eitaa logo
شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
271 فایل
"به‌نام‌عشق‌،‌به‌نام‌شہیدوشہادت(:" • #کپی_آزاد مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه ‌نمےگیریم✌️🏿✨ #شہید‌جھادمغنیھ..🎙 ارتباط با ادمین : @ya_gadimalehsan جهت تبادل به ایدی زیر پیام دهید : @sarb_z_313. خواستندخاکت‌کنند،جوانه‌‌زدی! #برادرم♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
نصوح انقلاب ماست... احتیاج به یک بارقه‌ی و مسیحایی داشت تا راه بشناسد، شناخت و در مسیر، پیشتاز شد به سمت شهر. همه ما ادعای درستی پیمایش را در غب‌غب خود داریم و زور می‌زنیم مسیر خود را تلقین کنیم بر اطرافیان، که من بر طریق اعلی هستم، شاید بخاطر این می‌کنیم اشتباه بودن مسیر را نپذیریم، چون از راهی که آمده‌ایم و که کشیده‌ایم می‌ترسیم که بیهوده بوده باشد. اما آنگاه که دم و اتمسفر و را دید و صوت ربنای را به چشم دید و به گوش شنید، بی ترس از راه آمده و قهرمانانه مسیر درست را پذیرفت تا از آن به بعد و بردارد. تا نه دلش لرزان باشد نه گام هایش. رسید به دیدگاهی که گفت شاید امام زمانم از سیگار کشیدنم راضی نباشد. مچاله کرد و تعلقش را، و پرتاب... شد صوت شناخت ما از بوی باروت و خون و خاک و . و نگاشت آنچه را که در مکاشفه‌های ذهنش کرد. به مناسبت شهادت تاریخ تولد: ۲۱ شهریور ۱۳۲۶ شهرری تهران تاریخ شهادت: ۲۰ فروردین ۷۲ فکه خوزستان @jihadmughniyeh_ir
زندگینامه و خاطرات 4⃣3⃣ شانزده ساله بود که او را دیدم ، نوجوانی رشید و نورانی ، در حرم (س) باهم همراه شدیم، فارسی را کم میفهمید و عربی را کم میفهمیدم. ولی نگاه های با معنایش تمام حرف را میزد. ندیده بودم کسی با زیارتنامه حضرت معصومه (س) گریه کند ولی او گریه کرد و من از گریه او بغض کردم که ما چه داریم در کنار خود و قدرش را نمیدانیم،زیارت که تمام شد گوشه ای نشستیم، از حال و هوا که خارج شد گفتم:« من تا به حال در حرم بی بی گریه نکرده بودم ولی الان از گریه تو... ، گفت:« ؟ » گویی با مشت کوبید به سرم. اشک در چشمانم جمع شد. نه او چیزی گفت و نه من. دو سه روزی با هم بودیم. بود و . مردی بود برای خودش. 🔰کانال قرارگاه فرهنگی مجازی🔰 •••✾شهید جهاد عماد مغنیه✾••• @jihadmughniyeh_ir