eitaa logo
جرعه ناب
649 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
204 ویدیو
25 فایل
علی گلایری سطح چهار(دکتری),استاد حوزه و دانشگاه. نویسنده @Aligelayeri #جرعه_ناب ؛جرعه ای از چشمه جوشان نهج‌البلاغه و معارف اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قوای نفس دو دسته تقسیم می شود اول عاقله (یا عالمه) که همان قوه تفکر انسان باشد دوم عامله که شامل. غضبیه. شهویه وهمیه و نامیه است اگر اعتقاد انسان از قوه عاقله نشات بگیرد انسان را رشد می دهد و انسان را به سوی تعالی و کمال سوق می دهد واگر اعتقاد از قوای عامله نشان بگیرد چون وهمیه و شهویه. انسان را نابود می کند واساس دعوت انبیا همین بوده است که اعتقاد انسانها را از قوه عامله گرفته شده بود و به صورت زنجیر بر گردن آنها بود در بیاورند و کاری کنند که اعتقاد آنان از عقل برخیزد لذا کار بسیار سخت و شاقی است لذا قرآن کریم درباره کار انبیا می فرماید بارهای سنگین، و زنجیرهایی را که بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) برمی دارد. وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ( اعراف ۱۵۷) @jorenab
معنای_واسطه_فیض از منظر شیعه امامان واسطه فیض الهی هستند یعنی اساس عالم بر محور فیض الهی در جریان است پس هر آنچه خداوند متعال بخواهد برعالم عطا نماید از این راه خواهد بود ابتدا لازم است معنای واسطه فیض بودن روشن شود به نظر می رسد مرحوم علامه رضوان الله تعالی علیه در تفسیر المیزان ذیل آیه شریفه ۱۲۴ سوره مبارکه بقره (وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا) به نحو بسیار زیبا و دقیق و با توجه به آیات قران کریم معنای واسطه فیض بودن را تبیین نموده است که به اختصار درینجا ذکر می شود ۱)طبق آیات قران کریم امامت غیر ازنبوت است وامامت موهبتی است الهی غیر از موهبت نبوت، رسالت و ریاست دین و دنیا و خلافت و حکومت و مطاع بودن . و از این رو خداوند پس از اینکه حضرت ابراهیم (ع) دارای مقام نبوت و رسالت بود در اواخر عمر پس از ابتلائات و امتحانات شدیدی او را برای چنین مقامی برگزید و فرمود: (... انی جاعلک للناس اماما) ۲)خداوند متعال در دو آیه شریفه امامتی را که به پیامبران خاصی اعطا کرده است به هدایت به امر الهی تبیین و تفسیر نموده است یکی در آیه ۷۲و۷۳سوره مبارکه انبیا وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ نَافِلَةً ۖ وَکُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِینَ (۷۲) وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءَ الزَّکَاةِ ۖ وَکَانُوا لَنَا عَابِدِینَ (۷۳) و اسحاق و علاوه بر او یعقوب را به وی بخشیدیم. و همه آنان را افرادی صالح قرار دادیم. و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت می کردند. و انجام کارهای نیک و برپاداشتن نمازو ادای زکات را به آنها وحی کردیم. و تنها ما را عبادت می کردند دیگری در آیه ۲۴سوره مبارکه سجده وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا ۖ وَکَانُوا بِآیَاتِنَا یُوقِنُونَ و از آنان پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت می کردند. چون شکیبایی نمودند، و به آیات ما یقین داشتند ۳)در آیه ۸۲و۸۳سوره مبارکه یس امر را اینگونه بیان می کند إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَن یَقُولَ لَهُ کُن فَیَکُونُ (۸۲) فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (۸۳) فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند، تنها به آن می گوید: «موجود باش! »، آن نیز بی درنگ موجود می شود. پس منزّه است خداوندی که مالکیّت همه چیز در دست اوست. و به سوی او بازگردانده می شوید در این آیه شریفه أمر به ملکوت و باطن عالم تفسیر شده است، و ملکوت عالم همان وجه دیگر این عالم است که با آن وجه با خداوند مواجه است و از او صادر می‎شود ۴)طبق ایه ۵۰سوره مبارکه قمر امر الهی یک چیز بیشتر نیست وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ و فرمان ما یک امر بیش نیست، همچون یک چشم بر هم زدن پس آنچه از آیات مذکور استفاده می شود چنین است که امام به خاطر مصاحب بودن با ملکوت عالم نوعی ولایت تکوینی بر باطن عالم دارد و در اثر این مصاحبت و ولایت که قهرا دامنه آن بر باطن قلوب و اعمال مردم نیز امتداد دارد آنان را هدایت می‎کند; یعنی عملا به کمال مطلوب و هدف نهایی می‎رساند. و در حقیقت واسطه در فیض الهی می‎باشد که همان هدایت و ایصال به سوی کمال مطلق است واین غیر از ارائه طریق است @jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حلبی می گوید : کسی به امام صادق علیه السلام عرض کرد وقتی تنها می شوم وحشت و اندوه مرا فرا می گیرد و آنگاه که میان  مردم هستم چنین احساسی ندارم . حضرت به وی فرمودند : دستت را روی قلبت بگذار و بگو : بسم الله سپس دستت را بر قلبت کشیده و هفت بار بگو : أَعُوذُ بِعِزَّةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِقُدْرَةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِرَحْمَةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِجَلَالِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِعَظَمَةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِجَمْعِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِرَسُولِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِأَسْمَاءِ اللَّهِ مِنْ شَرِّ مَا أَحْذَرُ وَ مِنْ شَرِّ مَا أَخَافُ عَلَى نَفْسِی وی گفت من چنین کردم و خداوند ترس و وحشت را ا ز من زدود و به جای آن انس و آرامش به من داد. (بحارالانوار ج ۹۵ ص۱۳۸ ) @jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه و النصر
آیا یکی از شما دوست دارد که او را بوستانی از درختان خرما و انگور باشد که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است و برای وی در آن بوستان از هر گونه میوه و محصولی باشد، در حالی که پیری به او رسیده و دارای فرزندان ناتوان [و خردسال] است، پس گردبادی که در آن آتش سوزانی است به آن بوستان برسد و یک پارچه بسوزد؟ [ریا و منت و آزار به همین صورت انفاق را نابود می کند] این گونه خدا آیاتش را برای شما توضیح می دهد تا بیندیشید. « أَيَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْكِبَرُ وَلَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفَاءُ فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ» ( آیه ۲۶۶، سوره مبارکه بقره) ۱_« جَنَّةٌ » به معنای بوستانی با درختانی بسیار و درهم رفته ، که زمین را از نور خورشید می پوشاند ۲_« مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ» تبینی توأم با غلبه نه کلیت، اینکه اکثر میوه های این باغ ( بوستان)خرما و انگور است ۳_ « الْكِبَرُ وَلَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفَاءُ» خداوند متعال در این مثال بین سالخوردگی و داشتن فرزندانی ضعیف جمع کرده تا شدت احتیاج به باغ نامبرده را افاده کند ۴_ منشاء رفتار کسانی که مال خود را در راه خدا انفاق می کنند ولی با منت و اذیت کردن پاداش عمل خود را ضایع می کنند بطوری که هیچ‌ راهی برای جبران آن نیست رذایل اخلاقی از جمله « تکبر و‌ عجب و خودپسندی و...» است با اندکی تغییر از ( المیزان، ج ۴، ص ۲۸۴_۲۸۶) @jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از جرعه ناب
الْمَرْءُ أَحْفَظُ لِسِرِّه‏ هرکسی به حفظ راز خویش سزاورتر است ( نهج البلاغه نامه 31) ۱-معمولا هرکس در زندگی خویش  حرفهایی دارد که حریم شخصی او حساب می شود وبه اصطلاح سخنا ن مگو دارد که نباید آنرا با کسی در میان بگذراد ۲-  اگر کسی برای راز خویش اهمیت وارزش قائل نباشد نباید انتظار داشته باشد د یگران برای آن اهمیت قائل باشند وآنرا منتشر نکنند لذا  نباید با کسی در میان گذاشته شود حتی نزدیکترین دوستان نیز نباید از برخی از امور مطلع باشند زیرا هرکسی نمی تواند بر وسوسه مطرح کردن اطلاعات شخصی ویا اتفاقاتی که برای کسی افتاده است غلبه کند  لذا می فرماید كسى كه راز خود را بپوشاند همواره اختيار آن به دست اوست و كسى كه نپوشاند از اختيارش بيرون مى رود «مَنْ كَتَمَ سِرَّهُ كَانَتِ الْخِيَرَةُ بِيَدِهِ»(حکمت ۱۶۲) ۳-  امام صادق علیه السلام می فرماید دوستت را بر رازخویش مطلع نکن جز به چیزی که اگر دشمنت بر آن اطلاع یابد، به ‏تو زیان نرساند، زیرا ممکن است، همان دوست، روزی دشمن گردد « لاَتَطَّلِعْ صَدیِقَکَ مِنْ سِرِّکَ اِلْاَّ عَلَی مَالَوِاطَّلَعَ عَلَیْهِ عَدُوُّکَ لَمْ یَضُرُّکَ، فَاِنَ‏الصَّدیِقَ قَدْ یَکُونُ عَدُوُّکَ یَوْماً مَّا » (بحارالانوار ج71ص176) ۴-پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم نیز می فرماید با کتمان سر بر کارهایتان کمک بگیرید زیر هرکس دارای نعمتی باشد مورد حسد واقع می شود  «اسْتَعِينُوا عَلَى أُمُورِكُمْ بِالْكِتْمَانِ فَإِنَّ كُلَّ ذِي نِعْمَة مَحْسُودٌ» (بحارالانوار ج74ص150) گفت پیغمبر هر آنکو سرّ نهفت          زود باشد با مراد خویش جفت دانه چون اندر زمین پنهان شود          سر آن سر سبزی بستان شود زر و نقره گر نبودندی نهان                 پرورش کی یافتندی زیر کان (مثنوی، دفتر اول) بنابراین انسان  نباید  راز خویش را با کسی در میان بگذارد زیرا:  الف- اگر خودش حریم شخصی خودش ر ا نقض کند بدون شک دیگران چنین کاری را انجام خواهند ب- همیشه در نگرانی واضطراب خواهد بود مبادا اسرار وی فاش شود  در حالی که اگر با کسی در میان نگذارد ازین فشار روحی در امان است ج-هر انسانی به نوبه خویش بد خواهانی دارد  افشای اسرار موجب میشود تا آنها راه را برای ضرر زدن  او هموار سازد د- اگر نیاز است در باره سری که دارد با کسی مشورت کند لازم نیست بصورت شفاف بگوید راز من است بلکه به صورت سوم شخص مطرح کند @jorenab
از امام صادق(عليه السّلام)در بارۀ معناى اين فرمودۀ پيامبر(صلّى الله عليه و آله):«دخلت الجنّة فرأيت اكثر اهلها البله»است.( اکثر اهل بهشت بُله هستند) ،كه راوى مى‌پرسد:معنى ابله چيست‌؟ حضرت فرمود ۱_آن كه در كار خير،عاقل است ۲_و از كار بد،غافل است، ۳_آن كه در هر ماهى سه روز،روزه مى‌گيرد عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : فِي مَعْنَى قَوْلِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ دَخَلْتُ اَلْجَنَّةَ فَرَأَيْتُ أَكْثَرَ أَهْلِهَا اَلْبُلْهَ قَالَ قُلْتُ مَا اَلْأَبْلَهُ قَالَ اَلْعَاقِلُ فِي اَلْخَيْرِ اَلْغَافِلُ عَنِ اَلشَّرِّ اَلَّذِي يَصُومُ فِي كُلِّ شَهْرٍ ثَلاَثَةَ أَيَّامٍ . (تنبيه الخواطر و نزهة النواظر (مجموعة ورّام) ج ۱، ص ۳۰۲) نکته بَلَهَ یعنی کسی که ازامر دنیا غافل است و نسبت به آخرت زیرک است خود را مشغول به امر آخرت کرده است این است معنای روایت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است که فرمود اکثر اهل بهشت بُله هستند یعنی نسبت به امر دنیا غافل هستند (لسان العرب ماده بَلَهَ۱۳ص۴۷۷) @jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا