#رهایی_از_طلسم
با توجه به آیات قران کریم جادو و سحر وجود دارد
در قران سه نوع جادو ذکر شده
۱-جدایی بین زن و شوهر
ۖ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ (بقره:۱۰۲)
۲- چشم هارو جادو کنند طوری که امور را غیر واقعی ببینند
سَحَرُوا أَعْیُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءُوا بِسِحْرٍ عَظِیمٍ ( اعراف۱۱۶)
۳-دمیدن در گره ها
وَمِن شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ (فلق۴)
برای رهایی از سحر و جادو امور ذیل بسیار مهم و مفید است ان شالله
۱-دادن صدقه
۲-دعای بطلان سحر
بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ بِسْمِ اللَّهِ وَ ماشآءَ اللَّهُ بِسْمِ اللَّهِ وَ لاحَوْلَ وَلاقُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ قالَ مُوسی ما جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ اِنَّ اللَّهَ سَیُبْطِلُهُ اِنَّ اللَّهَ لایُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدینَ فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ فَغُلِبُوا هُنالِکَ وَانْقَلَبُوا صاغِرینَ
(مفاتیح الجنان رساله باقیات صالحات باب سوم)
۳-خواندن چهار قل
سوره الناس
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ (۱) مَلِكِ النَّاسِ (۲) إِلهِ النَّاسِ (۳) مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ (۴) الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ (۵) مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ (۶)
سوره الفلق
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ (۱) مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ (۲) وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ (۳) وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ (۴) وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ (۵)
سوره الإخلاص
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (۱) اللَّهُ الصَّمَدُ (۲) لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ (۳) وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ (۴)
سوره الكافرون
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُونَ (۱) لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ (۲) وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ (۳) وَ لا أَنا عابِدٌ ما عَبَدْتُّمْ (۴) وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ (۵) لَكُمْ دِينُكُمْ وَ لِيَ دِينِ (۶)
https://eitaa.com/jorenab
#خلقت_انسان_یک
اول – مراحل خلقت انسان
در قرآن کریم مراحل خلقت انسان را اینگونه ترسیم می کند
الف-اصل آدم از خاک است؛ لذا می فرماید خداوند انسان را از خاک آفرید « خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ » آل عمران / 59
ب- سپس خاک را تبدیل به گل کرد؛ (اورا از گِل آفریدی) « خَلَقْتَهُ مِنْ طِين » اعراف / 12
ج-سپس این گل را گذاشت تا متغیر شده و مدتی ماند؛ (گِلى سياه متغير و بو گرفته، –انسان آفریده شده است : « مِنْ حَمَإٍ مَسْنُون » حجر / 28
د-سپس آن را گذاشت تا خشک شود؛ (انسان را از گل خشكیدهاى همچون سفال آفرید)« خَلَقَ الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ » الرحمن /14
ه- آنگاه روح در او دمید(از روح خویش در او دمیدم) « نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي »ص/38
دوم – ضعف وشکست جسمی در طول زندگی
در طول زندگی انسان دچار ضعف وفرتوتی می شود « وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ »یس/36
سوم-گرفتن روح آدمی در پایان عمر
زمانی که عمر انسان به پایان می رسد خداوند جان آدمی را که جلوه اوست ونفخه الهی در کالبد انسان است بطور کامل می گیرد
قرآن کریم نیز به وجود روح و تجرد آن و این که هنگام مرگ، روح به طور کامل، اخذ می شود اشاره دارد: «اللّهُ یَتَوَفَّی الأَْنْفُسَ حِینَ مَوْتِها وَ الَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنامِها فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضی عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَ یُرْسِلُ الأُْخْری إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی إِنَّ فِی ذلِکَ لآَیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»( زمر / 42.) یعنی: خداست که وقت مرگ، ارواح خلق را می گیرد و آن را که هنوز مرگش فرا نرسیده نیز در حال خواب روحش را قبض می کند. سپس آن را که حکم به مرگش کرده، جانش را نگاه می دارد و روح آن را که محکوم به مرگ نکرده به بدنش می فرستد تا وقت معین مرگ؛ در این کار، ادله قدرت الهی برای متفکران، پدیدار است
مرحوم علامه طباطبایی رحمه الله می نویسد:
«در مجمع آمده است قبض شی اخذ به تمام و کمال است و وقتی گفته می شود: «توفیت حقی» یعنی: تمام حقم را گرفتم... مراد از انفس، ارواح متعلق به بدن است نه مجموع روح و بدن؛ چون مجموع روح و بدن قبض نمی شود بلکه روح قبض می شود؛ یعنی تعلقش به بدن قطع می شود... از این آیه استفاده می شود که نفس، موجود است و مغایر با بدن است؛ به گونه ای که از بدن جدا شده و مستقل شده و به حیات خویش ادامه می دهد.»( سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج 17، ص 284 و ج 1، ص 355.)
چهارم- سرانجام روح
خداوند متعال به مؤمنین، وعده داده است که به ثواب اعمال خود خواهند رسید و به مجرمان وعید داده است که سزای اعمالشان را خواهند دید: «إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعاً وَعْدَ اللّهِ حَقًّا إِنَّهُ یَبْدَوءُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ بِالْقِسْطِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَمِیمٍ وَ عَذابٌ أَلِیمٌ بِما کانُوا یَکْفُرُونَ»( یونس / 4)
یعنی: بازگشت شما همه به سوی او خواهد بود؛ این به حقیقت وعده خداست که او در اول خلق را بیافریده و آنگاه به سوی خود بر می گرداند تا آنان که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادند به عدل و احسان، ثواب و جزای خیر دهد و آنان که کافر شدند، به کیفر کفرشان به شرابی از حمیم دوزخ و عذابی دردناک معذب گرداند.
خداوند متعال خلف وعده نمی کند؛ زیرا انجام ندادن وعده و وعید یا ناشی از عدم قدرت است که ذات اقدس الهی بر همه چیز قادر است: «أَنَّهُ یُحْیِ الْمَوْتی وَ أَنَّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»( حج / 6.) یعنی: اوست که مرده ها را زنده می کند و به درستی که او بر همه چیز قادر است. یا برای آن است که چیزی او را مجبور کند تا از وعده و وعید دست بردارد؛ در حالی که چیزی نمی تواند حضرتش را مجبور کند: «کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ»( بقره / 116) یعنی: همه در برابر او خاضع و خاشع هستند.
از آن جا که خداوند حکیم است و بیهوده وعده و وعید نمی دهد و قادر علی الاطلاق است و هستی همه در برابر او خاضع هستند. و چیزی او را مجبور نمی کند، پس باید قیامتی باشد تا وعده و وعید جامعه عمل بپوشد: «رَبَّنا إِنَّکَ جامِعُ النّاسِ لِیَوْمٍ لا رَیْبَ فِیهِ إِنَّ اللّهَ لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ»( آل عمران / 9) یعنی: پروردگارا! به درستی که تو مردم را در روزی که شکی در آن نیست، جمع خواهی کرد. به درستی که خداوند خلف وعده نخواهد کرد.
بنابراین خداوند همه انسانهارا برای قیامت جمع می کند تا نسبت به عملکرد خویش پاسخگو باشند ودر مقابل کار نیک پاداش یابند ودر برابر کار بد مکافات شوند
https://eitaa.com/jorenab
#خلقت_انسان_دو
پنجم – چگونگی ارتباط روح با دنیا پس از مرگ
یکی از سوالات رایج ومهم این است اساسا اگر روحی از کالبد خویش جدا شده ودیگر تعلقی به جسم ندارد آیا ارتباطی با این عالم خاکی دارد یا خیر یعنی آیا هنوز ممکن است با راه دیگری غیر از جسم درین عالم خاکی رفت وآمد داشته باشد وبه نوعی زندگی جدیدی درین عالم را تجربه کند؟
در برخی از روایات به این نکته اشاره شده است که خداوند به برخی از ارواح اذن میدهد تا خانواده و بستگان خویش را ببینند عَنِ الصّادِقِ عليه السَّلام: اِنَّ الْمُؤْمِن لَيَزُورُ اَهْلَهُ فَيَرَى ما يُحِبُّ وَ يُسْتَرُ عَنهُ ما يَكْرَهُ وَ اِنَّ الْكافِرَ لَيَزُورُ اَهْلَهُ فَيَرى مايَكْرَهُ وَ يُسْتَرُ عَنْهُ ما يُحِبُّ»(بحارالانوار ج6ص256) به درستى که مؤمن خانواده خویش را زیارت میکند؛ آنچه را دوست دارد، میبیند و آنچه را ناخوشایند دارد، از او پوشیده میشود و به درستى که کافر خانوادهی خویش را دیدار میکند؛ آنچه ناخوشایند او است میبیند، و آنچه را دوست دارد از او پوشیده میشود.
بنابراین امکان آگاهی ارواح از آنچه در عالم خاکی می گذرد ممکن است
ششم- احضار ارواح پس از مرگ
بحث احضار ارواح بحث بسیار مفصل ودامنه داری است وامکان نفی یا اثبات آن وجود ندارد زیرا کسی که ادعا می کند توانسته است روحی را حاضر کند هیچ گونه دلیلی نمی تواند اقامه کند واگر از چیزی خبر دهد ویا کاری شگفت انگیز انجام دهد بدین معنا نیست حتما با روحی در ارتباط است زیرا ممکن است با جن مرتبط باشد ویا براساس رمل واسطرلاب سخنی بگوید ویا از راه های دیگری به چنین خبرهائی دست یافته باشد
استاد جوادی آملی در تفسیر موضوعی قران می نویسد:
اگر کسی بگوید ما با ارواح موکّل سماوات یا با فرشتگان یا جنیان یا با ارواح مؤمنان یا زندگان ارتباط برقرار کردیم، راه اثبات ندارد، حتی برای خودشان، هر چند ثبوتاً ممکن است که آدمی با فرشتهای موکّل آسمان یا زمین یا شیاطین انس و جن یا با ارواح مردگان و زنده ارتباط برقرار کند.
زیرا آنها مجردند و انسان هم دارای روح مجردات و مجرد میتواند با مجرد دیگر ارتباط برقرار کند. اما راه اثبات این مسئله آسان نیست. به هر روی اگر کسی مدّعی ارتباط بود، دلیلی برای اثبات ندارد. (تفسیر موضوعی قرآن، آیت الله جوادی آملی، ج 1، ص 119 – 12 )
https://eitaa.com/jorenab
اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۗ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۖ وَلَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ
@jorenab
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۗ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۖ وَلَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
@jorenab
آیا خداوند برای (نجات و دفاع از) بنده اش کافی نیست؟! در حالی که آنها تو را از غیر او می ترسانند
ألَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ ۖ وَیُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِن دُونِهِ ۚ (زمر:۳۶)
میگویم:
خداوندی که قبل از تولد انسان دو نفر (پدرومادر)محافظش قرار داد که با جان ومال در خدمت او باشند و غذای متناسب با شرایط او(شیرمادر)برای تغذیه اش قرارداد آیا انسان را فراموش میکند تا انسان بخواهد به سراغ غیر خداوند برود؟
@jorenab
#کرامت_نفس
فضائل اخلاقی(مانند صداقت در گفتار و کردار . تحصیل تقوا با انجام واجبات و ترک محرمات .عدم خیانت و..) زمانی ارزشمند خواهد بود که درجان انسان بنشیند ووقتی فضائل اخلاقی در جان انسان نشست نفس را کریم می کند وبه نفس عزت می بخشد آنگاه چنین انسانی
1-دارای آرامش درونی میشود و شرایط ناگوار اورا متزلزل نمی کند
2-نسبت به امور دنیوی بی تفاوت است وخود را وابسته به امور دنیوی نمی کند
3-خودش را برای بدست آوردن امور حقیر دنیوی ذلیل نمی کند
4- دارای عفت در کلام وعمل می گردد
5- دارای حیاء می شود
نکته فرق بین حیاءوعفت : حیاء یعنی عمل نکردن به خواهش های نفسانی
عفت یعنی کنترل نفس تا پا از قوانین عرفی وشرعی بیرون نگذارد
چند راهکار برای تحصیل کرامت نفس
1-یقظه در لغت به معنای بیداری است ودر اصطلاح یعنی بیداری انسان از خواب غفلت واینکه
الف-نسبت به خداوند متعال فقیر است
ب- انسان مسافر است که به سوی خداوند در حرکت است
ج- بدون لطف الهی کاری از پیش نخواهد برد
د- الطاف ونعمت الهی را مورد توجه قرار دهد چه ظاهری مانند پوشاک ،مسکن و... چه باطنی مانند عقل دین ایمان و......
2- خوف ورجاء یعنی انسان نسبت به رفتاری که انجام می دهد نگران باشد تا مبادا نتواند وظیفه خود را در برابر مالک وصاحب اختیار خویش بدرستی انجام دهد و از طرف دیگر به لطف الهی امید داشته باشد واینکه خداوند متعال بنده خویش را رها نمی کند
3-توکل در لغت واگذار کردن کار به شخص دیگر که وکیل نامیده می شود
در اصطلاح یعنی تمام اسباب مادی تحت اراده وسیطره خداوند متعال است واگر خداوند نخواهد کاری تحقق نخواهد یافت
اثرات توکل
الف-زنده شدن امید
ب-صبر دربرابر مصیبت ها
ج-آرامش
4- رضا وتسلیم اینکه انسان کارهارا به خدابسپارد وآنچه به او داده می شود راضی باشد
فرق رضا وتسلیم در رضا انسان اراده خویش را با اراده خداوند همسو می کند اما در تسلیم اراده ای جز اراده الهی ندارد
مراحل رضا وتسلیم
الف-ابتداء کراهت قلبی نداشته باشد
ب- میل واراده خودش را با اراده الهی همسو کند
ج- دیگر میل واراده ای فرد در برابر اراده الهی مطرح نباشد
5-مدیریت نفس اینکه انسان برای رسیدن به مقاصد عالیه بدون آنکه خودش را مدیریت کند ممکن نیست واین امر ممکن نمی شود مگر با برنامه ریزی و داشتن همت بلند
6- قناعت اکتفا نمودن به آنچه خداوند در اختیار وی قرار داده است وانسان قانع دیگر دارای اندوه نیست ودر برابر دیگران سر فرود نخواهد آورد
https://eitaa.com/jorenab