eitaa logo
جرعه ناب
659 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
211 ویدیو
25 فایل
علی گلایری سطح چهار(دکتری),استاد حوزه و دانشگاه. نویسنده @Aligelayeri #جرعه_ناب ؛جرعه ای از چشمه جوشان نهج‌البلاغه و معارف اهل بیت علیهم السلام #جرعه_ناب توسط ادمین اداره می شود
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت حجت همیشه به یاد ماست. « إنّا غَيْرُ مُهْمِلينَ لِمُراعاتِكُمْ،وَ لاناسينَ لِذِكْرِكُمْ، وَلَوْلا ذلِك لَنَزَلَ بِكُمْ الْلَأواءُ وَاصْطَلَمَكُمْ الْأعْداءُ فـَاتـَّقـُوا اللّه َجَلَّ جـَلالُهُ وَ ظاهِرُونا» ( بحارالانوار، ج ۵۳، ص۱۷۴) ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی‌کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده‌ایم، که اگر جز این بود گرفتاری‌ها به شما روی می‌آورد و دشمنان، شما را ریشه کن می‌کردند از خدا پروا کنید و ما را پشتیبانی کنید. میگویم: گاهی گفته میشود من بیاد شما هستم در این صورت اگر هفته ای یا روزی یکبار هم بیاد انسان باشد سخن صوابی است. گاهی گفته میشود شما را فراموش نمیکنم درین صورت حتی یک لحظه بیاد آن شخص نباشد سخن ناتمامی است حضرت می فرماید: ما شما را فراموش نمی کنیم یعنی همیشه بیاد شما هستیم. و همیشه شما را رصد می‌کنیم شرایط شما را می سنجیم و شما را یاری می‌کنیم. انسان منصف که شرایط دوره های مختلف را مرور کند می‌بیند اگر عنایت خاصه و اراده الهی نبود نمی بایست از شیعه نامی بماند اما اینک روز به روز بر تعداد و بر عزت شیعه افزوده می شود البته روشن است این سخن به معنای نبود سختی ها و مشکلات نیست زیرا در عالم ماده سنت الهی چنین است. باید با تلاش به قله های رفیع دست یافت بلکه این سخن بدین معناست هرگاه کار برشما سخت می‌شود و بحث عزت و آبرو شیعه به عنوان شیعه بمیان میآید ما به کمک شما می آییم کما اینکه در باره نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمده روزی شتر حضرت گم شد حضرت به دنبال شتر بود مشرکان طعنه زدند چطور این مرد از آسمان خبر میدهد اما نمی داند شترش کجاست اینجا بود که جبرئیل نازل شد فرمود شتر شما در فلان جاست ( بحارالانوار، ج۲۱، ص ۲۵۰) یعنی بحث زیر سوال رفتن نبوت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بود جبرئیل آمد و جای شتر را نشان داد. درین جا نیز مقصود این است که هر گاه کیان شیعه بخطر افتاد و اعتقاد نسبت به شیعه و عقایدش تضعیف شود حضرت ورود پیدا می‌کند. @jorenab
(چگونگی انتفاع مردم از امام غائب) در روایتی از امام صادق آمده است « عَنِ اَلصَّادِقِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ : لَمْ تخلو [ تَخْلُ ] اَلْأَرْضُ مُنْذُ خَلَقَ اَللَّهُ آدَمَ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِيهَا ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ أَوْ غَائِبٍ مَسْتُورٍ وَ لاَ تَخْلُو إِلَى أَنْ تَقُومَ اَلسَّاعَةُ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِيهَا وَ لَوْ لاَ ذَلِكَ لَمْ يُعْبَدِ اَللَّهُ قَالَ سُلَيْمَانُ فَقُلْتُ لِلصَّادِقِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَكَيْفَ يَنْتَفِعُ اَلنَّاسُ بِالْحُجَّةِ اَلْغَائِبِ اَلْمَسْتُورِ قَالَ كَمَا يَنْتَفِعُونَ بِالشَّمْسِ إِذَا سَتَرَهَا اَلسَّحَابُ» (بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۳) امام صادق علیه السلام می فرماید: از ابتدای خلقت تا روز قیامت زمین خالی از حجت نیست یا آشکار است یا پنهان می‌باشد و اگر چنین نباشد خداوند در مورد عبادت واقع نمی‌شد. سلیمان می گوید گفتم: چگونه مردم از امام غائب استفاده می‌کنند فرمود همانگونه که از خورشید زمانی که پشت ابر است بهره می برند. مرحوم علامه مجلسی بعد از نقل این خبر موارد چگونگی تشابه بین خورشید و امام غائب را بیان می کند. ا - نور وجود و علم و هدایت به واسطه فیض وجود اوست که بر مردمان می تابد زیرا در جای خود معلوم شده است که علت غایی و هدف اصلی آفرینش، امام معصوم و انسان کامل است و سایر ممکنات به طفیل وجود امام معصوم است که لباس هستی بر تن می‌کنند. ۲ - همان گونه که مردم، به منظور بهره مندی بیشتر از نور خورشید همواره منتظر خارج شدن آن از پشت ابر هستند، در دوران غیبت امام زمان نیز، شیعیان و پیروان مخلص آن حضرت، همواره و در هر لحظه ای منتظر ظهور آن حضرت هستند و هرگز مایوس نمی شوند. ۳- منکران وجود امام زمان (علیه السلام) در دوران غیبت، همچون منکران وجود خورشید پشت ابرند ۴- گاهی اوقات، بودن خورشید در پشت ابر بهتر از ظهور آن است؛ به همین ترتیب، غایب بودن امام زمان، در زمان غیبت به نفع حال مردم است. ۵- همان طور که نگاه مستقیم و بی واسطه به خورشید ممکن است موجب کوری چشم شود، چه بسا وجود امام نیز اگر مستقیماً باشد موجبات گمراهی برخی از افراد را فراهم سازد و سبب بی ایمانی آنان شود. ۶- همان گونه که خورشید گاهی از پشت ابرها کنار می‌رود و برخی از افراد می‌توانند به آن نظر افکنند. امام در دوران غیبت نیز به این صورت است که برای برخی از افراد ظاهر می‌شود ۷- امام زمان (علیه السلام) مانند خورشید است در این که نفع عمومی دارد یعنی فیض وجود آنان شامل همه موجودات روی زمین می‌شود. ۸- همان گونه که تابیدن نور و شعاع خورشید به درون خانه ها به بزرگی و کوچکی پنجره ها و روزنه های هر خانه ای و زدودن موانع بیرونی بستگی دارد، تابیدن نور خورشید وجود امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف بر دلها به کنار زدن حجاب ظلمت گناه و رفتن به سوی تقوای الهی است. ( بحار الانوار ج ۵۲، ص ۹۳ - ۹۲) @jorenab
(چگونه وجود حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف را در زندگی حس کنیم) عوامل متعددی دراین رابطه تاثیر گذار است که در اینجا به چند مورد اشاره میکنیم ا- شناخت خویش نسبت به حضرت را بیشتر کنیم شاخت امام زمان علیه السلام و همینطور سایر امامان معصوم علیهم السلام چند مرحله دارد. مرحله اول شناخت به اسم اینکه نامش چیست پدر و مادر گرامی آنها چه کسانی هستند. مرحله دوم اینکه این خاندان نسل در نسل از پاکترین انسانها هستند و هرگز غبار گناه بر این بزرگواران ننشسته است. مرحله سوم بدانیم این خاندان و در عصر حاضر حضرت حجت عجل الله تعالى فرجه الشريف واسطه فیض الهی هستند و اگر خداوند متعال بر هستی نظر دارد به برکت آنهاست و