eitaa logo
اندیشکده مطالعات یهود
24.2هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
682 ویدیو
201 فایل
🕋 لَتَجِدَنَّ أشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلّذينَ آمَنوا اليَهود 🕎 کانال تخصصی یهودشناسی 🌐 سایت: 👉 https://jscenter.ir 📧 دریافت پیام‌ها - بدون پاسخ‌گویی: 👉 @jsadmin 💳 شمارهٔ کارت برای حمایت مالی: 👉 6037-9974-7556-6817
مشاهده در ایتا
دانلود
✡ خاطرات حاخام یدیدیا شوفط و فرقه‌سازی (1) ❓«منوچهر کوهن: جناب حاخام. شنیده‌ام که زمانی یکی از یهودیان به سِمَت قطب یکی از سلسله‌های دراویش انتخاب شده است. آیا این موضوع صحت دارد؟ شما اطلاعی در این مورد دارید؟ حاخام یدیدیا شوفط: 1⃣ یکی از ، قائم‌مقام یکی از قطب‌های شده بود. افراد این فرقه عموماً مسلمان بودند، روزی به اتفاق میرزا داوود جاوید به دیدارش رفتیم. 2⃣ خانه‌ی «قطب الاقطاب» یکی از سلسله‌های دراویش را به او داده بودند. من نمی‌دانم واقعاً چه‌طور یک نفر یهودی در میان دراویش قطب، خود را به این مقام رسانده بود! 3⃣ خانه و زندگی و کتاب و کتابخانه و همه‌چیز آن را هم تحویل این مرد داده بودند و او را هم قطب می‌خواندند! او اسم مسلمانی روی خودش نگذاشته بود. خلاصه بگویم به اسم مسلمان یا یهودی نبود. در واقع بود. 4⃣ او یک پسر داشت از یک زن ایسرائل کاشی که پسرش می‌گفت پدر او بود و خود آن پسر که صد در صد یهودی است دکتر شد و با اینجانب به زبان محلی ایسرائل‌های کاشان صحبت می‌کرد. 5⃣ قطب صدا و آواز بسیار خوشی داشت. در محافل و مجامع و مهمانی‌های ایسرائل‌های کاشان مثنوی می‌خواند. پس از این‌که به تهران رفت، می‌گفتند این شخص معجزه می‌کند. شایع بود که یک بچه یهودی مفقود شده بود و آقای قطب گفته بود که پیدایش می‌کند. یک عده از یهودی‌های تهران مریدش شده بودند و اعتقاد داشتند که او می‌کند. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ خاطرات حاخام یدیدیا شوفط و فرقه‌سازی / پایان 1⃣ به‌راستی نمی‌توان مطلبی بر این خاطره‌نویسیِ جناب حاخام افزود! 2⃣ ، یکی از نوکران را مأمور می‌کند که برای گرمی بازار درویشی، تلاش کند. لابد این قطب‌الاقطاب از آن همه‌فن‌حریف‌ها بوده است. خودش یهودی، زنش یهودی، پسرش هم یهودی. 3⃣ آنگاه این جهود، نظامیان و مأموران مالیه، یعنی دو رکن حیاتی بقای کشور را فریب می‌دهد و فریفته‌ی خود می‌کند که اگر کنیسه خواست هر اطلاع پنهانی را دو دستی تقدیم کنند! 4⃣ از همه مهم‌تر، آن بساط دود و دم است که گرچه ابتدا مراسم سماع گفته می‌شود ولی به زودی یدیدیا تعارف را برمی‌دارد و از بساط منقل و وافور حرف می‌زند. وقتی قطب‌الاقطاب در حضور جمع مریدان تریاک می‌کشد، پس کدام مرید است که جیب گرداننده‌ی بازار ایران را با تأسی به لبریز نکند؟! 5⃣ آن‌گاه وقتی این رئیس فرقه‌ای از ، راهی گور می‌شود، پسرش برای او قَدّیش می‌زند و هشکابا می‌خواند و احتمالاً سایر دراویش هم صلوات و بقره و آل‌عمران می‌خوانند! 