#تیر_خطرناک_شیطان
به جان خودم سوگند،
۱-شيطان تير خطرناكى براى شكار شما بر چلّۀ كمان گذارده،
۲- و تا حد توان كشيده،
۳-و از نزديكترين مكان شما را هدف قرار داده است،
۴-و خطاب به خدا گفته: «پروردگارا! به سبب آن كه مرا گمراه ساختی، دنيا را در چشمهايشان زیبا جلوه مىدهم، و همه را گمراه خواهم كرد»
۵-امّا تيرى در تاريكىها، و سنگى بدون هدف رها ساخت
فَلَعَمْرِي لَقَدْ فَوَّقَ لَكُمْ سَهْمَ اَلْوَعِيدِ وَ أَغْرَقَ إِلَيْكُمْ بِالنَّزْعِ اَلشَّدِيدِ وَ رَمَاكُمْ مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ فَقَالَ رَبِّ بِمٰا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي اَلْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ قَذْفاً بِغَيْبٍ بَعِيدٍ وَ رَجْماً بِظَنٍّ غَيْرِ مُصِيب
(نهج البلاغه خطبه ۱۹۲ (قاصعه)
الف- مرادحضرت که فرمود ( شیطان تیر در تاریکی رهاساخت و گمان غیر درست برد)چیست نظرات متفاوتی گفته شده است از آن جمله ممکن است برای این باشد شیطان خیال کرده همه بندگان را می تواند گمراه کند در حالی بندگان مخلص الهی از دسترس فریب او خارج هستند
ب-روایتی که ذیل ایه ۱۶ و ۱۷ سوره مبارکه اعراف از امام باقر علیه السلام در مجمع البیان آمده است
خطرناکی و نزدیکی تیر شیطان را به خوبی بیان می کند ایه شریفه این است
قالَ فَبِما أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ (اعراف۱۶) ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرِينَ (اعراف۱۷)
از امام باقر ع روايت شده كه
۱-منظور از حمله پيش رو اين است كه آخرت را در نظرشان بى ارزش مى كنم
۲- و منظور از حمله پشت سر، اين است كه آنها را بجمع مال و بخل از اداى حقوق واجب تشويق مى كنم، تا مال براى ورثه باقى بماند
۳-و مقصود از حمله سمت راست اين است كه دين آنها را فاسد مى كنم و گمراهى را در نظرشان نيكو جلوه مى دهم
۴-و منظور از حمله سمت چپ اين است كه لذتها و شهوات را بر دلهاى ايشان غالب مى كنم.
(ترجمه مجمع البیان ج ۹ص۶۵)
ج-شیطان بوسیله هرچه که برای انسان زیبا جلوه داده شود اورا می فریبد لذا هرچیزی دنیوی که مورد توجه انسان است و به آن میل و علاقه پیدا می کند باید مواظب بود ممکن است وسیله ای از شیطان برای فریب او باشد
د-راه شناخت اینکه آنچه را دوست دارد یا برایش زیباست وسیله فریب شیطان است یا نه آن است ان چیز (خواه داشتن موقعیت اجتماعی باشد یا امور مالی یا علمی و....)اورا به خداوند متعال نزدیک می کند یا خیر
https://eitaa.com/jorenab
#مراد_از_راسخین_در_علم
« وَ اعْلَمْ أَنَّ الرَّاسِخِينَ فِي الْعِلْمِ هُمُ الَّذِينَ أَغْنَاهُمْ عَنِ اقْتِحَامِ السُّدَدِ الْمَضْرُوبَةِ دُونَ الْغُيُوبِ الْإِقْرَارُ بِجُمْلَةِ مَا جَهِلُوا تَفْسِيرَهُ مِنَ الْغَيْبِ الْمَحْجُوبِ »
(نهج البلاغه خطبه اشباح)