لطف و فضل خویش را بخاطر وجود آنهاست بر بندگان تفضل می‌کند. مرحله چهارم اینکه امامان از جمله حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف بر دلها حکومت دارد و از دلها آگاه است ۲- اینکه اعمال انسان طبق روایات دوشنبه و پنج شنبه بر حضرت عرضه می‌شود لذا گفته شد مومن نباید بیش از سه روز با یکدیگر، قهر باشد وقتی انسان بداند عملش مورد رویت حضرت واقع می‌شود بدون شک مواظب رفتار خویش است. ۳- خواندن ادعیه های که از آن حضرت وارد شد مثل« اللهم ارزقنا توفیق الطاعه و...» ادعیه هایی که درباره آن حضرت است. مثل دعای عهد، دعای سلامتی حضرت ۴- خواندن این دعا که سفارش زیادی شده است امام صادق علیه‌السلام به زراره می فرماید به این دعا ملتزم باش «اَللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللّٰهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي» ( بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۶) ۵- احساس نیاز به حضرت و در خواست جدی برای تعجیل فرج آن حضرت. @jorenab
( عرضه اعمال بر امام زمان (عج) در عصر روز دوشنبه و عصر روز پنجشنبه) در آن دو وقت اعمال عباد عرض میشود بر امام عصر (عج) چنانکه در دوره هر امامی بر آن جناب عرض میشد و در زمان حضرت رسول(ص) بر آن جناب [عرضه میشد]. و اخبار در این باب بسيار است و در اغلب آن تصریح به عصر نشده وليکن در بعضی دیگر اشاره شده و موافق است به اعتبار در تفسير مجمع البيان در ذیل آیه 105 سوره مبارکه توبه:«وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ ۖ وَسَتُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» شيخ طبرسی گفته اند: که اصحاب ما روایت کردند که اعمال امت عرضه می شود بر پيغمبر(ص) در هر دوشنبه و پنجشنبه پس می شناسد آنها را و همچنين عرض می‌شود بر ائمه هدی (ع) پس آنها را می شناسند و مقصود از قول خداوند «و المومنون» ایشان اند (مجمع البيان، ج5، ص169) از غرایب آنکه شيخ ابوالفتوح رازی در تفسير خود فرموده که در اخبار آمده که اعمال امت را در هر شب دوشنبه و پنجشنبه به رسول خدا (ص) عرض کنند و بر ائمه (ع) و مراد به مؤمنان امامان معصوم باشند(نجم الثاقب،ص824) نکته: اینکه مرحوم نوری می گوید از غرایب آنکه شيخ ابوالفتح رازی، چون ایشان از علمای اهل سنت هست؛ اما عرضه اعمال را بر امام معصوم ( ع) قبول دارد. @jorenab
(چگونگی عرضه اعمال بر امام معصوم) مفسرین ذیل آیه شریفه 105 سوره توبه و 143 سوره بقره درباره عرضه اعمال بر نبی اکرم (ص) و امامان معصوم( ع ) (یعنی در هر عصری بر امام و در این زمان بر حضرت حجت( عج ) بحث نمودند و روایات فراوانی در این زمينه هست که برخی ادعای تواتر نمودند و حتی برخی از مفسرین اهل سنت نيز این نکته را تأیيد کرده‌اند. در صورت پذیرش این مطلب دو سؤال باید پاسخ داده شود: سؤال اول: چرایی عرضه اعمال بر امام معصوم 1- طبق روایات در قيامت گروهی شهادت میدهند بر کارهایی که توسط بندگان انجام‌شده است و از جمله آنها ائمه اطهار( ع )هستند و شهادت دادن زمانی محقق می شود که شاهد ازآنچه اتفاق افتاد آگاه باشد آن‌هم باید علم پيدا کند به وسيله دیدن و شنيدن در اصطلاح گفته می‌شود باید حسی باشد نه حدسی. روشن است وقتی ائمه اطهار ( ع )روز قيامت شهادت می‌دهند پس باید دیده و شنيده باشند. 