💛❄️💚
گفته بود آقا سید من پای روضه ک مینشینم، به گریه نمیافتم.
سید مجتبی به یکی از روضه هایی ک خوانده بود اشاره کرد و پرسید:
حتی این را هم ک گفتم، گریه نکردی؟
- ن، اینجا هم منقلب نشدم.
سید مجتبی در جوابش گفت:
مشکل از من است.
دهان و چشم من آلوده است ک تو با روضه گریه ات نمیگیرد.
میگفت برای هر کس تعریف کردم ک با روضه منقلب نمیشوم، میگفت مشکل از خودت است.
سید اما میگوید مشکل از من است ک روضه خواندنم روی تو اثر نمیگذارد...
#شهیدسیدمجتبی_علمدار
شبتون شهدایی🌹
دوستان
ی سوپرایزززز خیلی ویژه🤗
زود این شماره رو بگیر👇
1640👈👈🌹🌹
وقتی فهمیدی سوپرایز چی بود
مارو فراموش نکنیدااا
#التماس_دعا
کانال جملات طلایی شهدا
@jomalat_talaei_shohadaei
دوستَش مۍگُفت↓
علے تو قُنوتِش
هیچ چیزی بَراۍِ خودَش
نِمےخواست...🍃
بارها مۍشِنیدَم که مۍگُفت↓
اَللهُم احفِظ قائِدنا الخامِنهاے
بُلَند هَم مۍگُفت
اَز تَه دِل...❤️
#شهید_علۍصیادشیرازے...
#رهبرانه
@jomalat_talaei_shohadaei
#سیره_شهدا
✍قبل از عملیات کربلای 5 بود ، بچه ها دور هم جمع بودند ، که یکدفعه سر و صدایی بلند شد !
صدا ، صدای سید باقر بود ،
جوش آورده بود و با یکی از بچه های بسیجی بگو مگو می کرد !
🍀پا در میانی کردیم و قضیه ختم به خیر شد ،
حالا یکی باید میومد و وجدانش رو آرام می کرد ،
به خودش لعنت می فرستاد که این چه کاری بود کردی؟
فردا کی مرده کی زنده؟ ، چطور می خوای جواب بدی ؟
آخر سر هم تصمیم گرفت بره و اون بسیجی رو پیدا کنه ،
به هرکی میرسید سراغش رو می گرفت ، دیگه داشت کلافه می شد ، که پیداش کرد
بهش گفته بود ،
ما بچه سیدا زود جوش میاریم و زود پشیمون میشیم.
برادر ، شما ما رو حلال کن
من اشتباه کردم من نفهمیدم.
دست انداخته بود گردنش و بوس و ماچ و طلب حلالیت !
خلاصه از دلش درآورده بود !
فاصله ی راضی کردنش تا شهادتش یک روز هم نشد....
#شهیدسیدقادر_موسوی
📚ستارگان خاکی
@jomalat_talaei_shohadaei
1_132007399.mp3
6.22M
منم که محتاجمو
حاج محمود کریمی...
@jomalat_talaei_shohadaei
"نیامدنش" از "نبودنش" دردناک تر است😔
نبودنش "تقدیر" است،🌱😔
نیامدنش "تقصیر"❗️😭
💌 #هلمنناصرینصرنی؟!"
شبتون مهدوی
@jomalat_talaei_shohadaei