#نبی_اکرم_صلی_الله_علیه_و_آله_و_سلم
۱-اجْعَلْ شَرَائِفَ صَلَوَاتِكَ، وَ نَوَامِيَ بَرَكَاتِكَ، عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ الْخَاتِمِ لِما سَبَقَ، ،
نهج البلاغه خطبه ۷۲
(خداوندا) قرار ده بزرگترين درودها و افزونترين بركتهايت را بر محمّد، بنده و فرستاده خود كه ختم كننده آن (وحى و رسالت) را كه به پيغمبران گذشته امدن بود
قران تصریح می کند حضرت خاتم پیامبران است و بعداز او پیامبری نخواهد امد
محمد پدر هیچ یک از مردان شما نبوده است. ولی رسول خدا و ختم کننده و آخرین پیامبران است
مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَلَکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ (احزاب ۴۰)
۲-وَالْفَاتِحِ لِما انْغَلَقَ
و راه بسته شده (سيادت و سعادت بشر) را گشود
زمانی که دلهای مردم بر اثر ضلالت و گمراهی بسته شد و دارای بدترین دین وبدترین زندگی بودند ودر ظلمت جهالت به سر می بردند حضرت نبی اکرم صلی الله علیه واله وسلم به رسالت مبعوث شد تا غل ها و زنجیرهارا از آنها بردارد
وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ
(اعراف:۱۵۷)
۳- وَ الْمُعْلِنِ الْحَقَّ بِالْحَقّ،
آشکار کننده حق بوسیله حق
ابن میثم می گوید مراد از حق اول دین است ودر مورد دومی اختلاف است
الف-معجزات زیرا به سبب ان توانست دین را اظهار نماید
ب-بوسیله جنگ دین را منتشر ساخت
ج-دین را بوسیله بیان واضح آشکار ساخت
(شرح ابن میثم ج۲ص۱۹۹)
مرحوم خویی می گوید اظهر این است مراد از حق اول دین و مراد از حق دوم صدق است
(منهاج البراعه ج۵ص۱۹۵)
به نظر می رسد
مراد این است حضرت اظهار کننده حق یعنی دین است بوسیله براهین واضح و آشکار عقلی و دلائل روشن علمی
۴-وَ الدَّافِعِ جَيْشَاتِ الْأَباطِيلِ، وَ الدَّامِغِ صَوْلاتِ الْأَضَالِيلِ
دفع کننده جوش و خروش باطل ها و نابود کننده شوکت و ابهت گمراهی ها
اهل باطل تمام تلاش خویش راانجام دادند تا نور الهی را خاموش کنند و حضرت را در بدترین شرایط تحریم های اقتصادی و انزوای سیاسی قرار دهند اما با لطف الهی حضرت معارف بلند دین را بر مردم عرضه کرد و راه را به انها نشان داد هرچند در گذشته در گمراهی اشکار بودند
لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ ( آل عمران۱۶۴)
https://eitaa.com/jorenab
#مبدا_تاریخ_هجرت
✅درباره روز خروج پیامبر(ص) از مکه و رسیدن او به مدینه، میان سیرهنویسان اختلاف است. ابن هشام که خط سیر او را ضبط کرده، مینویسد نیمروز دوشنبه، ۱۲ ربیعالاول به قبا رسید. ابن کلبی، خارج شدن پیامبر را دوشنبه اول ربیع الاول و رسیدن او به قبا را جمعه دوازده ربیع الاول نوشته است. بعضی دیگر نوشتهاند روز ۸ ربیعالاول به آنجا رسید. مورخان متأخر اسلامی و اروپایی نوشتهاند که پیامبر ۹ روز در سفر بود و روز ۱۲ ربیع الاول سال ۱۴ بعثت برابر با ۲۴ سپتامبر ۶۲۲م به قبا در نزدیکی مدینه رسید. هجرت پیامبر از مکه به مدینه مبدأ تاریخ مسلمانان قرار گرفت. رسول خدا(ص) هنگام توقف در قبا مسجدی بنا کرد که مسجد قبا نام گرفت
(تاریخ تحلیلی اسلام شهیدی ص۵۹-۶۰)
✅در باره چگونگی قرار گرفتن هجرت نبوی به عنوان مبدا تاریخ مسلمانان دو نظریه است
قول اول معتقد است که به دستور پیامبر(ص)، هجرت مبداء تاریخ قرار گرفته است. طبری نویسنده کتاب تاریخ الامم و الملوک، تصریح دارد که پیامبر(ص) هنگام ورود به مدینه دستور به کتابت تاریخ داد
طبری ج۲ص۳۸۸
قول دوم معتقد است که به دستور عمر بن خطاب و به پیشنهاد حضرت علی(ع)، هجرت مبداء تاریخ قرار گرفته است. خلیفه دوم شورایی تشکیل داد تا آغازی را برای تاریخ اسلام مشخص کنند. در این شورا نظرات مختلفی ارائه شد که در نهایت حضرت علی(ع) پیشنهاد دادند هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه مبدا تاریخ اسلام قرار گیرد که عمر آن را پذیرفت و به صورت بخشنامه به سراسر شهرها اعلام شد.
تاریخ یعقوبی ج۲ص۱۴۵
مروج الذهب مسعودی ج۴ص۳۰۰
https://eitaa.com/jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هوای پاییزی مازندران_ بابل _بابلکنار_امیرکلا
https://eitaa.com/jorenab
#نبی_اعظم_و_ابلاغ_وحی
كَما حُمّلَ فَاضْطَلَعَ قَائِماً بِأَمْرِكَ مُسْتَوْفِزَاً في مَرْضَاتِكَ، غَيْرَ ناكِلٍ عَنْ قُدُمٍ، وَ لَا وَاهٍ فِي عَزْمٍ، وَاعِياً لِوَحْيِكَ، حَافِظاً لِعَهْدِكَ،و مَاضِياً عَلَى نَفَاذِ أَمْرِكَ؛
(نهج البلاغه خطبه۷۲)
کلمه (اضْطَلَعَ)یعنی با قدرت به پیش برد
کلمه (المُستَوْفِز)یعنی با شتاب
کلمه (ناكِل)یعنی سر پیچی
کلمه (واه) یعنی ضعف
حضرت در توصیف نبی اکرم صلی الله علیه واله و سلم می فرماید
۱- بار سنگين رسالت را بر خود هموار نمود
همانطور که قران کریم اشاره دارد وحی امر سنگینی است که بر حضرت عرضه شده است
إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلًا ثَقِیلًا( مزمل :۵)
۲- تا به هدفش رساند،شجاعانه سعی نمود
در راه رسیدن به مقصود و رساندن وحی از هیچ تلاشی فروگذار نکرد تا جایی که خداوند می فرماید نزدیک است از شدت اندوه جان خویش را از دست بدهی
لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ (شعرا:۳)
۳- و برای به سرانجام رساندن فرمانهاى تو قيام نمود
و برای رسیدن به خشنودى تو درنگ نكرد و در هيچ اقدامى ترس و تأخير نشان نداد و در هيچ عزم و آهنگى سستى ننمود
حضرت در ابلاغ رسالت بسیاری از سختی هارا به جان خرید و هرگز عقب نشینی نکرد حتی آن هنگام که مشکین قصد جان ان حضرت را نمودند لذا هرگز در راه ابلاغ دین سستی نشان نداد
۴-آنچه به او وحى كرده بودى، نيكو گرفت و عهد و پيمان تو نگه داشت
هر وحی که خداوند بر حضرت فرستاد بر مردم ابلاغ نمود و نسبت به وحی بخل نورزید
وَمَا هُوَ عَلَی الْغَیْبِ بِضَنِینٍ (تکویر۲۴)
و از طرف دیگر سخنی جز وحی نفرمود
وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَی إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَی
(نجم:۳-۴)
https://eitaa.com/jorenab
#ارزش_صدقه
مرحوم حاجی نوری درص۱۹۳ کتاب ( (کلمه طیبه) ) نقل فرموده است.
از تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام که حضرت صادق علیه السلام به راهی تشریف میبردند و جماعتی در خدمتش بودند در حالی که اموال خود را همراه آورده بودند به ایشان خبر دادند که در آن راه دزدان و راهزنانند اموال مردم رامی برند.
ایشان از ترس لرزان شدند
حضرت فرمود شما را چه شده است؟ گفتند اموالمان با ماست میترسیم از ما بگیرند آیا شما آنها را از ما میگیرید شاید رعایت حرمت شما را کنند و چون بدانند این اموال از شماست صرفنظر نمایند.
فرمود شما چه میدانید شاید ایشان جز من کسی را اراده نکنند و به این کار تمام
اموالتان تلف شود،
عرض کردند آیا آنها را در زمین دفن کنیم؟
فرمود: این بیشتر سبب تلف آنهاست، شاید کسی بر آن وارد شود و آنها را برباید و یا اینکه شما محل پنهان کردن اموال را پیدا نکنید،
عرض کردند پس چکنیم؟
فرمود آنها را به کسی بسپارید که حفظش کند و آفات را از آن برگرداندو آن را زیاد کند و هریک را بزرگتر از دنیا و آنچه در اوست گرداند پس رد کند آنها را به شما در حال نهایت احتیاجتان به آن
، عرض کردند آن شخص کیست؟
فرمود: پروردگار عالم.
عرض کردند چگونه اموال خود را به او بسپاریم؟
فرمود: آنها را صدقه دهید بر ضعفا و مساکین.
گفتند: اینجا فقیر و بیچاره نیست.
فرمود: عزم کنید ثلث آن را صدقه دهید تا خداوند باقی را از آنچه میترسید حفظ فرماید.
گفتند: عزم کردیم.
فرمود: پس در امان خدا بروید.
پس رفتند چون دزدان پیدا شدند همه ترسیدند حضرت فرمود چگونه میترسید و حال آنکه شما در امان خدا هستید دزدها پیش آمدند و پیاده شدند و دست آن حضرت را بوسیدند و گفتند دوش در خواب حضرت رسول را دیدیم و به ما امر فرمود که خود را به جناب شما عرضه دهیم پس ما در محضرت هستیم و همراه شما میآییم تا شما و این جماعت را از شرّ دشمنان و دزدان حفظ کنیم.
حضرت فرمود ما را به شما حاجتی نیست ؛ زیرا کسی که شما را از ما دفع کرده آنها را نیز دفع میکند.
پس به سلامت رفتند و چون به مقصد رسیدند ثلث اموال خود را صدقه دادند پس تجارت ایشان برکت کرد و هر درهم ایشان ده درهم سود کرد آنگاه گفتند چقدر برکت حضرت صادق علیه السلام بزرگ بود.
حضرت فرمود: برکت خدا را در معامله با او شناختید پس مداومت کنید به معامله با خداوند
(داستانهای شگفت مرحوم دستغیب ص۴۵)
https://eitaa.com/jorenab
#مناجاة_التائبين
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
إِلَهِي أَلْبَسَتْنِي الْخَطَايَا ثَوْبَ مَذَلَّتِي وَ جَلَّلَنِي التَّبَاعُدُ مِنْكَ لِبَاسَ مَسْكَنَتِي
وَ أَمَاتَ قَلْبِي عَظِيمُ جِنَايَتِي فَأَحْيِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْكَ يَا أَمَلِي وَ بُغْيَتِي وَ يَا سُؤْلِي وَ مُنْيَتِي
فَوَعِزَّتِكَ مَا أَجِدُ لِذُنُوبِي سِوَاكَ غَافِراً وَ لاَ أَرَى لِكَسْرِي غَيْرَكَ جَابِراً
وَ قَدْ خَضَعْتُ بِالْإِنَابَةِ إِلَيْكَ وَ عَنَوْتُ بِالاِسْتِكَانَةِ لَدَيْكَ
فَإِنْ طَرَدْتَنِي مِنْ بَابِكَ فَبِمَنْ أَلُوذُ وَ إِنْ رَدَدْتَنِي عَنْ جَنَابِكَ فَبِمَنْ أَعُوذُ
فَوَا أَسَفَاهْ مِنْ خَجْلَتِي وَ افْتِضَاحِي وَ وَا لَهْفَاهْ مِنْ سُوءِ عَمَلِي وَ اجْتِرَاحِي
أَسْأَلُكَ يَا غَافِرَ الذَّنْبِ الْكَبِيرِ وَ يَا جَابِرَ الْعَظْمِ الْكَسِيرِ أَنْ تَهَبَ لِي مُوبِقَاتِ الْجَرَائِرِ
وَ تَسْتُرَ عَلَيَّ فَاضِحَاتِ السَّرَائِرِ وَ لاَ تُخْلِنِي فِي مَشْهَدِ الْقِيَامَةِ مِنْ بَرْدِ عَفْوِكَ وَ غَفْرِكَ
وَ لاَ تُعْرِنِي مِنْ جَمِيلِ صَفْحِكَ وَ سَتْرِكَ
إِلَهِي ظَلِّلْ عَلَى ذُنُوبِي غَمَامَ رَحْمَتِكَ وَ أَرْسِلْ عَلَى عُيُوبِي سَحَابَ رَأْفَتِكَ
إِلَهِي هَلْ يَرْجِعُ الْعَبْدُ الْآبِقُ إِلاَّ إِلَى مَوْلاَهُ أَمْ هَلْ يُجِيرُهُ مِنْ سَخَطِهِ أَحَدٌ سِوَاهُ
إِلَهِي إِنْ كَانَ النَّدَمُ عَلَى الذَّنْبِ تَوْبَةً فَإِنِّي وَ عِزَّتِكَ مِنَ النَّادِمِينَ
وَ إِنْ كَانَ الاِسْتِغْفَارُ مِنَ الْخَطِيئَةِ حِطَّةً فَإِنِّي لَكَ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِينَ لَكَ الْعُتْبَى حَتَّى تَرْضَى
إِلَهِي بِقُدْرَتِكَ عَلَيَّ تُبْ عَلَيَّ وَ بِحِلْمِكَ عَنِّي اعْفُ عَنِّي وَ بِعِلْمِكَ بِي ارْفَقْ بِي
إِلَهِي أَنْتَ الَّذِي فَتَحْتَ لِعِبَادِكَ بَاباً
إِلَى عَفْوِكَ سَمَّيْتَهُ التَّوْبَةَ
فَقُلْتَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ الْبَابِ بَعْدَ فَتْحِهِ
إِلَهِي إِنْ كَانَ قَبُحَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِكَ فَلْيَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِكَ
إِلَهِي مَا أَنَا بِأَوَّلِ مَنْ عَصَاكَ فَتُبْتَ عَلَيْهِ وَ تَعَرَّضَ لِمَعْرُوفِكَ فَجُدْتَ عَلَيْهِ
يَا مُجِيبَ الْمُضْطَرِّ يَا كَاشِفَ الضُّرِّ يَا عَظِيمَ الْبِرِّ يَا عَلِيماً بِمَا فِي السِّرِّ يَا جَمِيلَ السِّتْرِ (السَّتْرِ)
اسْتَشْفَعْتُ بِجُودِكَ وَ كَرَمِكَ إِلَيْكَ وَ تَوَسَّلْتُ بِجَنَابِكَ (بِجِنَانِكَ) وَ تَرَحُّمِكَ لَدَيْكَ
فَاسْتَجِبْ دُعَائِي وَ لاَ تُخَيِّبْ فِيكَ رَجَائِي وَ تَقَبَّلْ تَوْبَتِي وَ كَفِّرْ خَطِيئَتِي بِمَنِّكَ وَ رَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين
https://eitaa.com/jorenab
#صدقه_داروی_شفابخش
وَ الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ »
(حکمت ۷)
صدقه داروئی شفا بخش است
از آنجا که اساس دستورا ت دینی بر تربیت است می بایست تمام احکام اعم از واجب ومستحب در دایره تربیت مورد ارزیابی قرار گیرد ونقش مال در وابستگی انسان به دنیا نقش غیر قابل انکاری است پس:
1- انفاق وصدقه می تواند این وابستگی را تا حدودی کم نماید
2- ضمن آنکه موجب کم شدن فاصله طبقاتی تاحدودی می شود ودارندگان مال بجای آنکه مورد حسد واقع شوند مورد لطف ودعای خیر دیگران قرار می گیرند وهمین نکته در آرامش وامنیت جامعه مؤثر است
3- البته صدقه مانند واجبات ومستحبات دیگر دارای دوجنبه مثبت مادی ومعنوی است وطبق بیان اهل بیت عصمت وطهارت ( علیهم السلام) که مفسر شرع هستند
الف- نه تنها چیزی از صدقه دهنده کم نمی شود بلکه افزایش می یابد امام صادق(علیه السلام) می فرمایدصدقه موجب ازدیاد برای صاحبش می شود پس خداوند شمارا مورد رحمت خویش قرار دهد صدقه بدهید « إِنَّ الصَّدَقَةَ تَزِيدُ صَاحِبَهَا كَثْرَةً فَتَصَدَّقُوا يَرْحَمْكُمُ اللَّه»([1])
ب- موجب بخشش گناه امام باقر (علیه السلام)فرمود: « وَ الصَّدَقَةُ تَذْهَبُ بِالْخَطِيئَة»([2])
ج-اگر صدقه از روی اخلاص باشد موجب می شود خداوند بر او سهل وآسان بگیرد وکارها را برای اوآسان کند« فَأَمَّا مَنْ أَعْطى وَ اتَّقى وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى »([3])
د-موجب عمر طولانی دفع مرگ بد می گردد« عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: الْبِرُّ وَ الصَّدَقَةُ يَنْفِيَانِ الْفَقْرَ وَ يَزِيدَانِ فِي الْعُمُرِ وَ يَدْفَعَانِ تِسْعِينَ مِيتَةَ السَّوْء »([4])اینکه فرمود نود نوع مرگ بد را دفع می کند بیان کثرت است نه اینکه نود ویک نوع مرگ بدرا دفع نمی کند یعنی صدقه دارای تأثیر شگرفی دردفع مرگهایی سوء دارد
ه-درمان مریضی « قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع دَاوُوا مَرْضَاكُمْ بِالصَّدَقَة»([5]) البته این سخن بدین معنا نیست کسی به پزشک مراجعه نکند بلکه صدقه دادن موجب می شود نزذ پزشک حاذقی برود واو داروی مفید تجویز کند ودارو تأثیر بهتری داشته باشد و مواردی ازین قبیل خصوصا انسان مریض دچار اضطراب وتشویش می شود دادن صدقه نقش تعیین کننده در رفع اضطراب دارد که همین امر در درمان زودتر بیمار کمک می کند
و-وفوائد فراوانی که در کتب روائی مسطور است ودر اینجا به ذکر نمونه هایی از آن اشاره شده است
با آنچه گدشت بخوبی شفابخش بودن این دارویعنی صدقه در تمام حوزه ها ی مادی ومعنوی مشخص می گردد
-کافی ج2 ص 121 باب التواضع حدیث 1[1]
-کافی ج 2 ص 24 باب دعائم الاسلام حدیث 15[2]
-لیل:5-6[3]
-کافی :ج4 ص 2 باب فضل الصدقه :حدیث 1[4]
-کافی ج4 ص 3 باب فضل الصدقه حدیث 5[5]
https://eitaa.com/jorenab