزویم…. مقتدای ما تویی در سپاه حق طنین صوت تکبیرم حسین آب تربت چون شود مخلوط با حب علی شکر لله مثل اینکه گشته تقدیرم حسین اول ابراز عشق ما میان گور ماست چون به نام حضرت معشوق میمیرم حسین آخرش من هم شبیه عابس و جون و حبیب با تن بی سر تو را آغوش میگیرم حسین (میدهم هستی خود را یک نظر شاه کرم یک شب جمعه من و نوکر شدن بین حرم) در نماز و بین سجده روح طاعاتم تویی بین یارب یاربم اصل مناجاتم تویی من مقیمم بر در این میکده آقا فقط بین این خم خانه ات پیر خراباتم تویی من فقط با نام تو بالا و بالا میروم تا ابد معنی هر سیر مقاماتم تویی عشق و شور و نور و مستی با حسین بهترین زیباترین اصل مراعاتم تویی از ب بسم اللهم تا آخر تمت حسین وه چه نام دلنشینی روح آیاتم تویی دست بر دامان کعبه مانده حاجی دلم من تو را میخواهم از تو اصل حاجاتم تویی (عمر هستی میشود معنا با نام حسین شد پرستوی دل ما جلد بر بام حسین) برکت عمرم شده آب فرات, تربت, حرم میشود معنا تمام هست ما؛هیئت ,حرم با دمش ما ننسی ارباب آمدم زیر علم شد تمام عشق و شور و معنی لذت ؛حرمن رزق یک عمر مرا هم را با نگاهی میدهد مخزن الاسرار عالم معدن برکت ؛حرم در شب میلاد هم بغض است حال گنبدت میشود معنی کنار یک دگر ,غربت؛حرم میشمارم لحظه های دوریش را تا وصال ‌کرده هستیه دل عشاق را غارت ؛حرم میرسم آنجا و من را کربلایی میکند می دهد پشت سر هم بر گدا عزت حرم (عاشق خدام باب القبله ات هستم حسین من ز خاک پای این زوار هم مستم حسین) اشک ما با یک نظر همچون یم زمزم شده گوشه ای از جلوه های اکبرت عالم شده خادم پشت در تو حضرت عیسی است و مثل اینکه خادم در دانه ات مریم شده پر شکسته زار و خسته آمده فطرس ولی وقت رفتن بر خود عرش خدا محرَم شده آمده تنها بگردد دور گهوارت حسین نامتان نه شه پر قنداقه ات مرهم شده آمده مرده تمام عالم بالا ببین در کنارت عرش مست تو و این دم شده تا که گریه میکند مادر برای غصه ات عالم بالا در این شب غرق در ماتم شده (ای فدای تو فدای ناله های غربتت عمر من معنا شده در کربلای هیئتت) 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ سوم شعبان ای قبله‌یِ عوالمِ بالا حسین جان ای شُعله شُعله آتشِ دلها حسین جان حٰا سین و یا و نونِ خدا , یاحسین جان ماییم و هر نفس نفسِ ما حسین جان یک واژه است عزتِ دنیا حسین جان هرچه به دل به سینه به سَر داشتی علیست ذکری که در تمامِ سحر داشتی علیست نامی که در گشودنِ در داشتی علیست جانت علیست هرچه پسر داشتی علیست ای سر به پات رفته به مولا حسین جان چشمِ تو گَشت و از همه ما را خطاب کرد لطفش بلند باد که کارِ ثَواب کرد هرکس که بندگیِ تو را انتخاب کرد او را نگاهِ مادرت عالیجنات کرد گفتیم بعدِ حضرتِ زهرا حسین جان آشفته زُلفم و تبِ طوفانم آرزوست کنعانم آرزوست سُلیمانم آرزوست یک بار از لبِ تو حسن جانم آرزوست با خون رقم زنم که دو سلطانم آرزوست امشب بیا بزن رگِ ما را حسین جان مست است آنکه بر درِ میخانه ایستاد مرد است آنکه تا تَهِ پیمانه ایستاد سر نیست آن سری که رویِ شانه ایستاد در پایِ عشق جُز تو که مردانه ایستاد ؟ آن کیست غیرِ زینب کُبریٰ حسین جان تو میرسی و با تو خبرها یکی یکی لبخند میزنی به پسرها یکی یکی اُفتاده‌اند پیشِ تو سرها یکی یکی با ماه هاشمیت قمر ها یکی یکی عباسَ نوکرم شبِ فردا حسین جان شعرم رسیده است به اَبیاتِ آذری هَر کیم اِلَر مَحضَرِ آقامَ نوکری زهرا اِلَر خادِمَ عباسَ مادری زینب واری نَقَدَ اَبلفضلَ یاوری نقش اولدی روی بیرق سقا حسین جان ما پیر میشویم شبیهِ حبیبِ تو شبهای جمعه‌ایم پُر از بویِ سیبِ تو امشب سلامِ ما به لبِ بی نصیبِ تو ما را که کُشته است صدایِ غریبِ تو جان خواستی به چشم بفرما حسین جان 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ سوم شعبان قلمم روی ورق باز زمین گیر شده ضعف از بال و پر شعر سرازیر شده به بلندی فلک باید عصا بردارم تا کمی گام زند طبع زمین گیر شده از لغت نامه خورشید اگر واژه دهند مینویسم که چرا عشق فراگیرشده واژه از بیت فراری شده از هیبت تو لالی طبع من و وصف تو تقدیر شده چه بگویم که قلم باز زجا برخیزد مددی فاطمه این طبع به زنجیر شده نام زهرا به لبم امده ای نور دو عین اذن دادند بگویم غزلی از تو حسین از همان مهد نگاهت نمک دیگر داشت آسمان میل به پابوسی تو در سر داشت گوئیا رفت ملاقات خدا و برگشت هر که ازسجده به گهوار تو سر برداشت مکتب دلبری ازچشم ترت شد آغاز دل سپردن به تو رازیست که هر دلبر داشت روی دستان پدربودی و دشمن ترسید حیدر انگار در آغوش خودش حیدر داشت زینت دوش نبی و علی فاطمه ای مثل آن تاج سری که سه نفر بر سر داشت گشته ام وصف تو را نیست جزاین نوردوعین تو حسینی تو حسینی تو حسینی تو حسین آسمان زیر قدمهات اقامت دارد به غبار ره تو عرض ارادت دارد هر کسی چشم تورا دیدبه پا کرد نماز بس که محراب دو ابروت عبادت دارد دیدکافر قد وبالای تو اسلام آورد بسکه این قامت اشاره به قیامت دارد من از آن چهره زیبای تو فهمیدم که این همان وعده حقی است که جنت دارد عادت ما شده آقا که گدایت باشیم بس که بر جود کرم دست تو عادت دارد فاش میگویم وازگفته خود شاد حسین بنده عشق تو ام خانه ات آباد حسین بنویسد مرا ریزه خور خان حسین بنویسید مرا دست به دامان حسین سرمن روی قدمهات به سامان برسد بنویسید مرا بی سرو سامان حسین بنویسید که ای کاش شوم مثل زهیر قاری آیه ای از مصحف چشمان حسین هر که از راه و طریقی به هدایت برسد بنویسید مرا عبد مسلمان حسین در قیامت که خداوند بخواند حکمم روی پرونده نوشته است که مهمان حسین ترس دارم که اگر فضل تو گویم گاهی عده ای را بکند عشق حسین اللهی 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ سوم شعبان سال ها دل طلب جام می از ما می کرد طلب می ز فلان ساقی رسوا می کرد روز و شب گریه برای رخ لیلا می کرد آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد شُکر..از کنج لبم صحبت لیلا افتاد… گذرم باز به میخانه ی مولا افتاد می که در خمره ی تو پخته نشد ناب نشد هیچ جامی مَثَل جام تو نایاب نشد جز به نور تو هویدا رخ مهتاب نشد هیچ کس جز تو برای بشر ارباب نشد چون که ارباب تو هستی ز خدا ممنونم چون تو لیلای منی تا به ابد مجنونم دست شو بر سر مخلوق چو باران بنشین بر سر شانه چو گیسوی پریشان بنشین حجره نه , جلوه کن و بر سر ایوان بنشین فجر شو , آیه شو , بر منبر قرآن بنشین بنشین اینهمه عشاق تو را می خوانند همه از گردش چشمان تو سرگردانند بی سبب نیست که از عشق تو حیران هستیم از سلامی که بجز توست پشیمان هستیم عجمانیم که از تیره ی سلمان هستیم سالیانی ست که در شهر تو مهمان هستیم هر کجا نام حسین است , جلی می خوانیم تا ابد با دم اولاد علی می خوانیم قلب با بردن نامت هیجان می گیرد شهریار از قبلت فن بیان می گیرد حاج فیروز* به اسم تو زبان می گیرد ناتوان است و به اذن تو توان می گیرد هیچ در چنته نمانده ست بجز جان آقا که همان هم , سنه قوربان سنه قوربان آقا روز میلاد تو هم جام بلا می خواهد چه کسی گفته مریض تو شفا می خواهد این مریض از دو جهان عشق تو را می خواهد و فقط تذکره ی کرب و بلا می خواهد بدهی یا ندهی باز خودت را عشق است دلبرم ناز بکن ناز , خودت را عشق است 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ سوم شعبان از لحظه ای که با علمت آشنا شدم احیا شدم, نفس زدم از خاک پا شدم پاشید نفْسِ بی هنرم, خاکِ پا شدم در بین روضه هم نفسِ انبیا شدم گفتم حسین , فاطمه دید و دعا شدم زهرا مرا خرید و برای شما شدم لطفت بلند بوده که سر به هوا شدم جز تو برای ما احدی چاره ساز نیست خوان کرم به وسعت خوان تو باز نیست شاهنشهی به قدر تو بنده نواز نیست بی قصد قربت تو نمازم نماز نیست دستم شبیه زلفت اگرچه دراز نیست ای بی نیاز! با تو به غیری نیاز نیست وُسعم کم است قدر توانم گدا شدم ای راه راست من به همین قبله مایلم شعله کشیده آتش عشق تو از دلم مهرت شبیه آب, روان است در گلم بی تو به باد میرود ای عشق حاصلم خاکم ولی به حرمت نام تو قابلم هر سال ذکر توست, دمِ یا محولم یک عمر با دعای تو حاجت روا شدم قد قامت الصلوٰه به قد بلند تو ای رحمت وسیع! جهان مستمند تو شب در خودش تنیده به زلف کمند تو محبوب ماست هرچه که باشد پسند تو پاینده نیست هرکه نشد پایبند تو جز اهلبیت کل جهان کارمند تو من هم درون سینه زنان تو جا شدم نعم الامیر! نابغه‌ی نقص ناپذیر خیر کثیر! نعمت نایاب هر فقیر ابن الغدیر! واسطه‌ی خیر بی نظیر گردن بگیر , اینکه مرا کرده ای اسیر صاحب سریر! محضر تو کعبه سر به زیر نذر کبیر! با نظر تو منِ حقیر طوفان کبر بودم و باد صبا شدم شاه الست بر سر عهدی که بست هست سر داد پای دین و به ذلت نداد دست از لحظه ای که خلق شدی, نور بی شکست! مهرت عجیب در دل اهل سما نشست فامیلی تمام ملائک حسینی است میسازی از سپاه شیاطین خدا پرست من هم به لطف روضه‌یتان با خدا شدم سردار بی سرم به سرت میخورم قسم سر میدهم سر غم تو ای همه کسم ای نام نامی تو حدیث مقدسم ای ضلع پنجمین کسای مخمسم از فرش تو به عرش خداوند میرسم با اینکه میرسی به دلم کال و نارسم سربار نوکران تو در روضه ها شدم تنها دلیل گریه‌ی اهل بکا حسین عالم تمام رعیت و فرمانروا حسین در کشتی نجات تو داریم جا حسین من دوست دارمت بخدا بی ریا حسین کی میبری مرا حرم کربلا حسین؟ شبهای جمعه فاطمه تا گفت یا حسین مثل کتیبه هم دم صاحب عزا شدم لطمه زدن برای تو اصلا عجیب نیست چون مثل روی ماه تو خدالتریب نیست زخمی تر از تن تو تن بر صلیب نیست شاها شهی شبیه تو شیب الخضیب نیست اصلا غریب تر ز تو آقا غریب نیست یعنی که گرگ هم ز تنت بی نصیب نیست از فرط گریه بر تو‌ خودم کربلا شدم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ سوم شعبان حضرت شعر و غزل وارد دنیا شده است کمر قافیه ها پیش قدش تا شده است تاب زلفش ده هزاران غزل ناخوانده است خط پیشانی این یار مُعمّا شده است دامن سوره ی کوثر شده سرچشمه ی او بی سبب نیست اگر حضرت دریا شده است فُطرس بی پر و بال از پر قنداقه ی او بال پرواز گرفته است, مُداوا شده است او که گهواره اش از بال و پر جبریل است جبرئیلی که خودش محو تماشا شده است امشب از دفتر چشم تو غزل می ریزد از لب پُر شکرت شهد و عسل می ریزد ما همه در به در خنده ی زهرایی او همگی محو رخ ماه و تماشایی او پچ پچ حوری و جن و مَلَک این است فقط: که خدا خلق نکرده است به زیبایی او غنچه ی لاله ی سُرخ نبوی باز شده ماه شعبان شده آغاز شکوفایی او بوی عطرش به خدا زنده نموده است مرا من شفا یافته ام با دم عیسایی او چه کسی غیر حسین از همه چیزش زده است؟! من فدای دل شیدا, دل دریایی او صحنه کرببلا, صحنه ی اعجاز حسین بین گودال خریده است خدا, نازِ حسین… 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ سوم شعبان شِش ماهه آمد زودتر از وقتِ ‌موعودش هرآنچه ‌باید داشت را نوزاد شامِل بود شش ماهه آمد و همه با چشمِ‌ خود دیدند شعبان ‌از آن آغاز هم یک ماهِ کامِل بود پیغمـبر از آبِ‌ دهانِ ‌خویش کامش را برداشت ‌و انگشتِ‌ خود را در دهانش کرد زیباتریـن‌ اسمِ جهان را جبرئیل آورد زیباترین‌ را باید اینگونه بیانش کرد وقتی حسینِ‌ کوچک و شیرین زبان آمد چشم ‌و چراغِ خانه ی زهرا و مولا شد تنها زمین‌ نه …آسمان ها هم‌ به وجد آمد فُطــرس به قُنداقش تبرُّک کرد و زیبا شد وقتی حسن او را بغل میکرد می خندید از عمقِ جانش حیدرِ کرّار می خندید خورشیدِ سوم ‌نور می پاشید بر خانه زهرا کنارِ کودک اش هر بار می خندید پیغمبر امّا با خـبر بود از معمّایی پیغمبر امّا چهره ای محزون و غمگین داشت عید آمد و عیدی برای کـودک آوردند پیراهنی که سرخ بود و رنگِ خونین داشت جبریل آمد … گفت از سرخی پیراهن این سرخیِ خونِ حسینِ توست پیغمبر این کودکِ شیرین و دلبندِ تو را یک روز در کربلا تشنه , تک و تنها و بی یاور … جبریل از کرب و بلا می گفت و پیغمبر هی بوسه از لب ها و از زیرِ گلو می کرد مانندِ یک ابرِ بهاری سخت می بارید وقتی حسینش را بغل میکرد و بو می کرد وقتی علی فهمید در خود ریخت دردش را زهرا ولی باران شد و بی وقفه می بارید زهرا وصیّت کرد زینب جان حسینم را … زهرا پریشان بود و زینب خوب می فهمید هرجا حسینم رفت باید پیشِ او باشی در کربلا جانِ تو و جانِ حسینِ من باید ببوسی جای من زیرِ گلویش را باید بپوشانی بر او این کهنه پیراهن زینب به مادر خیره بود و با خودش میگفت آخر چگونه می شود در کربلا یک زن… آخر چرا باید ببوسم من گلویش را ؟ آخر چرا باید بپوشد کهنه پیراهن ؟ قرآن به هم پاشید افکارِ پریشان را از روی لب های برادر نور می آمد امّا صدای دیگری در گوشِ زینب بود شاید صدایِ ذوالجناح از دور می آمد… ” شاید صدایِ ذوالجناح از دور می آمد “ 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ سوم شعبان مارا نوشتند از ازل دیوانه ى عشق دیوانه ها جمع اند گرد خانه ى عشق درمان نداردعشق جز پیمانه ى عشق پرواز کردم با جنون تا لانه ى عشق زنجیرى ام…زنجیرىِ موى حسینم من تا قیامت بنده ى روى حسینم عمریست درگیر ابوسجاد هستم دلداده ى هرکه به او دل داد هستم در بند عشقش هستم و آزاد هستم خانه خرابِ او شدم…آباد هستم ارباب من عشق است…عشق عالمین است ذکر تمام انبیا هم یا حسین است… بالاترین نقطه درعالم زیر پایش اعجاز کرده نخ نمایى از عبایش من را جلا دادند بین روضه هایش دیوانه ام…دیوانه ى کرب و بلایش آرى حساب عاشقانش بى حسابیست لبهام از بس دم زده از او شرابیست کار تمام ما قیامت با حسین است کار دلم هرگز نماند تا حسین است بوى خدا آکنده است هرجا حسین است ماندم خداوند حق تعالى یا حسین است؟ سر میگذارم زیر پایش روزى آخر جان مى دهم در کربلایش روزى آخر در دلبرى اسطوره ى لیلا تو هستى خورشید هستى قبله ى بالا تو هستى فکر و خیال و نان و آب ما تو هستى لب تشنه اى هرچند که دریا تو هستى اى حا و سین و یا و نون جانم فدایت اى عین و شین و قاف مى میرم برایت فطرس از اعجاز نگاهت پر گرفته یک زندگى تازه را از سر گرفته دامانتان را بعد محکم تر گرفته جبریل از خاکت گل قمصر گرفته درمان هر دردى و تو آب حیاتى آب حیاتى بعداز آن باب نجاتى بالانشین!جاى سرت بر نیزه ها نیست جاى تنت والله زیر دست و پا نیست اى بى کفن!حق شما که بوریا نیست خون خدا که جاش در تشت طلا نیست انگشرت را کاش میدادى حسین جان روى زمین لب تشنه جان دادى حسین جان 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ چهارم شعبان تیغِ اَبرویِ تو بُرَّنده تر از شمشیر است رشته یِ دل به سَرِ گیسوی تو زنجیر است عشق توعشقِ حسین است…وَعالمگیر است سر سِپردن درِ این خانه اگر تقدیر است… به قضا و قَدَرم دست نباید بزنید صاحبم آمده آری کفِ مُمتَد بزنید من ابالفضلی اَم و صاحبِ من این آقاست پسرِ شیرِ خدا تاجِ سرِ شیرِ خداست مادرش حُجب و حیا…او یَلِ ایثار و وفاست عرشْ پایِ عَلَمِ رایه العباسی هاست قبله یِ قلبِ من و قله یِ ایثار تویی افتخارِ عَلَم این است علمدار تویی آمدی تا غَمی از سینه یِ ما برداری مثـلِ بابا عـَلـَمِ دین و وِلا برداری تو شفایی چه نیاز است دَوا برداری رو به مِحراب اگر دستِ دعا برداری می شود قلبِ گدایِ تو حسینی باشد شبِ قدرِ همه بین الحرمینی باشد شده آوای علی وُّ حسن و ثارالله ذکرِ لا حولَ وَلا قوَّهَ الّا باالله پسر شیر خداوند پس از بسم الله زیر لب گفته که لبّیک ابا عبدالله قمری بود که خورشید به دورش چرخید علی از جانبِ حق خَم شدُودستَش بوسید عَلوی مَسلکی از ایل و تبارِ حیدر آمده تا که شود قوّتِ قلبِ دِلبر روزِ موعود خودش یک نفره صد لشکر ذکرِ تکبیرِ لبِ اوست قرارِ خـواهر بیرقِ کرب و بلا را که به کف می گیرد معرکه عطر و بویِ شاهِ نجف می گیرد ایّها الناس گدایِ حرمِ عبّاسم همه یِ عمر به زیرِ عَلَمِ عبّاسم شاعری باشم اگر محتشمِ عبّاسم بی قرارِ غمِ ارباب و غمِ عبّاسم شبِ میلادِ علمدار زبان می گیرم تشنه یِ جامِ وصالم ندبه خوان می میرم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ چهارم شعبان ابرو گره زدی و گره خوردلشکری “به به”به این صلابت وشور و دلاوری وقتی میان معرکه شمشیر میزنی یک نسخه ی برابراصلی زحیدری میدان جنگ قبضه ی جنگاوری توست “لشگر” “نفر”شود ز میانش که بگذری صفین رابه هم زده بودی تو یک تنه تفریح نوجوانی تو جنگ و دلبری باچشم خودکه دسته ای ازشیروآهواست ازگرگهای دوروبرت زهره می دری علامه ای به سطح توعالم ندیده است توگوی سبقت ازعلما همه می بری شاگردحیدروحسن و زینب وحسین ای خطبه خوان کعبه که استادمنبری روزجزاشفاعت ماها به دست توست روزجزا توباز علمدارمحشری! سنی وارمنی ومسیحی چه فرق داشت ماهی و کل اهل زمین برتو مشتری مادلشکسته ی غم مشک و سر توایم آقا دل شکسته ی مارا نمیخری؟ گشتم پی لغت که به عنوان قافیه بنویسم از وجوده تو یک بیت دیگری افتادیادمن لغتی,روضه شد غزل شرمنده ام که روضه شداین بیت آخری سر بسکه زخم بود نشدصاف روی نی ازگوش روی نیزه سرت رفت,چه سری! رأس تورا به گردن یک اسب بسته اند پاشیده چهره ی تو زبس خورده هر وری… 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ چهارم شعبان ادب کنید, که از ره, أبا ألادب آمد قمرترینِ قمرها,یل عرب آمد به بزم باده خوران,شادی و طرب آمد و آن یلِ علوی,حیدری نسب,آمد زمینیان به چنین کودکی چه می بالند علی و فاطمه, مسرور و شاد و خوشحالند صدای بال ملائک ز دور می آید صفای حال ملائک ز دور می آید بگو کمال ملائک ز دور می آید و رزق سال ملائک ز دور می آید خدا برای خلائق چه نوبری آورد برای “جای شبش”,”ماه” را مزیّن کرد خدا نوشته مرا, تا فدایی اش باشم و محو گنبد کرببلایی اش باشم اسیر لعل لب مرتضایی اش باشم و گرم شغل شریف گدایی اش باشم عزیز قلب رئوف پیمبر است این طفل ابوالفضائل اولاد حیدر است این طفل همین که آمده تا ماه آسمان بشود هر آنچه حضرت ارباب گفته, آن بشود برای اهل حرم, میر و پاسبان بشود و خار چشم یزید و یزیدیان بشود همین که گشته دو عالم, اسیر چاووشش همین که طفل سه ساله ست,زینت دوشش… سزد که عرش خدایی به نام او بشود سزد که بابِ حَوائجْ,مقام او بشود و حق اوست که شیعه غلام او بشود و جبرئیل خدا, مرغ بام او بشود همیشه محو جمالِ علی و آلش بود و نوکریِّ حسین آخر کمالش بود منی که زندگی ام را به پاش میریزم منی که از غم عشقش همیشه لبریزم چرا چو فصل خزانم, شبیه پاییزم چه شد؟ نشد, که شبی پیش پاش برخیزم خدا کند که شوم عاقبت به خیر آقا و عاقبت شوم از خادمان کرببلا 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ چهارم شعبان عشق زیباست خداونداز آن زیباتر عرش بالا ست ولی بنده از آن بالاتر هرکسی سائل درگاه خداوند شود میشود بین خلائق به خدا آقا تر درِ درگاه خداوند حسین است حسین هرکه دلباخته اوست شود لیلاتر به خداگر که بگردی همه عالم را غیر عباس کسی نیست به او شیداتر اینچنین شد که خدا کرد تجلی آری عشق زیباست ابالفضل ازآن زیباتر تا قیامت علم عشق ابالفضل به پاست آری آن عشق که فانی نشود نور خداست نام عباس که آمد دهنم آب افتاد گوییاروی لب من عسل ناب افتاد دل به دریا زدگانت چه فراوان شده اند تاکه تصویر رخ ماه تودر قاب افتاد نمک بین نگاهت چقدر شیرین است دل فرهادی ام از عشق تو در تاب افتاد طاق ابروی تورا کافر بی ایمان دید سجده کرد و همه عمر به محراب افتاد بگذارید که یک عمر عسل نوش شوم نام عباس که آمد دهنم آب افتاد ازهمان روز که چشمت به جهان وا گشته ساقی عشق در این معرکه سقا گشته روز میلاد توجبریل خبر آورده که خدا از صدف عرش گوهر آورده انقدرشور شغف خانه مولا دارد گوییا حضرت زهراست پسرآورده آسمان شب مولاپس از این مهتابی است حق برای دل خورشید قمر آورده این که با خنده خود دارد اشاره به همه کاشف کرب حسین آمده سرآورده پاسبان حرم زینب کبری آمد این که در سینه خود کوه جگر آورده زحمت ام بنین بود که عباس شود مرداز دامن مادرسوی معراج رود پسرم گوش بده حرف دل ام بنین آبرویم همه در دست تو باشد پس از این ایستاده است فلک قد تورا سیر کند ولی از روی ادب محضر مولا بنشین گرچه برچشم تو مشتاق شده ارض وسما محضر آل علی چشم بینداز زمین هرکجا خواست که زینب بشود ناقه سوار تو رکابش بشو عباس ,که او هست نگین نکند لفظ اخارا توبگویی به حسین من کنیزم تو غلامش همه جا هست همین آنقدر خاک نشین قدم یار شدند هر دو در هردوجهان صاحب دربار شدند با قدمهای ابالفضل زمین می لرزید دشمن از طرز رجزخواندن او می ترسید وسط معرکه می رفت که محشر بشود شاه شمشاد قدان تا که کمی می غرید راه و بیراهه اش از هول ولا گم میشد تا که چشمش به غضب سوی کسی میچرخید همه آهنگ عقب گرد به لب می خواندند تا که شمشیر ابالفضل کمی می رقصید میزد از میمنه از میسره میرفت برون با هجومی همه لشگریان می پاشید هرکسی بر قد و برجنگ تو کرده است نگاه گفته لا حول و لا قوت الا بالله بنویسید ابالفضل بخوانید حیا بنویسید علمدار بخوانید وفا هیچکس مثل ابالفضل نگیرد دستی بنویسید زحاجات بخوانید روا دیده او همه را یاد جنان می انداخت بنویسید از آن چشم بخوانید بلا بنویسد که سقاست بخوانید خجل قول دادست که آبی برساند اما مشک افتاد و تو افتاد ی وارباب افتاد پای گهواره طفلش زنی افتاد از پا بعد تو دشمن تو اهل جسارت بشود بعد تو زینب تو سوی اسارت برود 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