eitaa logo
جرعه ناب
654 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
213 ویدیو
25 فایل
علی گلایری سطح چهار(دکتری),استاد حوزه و دانشگاه. نویسنده @Aligelayeri #جرعه_ناب ؛جرعه ای از چشمه جوشان نهج‌البلاغه و معارف اهل بیت علیهم السلام #جرعه_ناب توسط ادمین اداره می شود
مشاهده در ایتا
دانلود
الْمَرْءُ أَحْفَظُ لِسِرِّه‏ هرکسی به حفظ راز خویش سزاورتر است ( نهج البلاغه نامه 31) ۱-معمولا هرکس در زندگی خویش  حرفهایی دارد که حریم شخصی او حساب می شود وبه اصطلاح سخنا ن مگو دارد که نباید آنرا با کسی در میان بگذراد ۲-  اگر کسی برای راز خویش اهمیت وارزش قائل نباشد نباید انتظار داشته باشد د یگران برای آن اهمیت قائل باشند وآنرا منتشر نکنند لذا  نباید با کسی در میان گذاشته شود حتی نزدیکترین دوستان نیز نباید از برخی از امور مطلع باشند زیرا هرکسی نمی تواند بر وسوسه مطرح کردن اطلاعات شخصی ویا اتفاقاتی که برای کسی افتاده است غلبه کند  لذا می فرماید كسى كه راز خود را بپوشاند همواره اختيار آن به دست اوست و كسى كه نپوشاند از اختيارش بيرون مى رود «مَنْ كَتَمَ سِرَّهُ كَانَتِ الْخِيَرَةُ بِيَدِهِ»(حکمت ۱۶۲) ۳-  امام صادق علیه السلام می فرماید دوستت را بر رازخویش مطلع نکن جز به چیزی که اگر دشمنت بر آن اطلاع یابد، به ‏تو زیان نرساند، زیرا ممکن است، همان دوست، روزی دشمن گردد « لاَتَطَّلِعْ صَدیِقَکَ مِنْ سِرِّکَ اِلْاَّ عَلَی مَالَوِاطَّلَعَ عَلَیْهِ عَدُوُّکَ لَمْ یَضُرُّکَ، فَاِنَ‏الصَّدیِقَ قَدْ یَکُونُ عَدُوُّکَ یَوْماً مَّا » (بحارالانوار ج71ص176) ۴-پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم نیز می فرماید با کتمان سر بر کارهایتان کمک بگیرید زیر هرکس دارای نعمتی باشد مورد حسد واقع می شود  «اسْتَعِينُوا عَلَى أُمُورِكُمْ بِالْكِتْمَانِ فَإِنَّ كُلَّ ذِي نِعْمَة مَحْسُودٌ» (بحارالانوار ج74ص150) گفت پیغمبر هر آنکو سرّ نهفت          زود باشد با مراد خویش جفت دانه چون اندر زمین پنهان شود          سر آن سر سبزی بستان شود زر و نقره گر نبودندی نهان                 پرورش کی یافتندی زیر کان (مثنوی، دفتر اول) بنابراین انسان  نباید  راز خویش را با کسی در میان بگذارد زیرا:  الف- اگر خودش حریم شخصی خودش ر ا نقض کند بدون شک دیگران چنین کاری را انجام خواهند ب- همیشه در نگرانی واضطراب خواهد بود مبادا اسرار وی فاش شود  در حالی که اگر با کسی در میان نگذارد ازین فشار روحی در امان است ج-هر انسانی به نوبه خویش بد خواهانی دارد  افشای اسرار موجب میشود تا آنها راه را برای ضرر زدن  او هموار سازد د- اگر نیاز است در باره سری که دارد با کسی مشورت کند لازم نیست بصورت شفاف بگوید راز من است بلکه به صورت سوم شخص مطرح کند @jorenab
سوال: حدیث کِساء از حیث سند و دلالت چگونه است؟ جواب : ۱-اصل داستان کِساء امر مسلمی است اینکه نبی اکرم صلی الله علیه واله وسلم حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت علی علیه السلام و امام حسن و امام حسین علیهما السلام را تحت کِساء جمع کرد و فرمود  «اللهم هؤلاء أهلی فأذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا» خدایا اینان اهل بیت من هستند از آن‌ها پلیدی را دور کن و آن‌ها را پاک گردان در منابع معتبر شیعه و سنی آمده است به عنوان نمونه کتب شیعی مانند دلایل الامامه طبری ص۲۱ مجمع البیان طبرسی ج۸ص۵۵۹ و منابع اهل سنت مانند صحیح مسلم ج۱۵ص۱۹۰ مسند احمدج۷ص۴۱۵ ۲-آن چیزی که به عنوان حدیث کِساءمطرح است در منابع معتبر ذکر نشده است و مرحوم شیخ عباس قمی نیز آنرا در مفاتیح ذکر نکرد بلکه دیگران بدان اضافه کردند ۳- آنچه در این حدیث وجود دارد خالی از غلو است و همچنین در آن چیزی که مخالف اعتقاد شیعه باشد وجود ندارد ۴-به نظر می رسد آنچه در آخر این حدیث هست که هرکس خبر مارا در محفلی بگوید مراد ذکر و یاد اهل بیت علیهم السلام است که در کتب روایی روایات درین باره وجود دارد چون اولا: یاد اهل بیت علیهم السلام مصداق آشکار تعظیم شعائر الهی است مَنْ یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَاِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ؛(حج:۳۲) هر كه نشان‌های خداوند را بزرگ بدارد، آن از تقوا و پرهیزگارى دل‌هاست ثانیا در روایت آمده است یكدیگر را ملاقات كنید و از احادیث ما بگویید؛ چرا كه حدیث ما جلابخش قلوب است. همانا دل‌ها، چونان شمشیرها، زنگار می‌گیرند؛ جلا و صیقل دل‌ها به ذكر حدیث است عن رسولُ الله(صلى الله علیه وآله): تَذاكَروا وَتَلاقُوا و تَحَدَّثُّوا فَاِنَّ الْحَدِیثَ جَلاَء الْقُلوُبِ. إِنَّ القُلوبَ لَتَرینَ كَمَایَرینَ السَّیْف جَلاَؤُها الْحَدِیثُ. ( بحارالانوارج۱ص۲۰۲) ۵-به نظر نمی رسد خواندن حدیث کِساءاز نظر شرعی مشکلی داشته باشد هرچند بهتر است به عنوان خبری که از معصوم نقل شده بدان نگاه نشود بلکه به عنوان یک رویداد تاریخی که ذکرفضائل اهل بیت علیهم السلام است خوانده شود https://eitaa.com/jorenab
: ۱-یاد قیامت به زندگی جهت می دهد ۲-، رفتار انسان بر اساس پاسخگویی در آن روز تنظیم می شود ۳-و به جای صرف تمام توان برای جمع کردن مال و موقعیت به مقدار نیاز اکتفا می کند ۴-و بخشی از اوقات را برای ذخیره آن روز سرمایه گذاری می کند ، ۵- وقتی به مقدار نیاز اکتفا کرد و حرص جمع مال نداشت از خدا راضی خواهد بود ، ۶- برای همین از حضرت امیر علیه السلام روایت شده است : «خوشا بحال كسى كه در ياد معاد است و براي هنگام حساب قيامت كار ميكند و به كفاف معيشت قناعت دارد و از خدا خشنود است.» طُوبَى لِمَنْ ذكَرَ المَعَادَ، وَعَمِلَ للحساب، و قَنِعَ بِالكَفَافِ، وَرَضِىَ عَنِ اللَّهِ (نهج البلاغه حکمت:۴۴) https://eitaa.com/jorenab
۱-مهمترین عامل نابودی شیطان تکبرو غرور بود فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَی وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ (بقره۳۴) همگی سجده کردند. جز ابلیس که سرباز زد، و تکبّر ورزید، و (بخاطر نافرمانی و تکبّرش) از کافران شد ۲-اساس نابودی انسان نیز همین تکبر است یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَی کُلِّ قَلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبَّارٍ (عافر:۳۵) خداوند بر دل هر متکبّر گردنکشی مُهر می زند » ۳-خداوند نماز را واجب کرد تا مانع تکبر و غرور انسان شده در نتیجه نجات پیدا کند لذا حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: خداوند نماز را واجب کرد تا انسانها را از تکبر دور کند فَفَرَضَ الْإِیمَانَ تَطْهِیراً مِنَ الشِّرْکِ وَ الصَّلَاةَ تَنْزِیهاً مِنَ الْکِبْرِ (بحار الانوار ج۶ص۱۰۷) ۴-چون بی تفاوتی نسبت به نماز نشانه تکبر است و انسان متکبر جایگاهش درجهنم است اهل جهنم کسانی هستند که: الف-یا اهل نماز نبودند مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ (مدثر۴۲-۴۳) «چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟! می گویند: «ما از نمازگزاران نبودیم ب-یا نسبت به نماز سهل انگاری می کردند فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ (ماعون:۴-۵) پس وای بر نمازگزاران همان کسانی که در نمازخود سهل انگاری می کنند https://eitaa.com/jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از جرعه ناب
اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَوُودُهُ حِفْظُهُمَاوَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ https://eitaa.com/jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅عبدالعزیر قراطیسی گوید : امام صادق (علیه السلام) به من فرمود : ✍️ ای عبدالعزیز! ایمان مانند نردبانی است که ده پله دارد و مؤمنین پله ای را بعد از پله دیگر بالا می روند، پس کسی که در پله دوم است نباید به آنکه در پله اول است بگوید: تو هیچ ایمان نداری تا برسد به دهمی (که نباید چنین سخنی به نهمی بگوید) پس آن که را از تو پایین تر است دور نینداز که بالاتر از تو ، تو را دور اندازد و چون کسی را یک درجه پائین تر از خود دیدی ، با ملایمت او را بسوی خود کشان و چیزی را هم که طاقتش را ندارد بر او تحمیل مکن که او را بشکنی زیرا هر که مؤمنی را بشکند ، بر او لازمست جبرانش کند. عبْدِ الْعَزِيزِ الْقَرَاطِيسِيِّ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَا عَبْدَ الْعَزِيزِ إِنَّ الْإِيمَانَ عَشْرُ دَرَجَاتٍ- بِمَنْزِلَةِ السُّلَّمِ يُصْعَدُ مِنْهُ مِرْقَاةً بَعْدَ مِرْقَاةٍ- فَلَا يَقُولَنَّ صَاحِبُ الِاثْنَيْنِ لِصَاحِبِ الْوَاحِدِ- لَسْتَ عَلَى شَيْ‌ءٍ حَتَّى يَنْتَهِيَ إِلَى الْعَاشِرَةِ- فَلَا تُسْقِطْ مَنْ هُوَ دُونَكَ فَيُسْقِطَكَ مَنْ هُوَ فَوْقَكَ- وَ إِذَا رَأَيْتَ مَنْ هُوَ أَسْفَلُ مِنْكَ بِدَرَجَةٍ- فَارْفَعْهُ إِلَيْكَ بِرِفْقٍ- وَ لَا تَحْمِلَنَّ عَلَيْهِ مَا لَا يُطِيقُ فَتَكْسِرَهُ- فَإِنَّ مَنْ كَسَرَ مُؤْمِناً فَعَلَيْهِ جَبْرُهُ. عاملى، حرّ، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، 30 جلد، مؤسسه آل البيت عليهم السلام، ج‌16، ص: 162 ، قم - ايران، اول، 1409 ه‍ ق https://eitaa.com/MohammadGelayeri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱-دل انسان خانه است بناچار در هر خانه ای مهمان وارد می شود ۲-وازآنجا که مهمان خوش نشین است وبه سادگی بیرون نمی رود باید دید چه کسی را به خانه دل راه می دهیم ۳-ونکته مهم در مورد مهمان خانه دل آن است که وقتی در دل جا گرفت  سخنگوی انسان می شود ۴- اگر انسان خداوند را در دل جای داد آنوقت این خداوند است که برای بنده اش تصمیم می گیرد در روایتی از نبی اکرم( صلی الله علیه وآله وسلم) آمده است که خداوند متعال فرمود  بنده ام بوسیله واجبات ومستحبات به من تقرب می جوید وقتی بمن نزدیک شد من دوستدارش می شوم وزمانی که دوستدارش شدم گوشی می شوم که با آن می شنود وچشمی می شوم که با آن می بیند وزبانی می شوم که باآن می بیند و دستی می شوم که با آن کار می کند وپایی که با آن راه می رود اگر مرا بخواند اجابت کنم واگر درخواستی نماید عطا نمایم «  قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ اللَّهُ مَا تَحَبَّبَ إِلَيَّ عَبْدِي بِشَيْ‏ءٍ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُهُ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ لَيَتَحَبَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا وَ رِجْلَهُ الَّتِي يَمْشِي بِهَا إِذَا دَعَانِي أَجَبْتُهُ وَ إِذَا سَأَلَنِي أَعْطَيْتُه‏»([1]) ۵-یعنی چنین شخصی خدایی می بیند خدایی می شنود وخدایی عمل می کند وبن بستی در زندگی نخواهد داشت ۶-واگر خانه دل به شیطان سپرده شد وشیطان در آن جا گرفت شیطانی می بیند شیطانی می شنود شیطانی حرف می زند حضرت امیر المؤمنین ( علیه السلام) می فرماید: شیطان را معیار کارهای خویش قرار دادند واورا شریک کارهای خود ساخته اند پس در سینه هایشان تخم گذاشت واین تخم ها تبدیل به جوجه شد  وبا چشم آنان نگریست وبا زبان آنان سخن گفت «اِتَّخَذُوا الشَّيْطَانَ لِأَمْرِهِمْ مِلَاكاً، وَ اتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشْرَاكاً، فَبَاضَ وَ فَرَّخَ فِي صُدُورِهِمْ، وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فِي حُجُورِهِمْ، فَنَظَرَ بِأَعْيُنِهِمْ وَ نَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِم‏»([2]) پس ای عزیز بنگر چه کسی به مهمانی دل می آید - بحار الانوار ج67 ص 22[1] -نهج البلاغه خطبه :7[2]
سوال آیا از نگاه حضرت علی علیه السلام زنان ناقص العقل هستند؟ جواب: ۱-چون این خطبه بعداز جنگ جمل است به احتمال زیاد ناظر به افراد خاص چون عایشه باشد نه تمام زنان ۲-اگر کسی به سراغ کلام حضرت برود متوجه می شود از نظر حضرت علی علیه السلام عقل دوگونه است عقل طبیعی و عقل تجربی العقل عقلان عقل الطبّع و عقل التّجربه  (بحارالانوار، ج78، ص9) نشانه اینکه مراد از عقل دراینجا عقل تجربی است آنکه علت ناقص العقل بودن زنان را آن می داند که شهادت دو زن معادل شهادت یک مرد است و روشن است چنین عقلی مربوط به امور تجربی است پس نقص عقل از منظر حضرت آن است بخاطر نداشتن تجربه کافی نمی توانند بر احساسات خویش غلبه کنند وگرنه می بایست موارد دیگری ذکر میشد ۳-با توجه به تفسیری که فرمود شهادت دو زن پس مراد از نقص در مقابل تمام است نه کمال یعنی مراد این نیست زن در کمال و بهره وری از عقل نقص دارد بلکه مراد عدم تمام بودن است بقرینه عدم تمام بودن عبادت https://eitaa.com/jorenab