6⃣ این است ریشه‌ی آن گروه یاهو کش و کلاه ترک‌دار کنیسه‌ای بر سر که جز تشویق خلق به کثافت و خیانت و خوش‌باشی و دوری از عبادت خداوند و رقص و ، کاری نداشته‌اند. 7⃣ از همه مفتضح‌تر، پیوستن چند به این قطب است تا بازارش را گرم و در باب کرامات او تبلیغ کنند و هنگامی که ارتشی و بازاری و اداری و بچه گم کرده و بی فرزند مانده و گرفتاران دیگر، به‌قدر کافی در اطراف قطب جمع شدند، راه خود را به سمت مأموریتی دیگر می‌گردانند!! 💠 فاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ (الحشر:2) ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ شابتای زوی و فرقه دونمه (2) 1️⃣ ماجرای موجی بزرگ را در اروپا پدید ساخت و تعداد کثیری از مردم فقیر مسیحی، حتی از طریق فروش خانه و وسایل زندگی خود، گروه گروه راهی زیارت بیت‌المقدس شدند. تحریک فوق‌العاده در قاره اروپا یکی از دستاوردهای ماجرای شابتای زوی است. 2️⃣ ماجرای شابتای واکنش مقامات عثمانی را بر‌انگیخت. ، صدراعظم مقتدر عثمانی، دستور دستگیری شابتای را صادر کرد اما ماجرای شابتای را جدّی نگرفت. او «ماهیت سیاسی» ماجرا را درنیافت و آن را صرفاً یک داعیه‌ی دینی و احتمالاً ناشی از عدم تعادل روانی شابتای دانست. در ظاهر، ادعای مسیحایی شابتای در چارچوب فرهنگ و عقاید بود و به مسلمانان ارتباط نداشت و دعوی سلطنت او بر حقیر و احمقانه جلوه می‌کرد. 3️⃣ بر شابتای سخت نگرفتند و تنها وی را حبس کردند. شابتای در 15 سپتامبر 1666 در حضور سلطان محمد چهارم داوطلبانه اعلام مسلمانی کرد. سلطان، که فردی مذهبی بود، تحت تأثیر گروش شابتای قرار گرفت و ساده‌دلانه نام «عزیز محمد افندی» را بر او نهاد و به وی لقب «کپچی باشی» و مقرری روزانه 150 پیاستر اعطا کرد. 4️⃣ شابتای پس از اعلام مسلمانی در آدریانوپول و سپس در استانبول ساکن شد و زندگی دوگانه‌ای در پیش گرفت. او در ظاهر مناسک اسلامی را انجام می‌داد ولی در خفا بود. شابتای اینک در رأس فرقه‌ای از جای داشت که به تأسی از او به گرویده بودند. دائرة‌المعارف یهود می‌نویسد: «همگی آنان یهودیان پنهانی بودند که به‌مثابه یک گروه علیه خلیفه عمل می‌کردند.» 5️⃣ شابتای در مراسم پنهانی فرقه، که دارای صبغه کاملاً بود، حضور می‌یافت و نمایندگان و سخنگویان اصلی او، و در رأس آنها ، رسماً بودند. شابتای که اینک مورد علاقه سلطان بود، با فرقه‌های مسلمان عثمانی نیز رابطه برقرار کرد؛ با تلاش او و اعضای فرقه‌اش آداب و عقاید جدیدی در میان برخی از فرقه‌های دراویش شکل گرفت که آمیخته‌ای از سنتی اسلامی و عقاید و مناسک بود. [دقت كنید] 6️⃣ مناسک فرقه شابتای آمیخته با بود. بعدها، این گرایش در فرقه بارزتر شد. پس از مدتی راز تکاپویِ فرقه شابتای آشکار شد و در اوت 1672 شابتای زوی و برخی