بدان آنها که در علم استوراند (یعنی کسانی که حقائق را بدرستی درک می کنند ومی دانند چه بخشی با تعمق وتأمل بدست می آید بدان می پردازند وچه چیزی تفکر درآن جز حیرت وسرگردانی , ثمره دیگری ندارد وخود درگیر چنین مسائلی نمی کنند که مصادیق اتم واعلی راسخین در علم که حدود وثغور علم را آکاهند ,ائمه هدی ( علیهم السلام) هستند)
۱- خداوند آنهارا درآنچه برآنها پوشیده شده است وتفسیر آنرا نمی دانند -زیرا عقل بشر توان درک امور نامحدود را ندارد -واز فرو رفتن در اسراری که پنهان است بی نیاز ساخته است وآنان نیز به عجز خویش معترفند
پس اولا ؛اینگونه نیست که تمام علوم بر همه پوشیده باشد بلکه برخی از آنها برای عده ای از اهل علم روشن وآشکار می شود وبعضی نیز روشن نمی شود. در حقیقت علوم به دو دسته تقسیم می شوند یا قابل فهم هستند ویا قابل فهم نیستند وآندسته که قابل فهم هستند را عده ای خاص درک می کنند وبخشی ازآنچه این عده خاص درک کردندبرای عموم قابل بازگو کردن است وعموم باید بسوی این عده خاص یعنی راسخین در علم بروند تا بدانند چه چیزی برای آنها مفید وقابل فهم است
ثانیا؛خاصیت علم حقیقی آن است که انسان را با عظمت هستی وافریننده آن آشنا می کند ونوعی خضوع را به ارمغان می آورد واگر کسی با یاد گرفتن چند اصطلاح دچار غرور وتکبر شده است این علم نیست که اورا مغرور ساخت بلکه مفاهیمی که در ذهن اوست چون ذهنی است اورا فریفته است زیرا انباری از مفاهیم غیر مطابق با واقع را جمع کرده است
۲-حضرت می فرماید نشانه عالمان حقیقی (آنانکه عالم هستند نه اینکه مفاهیم غیر واقعی را بنام علم در ذهن ذخیره کردند) این است که در برابر عظمت الهی اظهار عجز وناتوانی می کنند
۳-« فَمَدَحَ اللَّهُ تَعَالَى اعْتِرَافَهُمْ بِالْعَجْزِ عَنْ تَنَاوُلِ مَا لَمْ يُحِيطُوا بِهِ عِلْماً »
پس این اعتراف به عجز چون نشان از شناخت حقیقت هستی وخداوند متعال به عنوان آفریننده هستی است خودش علم است لذا خداوند متعال آنهارا بخاطر این اعتراف به عجز از آنچه توان دسترسی به آن ندارند را علم نامیده وآنهارا برای داشتن چنین علمی مدح نموده است
۴-« وَ سَمَّى تَرْكَهُمُ التَّعَمُّقَ فِيمَا لَمْ يُكَلِّفْهُمُ الْبَحْثَ عَنْ كُنْهِهِ رُسُوخاً »
وچون به شناختی رسیدند که نمی توانند به حقائق بی شماری دست یابند لذا خودرا برای آن به زحمت نمی اندازند همین نشانه رسوخ واستواری آنها در علم است لذا خداوند ازین جهت آنهارا راسخین واستواران در علم نامیده است
۵-« فَاقْتَصِرْ عَلَى ذَلِكَ وَ لَا تُقَدِّرْ عَظَمَةَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ عَلَى قَدْرِ عَقْلِكَ فَتَكُونَ مِنَ الْهَالِكِينَ»
لذا به پرسش کننده می فرماید تو نیز چنین باش وبدان همه علم در دسترس بشر نیست پس خودت را بشناس واینکه چه بخشی از علم قابل دسترسی است را بدان وخداوند متعالی که نامحدود است وکسی توان احاطه برآن را ندارد با عقل خویش اندازه نگیر زیرا در این صورت باید برای خداوند متعال جسمی مانند آنچه انسان دارد تصور کنی (واینکه زمان ومکان دارد واینکه مانند همه موجودات پیر می شود و... اموری ازین دست که نشانه جسم دانستن خداوند است )رابرای خداوند اثبات کنی وروشن است چنین چیزی جز هلاکت چیزی به همراه نخواهد داشت
بنابراین نشانه عالم بودن این است که
الف-در ابتداء حدود وثغور خویش را بشناسد
ب- وتوان عقلی خویش را در نظر بگیرد
ج-واینکه به چه علومی توان دستیابی دارد را مد نظر قرار دهد وبرای بدست آوردن آن بکوشد
د-واز فرو رفتن درآنچه امکان دسترسی بدان را ندارد بر حذر باشد
زیرا همین شناخت وفهم ،خود علم است وعلم در حقیقت همین فهم حقایق هستی است که از جمله آن عدم امکان احاطه محدود بر نامحدود است
https://eitaa.com/jorenab
يَا مَنْ ذِكْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاكِرِينَ ، وَ يَا مَنْ شُكْرُهُ فَوْزٌ لِلشَّاكِرِينَ ، وَ يَا مَنْ طَاعَتُهُ نَجَاةٌ لِلْمُطِيعِينَ . صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اشْغَلْ قُلُوبَنَا بِذِكْرِكَ عَنْ كُلِّ ذِكْرٍ ، وَ أَلْسِنَتَنَا بِشُكْرِكَ عَنْ كُلِّ شُكْرٍ ، وَ جَوَارِحَنَا بِطَاعَتِكَ عَنْ كُلِّ طَاعَةٍ
۱-خدایی که یادش برای یادکنندگان عزت و افتخار است.
۲- و سپاسگزاریش، برای سپاسگزاران پیروزی و رستگاری است.
۳- و ای آنکه فرمان برداریش برای فرمانبرداران، نجات و رهایی است.
بر محمّد و آلش درود فرست و دلهای ما را به یادت از هر یادی و زبانمان را به سپاسگزاریات از هر سپاسی و اعضایمان را به طاعتت از هر طاعتی، بیخبر گردان.
#دعای_یازدهم_صحیفه_سجادیه
https://eitaa.com/jorenab
« عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ یَا بُنَیَّ إِنْ کُنْتَ زَعَمْتَ أَنَّ الْکَلَامَ مِنْ فِضَّةٍ فَإِنَّ السُّکُوتَ مِنْ ذَهَبٍ»
امـام صـادق (علیه السلام ) فـرمـود: لقـمـان بـه پـسـرش گـفـت : پـسـر جـان اگـر خیال کنى سخن از نقره است ، بدانکه خاموشی از طلا است .
کافی، ج۲ صفحه۴۱۱
https://eitaa.com/jorenab
#کیماگری_خداوند_راجع_به_طبیعت_و_انسان
۱-قرآن کریم اشاره میکند به چگونگی ایجاد شیر در حیوانات و اینکه چگونه غذای سالم و مغذی از بین دو چیز پلید و ناپاک به وجود می آورد
وَإِنَّ لَکُمْ فِی الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً ۖ نُّسْقِیکُم مِّمَّا فِی بُطُونِهِ مِن بَیْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَّبَنًا خَالِصًا سَائِغًا لِّلشَّارِبِینَ (نحل۶۶)
و در آفرینش چهارپایان، برای شما عبرتی است: از درون شکم آنها، از میان غذاهای هضم شده(سرگین) و خون، شیر خالص و گوارابه شما می نوشانیم
۲-یعنی وقتی خداوند اراده میکند فعلی انجام دهد چیزی مانع نیست حتی اگر بیرون آوردن غذای خالص و گوارا ا ز بین دو امر کثیف و نجس باشد
۳-در حالی که انسان غذای سالم و گوارا را به امر پلید و نجس تبدیل میکند
وَمِن ثَمَرَاتِ النَّخِیلِ وَالْأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا
از ثمرات خرما و انگور که از آن شراب و روزی نیکو درست میکنید
۴-همین تفاوت بین فعل الهی و بنده اش کافی است تا انسان به هوش بیاید و درباره انچه انجام میدهد فکر کند
اِن فِی ذَلِکَ لَآیَةً لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (نحل۶۷)
۵-و این کیماگری را نیز در حق انسان انجام میدهد به اینکه اگر انسان به سراغ الهی برود واز دستورات او پیروی کند گناهانش را به حسنه تبدیل میکند
مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ(فرقان:۷۰)
کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، خداوند سیئات آنان را به حسنات مبدّل می کند
بنابراین
اولا انسان باید به سوی خداوند حرکت کند تا مورد لطف و رحمت الهی قرار گیردوَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا(فرقان:۷۰)
ثانیا نگران گذشته نباشد چرا که خودش گذشته تاریک را روشن و عمر رفته ویران شده را آباد میکند
لذا اگر انسانبه خداوند پناه ببرد به پناهگاه محکم و قوی پناه برده است
وَ أَلْجِى ءْ نَفْسَكَ فِي أُمُورِك كُلِّهَا إِلَى إِلهِكَ، فَإِنَّكَ تُلْجِئُهَا إِلَى كَهْفٍ حَرِيزٍ، وَ مَانِعٍ عَزِيزٍ.
(نهج البلاغه نامه ۳۱)
خود را در همۀ کارها در پناه خدای خویش قرار ده، که اگر چنین کنی به پناهگاهی استوار و در پناه نگهبانی نیرومند درآمده ای
https://eitaa.com/jorenab
امام على عليه السلام
فرومايه هرگاه از اندازه خود فراتر رود، احوال و رفتارش تغيير كند [و خود را گم كُند]
اللَّئيمُ إذا بَلغَ فَوقَ مِقدارِهِ تَنَكَّرَت أحوالُهُ
(غرر الحكم : ج۱ص۲۸۸)
https://eitaa.com/jorenab
گویند از عالمی پرسیدند از چه کسی باید تبعیت کرد
گفت من دوتا جمله بهت میگویم خودت بگو
یکی
أَقِیلُونِی أَقِیلُونِی أَقِیلُونِی لَسْتُ بِخَیْرِکُمْ وَ عَلِیٌّ فِیکُمْ
(احقاق الحق، ج ۸، ص ۲۴۰)
رهایم کنید رهایم کنید من بهترین شما نیستم علی در بین شماست
و دیگری
أَیُّهَا النَّاسُ سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی فَلَأَنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّی بِطُرُقِ الْأَرْضِ
(نهج البلاغه خطبه ۱۸۹)
اى مردم از من سؤال کنيد پيش از آن که مرا از دست دهيد، زيرا من به راههاى آسمان از راه هاى زمين آشناترم
آری
چاه است و راه و دیدهٔ بینا و آفتاب
تا آدمی نگاه کند پیش پای خویش
چندین چراغ دارد و بیراه میرود
بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش
کلیات سعدی غزل ۳۸
https://eitaa.com/jorenab
اللَّهُمَّ إِنَّكَ إِنْ صَرَفْتَ عَنِّي وَجْهَكَ الْكَرِيمَ أَوْ مَنَعْتَنِي فَضْلَكَ الْجَسِيمَ أَوْ حَظَرْتَ عَلَيَّ رِزْقَكَ أَوْ قَطَعْتَ عَنِّي سَبَبَكَ لَمْ أَجِدِ السَّبِيلَ إِلَى شَيْءٍ مِنْ أَمَلِي غَيْرَكَ ، وَ لَمْ أَقْدِرْ عَلَى مَا عِنْدَكَ بِمَعُونَةِ سِوَاكَ ، فَاِنِّي عَبْدُكَ وَ فِي قَبْضَتِكَ ، نَاصِيَتِي بِيَدِكَ .
خدایا!
اگر روی کریمت را از من بگردانی،
یا مرا از احسان بزرگت محروم کنی،
یا روزیات را از من دریغ ورزی،
یا رشتۀ پیوندت را از من بگسلی،
راهی برای دستیابی به هیچ یک از آرزوهایم جز تو نیابم؛
و بر آنچه پیش توست، جز به یاری تو دسترسی پیدا نکنم؛
چرا که من بندۀ تو و در قبضۀ اراده توام؛ اختیارم به دست توست.
#دعای_بیست_ویک_صحیفه_سجادیه
https://eitaa.com/jorenab
امروز سالروز شهادت کسی است که میخواست اسرائیل را نابود کند؛
کسیکه عقیده داشت فقط انسانهای ضعیف به اندازه امکاناتشان کار میکنند.
کسیکه امروز قدرت موشکی ایران بدست اوست.
یادسردارشهید تهرانی مقدم گرامی باد🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
https://eitaa.com/jorenab
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ ارْزُقْنَا حُسْنَ مُصَاحَبَتِهِ ، وَ اعْصِمْنَا مِنْ سُوءِ مُفَارَقَتِهِ بِارْتِكَابِ جَرِيرَةٍ ، أَوِ اقْتِرَافِ صَغِيرَةٍ أَوْ كَبِيرَةٍ
خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و رفاقت و همنشینی با این روز را نصیب ما گردان و ما را از بدی جدایی ازآن براثرانجام گناهی و ارتکاب معصیت کوچک یا بزرگ، حفظ کن.
#دعای_ششم_صحیفه_سجادیه
https://eitaa.com/jorenab
#تقلید
1-مسلمان بایدبه اصول دین یقین داشته باشد ودر احکام غیر ضروری دین باید مجتهد باشد یا از مجتهد تقلید کند ویا محتاط باشد
2- تقلید در احکام عمل کردن به دستور مجتهد است واز مجتهدی باید تقلید کرد که مرد،بالغ ،عاقل،شیعه دوازده امامی،حلال زاده،زنده، عادل باشد.
3- مجتهد اعلم را از سه راه می توان شناخت الف- یقین خود انسان ب- خبر دوعادل ج- خبر اهل علم
4- اگر شناخت اعلم مشکل باشد باید از کسی تقلید کرد که گمان می رود اعلم است
5- راه بدست آوردن فتوای مجتهد الف- شنیدن از خودش ب- از دونفر عادل ج- فرد مورد اعتماد د- دیدن در رساله وی
6-تا انسان یقین به عوض شدن فتوای مجتهدی نداشته باشد می تواند به فتوایش عمل کند واگر احتما ل دهد جستجو لازم نیست
7-در صورت فتوا داشتن اعلم نمی توان به کس دیگر مراجعه کرد اما در احتیاط واجب می شود
8-در احتیاط مستحب نمی تواند به فتوای مجتهد دیگر عمل کرد
9-اگر از مجتهد ی تقلید می کند ووی از دنیا برود می تواند در همه مسائل از او تقلید کند
10- مسائلی که انسان غالبا بدان نیاز دارد باید یاد بگیرد
11- اگر فتوای مجتهدی را به کسی بگوید در صورت عوض شدن فتوا لازم نیست خبر دهد اما در صورت اشتباه گفتن در صورت امکان باید اشتباه خود را بر طرف کند
12- اگر مکلفی مدتی اعمال خودرا بدون تقلید انجام دهد در صورتی اعمال وی صحیح است که بفهمد به وظیفه واقعی رفتار کرده است یا عمل او با فتوای مجتهدی که وظیفه اش تقلید از او بود یا مجتهدی که الان قرار است از وی تقلید کند مطابقت داشته باشد
https://eitaa.com/jorenab
#ضرورت_باز_خوانی_غصب_حق_اهل_بیت ( علیهم السلام)
در روزدوشنبه بیست و هشتم صفر سال دهم هجری واقعه ای دراسلام روی داد ([1])که به عقیده شیعه برخلاف دستورات صریح نبوی بودودر حالیکه حضرت رسول ( صلی الله علیه وآله و سلم )در غدیرخم برای آخرین بار جانشین خود را معرفی کرد ه بود و بنا به نص قرآن کریم اگرخدا و رسولش دستوری د ادند همه با ید فرمان پذیرباشند « وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَه»([2])اما عده ای در محل قوم بنی ساعده برای شور درمسایل خویش بنا کرده بودند اجتماع کرده و فردی را به عنوان خلیفه انتخاب نمودند .
