1.jpg
9.13M
فایل با کیفیت طرح جدید به مناسبت تولد #شهید_عبدالحسین_برونسی
@jihadmughniyeh_ir
#شھید_عبدالحسین_برونسے:
از قرآن مدد بجویید و از قرآن سرمشق بگیرید تا به گمراهی کشیده نشوید
Martyr Abdul Hussein Brunsi:
Follow help from the Qur'an and follow the example of the Qur'an so that you do not go astray
#شهید_عبدالحسین_برونسی
#شهید_دفاع_مقدس
@jihadmughniyeh_ir
4_5771576330810296425.mp3
1.67M
شهادت
مقصد نیســت راه اســـت
مقصد خداست و شهادت
بهتریــن راه ، رسیـــدن بـه
خـــــداســت
#شهید_عبدالحسین_برونسی
#صدای_شهدا
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
@jihadmughniyeh_ir
یک ساعتی مانده بود به اذان صبح. جلسه تمام شد. آمدیم گردان. قبل از جلسه هم رفته بودیم شناسایی. تا پام رسید به چادر، خسته و گوفته ولو شدم روی زمین.
فکر میکردم عبدالحسین هم میخوابد. جوارابهاش را درآورد. رفت بیرون! دنبالش رفتم.
پای شیر آب ایستاد. آستینها را داد بالا و شروع کرد به وضو گرفتن. بیشتر از همه ما، فشار کار روی او بود. طبیعی بود که از همه خستهتر باشد. احتمالش را هم نمیدادم حالی برای خواند #نماز_شب داشته باشد.
خواستم کار او را بکنم، حریف خودم نشدم. فکر این را میکردم که تا یکی دو ساعت دیگر سر و کلهٔ فرماندهٔ محور پیدا میشود. آن وقت باز باید می رفتیم دیدگاه و میرفتیم پشت دوربین. خدا می دانست کی برگریدم.
پیش خود گفتم: بالاخره بدن توی بیست و چهار ساعت، احتیاج به یک استراحتی داره که.
رفتم توی چادر و دارز کشیدم. زود خوابم برد.
اذان صبح آمد بیدارمان کرد. بلند شدم و پلکهایم را مالیدم. چند لحظهای طول کشید تا چشمهام باز شد. به صورتش نگاه کردم. معلوم بود که مثل هر شب، نماز با حالی خوانده است.
#شهید_عبدالحسین_برونسی
@jihadmughniyeh_ir