از پیروانش به دلیل ترویج هرزگی جنسی در میان مسلمانان دستگیر شدند. در ژانویه 1673، احمد کوپرولو شابتای و سران فرقه‌اش را به آلبانی تبعید کرد. در دوران تبعید شابتای نیز پیروان او در کسوت مسلمانان به زیارتش می‌رفتند. در 17 سپتامبر 1676، شابتای زوی در پنجاه سالگی در آلبانی درگذشت. ✍️ عبدالله شهبازی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ یهودیان مخفی مشهد و واقعه الله‌داد (٣) 1⃣ رفت‌وآمد به خانه ملا مهدی فراوان بود. نه تنها از سراسر جهان، در مسیر خود از شرق به غرب یا از شمال به جنوب، و به‌عکس، به خانهٔ او می‌آمدند، بلکه افسران بلندپایهٔ نیز به خانه ملا مهدی سر می‌زدند. 2⃣ ملا مهدی به علاقمند بود و در اوّلین دیدار دریافت که او از سران فرقه‌ای است به‌نام . 3⃣ در زمان سفر اوّل ولف به مشهد (١٨٣١)، یعنی سال‌ها پیش از (١٨٣٩)، دارای تعلّقات خاص فرقه‌ای بودند و عقایدی را ترویج می‌کردند که آمیزه‌ای از یهودیت و مسیحیت و اسلام و تصوف یهودی (کابالا) و ایرانی و هندی بود. چیزی شبیه به فراماسونری ولی در کسوت عرفان شرقی!! 4⃣ ملا مهدی از جوزف ولف پرسید: آیا دربارهٔ تصوف چیزی می‌دانی؟ ولف پاسخ مثبت داد و از سفر خود به شیراز گفت و دیدارش با پسر میرزا ابوالقاسم سکوت که رئیس صوفیان شیراز بود. ملا مهدی گفت: می‌توانی در میان یهودیان مشهد صوفیان بسیار بیابی. و توضیح داد که صوفیان یهودی مشهد مرشدی دارند به‌نام ملا محمدعلی (اشکپوتی). 5⃣ آنان مانند مسلمان حشیش می‌کشند تا ذهن خود را از جهان مادی خارج کنند، آواز می‌خوانند، و می‌کوشند در هستی، که آن را «خدا» می‌نامند، ذوب شوند! 6⃣ به‌نوشته ولف، علاوه بر ملا مهدی (ماشی‌یح)، ملا فینحاس، ملا الیاهو، ملا نیسان و آبراهام موشه از صوفیان یهودی‌اند. در میان یهودیان ایران «ملا» لقب بود و این نشان می‌دهد بیش‌تر سران جامعه یهودی مشهد صوفی بودند. 7⃣ ملا مهدی و سایر صوفیان یهودی مشهد در زمان سفر ولف (١٨٣١)، هشت سال پیش از واقعه الله‌داد (١٨٣٩)، قرآن می‌خواندند و در ظاهر آن را به‌عنوان کتاب آسمانی قبول داشتند. جوزف ولف می‌افزاید: آن‌ها پیش مرشد قرآن و سایر کتب مذهبی را می‌خوانند تا تأییدی بر حقانیت نظام فکری خود بیابند. ✍ استاد عبدالله شهبازی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ برخی از فعالیت‌های ضداسلامی و ضدملی ادوارد براون 1⃣ حمایت از و ترویج آیین و ترسیم چهره‌ای نامطلوب از اسلام به‌منظور تشدید تضاد میان اسلام و زرتشت. وی در یزد، اول به سراغ موبدان زرتشتی رفت و حمایت همه‌جانبهٔ خود را از آنان اعلام کرد و سعی نمود تلاش‌های را تکمیل نماید؛ 2⃣ براون علاوه بر با فرقه‌های ، و نیز در ارتباط بوده و تقویت آنان در مقابل مذهب رسمی کشور یعنی شیعه اثنی‌عشری و نوشتن کتب و مقاله در دفاع از این فرقه‌ها نیز جزو مأموریت او بوده است؛ 3⃣ سرقت و قاچاق نسخه‌های خطی به‌خصوص کتب عتیقه و گران‌قیمت به‌ منظور تضعیف بنیه‌ی‌ فرهنگی و اسلامی کشور و اشیای به خارج از کشور؛ 4⃣ انجام فعالیت‌های و اطلاعاتی مخرّب در دوران مشروطه جهت انحراف نهضت مشروطه از اسلام و فرهنگ ملی که خلاصهٔ عملکرد وی را در این دورهٔ حساس، می‌توان در ۵ قسمت خلاصه نمود: 🔸الف) حمایت مادی و معنوی از و مشروطه‌خواهان طرفدار انگلیس؛ 🔸ب) حمایت از رهبران فراری مشروطه به غرب در استبداد صغیر و تشکیل جمعیت ایران در انگلستان؛ 🔸ج) ترور شخصیت مشروطه‌خواهان شرع‌طلب و اسلام‌خواه و کمک به ترور و حذف فیزیکی آنان؛ 🔸د) تلاش فرهنگی و مطبوعاتی در راستای منحرف کردن نهضت، نظیر نوشتن کتاب «انقلاب ایران» و مقالات جهت‌دار در نشریهٔ «جمعیت آسیایی» و «کمبریج»؛ 🔸ﻫ) تحریک «سردار اسعد» برای ورود به ایران و راه انداختن ایل بختیاری بر ضد «محمدعلی شاه»، البته براون با واسطهٔ دوست صمیمی خود «ابوالحسن خان پیرنیا» (معاضد السطنه) و جمعیت ایران، سردار اسعد فراماسونر را مأمور فتح تهران و مقابله با محمدعلی شاه نمود. 5⃣ برقراری رابطه با افراد فرهیخته و فرهنگی -که وابسته به جریان شوم بوده و یا با اهداف انگلیس در ایران هماهنگ بوده‌اند- به‌منظور زمینه‌سازی فرهنگی و اجتماعی سلطهٔ امپریالیستی انگلستان؛ ✍ سیدحبیب‌الله تدینی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ خاطرهٔ حاخام یدیدیا شوفط از فرقه‌سازی (١) ❓«منوچهر کوهن: جناب حاخام. شنیده‌ام که زمانی یکی از یهودیان به سِمَت قطب یکی از سلسله‌های دراویش انتخاب شده است. آیا این موضوع صحت دارد؟ شما اطلاعی در این مورد دارید؟ 🕎 حاخام یدیدیا شوفط: 1️⃣ یکی از ، قائم‌مقام یکی از قطب‌های شده بود. افراد این فرقه عموماً مسلمان بودند، روزی به اتفاق میرزا داوود جاوید به دیدارش رفتیم. 2️⃣ خانه‌ی «قطب الاقطاب» یکی از سلسله‌های دراویش را به او داده بودند. من نمی‌دانم واقعاً چه‌طور یک نفر یهودی در میان دراویش قطب، خود را به این مقام رسانده بود! 3️⃣ خانه و زندگی و کتاب و کتابخانه و همه‌چیز آن را هم تحویل این مرد داده بودند و او را هم قطب می‌خواندند! او اسم مسلمانی روی خودش نگذاشته بود. خلاصه بگویم به اسم مسلمان یا یهودی نبود. در واقع بود. 4️⃣ او یک پسر داشت از یک زن ایسرائل کاشی که پسرش می‌گفت پدر او بود و خود آن پسر که صد در صد یهودی است دکتر شد و با اینجانب به زبان محلی ایسرائل‌های کاشان صحبت می‌کرد. 5️⃣ قطب صدا و آواز بسیار خوشی داشت. در محافل و مجامع و مهمانی‌های ایسرائل‌های کاشان مثنوی می‌خواند. پس از این‌که به تهران رفت، می‌گفتند این شخص معجزه می‌کند. شایع بود که یک بچه یهودی مفقود شده بود و آقای قطب گفته بود که پیدایش می‌کند. یک عده از یهودی‌های تهران مریدش شده بودند و اعتقاد داشتند که او می‌کند. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter