eitaa logo
جرعه ناب
655 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
210 ویدیو
25 فایل
علی گلایری سطح چهار(دکتری),استاد حوزه و دانشگاه. نویسنده @Aligelayeri #جرعه_ناب ؛جرعه ای از چشمه جوشان نهج‌البلاغه و معارف اهل بیت علیهم السلام #جرعه_ناب توسط ادمین اداره می شود
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دادن مشاوره به خلفا: حضرت در موارد متعدد به خلفا مشاوره می داد تا جایی که گفته شد عمر بیش از ۷۰ بار گفته اگر علی (علیه السلام)نبود عمر هلاک میشد از جمله درباره زیورالات کعبه بود که عده ای گفتند خوب است آنها را در جهت تجهیز لشکریان مصرف کنید وقتی از حضرت نظرخواهی شد فرمودند: قرآن بر پیامبر نازل شد در حالی که چهار نوع مال وجود داشت: 1. اموال مسلمانان که آن را به عنوان ارث قرار داد 2. «فی» یا غنیمت هایی که بین مستحقان تقسیم کرد 3. خمس که آن را در آنچه که مقرر شده بود قرارداد 4. زکات که آن را آنجا که لازم بود مقرر داشت در آن زمان، زیور کعبه وجود داشت که خداوند آن را بر همان حال باقی گذاشت و این نه از روی فراموشی و نه به دلیل مخفی بودن بود پس تو هم همان کاری را انجام بده که خدا و رسول انجام داد. عمر پذیرفت و گفت اگر تو نبودی رسوا می شدیم. « لَوْ أَخَذْتَهُ فَجَهَّزْتَ بِهِ جُيُوشَ الْمُسْلِمِينَ كَانَ أَعْظَمَ لِلْأَجْرِ وَ مَا تَصْنَعُ الْكَعْبَةُ بِالْحَلْيِ فَهَمَّ عُمَرُ بِذَلِكَ وَ سَأَلَ عَنْهُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع فَقَالَ ع إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ أُنْزِلَ عَلَى النَّبِيِّ ص وَ الْأَمْوَالُ أَرْبَعَةٌ أَمْوَالُ الْمُسْلِمِينَ فَقَسَّمَهَا بَيْنَ الْوَرَثَةِ فِي الْفَرَائِضِ وَ الْفَيْ‏ءُ فَقَسَّمَهُ‏ عَلَى مُسْتَحِقِّيهِ وَ الْخُمُسُ فَوَضَعَهُ اللَّهُ حَيْثُ وَضَعَهُ وَ الصَّدَقَاتُ فَجَعَلَهَا اللَّهُ حَيْثُ جَعَلَهَا وَ كَانَ حَلْيُ الْكَعْبَةِ فِيهَا يَوْمَئِذٍ فَتَرَكَهُ اللَّهُ عَلَى حَالِهِ وَ لَمْ يَتْرُكْهُ نِسْيَاناً وَ لَمْ يَخْفَ عَلَيْهِ مَكَاناً فَأَقِرَّهُ حَيْثُ أَقَرَّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ فَقَالَ لَهُ عُمَرُ لَوْلَاكَ لَافْتَضَحْنَا وَ تَرَكَ الْحَلْيَ بِحَالِه‏»( نهج البلاغه حکمت 270 ) عثمان خطاب به حضرت علی علیه السلام می گوید نمی دانم درخواست مرگ ترا بکنم یا زندگی ات را اگر بمیری به خدا قسم دوست ندارم بعد از تو زنده بمانم زیرا کسی را جایگزین تو نمی یابم.(الغدیرج9ص18) @jorenab
هدایت شده از حوزه علمیه فیضیه مازندران
سالگرد آیت‌الله شیخ محمد فاضل استرآبادی ره https://eitaa.com/joinchat/2783510530C91cb6efb2e
هدایت شده از جرعه ناب
الدّهرُ ساوَمَنی عُمری فَقُلتُ لَه ما بِعتُ عُمری بالدنیا و ما فِیها ثُّم اشتَراه بِتَدریجٍ بِلا ثَمَنٍ تَبَّت یَدا صَفقَة قَد خَاب شَاریها ۱- روزگار در خریدن عمرم اصرار بر معامله می کرد ۲- ولی من می‌گفتم عمرم را، حتّی به قیمت دنیا و آنچه در آنست نمی‌دهم، ۳- اما به تدریج، آن را رایگان از من خرید، ۴- نابود باد دو دست معامله‌گری که فروشنده‌اش زیان دیده باشد. @jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت علی علیه السلام در دوران خلافت ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه خویش می نویسد: از پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم روایت شده است که خطاب به حضرت علی علیه السلام فرمود: بعد از من با ناکثین و قاسطین و مارقین جنگ خواهی کرد ( -شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج3ص245) ناکثین: کلمه نکث به معنای شکستن است و ناکثین کسانی بودند که با حضرت بیعت کردند و بیعت خود را شکستند و در جنگ جمل با حضرت جنگیدند . قاسطین: قسط به فتح قاف به معنی ظلم و به کسر قاف به معنی عدل است (در اینجا مراد ظلم هست)وآنها اهل شام بودند که در جنگ صفین با حضرت جنگیدند. مارقین: کسانی که از دین خارج شدند و (مَرَق َیعنی خَرَجَ) یعنی خوارج که جنگ نهروان را به راه انداختند نام دیگر خوارج حروریه. است زیرا در منظقه ای بنام حروراء اجتماع کرده بودند حضرت در خطبه قاصعه می فرماید آگاه باشید شما رشته های اسلام را از هم گسیخته اید و حدود شرعی را تعطیل کردید و نگذاشتید که اجرا گردد و بدانید که خداوند مرا امر فرمود با ستمگران و پیمان شکنان و تبهکاران روی زمین بجنگم پس با ناکثین (که پیمان شکنان اصحاب جمل که طلحه و زبیر باشند )جنگیدم اما مارقین (کسانی که از دین بیرون رفتند خوارج نهروان) جنگیدم اما قاسطین (یعنی اهل شام )پس با آنها جهاد کردم. « أَلَا وَ قَدْ قَطَعْتُمْ‏ قَيْدَ الْإِسْلَامِ وَ عَطَّلْتُمْ حُدُودَهُ وَ أَمَتُّمْ أَحْكَامَهُ أَلَا وَ قَدْ أَمَرَنِيَ اللَّهُ بِقِتَالِ أَهْلِ الْبَغْيِ وَ النَّكْثِ وَ الْفَسَادِ فِي الْأَرْضِ‏ فَأَمَّا النَّاكِثُونَ فَقَدْ قَاتَلْتُ وَ أَمَّا الْقَاسِطُونَ فَقَدْ جَاهَدْتُ وَ أَمَّا الْمَارِقَةُ فَقَدْ دَوَّخْت‏» ( همان خطبه 192) مهم‌ترین کار حضرت در دوران خلافت رسوا ساختن خوارج بود به تعبیر حضرت کسی جز خودش توان این کار را نداشت لذا می فرماید: من چشم فتنه را کور کردم و کسی جز من بر آن جرأت نداشت بعد از آن که تاریکی فتنه همه جا را گرفته بود و سختی های آن روز رو به فزونی گذاشت. « فَإِنِّي فَقَأْتُ‏ عَيْنَ الْفِتْنَةِ وَ لَمْ يَكُنْ لِيَجْتَرِئَ عَلَيْهَا أَحَدٌ غَيْرِي بَعْدَ أَنْ مَاجَ غَيْهَبُهَا وَ اشْتَدَّ كَلَبُه» ( -همان خطبه 93) @jorenab
ویژگی شیعیان در کلام حضرت زهرا سلام الله علیها شخصی همسرش را به نزد فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها فرستاد تا از ایشان سوال کند: آیا من شیعه ی شما هستم؟ قالت فاطمه الزهرا: اِن کُنْتَ تَعْمَلُ بِما أَمَرْناکَ وَ تَنْتَهی عَما زَجَرْناکَ عَنْهُ فَأَنْتَ مِنْ شیعَتِنا وَ اِلاّ فَلا. حضرت فاطمه‌ی زهرا علیها السلام فرمودند:(اگر به آن چه به شما امر می کنیم، عمل می کنی و از آن چه شما را بر حذر می داریم، دوری می کنی از شیعیان مایی و الاّ هرگز!!) آن شخص پس از شنیدن پاسخی کلّی، مضطرب شد وبا توجه به ضعفها و سستی های خود گفت: وای بر من که همیشه در آتش جهنم خواهم بود. همسرش نگرانی و زاری او را باسخنان مطرح شده، خدمت حضرت زهرا (سلام الله علیها) بازگو نمود. حضرت فاطمه(سلام الله علیها) پاسخ داد. قالت: «قُولی لَهُ: لَیْسَ هکَذا. شیعَتُنا مِنْ خِیارِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، وَ کُلُّ مُحِبّیِنا وَ مَوالی أَوْلِیائِنا وَ مُعادی أَعْدَائِنا، وَ الْمُسْلِمُ بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ لَنا.لَیْسُوا مِنْ شیعَتِنَا اِذا خَالَفُوا أَوَ امِرَنَا وَ نَواهینا فِی سَائِرِ الْمُوبِقَاتِ، وَ هُمْ مَعَ ذلِکَ فِی الْجَنَّةِ. وَ لکِنْ بَعْدَ مَا یُطَهَّرُونَ مِنْ ذُنُوبِهِمْ بِالْبَلایَا وَ الرَّزَایَا أَوْ فی عَرَصَاتِ الْقِیامَةِ بِأَنْواعِ شَدَائِدِها أَوْ فیِ الطَّبَقِ الأَعْلَی مِنْ جَهَنَّمَ بعَِذابِها اِلَی اَنْ نَسْتَنْقِذَهُمْ بِحُبِّنا وَ نَنْقُلَهُمْ اءِلَی حَضْرَتِنا.» ( «از طرف من» به همسرت بگو چنین نیست (که او قضاوت کرده است). شیعیان ما از بهترین افراد اهل بهشتند و همه دوستان ما و دوستانِ دوستان ما و دشمنانِ دشمنان ما همه در بهشت خواهند بود. آری کسی که با قلب و زبان تسلیم ما اهل بیت شده، اما از أوامر ما سرپیچی کند و نواهی و موارد پرهیز را محترم نشمرد از شیعیان واقعی ما نخواهد بود. گر چه این گروه نیز پس از پاک شدن از گناهان، یا تحمل مشکلات روز قیامت یا قرار گرفتن اندک زمانی در طبقات بالای جهنم و چشیدن عذاب، اهل بهشت خواهند بود و ما به خاطر دوستی شان با ما نجاتشان داده و آنان را به پیشگاه خودمان انتقال خواهیم داد). (فرهنگ سخنان حضرت زهرا (سلام الله عليها) ، محمد دشتي ، ص 178). @jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱ـ کمیل بن زیاد نخعی یمنی متولد ۱۲ پیش از هجرت و متوفای (۸۲) از یاران حضرت علی (علیه السلام) می‌باشد و مدتی فرماندار امام علی( علیه السلام) در شهر هیت بود حجاج بن یوسف ثقفی قصد دستگیری وی را داشت اما او را پیدا نکرد و دستور داد که حقوق قبیله او را قطع کنند ولی وقتی قضیه را چنین دید گفت: نمی‌خواهم برای من دیگران در زجر باشند و خود را تسلیم کرد و حجاج وی را در سن بیش از ۹۰ سالگی به شهادت رساند و مزار وی در محل ثوبه بین نجف و کوفه می‌باشد(سفينة البحار ج۷ ص۵۳۹) ۲ـ از مجموعه آنچه از فرمایشات حضرت علی (علیه السلام) خطاب به کمیل در نهج البلاغه آمده است بر می آید که کمیل دارای روحیه عرفانی بوده و لذا حضرت نکات عرفانی مهمی به او فرموده است که بخشی در نهج البلاغه آمده است( نهج البلاغه حکمت ۱۴۷) ۳ـ در کتاب اقبال سید بن طاووس آمده است کمیل می گوید روزی در مسجد بصره با حضرت علی (علیه السلام) نشسته بودیم و درباره نیمه شعبان پرسیدم فرمود: هر کس در آن شب و شبهای جمعه هر ماه دعای خضر (علیه السلام) را بخواند البته دعایش مستجاب میشود به خانه آمدیم فردا نزدش رفتم و از او درخواست کردم که دعای را برایم بفرماید و او هم این دعا را تعلیم کرد (اقبال الاعمال ج۳ص۳۳۱) ۴ـ در دعای کمیل به نظر می‌رسد که حضرت به دنبال یک خط سیری است که توجه به آن مهم است. آنچه که محور دعای کمیل قرار می‌گیرد این است که عزت از آن خداست زیرا هرچه که در عالم است از آن خداست لذا در اولین عبارت که شروع کند با عبارتی شروع می کند که همه چیز از آن خداست «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ‏ءٍ وَ بِقُوَّتِكَ الَّتِي قَهَرْتَ بِهَا كُلَّ شَيْ‏ءٍ وَ خَضَعَ لَهَا كُلُّ شَيْ‏ءٍ وَ ذَلَّ لَهَا كُلُّ شَيْ‏ءٍ وَ بِجَبَرُوتِكَ الَّتِي غَلَبْتَ بِهَا كُلَّ شَيْ‏ءٍ وَ بِعِزَّتِكَ الَّتِي لاَ يَقُومُ لَهَا شَيْ‏ءٌ» در این کلمات سخن از عظمت اقتدار عزت قهر و قدرت الهی مطرح است که عالم شمول است هر چه در عالم وجود دارد تحت عزت، قهر غلبه و سلطنت الهی است پس خداوند ی که مخاطب ماست موجودیست مطلق که هیچ چیزی در مقابل او یارای مقاومت ندارد و هیچ چیزی را یارای همطرازی کردن با او نیست اوست که هر قدرتمندی در مقابلش ذلیل است و ذل لها کل شی و هر بزرگی در مقابل او خاضع است « و خضع لها کلّ شيء» نیرو