eitaa logo
اندیشکده مطالعات یهود
24.2هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
686 ویدیو
202 فایل
🕋 لَتَجِدَنَّ أشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلّذينَ آمَنوا اليَهود 🕎 کانال تخصصی یهودشناسی 🌐 سایت: 👉 https://jscenter.ir 📧 دریافت پیام‌ها - بدون پاسخ‌گویی: 👉 @jsadmin 💳 شمارهٔ کارت برای حمایت مالی: 👉 6037-9974-7556-6817
مشاهده در ایتا
دانلود
✡ تمدن شیطان (١) ☠ رنسانس: آغاز تمدن شیطانی غرب 1⃣ در سال ٣٩۵م (که اینک به آیین مسیحیت درآمده بود) با همان الگوی تکراری میان مردمی که نام دینی الهی را بر خود برمی‌گزینند، به دو پاره‌ی غربی و شرقی تجزیه شد. در سال ۴٧۶م مورد تاخت و تاز اقوام ابتدایی و مهاجمی چون ژرمن‌ها، مجارها و فرانک‌ها قرار گرفت که همگی نیاکان کشورهای امروزی اروپا هستند. 2⃣ فاصلهٔ میان سال ٣١٣م که در آن کنستانتین، امپراتور روم، با صدور ، تساهل رسمی نسبت به مسیحیت را اعلام کرد، سال ٣٣٧م که در آن در بستر مرگ به عیسی مسیح ایمان آورد، و سرانجام سال ٣٨١م که در آن امپراتور تئودوسیوس گام نهایی را برداشت و مسیحیت را دین رسمی امپراتوری خواند، با این دو تاریخ (یعنی: ٣٩۵ و ۴٧۶) از لحاظ تمدنی بسیار اندک است و نشان می دهد که حتی تحمل استقرار رسمی دینی ولو تحریف‌شده را در اروپا نداشت و مقدمات حمله به آن را فراهم نموده است. 3⃣ در نتیجهٔ این حملات شهر رم سقوط کرد و جلوه‌های تمدنی روم چون شهرنشینی، تجارت و دانش نیز برای مدت‌ها به فراموشی سپرده شد. این آغازِ دورانی بود که در مقابل (که دوران تمدن‌های یونان و روم باستان را در بر می‌گیرد) و پس از رنسانس، دورهٔ نام گرفت. این نوع نام‌گذاری متأسفانه را نقطهٔ محوریِ تحلیلِ تاریخ تمدن قرار داد. 4⃣ از آن‌جا که عمدهٔ تاریخ‌نگاری‌ها و تحریفات آن مربوط به پس از این دوره می‌باشد، این تصور قالبی به شکلی جداناشدنی به‌عنوان یکی از باورهای جدی مردم جهان در آمد. بر اساس این باور، هر آن‌چه که در دورهٔ قرون وسطی شکل گرفته (از جمله و کلیسا به‌عنوان مهمترین ممیّزهٔ آن) ابتدایی، عقب‌مانده و منفور است و تمدن واقعیِ بشر مربوط به دوران پس از این روزهای تاریک است که از حاکمیت دین خلاص شد و به‌سوی حرکت نمود! ✍ دکتر محمدهادی همایون ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ تمدن شیطان (٢) ☠ رنسانس: آغاز تمدن شیطانی غرب 1⃣ اما از این حملات مصون ماند و آنچه پس از این در تاریخ به‌نام روم مشهور است، این بخش شرقی از آن است که تا شروع به حیات خود ادامه داد. در بخش غربی که فئودال‌ها و شوالیه‌ها به حاکمیت رسیده بودند، جریان علم و دانش و تمدن‌سازی به شکلی ضعیف و نه مشابه آنچه در سرزمین‌های اسلامی اتفاق افتاد، تنها در کلیسا پی‌گیری می‌شد. این ایفای نقش مهم در حفظ علم