ضروت باز خوانی غصب خلافت اهل بیت
نکته ای که توجه به آن لازم است آنکه آیا لازم است واقعه ایکه هزار و اندی سال ازآن میگذرد بازخوانی و مورد بررسی مجدد قرارگیرد ؟
برای روشن شدن جواب باید توجه داشت آنچه در آن عصرو درآن مکان روی داد، میتواند چند احتمال داشته باشد .
اول – یک مسئله سیاسی بوده و گروهی درآن مکان جمع شدند و فردیرا به عنوان خلیفه انتخاب کردند و گروه دیگر هم آنرا نپذیرفتند .
دوم – عده ای معتقد بودند حضرت رسول ( صلی الله علیه وآله و سلم ) برای خویش جانشینی انتخاب نموده اما این جانشین از سوی مردم مورد استقبال قرار نگرفت و آنان خود برای خویش خلیفه انتخاب کردند.
سوم- گروهی عقیده داشتند برای جانشینی حضر ت ، کسی هست که افضل ازدیگران و به این مقام شایسته تراست و باید زمام امور را بدست گیرد اما درمقابل عده ای ضمن پذیرش افضلیت وی، دیگران را که پایینتربودند مقدم کردند ([3]).
چهارم – حضرت رسول اکرم( صلی الله علیه وآله و سلم ) دین اسلام رابرمردم عرضه کرد واین برای همیشه پابرجاست «وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغ»([4])و ازآنجاکه دستورات قران کریم محتاج به کسی است که تفسیرو تطبیق و اجرای آنرا برعهده بگیرد بعد از رسول خدا بایدکسانی باشند تا این وظیفه مهم را انجام دهند ازینرو
؛
اولا: باید مانند خود پیامبر معصوم باشند تا قول و فعل و تقریر آنها برای مردم حجت باشد
ثانیا: به حقایق دینی بطور کامل احاطه داشته باشند تا تحریف و عدم تحریف دین چه لفظی و چه معنوی را بشناسند و حتی جلوی تفسیر ناروا ازدینرا بگیرند.
ثالثا: همانگونه که نبی اکرم ( صلی ا لله علیه وآله و سلم ) با عنایت خاصه الهی و معیت ویژه خداوندی هدایت شده، تا بتواند رهبری مردم را برعهده بگیرد اینان نیز چنین ویژگی داشته باشند .
رابعا: ازآنجا که نبی اکرم ( صلی ا لله علیه وآله و سلم ) مجرای فیض الهی است و هم مظهررحمانیت خداوند است ([5]) و هم مظهر رحیمیت خداوند ([6]) چنین انسانی نیز می بایست دارای چنین خصوصیتی باشد زیرا خلیفه باید نشانی ازمستخلف عنه داشته باشد چون باید بجای او تصمیم بگیرد و به جای او عمل کند
)شیخ عباسی قمی تتمه المنتهی نشرمؤمنین چاپ چهارم ص 23[1]
) احزاب :36[2]
ابن ابی الحدید میگوید الحمد لله الذی قدم المفضول علی الفاضل شرح نهج البلاغه نشرالهدی ج1 ص 3[3]
) انعام : 92[4]
)انبیاء : 107[5]
) توبه : 128[6]
@jorenab