3.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ شجاعتی بی مانند از ماه بنی هاشمیان
🎥 ببینید، کمیک موشن حضرت عباس در صفین
#امام_حسین
5.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ قاری خوش صدای کربلا را بیشتر بشناسید
🎥 بریر همدانی یکی از اصحاب عاشورایی و از شهیدان کربلا است.
#محرم
#امام_حسین
6.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ آخرین شهید کربلا در محرم
🎥 هفهاف بن مهند از اصحاب امام حسین علیه السلام
#امام_حسین
🇮🇷شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
به هرکه هرچه داشتی
بخشیدی حتی تیر ها
هم از پیکرت خون نوشیدند...""!!💔
•|🌼|•
.
•
- مھدۍجان
هرچہکردمبنویسـمزتومدحوسخنـے
یابگـویمزمقامتوکهیابنالحسنـے
اینقلمیارنبودوفقطاینجملہنوشت:
پسرحیدرکرارتواربابمنـے(((:🖐🏽🌿
-العجل_مولاےمن
#السلامعلیڪیابقیہاللھ🌱
.
•
یھ رفیقی برایِ خودت انتخاب کن ،
که هر وقت کنارش بودی نتونی گناھ کنی . .
خجالت بکشی و به حرمت پاكبودن کارهایِ
رفیقت دست به گناه نزنی :) ☝️🏼♥️
#جهــادنا
#مهـربـونبـردارم
⭕️خیلی زیباسـ🙂ت
ولی از زیباییش برای خدا استفاده کرد
نه برای ناموس مردم😏
عکسشو نذاشت تو اینستا
زیرش ننوشت من و عشقم تو فلان پارتے
|شهید مدافع حرم علا حسن نجمه|
⭕️ پولدار 💸
ولی پولشو ول کرد رفت🚶
خودشو خرج کرد برای خدا
نه اینکه پولشو خرج کنه بره فلان کشور تفریح🙃
|شهید مدافع حرم احمد مشلب|
⭕️لات بود
ولی عکسشو تو پیج ارازل و اوباش نذاشتن🙄
عکس خودزنیاش و دعواهاشو پر نکرده بود
تو اینستا و فضای مجازی
لاتیشو خرج بی بی زینب(س) کرد✌️
چند ماه آخر خیلی تغییر کرد،
زیرورو شد💚
روز قبل شهادتش به بچه ها گفت
فردا این خالکوبی پاک می شود و واقعاً هم همان شد.
روضه حضرت زینب
مجید را زیرورو می کند.
|شهید مدافع حرم مجید قربانخانے|
#تلنگرانه 📌
🇮🇷شهیدجهادمغنیه 🇵🇸
با چشمهای تار به رفتنش خیره میشوی. قرآن را روی قلبت میفشری. آخ! یادت رفت از زیر قرآن ردش کنی.
خبر میآورند. خبرهای خوب!
زمان شادی است و جشن و سرور؛ پسرها آمدهاند.
چشم مادرانشان روشن! پای سفره عقد صورت ماه فرزندانشان را در رخت و لباس دامادی میبینند؛
با لبخندی از سر شوق و نگاهی که مدام سرتاپای اولاد را برانداز میکند.
همان موقع جوانی از مهمانان جلو رفت و به حسن خیره شد.
گردنبندی که در گردن حسن بود به دلش نشسته بود. حسن بدون تعلل گردنبند را از گردنش درآورد و به آن جوان داد.
داد و این جمله را گفت: «زیاد با من موندنی نیست».
بیست روز بعد با حمله هواپیماهای صهیونیستی، یاسرضاهر و حسن زبیب در کنارهم به شهادت رسیدند.
اول خبر شهادتِ حسن به مادرها رسید.
مادر یاسر بیقرار شد و گفت: «پسرم چطور بی حسن زندگی کنه؟»
اما با شنیدن خبر شهادت یاسر، آرام شد.
رفاقت تا آخر خط این دو برادر آنقدر زیبا بود که خدا آخرین صفحه از سرنوشت دنیاییشان را هم کنار هم رقم زد.
روز تشییع پیکرهایشان خیلی شلوغ شده بود. جمعیتِ زیاد، مانع میشد مادرها یک دل سیر بتوانند با پسرهایشان خداحافظی کنند.
قلبشان داغ جوان دیده بود اما شالهای زرد حزب الله را از شانههایشان برنمیداشتند.
یکی از مادرها سرش را جلو برد و در گوش دیگری پرسید:
- میدونی الان پسرامون کجاهستن؟
- پیشِ حسین(ع)
#پایانداستانرفـاقتتاآخـرخط🌷