و دانش در آن شرایط بحرانی، بعدها به عنوان “انحصاری کردنِ دانش” اتهامی جدی متوجه کلیسا نمود. 2⃣ ادبیات، فلسفه، منطق، ریاضیات، و نجوم، مواد درسی و علمی دیرهای راهبان مسیحی بود که اختصاص به امر آموزش داشت. در این دیرها ظاهراً برخلاف آنچه در گسترش یافت، خبری از نبود. همین امر، اندک اندک منجر به دورشدن کلیسا از مردم و فراهم شدن زمینه شکل‌گیری شد. 3⃣ امور به شکل متمرکز و زیر نظر از طریق سراسقف‌ها که بر تمامی کلیساهای یک کشور نظارت داشتند، و جدا از حاکمیت فئودال‌ها اداره می‌شد. فئودال‌ها حق دخالت در امور کلیسا را نداشتند و این امر در طول زمان قدرت زیادی برای پاپ و کلیسا ایجاد نمود. 4⃣ از لحاظ سیاسی و اجتماعی نیز ساکن‌شدن این اقوام همراه با مسیحی‌شدن آنان صورت گرفت. پادشاه فرانک‌ها که بزرگترین پادشاه اروپا در نیمه نخست دانسته شده، با همراهی پاپ، مسیحیت را در اروپا گسترش داد. پس از شارلمانی از استمرار الگوی قدرت او جلوگیری شد و در شرق اروپا روس‌ها و مجارها و در غرب آن انگل‌ها و ساکسون‌ها در بریتانیا، فِن‌ها در فنلاند و دَن‌ها در دانمارک مستقر شدند. ✍ دکتر محمدهادی همایون ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ رنسانس؛ آرمان‌های صلیبی و لیبرالیسم 💥 با تأکید بر نقش لورنتسو مدیچی (١) 1⃣ تصویری که تاریخ‌نگاری رسمی غرب از علل پیدایش به دست می‌دهد، و آن‌را ثمرهٔ یک فرایند طولانی و معرفی می‌کند، مخدوش و اغراق‌آمیز است. این تنها یک هویّت واحد، متداوم و همبستهٔ فرهنگی-تاریخی است برای قاره اروپا؛ هویّت و تاریخ پیوسته‌ای که اروپا فاقد آن بود! 2⃣ پردازندگان این الگوی تاریخی، با بزرگ‌نمایی برخی تحولات و پدیده‌های تاریخی و ایجاد پیوند ذهنی میان آنها، که گاه در واقعیت تاریخی هیچ پیوندی میانشان وجود نداشت، و نادیده‌گرفتن یا کم‌اثر جلوه دادنِ برخی تحولات و پدیده‌ها، که گاه جایگاهی بزرگ داشتند، این هویّت واحد و فرایند منطقی رشد آن‌را در عرصهٔ ذهن و اندیشهٔ تاریخی شکل دادند. 3⃣ یک نمونه از این بازسازی غیرواقع‌گرایانهٔ گذشته را در می‌توان دید. فردریک کاپلستون در اعتراض به حذف دوران طولانی از تاریخ اندیشه غرب می‌نویسد: ✍️ دانشجویان فلسفه اروپایی باید از ارسطو، متوفی ٣٢٢ پیش از میلاد، به فرانسیس بیکن و دکارت، که به ترتیب در سال‌های ١۵۶١ و ١۵٩۶ درگذشتند، بپرند!! 4⃣ تبدیل به مبداء تحول جدید قاره اروپا از این‌گونه دستکاری‌های غیرواقعی است. ترجمهٔ متون یونان و روم باستان، که به (رنسانس) فرهنگ فوق شهرت یافته، در زمان خود فاقد آن جایگاه تاریخی بود که بدان نسبت داده می‌شود. 5⃣ این جعلی است که “تاریخ‌نگاری علمی” سدهٔ نوزدهم اروپا بدان دست زد و را باب کرد. ✍️ استاد عبدالله شهبازی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter