✡️ وقتی فرشتگان در «عشای ربانی نیمهشب» خونآشام میشوند! (٢)
💥 هوش سیاه مایک فلنگن در تخریب «ایمان»
1️⃣ مینیسریال #عشای_ربانی_نیمهشب بهلحاظ استراتژی محتوایی یکی از پیچیدهترین محصولات تولید شده توسط #نتفلیکس است که تولیدات پیچیده و نمادین، بهویژه با دستمایه قرار دادن مفاهیم دینی، کم نداشته و ندارد.
2️⃣ #مایک_فلنگن خالق این سریال، با شناخت و تسلط کامل بر #عهد_عتیق و عهد جدید، و با دست گذاشتن روی انحرافات و جعلیات در متون دینی #یهودیت و مسیحیت و مناسک مشکوکی که چند سده بعد از حضرت عیسی (ع)، تحت قالب مسیحیت کاتولیک به آیین عیسوی اضافه شد (بهویژه سنّت خوردن فطیر و شراب بهمثابه کالبد و خون عیسای ناصری)، یک منظومهی #آپوکالیپتیک بهشدت نمادین در تخطئهی #امر_قدسی ساخته که عمیقاً ذهن مخاطبان را درگیر میکند.
3️⃣ یکی از نهادهایی که تأثیری چشمگیر در انحرافات کلیسای کاتولیک ایفاء کرد که امروز تبدیل به ساختاری پر از رسوایی و تباهی شده، فرقهی موسوم به #یسوعی است. بسیاری از منتقدان کیسای کاتولیک #نفوذ این فرقه را در کلیسای رم تا آن اندازه میدانند که قدرت اصلی را در #واتیکان متعلق به شخصیتی به نام #پاپ_سیاه (که رهبر فرقه یسوعی و رسماً نفر دوم واتیکان است) میدانند.
4️⃣ شیوهی عمل مدیران نتفلکیس و شخصِ فلنگن در تخریب تصویر اعتقادات مسیحی، به شیوهی عمل فرقههای رازآمیز و سرّی #یهودی شبیه است! همان #یهودیان_مخفی که به جوامع مسیحی و مسلمان #نفوذ میکردند و با تظاهر #افراطی به مسیحیت و اسلام، تا سطوح بالا رشد میکردند. مرحلهی بعد، انجام تبهکاریها و ایجاد #انحرافات در جوامعِ هدف بود تا هم مسیحیت و هم اسلام را بدنام کنند.
5️⃣ حال نتفلیکس، که بلاتردید بازویی قدرتمند در اختیار #الیگارشی_جهانی ضد ادیان ابراهیمی است، از طریق مایک فلنگن، با تمسک به همان انحرافات و جعلیاتی که توسط فرقههای ماسونی و سرّی چون #یسوعیان در کلیسای مسیحی ایجاد شد، اثری تکاندهنده دربارهی مفهوم مسخشدهی #معجزه و «عهد جدید» و #آخرالزمان ساخته است.
6️⃣ اثری که مخاطب عام را نسبت به هر چه «ایمان» شهودی و قلبی به دین، بدبین میسازد و البته این کار را با استادی و مهارتی تام و تمام صورت میدهد. این هوشمندی و زیرکی تحسینبرانگیز البته از نوع #هوش_سیاه است.
✍️ نویسنده: سهیل صفاری
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ فریبکاری در ظاهرسازی از «صداقت» انسان غربی
1️⃣ ظهور #مدرنیته و شکلگیری حاکمیّتهای نوین در غرب سبب شد تا حدودی #دروغگویی در میان تودههای اجتماعی کاهش یابد! زیرا این نوع از حاکمیّت در بَردارندهٔ نظام ارزشی جدیدی بود که مبتنی بر آن چیزی بهنام #امر_قدسی در ساحت اجتماعی موضوعیّت نداشت و با #تقدسزدایی سبب میشد تا بسیاری از #ارزشها آنچنان «بیارزش» تلقّی گردند که دیگر نیازی برای «دروغگویی» و کتمان آن توسط مردم وجود نداشت.
2️⃣ #انسان_سکولار مبتنی بر اصل #نسبیگرایی تمام افعال را مباح انگاشته و عقل بشری را تنها ملاک تعیین خوب و بد قرار میدهد، و هیچ قید و بندِ از پیش مقرّر شدهای را برای زندگی خود بر نمیتابد که حالا بخواهد عدم پایبندی خود به آن قیود را بهواسطهٔ #دروغگویی بپوشاند و بیقیدی خود را کتمان کند.
3️⃣ اما این تمام قضیّه نیست. اصل ماجرای عدم رواج «دروغگویی» در غرب به آن سبب است که در این جوامع پس از بازتعریف امور فردی و اجتماعی مبتنی بر «عُرْف»، مجموعهای از توافقها یا معیارها و هنجارهای بشری و تفکیک آن در قالب «حقوق عمومی و خصوصی» موضوعیتی جدّی دارد. توافقاتی که #مقررات نامیده میشود و بر ساختارها و روابط اجتماعی آنچنان حاکم است که «نظم اجتماعی» جدیدی را پدید آورده است.
4️⃣ بر این اساس، عدم گستردگی پدیدهٔ «دروغگویی» در غرب به معنی #صداقت ایشان نیست و هیچ ارتباطی با نهادینه بودنِ فرهنگ #راستگویی در این جوامع ندارد! بلکه این موضوع در ارتباط مستقیم با «نظمدهی» و #دیسیپلین است، که بر روح این جوامع حاکم است و بهسبب اِعمال مجازاتهای سنگین و نظارتهای سفت و سخت بر اجرای «مقررات» پدید آمده است. رشتهٔ انضباطیِ در هم تنیدهای که عملاً امکان «تخلّف» و «نقض مقررات» را برای طیف گستردهای از مردم ناممکن و «دروغگویی» را به «امکانی غیرقابل استفادهٔ عمومی» بدل ساخته است.
5️⃣ بخش عمدهای از رشد سریع این فرایند اجتماعی در غرب را باید در نقشآفرینی #رسانهها و بالأخص حضور قدرتمند #صنعت_سینما دید. استفادهٔ هوشمندانهٔ «نظام ارزشی لیبرالیسم» از ظرفیت عظیم #رسانه موجب شد تا این نظام ارزشی بتواند رفتارها، آداب اجتماعی و گفتار انسان غربی را دگرگون سازد و با حذف #شریعت بهتدریج #آستانه_شرم و #آستانه_انزجار در این جوامع را آنچنان بالا ببرد که انسان غربی دیگر نیازی به #دروغگویی نداشته باشد و با صراحت، هر رفتار خلاف شرع و فطرت را انجام داده و نسبت به اظهار آن در فضای عمومی #شرم نکرده و در مقابل، جامعه نیز نسبت به ارتکاب چنین رفتاری #انزجار پیدا ننمایند.
6️⃣ توجه به همین کارکرد «رسانه» بود که موجب پیدایش ژانر #وسترن گردید. ایالات متحده آمریکا توانست با بهرهگیری هوشمندانه از #سینما پروسهٔ #ملتسازی را پیش بَرَد و «دینی مُدرن» تعریف کند که در آن #قانون_اساسی منبع مقدّس تلقی میشود. در اکثر تولیدات «ژانر وسترن»، صورت کریه و پلید جامعهای تصویر میشود که «قانون» در آن مراعات نمیگردد. این تصویرسازی سبب میشود تا بینندگان به یک درک مشترک برسند و باور کنند که عدم پایبندی به «مقررات» موجب ایجاد #ناامنی گسترده شده و #خشونت وحشتناکی را بر پیکرهٔ اجتماع حاکم میسازد.
✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود:
🇮🇷👉 @jscenter