eitaa logo
جرعه ناب
653 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
207 ویدیو
25 فایل
علی گلایری سطح چهار(دکتری),استاد حوزه و دانشگاه. نویسنده @Aligelayeri #جرعه_ناب ؛جرعه ای از چشمه جوشان نهج‌البلاغه و معارف اهل بیت علیهم السلام #کانال_جرعه_ناب توسط ادمین اداره می شود
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸اول خوانیم خدا را رسول انبیا را علی مرتضی را 🍀صل علی محمد وعلی آل احمد🍀 🌸صلوات را خدا گفت جبرئیل بارها گفت در شان مصطفی گفت 🍀صل علی محمد وعلی آل احمد🍀 🌸شاه نجف علی است سرور دین علی است شیر خدا علی است 🍀صل علی محمد وعلی آل احمد🍀 🌸یا رب به حق زهرا شفیع روز جزا بخشا گناه مارا 🍀صل علی محمد وعلی آل احمد🍀 🌸بعد از علی حسن بود چون غنچه در چمن بود نور دو چشم من بود 🍀صل علی محمد وعلی آل احمد🍀 🌸بوی حسین شنیدیم چون گل شکفته دیدیم به مدعا رسیدیم 🍀صل علی محمد وعلی آل احمد🍀 🌸زین العباد دانا سجاد است و بینا می گفت وقت دعا 🍀صل علی محمد وعلی آل احمد🍀 🌸باقر امام دین است نور خدا یقین است فرزند عابدین است 🍀صل علی محمد وعلی آل احمد🍀 🌸جعفر صبح صادق هم نور و هم موافق تاج سر خلایق 🍀صل علی محمد وعلی آل احمد🍀 🌸موسای با سعادت با ذکر و با عبادت می گفت در اسارت 🍀صل علی محمد وعلی آل احمد🍀 🌸هشتم رضا امام است از ضامنی تمام است شاه غریب بنام است 🍀صل علی محمد وعلی آل احمد🍀 🌸ما شیعه تقی ایم خاک ره نقی ایم محتاج عسکری ایم 🍀صل علی محمد وعلی آل احمد🍀 🌸مهدی به تاج و نورش با پرچم رسولش نزدیک شد ظهورش 🍀صل علی محمد وعلی آل احمد🍀 🌸ای مردمان بدانید ، این ذکر را بخوانید تا در بلا نمانید 🍀صل علی محمد وعلی آل احمد🍀 🌸🌸اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸🌸 https://eitaa.com/jorenab
شاخص های انسان سالم از نظر حضرت امیر علیه السلام در نهج البلاغه: 1.تعلم مجدانه: «حکمت را بشنود و بفهمد و حفظش کند» 2.پندپذیری:«به خیر دعوت شود و بپذیرد» 3.پیرو ی از رهبر:«دامن رهبر هدایتگر را بگیرد و نجات یابد» 4.مراقبه:«مراقب مخالفت پروردگارش باشد و از گناه خود بترسد» 5.خلوص:«عمل صالح خالص برای آخرت بفرستد» 6.نیک رفتاری:«کار صالح انجام دهد» 7.آخرت محوری «برای ذخیره آخرت کار کند و از گناه بپرهیزد» 8.مبارزه با نفس:«خاسته ی دل را رها کند و عوض آن برای آخرت جمع کند ، با نفس مبارزه کند و آرزوی نفس را پی جویی نکند» 9.شکیبائی:«صبر را شتر راهوار نجات خود قرار دهد ( و در مبارزه با نفس و ذخیره برای آخرت کوتاه نیاید)» 10. تقوی محوری :«تقوی را توشه سفر مرگش قرار دهد» 11.پیروی از راه راست و دوری از مشتبهات:« راه روشن و واضح را بپیماید و از آن جدا نشود» 12. بهره گیری از فرصت زندگی :« فرصت زندگی را بهره گیرد و با شتاب برای مرگ مهیا شود و از کار( نیک )توشه برگیرد » «خداوند چنین مرد (شخص) را رحمت کند» 76 و من خطبة له ع في الحث على العمل الصالح‏ رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً سَمِعَ حُكْماً فَوَعَى‏ وَ دُعِيَ إِلَى رَشَادٍ فَدَنَا وَ أَخَذَ بِحُجْزَةِ هَادٍ فَنَجَا رَاقَبَ رَبَّهُ وَ خَافَ ذَنْبَهُ قَدَّمَ خَالِصاً وَ عَمِلَ صَالِحاً اكْتَسَبَ مَذْخُوراً وَ اجْتَنَبَ مَحْذُوراً وَ رَمَى غَرَضاً وَ أَحْرَزَ عِوَضاً كَابَرَ هَوَاهُ‏ وَ كَذَّبَ مُنَاهُ جَعَلَ الصَّبْرَ مَطِيَّةَ نَجَاتِهِ وَ التَّقْوَى عُدَّةَ وَفَاتِهِ رَكِبَ الطَّرِيقَةَ الْغَرَّاءَ وَ لَزِمَ الْمَحَجَّةَ الْبَيْضَاءَ اغْتَنَمَ الْمَهَلَ‏ وَ بَادَرَ الْأَجَلَ وَ تَزَوَّدَ مِنَ الْعَمَلِ‏ (خطبه 76 از نهج البلاغه دکتر صبحی صالح) https://eitaa.com/MohammadGelayeri