الهی بقهر بر همه چیز حاکم است. ۵ـ برای اینکه وجود خداوند متعالی که چنین موجود قدرتمند و کمال مطلق و مقتدر موجب وحشت و هراس نشود از اول به این نکته توجه می‌دهد این موجود قدرتمند که تمام هستی در مقابل او خاضع است رحمتش و لطفش به گستردگی تمام هستی است یعنی یک عزتی است و قدرتی است که همراه با رحمانیت و رحمت و لطف و احسان است ۶ـ اموری که حضرت در ابتدا نقل می‌کند به عزت الهی بر می‌گردد لذا باید عزت را معنی کرد و سپس روشن شود چگونه از آن خداوند متعال است و آیا خداوند عزت را به دیگران عطا می کند یا خیر؟ @jorenab
هیچ کس نیست که او را غم و غصه ای فرا گیرد و سر خود را به آسمان بردارد و سه بار «بسم اللّٰه الرحمن الرحیم » بگوید، مگر این که خدا ناراحتیش را برطرف کند و غصه اش را از میان بردارد، اگر خدای متعال بخواهد. مَا مِن أَحدٍ دَهَّمَهُ أَمرٌ یَغُمُّهُ أَو کَرَّبَتهُ کُربَةٌ فَرَفَعَ رَأْسَهُ إِلَی السَّمَاءِ ثُمَّ قالَ ثَلاثَ مَرّاتٍ: « بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیمِ » إِلّا فَرَّجَ اللّٰهُ کُربَتَهُ وَأَذْهَبَ غَمَّهُ إِن شآءَ اللّٰهُ تَعالی ( بحار الأنوار: ج۱۵ص۹۲) @jorenab
امام حسن مجتبی علیه السلام حضرت در شب ۱۵ رمضان دوم یا سوم هجری در مدینه به دنیا آمدو در۷ بنابر قول مشهور ویا 28 صفر سال 50 هجری به شهادت رسید و هنگام شهادت حدود 47سال از عمر شریفش می گذشت. مهمترین نکته در زندگی حضرت مسئله پیمان صلح است که با معاویه منعقد نمود. شرایط سختی که بعد از شهادت حضرت علی علیه السلام برای شیعیان پیش آمد باعث شد تا حضرت معاهده صلح را بپذیرد و توجه به مفاد صلح نامه به خوبی گویای این نکته است. 1-اولین ماده این صلح نامه این است که معاویه طبق کتاب خدا و سنت گرامی رسول اکرم صلی الله عمل کند. 2-یکی دیگر از مفاد این صلح نامه این است که سب امیرالمومنین علیه السلام در منابع و قنوت نماز ها ممنوع شود ( سب یعنی ناسزا گفتن لعن یعنی اینکه خداوند شخص را از رحمتش دور سازد.) 3-ماده دیگر این صلح نامه این است که شیعیان امیرالمومنین علیه السلام در امنیت کامل باشند. 4-ماده دیگر این پیمان صلح این است که معاویه حق ندارد بعد از خودش خلیفه تعیین کند. نکته:مهمترین مسئله در پذیرش صلح، حفظ جان شیعیان و زمینه‌سازی برای تغییر وضعیت موجود بود هرچند نزدیکترین افراد به حضرت نتوانستند این حقیقت را درک کنند مانند حجربن عدی که می گوید: سوگند به خدا دوست داشتم کاش مرده بودی ما هم با تو مرده بودیم تا این روز را نمی‌دیدیم ما با آنچه از آن دوری کردیم باز گشتیم در جایی که دشمنان شادمان بازگشتند. اما حضرت با کمال خضوع به آنان جواب می‌داد و می‌فرمود هدف من حفظ جان و خون شماست. با توجه به مفاد پیمان نامه صلح به خوبی روشن می‌شود که اعلام خلافت یزید توسط معاویه بر خلاف صلح نامه بود لذا قیام حضرت امام حسین علیه السلام خروج بر خلیفه محسوب نمی‌شود. افرادی که اطراف حضرت بودند 1. دین به دنیا فروشان لذا وقتی حضرت مردم را به جنگ دعوت کرد عده اندکی سخنان حضرت را پذیرفتند. 2. عدم همکاری افراد موثر مانند عبیدالله بن عباس که دو فرزندش توسط معاویه کشته شده بود و فرمانده لشکر امام بود شبانه به خاطر چهار هزار درهم از لشکر بیرون رفت و لشکریان وقتی دیدند فرمانده آنها تسلیم شده بی انگیزه شدند و از هم پاشیدند. 3. دشمنان در دشمنی خود متحد و دوستان دارای اختلاف فراوان بودند. @jorenab