#زندگینامه🔖!"
#قسمت_سی_یکم"
آخرين باری كه حاج قاسم جهاد را ديد دو روز قبل از شهادتش بود با لبی خندان و پُرانرژی مثل هميشه آمد ديدن ِحاج قاسم،با همه برادران حاضر در جمع سلام واحوال پرسی كرد، به حاج قاسم اطلاع دادنجهاد به ديدن شما آمده حاج قاسم هم با اشتياق فراوان برای ديدن او به برادران گفت بگوييدسريع بيايد داخل پيش من !! تا جهاد داخل اتاق شد حاج قاسم از جايش بلند شد او را محكم بغل كرد، جهاد هم با لحن شيرين و هميشگیاش كه حاج قاسم را عمو خطاب ميكرد و لبخندی كه هميشه زمان ديدن حاج قاسم بر لب داشت با صدای بلند گفت: خسته نباشيد عمو!
و شانهی حاج قاسم را بوسيد،
خم شد تا دست حاج قاسم را ببوسد ،اما حاجی ممانعت كرد جهاد هم با صدای آرام رو به سمت او گفت: آخر من آرزو به دل میمانم!باهم نشستند و چای خوردن …برادری كه مسئول جهاد بود آمد داخل اتاق، حاج قاسم تا او را ديد گفت: برادر، جهاد را اول به خدا دوم به شما ميسپارم،جان شما و جان او! ايشان اجازهی اينكه به خط مقدم برود را از طرف من ندارد! جهاد لبخندی زد و باز شانهی حاج قاسم را بوسيد و دستش را بر روی شانه ايشان گذاشت و گفت عمو جان من به فدای شما،حاج قاسم هم نگاهی پراز عشق و محبت
به جهاد كرد و همينطور كه به جهاد نگاه ميكرد رو به سمت آن برادر مسئول گفتن: مراقب پسر من باشيد خدا خيرتان دهد...!
آن لحظه همه حاضران در آن جمع عمق عشق و محبت پدر و پسری را بين جهاد و حاج قاسم فهميدند..
@jihadmughniyeh_ir
درخلوت خودم بودم که
صدا زدی مرا ...
نه اینکه من خود آمده باشم!
تو مرا خواندی ..
و راهم دادی به دنیای زیبایت...
@jihadmughniyeh_ir
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ
وَعَلَی الْاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ
عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً
ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن
وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین
وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن
وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین
@jihadmughniyeh_ir
@audio_ketab315_2649710575.mp3
زمان:
حجم:
2.99M
🎧رمان صوتی
واقعی، عاشقانه، شهدایی
#یادت_باشد
"روایت همسر شهید مدافع حرم
حمید سیاهکالی مرادی "
🕊قسمت 2⃣2⃣
🕊پخش از رادیو نمایش
@jihadmughniyeh_ir
#زندگینامه🔖!"
#قسمت_سی_دوم"
-برادرِشهیدحاجحسنتهرانیمقدم:
حاج حسن آقا وقتی آمد در لبنانبه
همراه شهید عماد مغنیه طرحهای
استراتژیک علیه اسرائیل تنظیم کردند!
و به حمدالله سیستمموشکی حزب الله
را راهاندازی کردند ...
آن زمان جهاد یک پسر کوچک بود
که از همان موقع همراه پدرش بود،
حاج حسن جهاد را بغل میکرد و میبوسید
و کلی با او خوش و بش میکرد ..
دشمن فکر میکرد با به شهادت رساندن
این فرزندان مقاومت، مقاومت از حرکت
متوقف خواهد شد ...
این حرکت مقاومت با این شهادت ها
نه تنها متوقف نمیشود بلکه با عزم
راسخ تر و انگیزه بهتر راه خط سرخ
شهادت را تا نابودی اسرائیل ادامه
خواهد داد ...✌️🏻!"
@jihadmughniyeh_ir