ای توبه ام شکسته… از تو کجا گریزم؟ ای در دلم نشسته… از تو کجا گریزم؟ ای نور هر دو دیده بی تو چگونه ببینم! وی گردنم ببسته! از تو کجا گریزم https://eitaa.com/jorenab
بعداز توضیح شرایط سختی که بر مردگان است خطاب به حاضران می فرماید این سرنوشت شماهم هست پس چرا مانند آنها به گناه مشغول هستید واز گذشتگان عبرت نمی گیرید وکار نیک انجام نمیدهید « أَ وَ لَسْتُمْ أَبْنَاءَ الْقَوْمِ وَ الْآبَاءَ وَ إِخْوَانَهُمْ وَ الْأَقْرِبَاءَ » آیا شما فرزندان ،پدران وبرادران وبستگان همان قوم نیستید یعنی شماهم همان راه را می روید ومرگ شمارا فرا می گیرد « تَحْتَذُونَ أَمْثِلَتَهُمْ » کلمه «تحتذون» از ریشه «حذو» و«احتذاء» به معنای «اقتداء» است یعنی ازآنها اقتدا می کنید ومانند آن عمل می کنید « وَ تَرْكَبُونَ قِدَّتَهُمْ » کلمه «قِدّه» به معنای طریق وراه است یعنی سوار بر راهشان شده بدون توجه به عواقبی که برای آنها بوده شماهم همان راه را می روید بدیگر سخن شما فقط در طریق اشتباه گذشتگان ازآنها پیروی می کنید اما هرگز به این فکر نمی کنید آنها که این مسیر را رفتند به چه سرنوشتی گرفتار شدند « وَ تَطَئُونَ جَادَّتَهُمْ » وهمان راهی را طی می کنید که آنان رفتند اما توجه نمی کنید سرانجام آنها چه شده است وهمین سرنوشت در انتظار شماست « إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى‏ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى‏ آثارِهِمْ مُقْتَدُون‏ »(زخرف:۲۳ ) « فَالْقُلُوبُ قَاسِيَةٌ عَنْ حَظِّهَا »پس دلها از بهره بردن سخت شده است گویا دل مانند زمینی است که وقتی شخم زده باشد ونرم باشد گیاه درآن میروید اما وقتی خشک شود دیگر استعداد رویاندن گیاه را ندارد دل نیز بخاطر گناهان سخت وخشک شده است ومعارف در آن نمی روید وچنین کسی از خداوند متعال دور است در روایات آمده وقتی انسان به غیر خداوند مشغول شود دچار قساوت قلب می شود لذا فرمود زیاد درباره غیر خداوند متعال حرف نزنید زیرا حرف زدن در غیر خداوند باعث قساوت قلب می شود ودورترین انسانها به خداوند کسی است که قسی القلب باشد ودلش سخت شده باشد «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ لَا تُكْثِرُوا الْكَلَامَ بِغَيْرِ ذِكْرِ اللَّهِ فَإِنَّ كَثْرَةَ الْكَلَامِ بِغَيْرِ ذِكْرِ اللَّهِ تَقْسُو الْقَلْبَ إِنَّ أَبْعَدَ النَّاسِ مِنَ اللَّهِ الْقَلْبُ الْقَاسِي‏.»( بحارالانوارج۶۸ص۲۸۱) نه تنها حرفهای غیر خدائی موجب قساوت دل می شود بلکه آرزوهای طولانی در دنیا که نشانه فراموشی قیامت است نیز دل را سخت می کند لذا در روایت آمده است وقتی حضرت موسی صلوات الله علیه با خداوند نجوا می کرد خداوند فرمود ای موسی آرزوی طولانی نداشته باش تا قلبت سخت نشود وکسی که دلش سخت شده باشد از من دور است « قَالَ: فِيمَا نَاجَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مُوسَى صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ يَا مُوسَى لَا تُطَوِّلْ فِي الدُّنْيَا أَمَلَكَ فَيَقْسُوَ قَلْبُكَ وَ الْقَاسِي‏ الْقَلْبِ مِنِّي بَعِيدٌ.»