#خطبه_همام
#درس_سوم_بخش_دوم
دوم-« وَ مَلْبَسُهُمُ الِاقْتِصَادُ » از منظر قرآن کریم لباس برای آن است که زشتی انسان را بپوشاند « يا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُوارِي سَوْآتِكُم »([1])واز طرف دیگر انسان را از سرما وگرما حفظ نماید« ً وَ جَعَلَ لَكُمْ سَرابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَ سَرابِيلَ تَقِيكُمْ بَأْسَكُم»([2])
در روایات وارد شده است خداوند لباس شهرت را مغبوض میدارد« َإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُبْغِضُ شُهْرَةَ الْعِبَادَةِ وَ شُهْرَةَ اللِّبَاس»([3])
متقین لباسی که می پوشند نه آنچنان گران است که ثروتمندان به تن می کنند ونه آنچنان فرومایه است که اهل دنائت می پوشند بلکه در حد معمول ومتعارف می پوشند لباسی که بدور از شهرت بوده وضمن پوشش ظاهری آنهارا از گرما وسرما حفظ می کند .
سوم-« وَ مَشْيُهُمُ التَّوَاضُعُ » تواضع ملکه اخلاقی است که بین مهانه وکبر واقع است([4]) یعنی انسان متقی خودرا حقیر نمی کند تا دیگران اورا به سخریه بگیرند واز آنطرف به دیگران فخر نمی فروشد
در حدیثی از امام رضا علسه السلام آمده است حد تواضع چیست ؟ حضرت در جواب فرمود تواضع درجاتی دارد از جمله آن اینکه انسان قدر ومزلت خودرا بشناسد ووخودش را به قلبی سلیم وپذیرش درونی همان جایگاه قرار بدهد ودوست نداشته باشد کاری نسبت به کسی انجام دهد مگر آنگونه که دوست دارد درباره خودش انجام دهند اگر بدی از کسی دید با نیکی پاسخ گوید وخشم خود فرونشاند ومردم را ببخشد همانا خداوند نیکوکاران را دوست دارد« مَا حَدُّ التَّوَاضُعِ الَّذِي إِذَا فَعَلَهُ الْعَبْدُ كَانَ مُتَوَاضِعاً- فَقَالَ التَّوَاضُعُ دَرَجَاتٌ مِنْهَا أَنْ يَعْرِفَ الْمَرْءُ قَدْرَ نَفْسِهِ- فَيُنْزِلَهَا مَنْزِلَتَهَا بِقَلْبٍ سَلِيمٍ- لَا يُحِبُّ أَنْ يَأْتِيَ إِلَى أَحَدٍ إِلَّا مِثْلَ مَا يُؤْتَى إِلَيْهِ- إِنْ رَأَى سَيِّئَةً دَرَأَهَا بِالْحَسَنَةِ- كَاظِمُ الْغَيْظِ عَافٍ عَنِ النَّاسِ- وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِين »([5])
نواضع در مشی وراه رفتن آن است که با سکون ووقار حرکت کند ومتکبرانه گام بر ندارد زیرا هرچه پا بر زمین بکوبد توان سوراخ کردن زمین را ندارد وهرچه گردن فرازی کند قدش به کوه نمی رسد « إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَ لَنْ تَبْلُغَ الْجِبالَ طُولا »([6])
افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است
لذا بندگان الهی هرگاه راه می روند با راحتی وطمانینه راه می روند« وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنا »([7])
آری انسان اگر تواضع کند نه تنها خودش آرامش خواهد داشت ومورد لطف وعنایت خداوند متعال قرار می گیرد بلکه تواضع نعمتی است که کسی به آن حسودی نمی کند کما اینکه امام حسن عسکری علیه السلام فرمود تواضع نعمتی است که مورد حسادت واقع نمی شود « التَّوَاضُعُ نِعْمَةٌ لَا يُحْسَدُ عَلَيْهَا»([8])
-اعراف:26[1]
-نحل:81[2]
-بحارالانوار ج67ص252[3]
-شرح ابن میثم ج3 ص 514[4]
-بحارالانوار ج72ص135[5]
-اسراء:37[6]
-فرقان :63[7]
[8]بحارالانوارج۷۵ص۳۷۴
https://eitaa.com/jorenab
#سلسله_بحث_امامت_ششم
#درس_سوم_بخش_دوم
نکته ای که توجه به آن لازم است آنکه آیا لازم است واقعه ایکه هزار و اندی سال ازآن میگذرد بازخوانی و مورد بررسی مجدد قرارگیرد ؟
برای روشن شدن جواب باید توجه داشت آنچه در آن عصرو درآن مکان روی داد، میتواند چند احتمال داشته باشد .
اول – یک مسئله سیاسی بوده و گروهی درآن مکان جمع شدند و فردیرا به عنوان خلیفه انتخاب کردند و گروه دیگر هم آنرا نپذیرفتند .
دوم – عده ای معتقد بودند حضرت رسول ( صلی الله علیه وآله و سلم ) برای خویش جانشینی انتخاب نموده اما این جانشین از سوی مردم مورد استقبال قرار نگرفت و آنان خود برای خویش خلیفه انتخاب کردند.
سوم- گروهی عقیده داشتند برای جانشینی حضر ت ، کسی هست که افضل ازدیگران و به این مقام شایسته تراست و باید زمام امور را بدست گیرد اما درمقابل عده ای ضمن پذیرش افضلیت وی، دیگران را که پایینتربودند مقدم کردند (ابن ابی الحدیدج۱ص۳ ).
چهارم – حضرت رسول اکرم( صلی الله علیه وآله و سلم ) دین اسلام رابرمردم عرضه کرد واین برای همیشه پابرجاست «وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغ»( انعام :۹۲)و ازآنجاکه دستورات قران کریم محتاج به کسی است که تفسیرو تطبیق و اجرای آنرا برعهده بگیرد بعد از رسول خدا بایدکسانی باشند تا این وظیفه مهم را انجام دهند ازینرو ؛
اولا باید مانند خود پیامبر معصوم باشند تا قول و فعل و تقریر آنها برای مردم حجت باشد
ثانیا به حقایق دینی بطور کامل احاطه داشته باشند تا تحریف و عدم تحریف دین چه لفظی و چه معنوی را بشناسند و حتی جلوی تفسیر ناروا ازدینرا بگیرند.
ثالثا همانگونه که نبی اکرم ( صلی ا لله علیه وآله و سلم ) با عنایت خاصه الهی و معیت ویژه خداوندی هدایت شده، تا بتواند رهبری مردم را برعهده بگیرد اینان نیز چنین ویژگی داشته باشند .
رابعا ازآنجا که نبی اکرم ( صلی ا لله علیه وآله و سلم ) مجرای فیض الهی است و هم مظهررحمانیت خداوند است (انبیا:۱۰۷ ) و هم مظهر رحیمیت خداوند (توبه:۱۲۸ ) چنین انسانی نیز می بایست دارای چنین خصوصیتی باشد زیرا خلیفه باید نشانی ازمستخلف عنه داشته باشد چون باید بجای او تصمیم بگیرد و به جای او عمل کند .
شیعه معتقد است بحث جانشین رسول گرامی اسلام بسیار برتر و بالاتراز یک مسئله سیاسی است هرچند چنین امری میتواند در دل آن گنجانده شود و معتقد است جانشین حضرت ،امامان معصومی هستند که به دین دست نخورده و کامل احاطه تام دارند لذا باید از طرف خداوند انتخاب شود زیرا عصمت و اینکه این فرد تا آخر می تواند این وظیفه مهم را بدوش بکشد تنها توسط خداوند قابل شناخت است .
لذا وقتی از علی بن ابی طالب ( علیه السلام ) سؤا ل می شود ؛اگر وصی رسول خدا بودی چرا برای احقاق حق خویش نرفتی؟ فرمود چون نبی اکرم فرمود :یا علی تو بمنزله کعبه هستی و باید بسوی تو بیایند نه اینکه تو بسوی آنان بروی « وَ أَنْتَ بِمَنْزِلَةِ الْكَعْبَةِ تُؤْتَى وَ لَا تَأْتِي»(وسایل الشیعه ج۱۱ص۳۲ )
یعنی اهل بیت عصمت و طهارت بسان علاماتی هستند که بوسیله آنان مردم مؤمن از غیر مؤمن بازشناخته می شوند و میزان ایمان و دین مردم می باشند پس محبت آنها نشانه ایمان و دشمنی با آنان نشانه کفرو نفاق است « يا علىّ لا يحبّك الّا مؤمن و تقىّ و لا يبغضك الّا منافق و شقىّ.» ( وسایل الشیعه ج ۲ص۳۱۹)
ازینرو هرگاه کسی مانع اهل بیت عصمت و طهارت برای شناساندن دین حقیقی به مردم شود ظلم به خلق الهی روا داشته و مستحق لعن خواهد بود.
پس سخن از یک مسئله سیاسی و یک واقعه تاریخی صرف نیست بلکه سخن از چگونگی پیروی از کسانی است که دین حق را می شناسند و انسان را بسوی اوهدایت می کنند و هرگاه انسان ازفرمان آنان سر پیچی کند دچار خسران خواهد شد و هرکس از آنان پیروی کرد نجات خواهد یافت همانطورکه درنص صریح و روشن نبی مکرم ( صلی ا لله علیه وآله و سلم ) آمده است و اهل بیت خود را به کشتی نوح تشبیه نموه است که هرکس از آنان پیروی کرد نجات می یابد همانگونه که هرکس برکشتی نوح نشست نجات یافت وهرکس ننشست غرق شد حتی اگر پسر نوح باشد « إِنَّ مَثَلَ أَهْلِ بَيْتِي فِي أُمَّتِي كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ فِي قَوْمِهِ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَرَكَهَا غَرِق»(احتجاج ج۱ص۱۵۷ )
@jorenab