2- ائمه اطهار( ع ) خليفه و جانشين خداوند هستند و وقتی مستخلف عنه( یعنی خداوند متعال) بر اعمال آگاه است پس جانشين او نيز بر اعمال بندگان آگاه خواهد بود. بنابراین ائمه ( ع ) نيز آنچه در هستی روی میدهد آگاه هستند از جمله اعمال بندگان است که روایات فراوانی در این زمينه در کتب تفسيری و همين طور کتب روایی مثل اصول کافی وجود دارد. سؤال دوم: برخی اعمال بر غير خداوند پنهان است و فقط خداوند متعال آگاه است آیا این اعمال را نيز اهل بيت( ع ) آگاه هستند؟ در برخی روایات به این نکته اشاره شده است که برخی از اعمال بر غير خداوند پوشيده است حتی بر فرشتگان مانند آنچه در دعای کميل آمده است « ماخفی عنهم» به نظر میرسد اعمال انسان به دو دسته تقسيم میشود: الف: اعمالی که راسخ می‌شود یعنی استمرار پيدا می‌کند و اثرش را بر جان آدمی می‌گذارد این اعمال توسط آنها که در قيامت باید شهادت بدهند دانسته می‌شود و به آن علم پيدا می کنند ب: اعمالی که براثر غفلت و غلبه هوا صورت میگيرد و استمرار ندارد و فرد که انجام می‌دهد فوری متوجه می‌شود و نادم می‌شود چنين اعمالی فقط در علم الهی است و بر همه پوشيده خواهد بود« والله هو العالم». نکته: شاید اینکه گفته می‌شود هر شب استغفارکنيد مخصوصا در نيمه شب آن‌هم از سر صدق از این جهت باشد. @jorenab
( انتظار) اصل انتظار به معنای چشم به راه بودن است یعنی اميد به آینده داشتن برای کاری که قرار است تحقق پيدا کند واميد به آینده داشتن خود مبتنی بر اصل دیگری است که در قرآن کریم از آن به اميد به رحمت خداوند تعبير شده است در سوره مبارکه یوسف آیه هشتادوهفت آمده است « وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ الله» و مرحوم طریحی در مجمع البحرین آن را به رحمت آسایش وزندگی جاوید معنای می‌کند یعنی از رحمت و آسایش وزندگی جاوید نااميد نشوید و چون چنين زندگی تاکنون محقق نشده است و زندگی دنيوی همراه با مکاره و سختی‌ها بود باید زمانی بياید که این راحتی و آسایش برای مؤمنين محقق شود. پس انتظار دارای ریشه قرآنی است و توجه به این نکته ازاین جهت مهم است که ما وظيفه داریم معتقدات خود را بر قرآن عرضه کنيم و مطابق دستورات قرآنی پيش برویم. حال انتظاری که می‌تواند با اندیشه قرآنی هماهنگی داشته باشد بدون شك سازنده و پویا خواهد بود و انسان را به سوی ایمان و تقوا سوق می‌دهد نه آنکه انسان را لاابالی بار بياورد و باعث ترویج گناه گردد؛ بنابراین کسی که منتظر است به دنبال این است که از اصحاب حضرت مهدی(عج) باشد لذا تمام تلاش را می‌کند تا رفتار و گفتار او در راستای اوامر و دستورات اهل بيت(ع) باشد. نکته: با توجه به آیه شریفه انتظار به دو قسمت تقسيم می‌شود: الف: انتظار فعال: یعنی انتظاری که برای تحصيل رحمت و فضل الهی است و تلاش برای رسيدن به الطاف خداوند است برای رسيدن به زندگی با آرامش. ب: انتظار منفعل یعنی در آن از سعی و تلاش خبری نيست و باعث نابودی انسان و جامعه بشری شده و او را از رسيدن به رحمت الهی باز می‌دارد به اینکه فقط منتظر ایجاد چنين فضایی است برای زندگی بهتر اما خودش کاری انجام نمی دهد. قرآن کریم گروه اول را مؤمن و گروه دوم کافر معرفی می‌کند @jorenab