( بحارالانوار:ج۷۰ص۲۸۰) ازآنجاکه قلب به منزله چشمه وچشم به منزله جوی آب است ووقتی در چشم از گریه خبری نیست یعنی چشمه خشک شده است ودل بخاطر گناهان سخت شده است درادعیه وارد شده است خدایا اگرچه دلها سخت شده است وچشم ها خشکیده است واگرچه ما سزاوار عذاب هستیم اما تو سزاوار عفو وبخشش هستی (پس مارا ببخش) «وَ إِنْ كَانَتِ الْقُلُوبُ‏ قَاسِيَةً وَ إِنْ كَانَتِ الْأَعْيُنُ جَامِدَةً وَ إِنْ كُنَّا أَوْلَى بِالْعَذَابِ فَأَنْتَ أَوْلَى بِالْمَغْفِرَة»( بحار الانوار ج۷۷ص۳۴۴) یعنی قساوت وسختی دل را یاد خداوند متعال و لطف فضل او درمان می کند « لَاهِيَةٌ عَنْ رُشْدِهَا » دل از رشد ورستگاری غافل است وسرگرم امور دنیوی شده است « سَالِكَةٌ فِي غَيْرِ مِضْمَارِهَا » در غیر مسیری که باید برود یعنی مسیر سعادت ورستگاری حرکت می کند و در مسیر گناه ومعصیت گام بر میدارد « كَأَنَّ الْمَعْنِيَّ سِوَاهَا » گویا هدف از دستورات الهی غیراز ایشان است ومخاطب فرامین ونواهی الهی افراد دیگر هستند واو به این دستورات توجهی نمی کند « وَ كَأَنَّ الرُّشْدَ فِي إِحْرَازِ دُنْيَاهَا » وگویا رستگاری وسعادت در بدست آوردن دنیا وتحصیل متاع دنیاست در حالی که متاع دنیا دربرابر متاع آخرت چیز اندکی است«قُلْ مَتاعُ الدُّنْيا قَلِيلٌ » ( نسا:۷۷ )وهمین چیزاندک باعث فریب انسان می شود «وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ »( حدید :۲۰ ) https://eitaa.com/jorenab
الهی از « لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيد »( ق:۲۳) دانستم اگر پرده غفلت نباشد فهم باطن دنیا و قیامت سخت نیست فلا تجعلنی من الغافلین https://eitaa.com/jorenab
مَا زَالَ الزُّبَيْرُ رَجُلًا مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ حَتَّى نَشَأَ ابْنُهُ الْمَشْؤُومُ عَبْدُاللَّهِ. حکمت ۴۵۳ زیبر از ما بود تا فرزندشومش عبدالله بزرگ شد بنابر قول (شيخين) و (كفعمى)، در اين روز، ۱۵ جمادی الاخر سنه ۷۳، (عبدالله بن زبير) بقتل رسيد و (كفعمى) گفته كه در اين روز نيز (عبدالله بن زبير)، (كعبه) را منهدم كرد و از براى آن، دو در قرار داد كه يكى از داخل شوند و از در ديگر بيرون شوند و اين بود تا (عبدالملك) خانه را بحال اول برگردانيد. (عبدالله بن زبير) مردى بخيل و لئيم و بد خلق و حسود بوده و با اميرالمومنين (ع) نهايت عدوات داشت و چهل روز خطبه خواند و صلوات بر سولخدا را كه در خطبه بايد ذكر شود، ترك كرد و گاه گاهى در خطبه هاى خود سب اميرالمومنين عليه السلام مينمود و (عائشه) او را بسيار دوست ميداشت بحديكه گفته اند بعد از (ابوبكر) هيچكس را مثل او دوست نميداشت (مسعودى) در (مروج الذهب) نقل كرده كه جماعت بنى هشام را كه در (مكه) بودند كه از جمله ايشان (محمد حنفيه) بود در شعب محصور كرد و هيزم بسيارى جمع كرد و خواست ايشان را بسوازند كه ناگاه از جانب (كوفه) جماعتى كه (مختار) ايشان را فرستاد بود، بيامندند و هاشميين را خلاص كردند و خواستند (عبدالله) را بكشند كه او خود را بمسجدالحرام رسانيد و استار كعبه را گرفت و گفت: اناعائذالله. (عبدالملك)، (حجاج ثقفى) را براى قتل (عبدالله زبير) به (مكه) فرستاد و خود با بقيه لشكر به جانب (شام) مراجعت كرد و (حجاج) با جنود و عساكر خويش به جانب (حجاز) شد و چند ماهى در (طائف) بماند، آنگاه وارد (مكه) شد و او نيز مثل (حصين نمير)، (ابن زبير) را محاصره كرد و منجنيق بر كوه (ابوقبيس) نصب كرد و پنجاه روز مدت محاصره او و بقولى مدت چهار ماه طول كشيد، تا بر (عبدالله زبير) ظفر يافتند و بضرب سنگ او را از پا در آوردند و سرش را ببريدند. (حجاج) سرش را براى (عبدالملك) فرستاد و بدنش را باژگونه بدار كشيد (فیض العلام فی عمل الشهور و وقایع الایام/ نویسنده عباس قمی ؛ به کوشش صادق برزگر.ص۲۹۱) https://eitaa.com/jorenab
اللَّهُمَّ اجعَل خَيرَ عُمرِي آخِرَهُ وَ خَيرَ عَمَلِي خَوَاتِمَهُ، وَ خَيرَ أيَّامِي يَومَ أَلقاكَ فِيهِ  خداوندا، بهترين زمان زندگاني ام را لحظه هاي پاياني اش و بهتربن عملم را پایان کار و بهترين روزهايم را، روزي که به لقاي تو رسم. قرارده @jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چگونه از تعریف دیگران سرمست نشویم چگونه با آفت خوددوستی مبارزه کنیم و از تعریف دیگران خیلی خوشحال نشویم؟ تعریف‌هایی که مردم می کنند چند دسته است؛ یک دسته تعریف‌هایی است که در واقع هیچ ربطی به ما ندارد و اگر کسی از این تعریف‌ها خوشحال شود نوعی خوشحالی کاذب است. مثلا می گویند: «آقا اهل فلان شهر هستند که علمای زیادی دارد!»؛ یا می گویند: «پدر بزرگ ایشان از علمای بزرگ بودند.»؛ این‌گونه تعریف‌ها چه ربطی به این آقا دارد؟! این تعریف چه مدحی برای او محسوب می شود؟! مبارزه با این وسوسه خیلی مشکل نیست و با اندکی تأمل برای انسان روشن می‏شود که این تعریف‌ها ربطی به او ندارد. دسته دیگر، تعریف از انسان به سبب مزایای خدادادی است؛ مثلا از کسی به سبب داشتن اندام خوب یا استعداد خوب تعریف می کنند. این‌جا کمی جا دارد که انسان خوشحال شود. اما در برابر این تحسین‌ها، اولا انسان باید به این نکته بیاندیشد که این اندام یا استعداد را من به خودم نداده‌ام، بلکه نعمتی است که خدای متعال به من تفضل کرده است و من در برابر آن وظیفه‌ای دارم و آن این‌که باید از این نعمت درست استفاده کنم . ثانیا به این نکته توجه کند که مگر هر کسی این استعداد یا این جمال را داشت حتما پیش خدا خیلی عزیز می شود؟! چه بسا کسانی که خیلی کم استعدادتر بودند و عاقبت به خیر شدند و چه بسا انسان‌های پراستعدادی بودند که وسیله گمراهی گروهی شدند. به سبب این فضیلت‌ها هم خیلی جا ندارد که انسان به خود ببالد. آن موردی که مبارزه با آن مشکل‌تر است تمجیدهای دیگران ازکارهای اختیاری خوبی است که انسان انجام داده و کمالاتی که به سبب آن‏ها به دست آورده است؛ مثلا تحصیل علم کرده، عبادت کرده، خدمتی به خلق کرده، یا باعث نجات امتی شده، یا صفات اخلاقی خوبی دارد که باعث انجام کارهای خوب می شود، مثلا سخاوت‌مند است یا انسانِ با گذشتی است. انسان درک می کند که این کمالات از آنِ خود اوست. در چنین مواردی است که انسان از تعریف‌های دیگران خیلی شاد می شود و شیطان انسان را وسوسه می کند. در قسمت‌های قبل، شیطان فعالیت زیادی نمی کند. این‌جا مبارزه با شیطان کمی مشکل‌تر است؛ چون هم واقعا با اختیار خودمان این کارها را انجام داده‌ایم و هم نتایج آن را واقعا کسب کرده‌ایم. در این‌جا انسان برای نجات از شرّ وسوسه‌های شیطان، باید به چهار نکته بیاندیشد؛ اولا باید بدانیم که همه کارهای خوبی که انجام داده‌ایم به برکت توفیقات الهی بوده و مقدماتش را خدا فراهم کرده است. اگر انسان دقت کند می فهمد که در بسیاری از کارها شاید نقش اراده ما از یک درصد هم کمتر باشد. چه قدر خداوند اسباب و وسایل از جاهای دیگر فراهم کرده است تا من بتوانم این اراده را داشته باشم! ثانیا باید به این نکته توجه داشته باشم که این نعمتی که خدا به من داده، تا این لحظه به من داده است و معلوم نیست یک ساعت دیگر وجود داشته باشد. علمی که انسان دارد معلوم نیست یک لحظه دیگر باقی باشد. قرآن می فرماید: «وَ مِنكُم مَّن یُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَیْلَا یَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئًا بعضى آن‏قدر عمر مى‏كنند كه به بدترین مرحله زندگى و پیرى مى‏رسند؛ آن‏چنان كه بعد از علم و آگاهى، چیزى نمى‏دانند.»؛ آن‌هایی که در سن پیری مبتلا به آلزایمر می شوند حتی بچه‌های خود را هم دیگر نمی شناسند. اگر نعمتی داریم به اراده خداوند باقی مانده است و اگر از اکنون اراده نکند باقی نمی‏ماند. نکته سوم این‏که باید نگران باشیم که عاقبت ما چه خواهد شد؟ افراد بسیاری بودند که سال‏های زیادی با خوشنامی زندگی کردند و خدمات مهمی انجام دادند، اما سرانجام با کفر از دنیا رفتند! از این رو انسان نمی تواند به هیچ کمالی ببالد و اطمینان پیدا کند. و نکته چهارم این‏که باید توجه داشته باشیم که خوشحالی از چاپلوسی‌های دیگران انسان را در دام ریاکاری می اندازد و زمینه را برای سقوط او فراهم می کند. لذا امام باقر صلوات‏الله‌علیه به جابر فرمودند: «جابر! اگر مورد ستایش قرار گرفتی خیلی شاد و سرمست نشو!»  وَ إِنْ مُدِحْتَ فَلَا تَفْرَحْ تحف العقول (حضرت آیت ‌الله مصباح ‌یزدی ( رحمه الله) در دفتر مقام معظم رهبری در تاریخ 15/05/90) https://eitaa.com/jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚فهماندن مطلبی به دیگران هنگام نماز ✅ اگر كلمه‌ای را با قصد ذكر بگويد، مانند اینکه بگويد: «الله اكبر» و موقع گفتن آن، صدا را بلند كند تا مطلبی را به ديگری بفهماند، اشكال ندارد ولی چنانچه به قصد اینکه مطلبی را به كسی بفهماند ذکری بگويد؛ اگرچه قصد ذكر هم داشته باشد، نماز باطل می‌شود. 🔷 رساله نماز و روزه مسأله ٣٢٨ 🆔 @leader_ahkam
هدایت شده از جرعه ناب
روز پنجشنبه به نام امام حسن عسکری(علیه‌السلام) است. در زیارت آن حضرت می گوییم: السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِىَّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ وَخَالِصَتَهُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِينَ، وَوَارِثَ الْمُرْسَلِينَ، وَحُجَّةَ رَبِّ الْعَالَمِينَ، صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، يَا مَوْلاىَ يَا أَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَنَا مَوْلىً لَكَ وَلِآلِ بَيْتِكَ، وَهٰذَا يَوْمُكَ وَهُوَ يَوْمُ الْخَمِيسِ، وَأَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَمُسْتَجِيرٌ بِكَ فِيهِ، فَأَحْسِنْ ضِيافَتِى وَإِجارَتِى بِحَقِّ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَاهِرِينَ. https://eitaa.com/jorenab