اصحاب حضرت حجت(عج) اول عدد اصحاب حضرت. 1- برخی از روایات عدد اصحاب حضرت را ۳۱۳ نفر ذکر می کند. « عَنْ سَيِّدِ الْعَابِدِینَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ الْمَفْقُودُونَ عَنْ فُرُشِهِمْ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا عِدَّةُ أَهْلِ بَدْرٍ فَيُصْبِحُونَ بِمَکَّةَ وَ هُوَ قَوْلُ الله عَزَّ وَ جَلَ ایْنَ ما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ الله جَمِيعاً وَ هُمْ أَصْحَابُ الْقَائِمِ»( بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۴ و سوره مبارکه بقره آیه ۱۴۸). امام زین العابدین (ع) فرمودند کسانی که (شبانه) از رختخواب خویش مفقود می شوند که حدود ۳۱۳ نفر به عدد مردان اهل بدر و صبحگاهان در مکه می باشند و مراد از قول خداوند که فرمود هرکجا باشيد شمارا خواهد آورد و جمع می‌کند که آنها اصحاب حضرت قائم هستند. 2- برخی از روایات عدد یاران حضرت را ده هزار نفر ذکر می‌کند: « عَنْ أَبِی بَصِيرٍ قَالَ سَأَلَ رَجُل مِنْ أَهْلِ الْکُوفَةِ أَبَا عَبْدِ الله ع کَمْ یَخْرُجُ مَعَ الْقَائِمِ ع فَإِنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّهُ یَخْرُجُ مَعَهُ مِثْلُ عِدَّةِ أَهْلِ بَدْرٍ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا قَالَ مَا یَخْرُجُ إِلَّا فِی أُولِی قُوَّةٍ وَ مَا یَکُونُ أُولُو الْقُوَّةِ أَقَلَّ مِنْ عَشَرَةِ آلَاف»( همان، ص ۳۲۳). ابو بصير نقل می‌کند کسی از اهل کوفه از امام صادق (ع) پرسيد چه تعداد افراد با امام زمان (عج) همراه هستند چون عده‌ای می گویند یاران حضرت ۳۱۳ نفر به تعداد اهل بدر هستند فرمود: کسانی که با حضرت همراه هستند « أُولِی قُوَّةٍ» هستند و « أُولِی قُوَّةٍ» کمتر از ده هزار نفر نيست. می‌گویم: ممکن است تعداد ۳۱۳ نفر به فرماندهان سپاه حضرت اشاره داشته باشد و تعداد حدود ده هزار نفر به نيروهای اوليه حضرت اشاره داشته باشد (و الله العالم). @jorenab
دوم؛ ذکر اسامی برخی از یاران حضرت در برخی از روایات به اسامی خاصی از افراد اشاره شده است و همين طور به گروهی از قومی جز یاران حضرت حجت(ع) هستند اشاره شده است که به عنوان نمونه به چند روایت اشاره می شود. 1-« عَنْ أَبِی عَبْدِ الله ع قَالَ إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ اسْتَخْرَجَ مِنْ ظَهْرِ الْکَعْبَه سَبْعَهً وَ عِشْرِینَ رَجُلًا خمسه و عشرین [خَمْسَهَ عَشَرَ] مِنْ قَوْمِ مُوسَى الَّذِینَ یَقْضُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ وَ سَبْعَةً مِنْ أَصْحَاب الْکَهْفِ وَ یُوشَعَ وَصِیَّ مُوسَى وَ مُؤْمِنَ آلِ فِرْعَوْنَ وَ سَلْمَانَ الْفَارِسِیَّ وَ أَبَا دُجَانَةَ الْأَنْصَارِیَّ وَ مَالِكَ الْأَشْتَر»( بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۶). از امام صادق(ع) نقل شده که فرمودند زمانی که قائم آل محمد (ع)قيام کند از پشت کعبه بيست و هفت نفر بيرون می‌آیند و بيست وپنج نفر از قوم موسی (یا پانزده نفر) کسانی که به حق قضاوت می‌کنند و با او بازمی‌گردند و هفت تن از اصحاب کهف و یوشع وصی موسی و مومن آل فرعون و سلمان فارسی و ابادجانه انصاری و مالك اشتر. 2- « عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ أَصْحَابُ الْقَائِمِ ثَلَاثُمِائَهٍ وَ ثَلَاثَهَ عَشَرَ رَجُلًا أَوْلَادُ الْعَجَم»( همان، ۳۷۰). از امام صادق (ع) نقل شده است که اصحاب قائم (عج) ۳۱۳ از اولاد عجم (غير عرب) می‌باشند. سوم: وجود زنان در یاران حضرت 1- در برخی از روایات تعداد زنان را ۱۳ نفر ذکر می کند. مفضل از امام صادق (ع) نقل می‌کند: حضرت فرمود با امام زمان( عج) ۱۳ نفر زن هستند مفضل گفت چه کاری انجام می دهند؟ فرمود مجروحان را مداوا می کنند و از مریضان پرستاری می کنند. « عن أبی عبد الله (ع) قال: یکن مع القائم(ع) ثلاث عشرة امرأة، قلت: و ما یصنع بهن؟ قال: یداوین الجرحى و یقمن على المرضی» ( اثبات العداه، ج ۵، ص ۲۰۳) 2- در برخی از روایات تعداد افراد زن در یاران حضرت را پنجاه نفر ذکر می کند. « و یجیء-و الله- ثلاث مائة و بضعة عشر رجالا، فيهم خمسون امرأة» ( البرهان فی التفسیر القرآن، ج ۱، ص ۱۶۴، ح ۱۰). امام زمان می‌آید سيصد و خورده‌ای افراد هستند که پنجاه نفر زن هستند. @jorenab
چهارم: کمك کنندگان به حضرت حجت(عج) 1-مفضل از امام صادق(ع) نقل کرد که فرمود از یاران حضرت امام حسين(ع) حدود دوازده هزار نفر از شيعه علی بن ابی طالب هستند. « یَظْهَرُ مِنْهُمْ أَبُو عَبْدِ الله الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِی ع فِی اثْنَیْ عَشَرَ أَلْفاً مُؤْمِنِينَ مِنْ شِيعَةِ عَلِی ع وَ عَلَيْهِ عِمَامَة سَوْدَاء»( بحارالانوار، ج۵۳، ص۷) 2- امام باقر (ع) می‌فرماید: گویی آنان را می‌نگرم که بر فراز نجف کوفه بالا می‌آیند. سيصد و ده و چند مرد. انگار دل هایشان پاره های آهن است. جبرئيل از سوی راست، ميکائيل از سمت چپ و رعب (در دل دشمنان) به مسافت یك ماه پيش رو و یك ماه پشت سر آن حضرت حرکت می‌کنند. خداوند او را به وسيله( ۵۰۰۰) فرشته نشاندار مدد می دهد. « قَالَ أَبُو جَعْفَرٍع لَکَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ مُصْعِدِینَ مِنْ نَجَفِ الْکُوفَةِ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا کَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِیدِ جَبْرَئِيلُ عَنْ یَمِينِهِ وَ مِيکَائِيلُ عَنْ یَسَارِهِ یَسِيرُ الرُّعْبُ أَمَامَهُ شَهْراً وَ خَلْفَهُ شَهْراً أَمَدَّهُ الله بِخَمْسَةِ آلالفٍ مِنَ الملائکهُ مُسَوِّمِين»( بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۳) پنجم: خصوصيات یاران حضرت مهدی(عجل) از امام صادق(ع) روایت‌شده است که فرمود با حضرت حجت( عج) بزرگ‌زادگانی از مصر و صالحان و افراد خاص الهی از شام و گروهی از نيکان عراق عابدان شب و شيران روز خروج می‌کنند درحالیکه دل هایشان مانند تکه‌های آهن است. « فَيَخْرُجُ النُّجَبَاءُ مِنْ مِصْرَ وَ الْأَبْدَالُ مِنَ الشَّامِ وَ عَصَائِبُ الْعِرَاقِ رُهْبَان بِاللَّيْلِ لُيُوث بِالنَّهَارِ کَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِید»( بحارالانوار، ج۵۲، ص ۳۰۴) @jorenab
(علامات ظهور) علامات ظهور به حتمی و غير حتمی تقسيم می‌شود که به‌طور اختصار در اینجا ذکر می‌شود. علامات قطعی: 1- خروج دجال و آن ملعون ادعای الوهيت نماید و به وجود نحس او خونریزی و فتنه در عالم واقع شود و از اخبار ظاهر می‌شود که یك چشم او ماليده و ممسوح است و چشم چپ او در ميان پيشانی او واقع شده است و مانند ستاره می درخشد و آن ملعون به دست مبارک حضرت مهدی(عج) یا به دست عيسی بن مریم کشته می‌شود. 2- صيحه و ندای آسمانی که اخبار بسياری دلالت دارد بر آنکه آن از حتمیات است و در حدیث مفضل از حضرت صادق(ع) است که آن حضرت فرمود حضرت قائم(ع) در مکه داخل شود و در جانب کعبه ظاهر گردد و چون آفتاب بلند شود از پيش قرص آفتاب منادی ندا کند که همه اهل زمين و آسمان بشنوند و بگوید ای گروه خلایق آگاه باشيد این مهدی آل محمد است. 3- خروج سفيانی است و از وادی یابس یعنی بيابان بی آب و علف که مابين مکه و شام است و آن مردی است بدصورت آبله رو و چهارشانه و ازرق چشم و اسم او عثمان بن عَنبه از اولاد یزید بن معاویه است چون حضرت به کوفه برگردد آن ملعون فرار کند و به شام برگردد و حضرت به دنبال او لشکر بفرستد و او را در صخره بيت المقدس به قتل برسانند. 4- فرورفتن لشکر سفيانی در بيداء –مابين مکه و مدینه. 5- قتل نفس الزکيه و آن پسری است از آل محمد(ص) مابين رکن و مقام. 6- خروج سيد حسنی و آن خوش صورت است که طرف دیلم و قزوین قيام نماید که بلند فریاد کند به فریاد رسيد آل محمد را. 7- ظاهر شدن کف دستی در آسمان. 8- کسوف آفتاب در نيمه رمضان و خسوف قمر در آخر آن. 9- سه ندا در ماه رجب. ندای اول الا لعنه علی الظالمين. و آواز دوم ازفت الازفه یعنی نزدیك شد امری که روزبه‌روز وقت به وقت می رسد ندای سوم: آنکه بدنی پيش قرص آفتاب ظاهر گردد و ندای برآید این است اميرالمؤمنين. @jorenab
علامت غیرقطعی پس آنها بسيار است بعضی ظاهرشده بعضی هنوز واقع نشده ... ۱- خراب شده دیوار مسجد کوفه. ۲- جاری شدن نهری از شط فرات در کوچه‌های کوفه. ۳- آباد شدن کوفه بعد از خراب شدن آن. ۴- آب درآمدن در دریای نجف. ۵- ظاهر شدن ستاره دنباله‌دار در نزدیکی ستاره جَدی. ۶- ظاهر شدن قحطی شدید. ۷- وقوع زلزله و طاعون شدید در کثيری از شهرها. ۸- کشتار بسيار که ادامه‌دار است. ۹- زیباسازی قرآن و مسجدها و بلند سازی مناره‌ها ( منتهی الامال، ص ۱۱۸۷- ۱۱۹۱) تذکر: تطبيق علامت‌های که گفته‌شده است اعم از قطعی و غيرقطعی بر حوادثی که واقع می‌شود کار آسانی نيست ضمن آنکه ممکن است اجتماع چند تا از این علائم باهم نشانه‌ای نزدیکی زمان ظهور باشد بنابراین یك حادثه یا دو حادثه‌ای اتفاق افتاده را نمیتوان به معنای علائم ظهور دانست حق آن است این امور را به اهلش واگذار نمایيم و آنچه وظيفه ماست دعای فرج برای منجی عالم بشریت است. « اللهم عجل لوليك الفرج واجعلنا من خير اعوانه وانصاره» @jorenab
معنای واسطه فيض از منظر شيعه امامان واسطه فيض الهی هستند یعنی اساس عالم بر محور فيض الهی در جریان است پس هر آنچه خداوند متعال بخواهد بر عالم عطا نماید از این راه خواهد بود ابتدا لازم است معنای واسطه فيض بودن روشن شود. به نظر می‌رسد مرحوم علامه رضوان الله تعالی عليه در تفسير الميزان ذیل آیه شریفه ۱۲۴ سوره مبارکه بقره:« وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا». به نحو بسيار زیبا و دقيق و با توجه به آیات قرآن کریم معنای واسطه فيض بودن را تبيين نموده است که به اختصار در اینجا ذکر می‌شود. 1. طبق آیات قرآن کریم امامت غير از نبوت است و امامت موهبتی است الهی غير از موهبت نبوت، رسالت و ریاست دین و دنيا و خلافت و حکومت و مطاع بودن و ازاین‌رو خداوند پس از اینکه حضرت ابراهيم(ع) دارای مقام نبوت و رسالت بود در اواخر عمر پس از ابتلائات و امتحانات شدیدی او را برای چنين مقامی برگزید و فرمود: (... انی جاعلك للناس اماما). 2. خداوند متعال در دو آیه شریفه امامتی را که به پيامبران خاصی اعطا کرده است به هدایت به امر الهی تبيين و تفسير نموده است. یکی در آیه ۷۲ و ۷۳ سوره مبارکه انبيا:« وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ نَافِلَةً وَکُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ» (۷۲) « وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَ اتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءَ الزَّکَاةِ وَکَانُوا لَنَا عَابِدِینَ»(۷۳) و اسحاق و علاوه بر او یعقوب را به وی بخشيدیم و همه آنان را افرادی صالح قرار دادیم و آنان را پيشوایانی قراردادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت می‌کردند و انجام کارهای نيك و برپاداشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم و تنها ما را عبادت می‌کردند. دیگری در آیه ۲۴ سوره مبارکه سجده: «وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَکَانُوا بِآیَاتِنَا یُوقِنُونَ». و از آنان پيشوایانی قراردادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت می‌کردند. چون شکيبایی نمودند و به آیات ما یقين داشتند 3. در آیه ۸۲ و ۸۳ سوره مبارکه یس امر را این‌گونه بيان می‌کند:« إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَن یَقُولَ لَهُ کُن فَيَکُونُ(۸۲) فَسُبْحَانَ الَّذِی بِيَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ.( ۸۳) فرمان او چنين است که هرگاه چيزی را اراده کند، تنها به آن می گوید:« موجود باش!»، آن نيز بی درنگ موجود می‌شود. پس منزّه است خداوندی که مالکيّت همه چيز در دست اوست و به سوی او بازگردانده می شوید. در این آیه شریفه امر به ملکوت و باطن عالم تفسير شده است و ملکوت عالم همان وجه دیگر این عالم است که با آن وجه با خداوند مواجه است و از او صادر می‌شود . 4. طبق آیه ۵۰ سوره مبارکه قمر: امر الهی یك چيز بيشتر نيست:« وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَة کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ». و فرمان ما یك امر بيش نيست، همچون یك چشم بر هم زدن پس آنچه از آیات مذکور استفاده می‌شود چنين است که امام به خاطر مصاحب بودن با ملکوت عالم نوعی ولایت تکوینی بر باطن عالم دارد و در اثر این مصاحبت و ولایت که قهرا دامنه آن بر باطن قلوب و اعمال مردم نيز امتداد دارد آنان را هدایت می کند؛ یعنی: عملا به کمال مطلوب و هدف نهایی می‌رساند و در حقيقت واسطه در فيض الهی می‌باشد که همان هدایت و اتصال به سوی کمال مطلق است. و این غير از ارائه طریق است. @jorenab